کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری: ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

بررسی همه جانبه خشونت علیه زنان در  ایران و سرتاسر جهان، به ما یادآوری می‌کند که ریشه های اعمال این خشونت ها، بسیار پایه ای و عمیق بوده و علیرغم پاره ای اقدامات از جانب برخی نهادها و سازمان‌های جهانی برای کاهش آن ها، در عمل اقدامی ریشه ای برای رفع این  خشونت‌ها صورت نمی‌پذیرد. ….

———————————————————-

violence-women

۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

در نوامبر سال ۱۹۶۰ سە خواهر اهل جمهوری دمینیکن با نام خواهران میرابل پس از  شکنجە توسط سازمان امنیت این کشور، به دلیل مبارزه علیه دیکتاتوری ژنرال تروخیلو به طرز فجیعی به قتل رسیدند.

۲۱ سال بعد در سال ۱۹۸۱ همایشی در بوگوتا پایتخت کلمبیا با شرکت فعالان مدافع حقوق زنان در امریکای لاتین و کارائیب تشکیل شد و پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به عنوان روز نفی خشونت علیه زنان مطرح گردید که سر انجام در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۹۹  روز جهانی محو خشونت علیه زنان در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.

خشونت علیه زنان شامل خشونت کلامی، خشونت فیزیکی، خشونت روانی، خشونت جنسی و خشونت اقتصادی  می شود.
اگرچه در کشورهای سرمایه داری پیشرفته به دلیل سال ها مبارزه زنان علیه خشونت، این مسئله تا حدودی کاهش یافته، اما طبق آمارهای  اعلام شده توسط این کشورها، هنوز خشونت با ابعاد نسبتا زیادی علیه زنان اعمال می‌شود.

به عنوان مثال در فرانسه، در سال ۲۰۱۹ صدوبیست زن بر اثر خشونت خانواده‌گی جانشان را از دست داده اند. متاسفانه این تنها نمونه و “مشتی از خروار” خشونت های بسیار علیه زنان در جهان نابرابر موجود است. تا آن جا که می‌توان گفت: یکی از بحران‌های کنونی جوامع انسانی همانا گسترش غیر قابل انکار خشونت علیه زنان می باشد. این پدیده زشت و نامیمون امروزه – اندکی کم تر یا بیش تر – در همه کشورهای جهان مسئله‌ای عمومی و دارای نتایج وخیمی می‌باشد.
از کشورهای سرمایه داری امپریالیستی در آمریکا و اروپا هم که بگذریم، خشونت‌ علیه زنان امروزه در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین نیز بیداد می کند و از ابعاد وحشتناکی برخوردار است. کشورهایی مثل هند، افغانستان، پاکستان، ایران، عراق، عربستان، ترکیه و . . . از نمونه های آشکار خشونت علیه زنان به شمار می روند و ما هر روز شاهد ابعاد هرچه وسیع تر خشونت علیه زنان در این کشورها می باشیم. سرمایه‌داری استثمارگر در این کشورها با استفاده از فرهنگ و سنت‌های عقب مانده و کهنه به طور رسمی علیه زنان اعمال خشونت می‌کنند.

در ایران نیز به واسطه حاکمیت سیستم سرمایه‌داری و آلودگی آن با انواع توهمات و خرافات، زنان در معرض خشونت های بسیار قرار دارند.
آمار خودکشی‌زنان، قتل‌های ناموسی، پوشش اجباری، نابرابری و بی حقوقی قضایی و زندانی شدن زنان مبارز که هر کدام به نحوی از انحاء به دنبال رفع این نابرابری ها و بی حقوقی ها هستند خود آشکارا سیمای این قبیل خشونت‌ها را به نمایش می گذارد. از نمونه های بارز این نوع خشونت ها، می توان از قتل رومینا اشرفی و ده‌ها همسن و سال او یاد کرد که به سهم خود نشان از چهره کریه، معیوب و بغایت نابرابر سیستم سرمایه‌داری ایران دارد.

سیستمی که با اعمال سیاست‌ها و  قوانین عقب مانده و ضد زن از یک سو و بهره گرفتن از ترفندهای اقتصادی سرمایه‌داری پیش رفته برای سود دهی و ایجاد ارزش اضافه از دیگر سو، خشونت علیه زنان را افزایش داده است و بر ابعاد و عمق آن افزوده است، که نتیجه آن را می توان در خودکشی‌ها و قتل‌های ناموسی و غیره، در آمار روزانه مشاهده کرد.

با شروع کرونا و تعطیل شدن بسیاری از کارها و شغل‌ها و بیکاری مضاعف، فشار بیش از حدی به لحاظ اقتصادی و معیشتی و صدالبته روانی به طبقه کارگر و اقشار زحمتکش و تحت ستم مردم وارد شده که به نوبه خود موجب افزایش خشونت علیه زنان و کودکان شده است. افزایش سە برابری آمار اختلافات خانواده گی در دوران قرنطینه، تنها بخش کوچکی از وضعیت خشونت علیه زنان را نشان می دهد.

بررسی همه جانبه خشونت علیه زنان در  ایران و سرتاسر جهان، به ما یادآوری می‌کند که ریشه های اعمال این خشونت ها، بسیار پایه ای و عمیق بوده و علیرغم پاره ای اقدامات از جانب برخی نهادها و سازمان‌های جهانی برای کاهش آن ها، در عمل اقدامی ریشه ای برای رفع این  خشونت‌ها صورت نمی‌پذیرد. زیرا خشونت و نابرابری در بطن این سیستم های استثمارگر و سرشار از تبعیض، فرودستی و نابرابری وجود داشته و اعمال آن ها و نمایش‌های آن ها تنها حکم دارویی آرام بخش برای دردهای سرطانی را دارد که درد آن را تقلیل می دهد، ولی درمانش نمی‌کند.

واقعیت این است که در شرایطی که نابرابری و  شکاف های گسترده و روزافزون طبقاتی، تا مغز  استخوان ِ جوامع سرمایه داری نفوذ کرده و اکثریت قریب به اتفاق انسان‌ها در چنین جوامعی برده‌ گروه های محدود و انگشت شماری از صاحبان سرمایه هستند و از جمله جسم و جان زنان و نیروی کار ارزان شان وسیله و ابزاری برای سوداندوزی و انواع سوء استفاده ها قرار می گیرد در چنین شرایطی چگونه ممکن‌است خشونت علیه انسان و به تبع آن علیه زنان  از بین برود؟

بدون شک انواع خشونت ها با از بین رفتن جوامع طبقاتی و تغییر ماهیت انسان به مشترکات انسانی از بین می‌رود، زیرا  انسان‌ها دیگر تضادی علیه همدیگر نخواهند داشت و دلیلی برای اعمال خشونت باقی نخواهد ماند.

کمیته هماهنگی ضمن همدردی با همه قربانیان خشونت، خواستار تمهیدات و امکانات لازم و مناسب برای یک زندگی انسانی است و این تحقق نمی پذیرد مگر با مبارزە زنان و مردان کارگر و آزادیخواه و قدرت شورایی و طبقاتی آنان برای رسیدن به یک جامعه آزاد برابر و بدون ستم و استثمار. تنها در یک چنین جوامعی است که به تمامی خشونت های سیستم سرمایه داری که هر روزه تولید و بازتولید می شوند پایان داده خواهد شد.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران و زحمتکشان علیه تمامی اواع خشونت و فرودستی.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
https://t.me/khamahangy

————————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.