یک بانوی معلم خوزستانی: زنگ ها برای که به صدا درآمد؟

ما که به ضرب و زور وام های متعدد سوار یک پراید لیزینگی می شدیم! ما که برای جبران حقوق چندرغازی مان عصرها سرگردان خانه های از ما بهتران می شدیم، تا فرزندان شان را به ضرب دگنک آموزش خصوصی راهی کلاس بالاتر کنیم! ما که یواشکی در چند محله آن طرف تر مسافرکشی می کردیم تا اجاره خانه و قسط ها عقب نیفتد! ….

—————————————————

3041

زنگ ها برای که به صدا درآمد؟

برای ما!!
ما که همه ی کارمندان حسرتِ صندلیِ پایه شکسته مان را داشتند و تعطیلات تابستان و عیدمان چشم شور فلک را کور کرده بود!
ما که حقوق بخور و نمیرمان کفاف یک شب اقامت در یک هتل سه ستاره را نمی کرد!
ما که سواد و تحصیلات مان وزیر و وکیل راهی ارکان قدرت در این مملکت کرد..

راستش ما بلد نبودیم شاد باشیم
و چالش رقص راه بیندازیم!
بلد هم نبودیم آنقدر که بلد شدن و حرف زدن را به دیگران آموختیم از حقوق خودمان دفاع کنیم!
با همان موبایل هایی که قسطی خریده بودیم درس دادیم!

ما را چگونه شناخته ای جناب وزیر؟؟
ما همه آدم های بااخلاقی هستیم که هر وقت انتخابات بود خط مقدم برگزاری آن بودیم!
ما که پوشش بی ریایمان سمبل معرفی مان در جامعه بود!

ما که به ضرب و زور وام های متعدد سوار یک پراید لیزینگی می شدیم!
ما که برای جبران حقوق چندرغازی مان عصرها سرگردان خانه های از ما بهتران می شدیم، تا فرزندان شان را به ضرب دگنک آموزش خصوصی راهی کلاس بالاتر کنیم!
ما که یواشکی در چند محله آن طرف تر مسافرکشی می کردیم تا اجاره خانه و قسط ها عقب نیفتد!!

دلت شاد باد جناب وزیر!
اما بدان که نمره ی چشم سالم مان در این مدت کرونا، با گوشی و لپتاپ و به لطف تدریس مجازی و شاد شاد گفتن های شما عینک پوش شد.

حریم خصوصی مان (شماره موبایلمان) دست عالم و آدم افتاد.
و اشتباهات کوچک مان در تدریس، مضحکه ی آدم های سرخوشی شد که اگر درس اول کلاس اول دبستان را به آن ها برای تدریس می دادیم
صدتا تپق می زدند..

آقای وزیر یک سوال از شما می پرسم: آیا حاضری برای این روزهای شرجی و دمای هوای ۵۰ درجه ی خوزستان، دو ماسک روی هم بزنی؟؟
فرزندت الان دقیقا کجا درس می خواند؟
حال دل ما را می فهمی؟؟
حال دل بچه های روستایی خوزستان را درک می کنی که پدر بیکارشان نمی تواند هر روز یک ماسک برایشان بخرد؟؟
آقای وزیر فکر نمی کنی سایز ماسکی که پوشیده ای خیلی از صورتت بزرگتر است؟
آن قدر که چشم بصیرتت را گرفته و ما را نمی بینی و گوش هایت را هم مسدود کرده و ما را نمیشنوی!

راستی آقای وزیر؛
جنس ماسک شما از چیست؟

ما اما، باز هم سربازان کفن پوش جبهه پایدار تعلیم و تربیت هستیم!
خاطرت جمع، ۱۵روز زودتر هم امضای حاضری زدیم!!

فقط یک جمله می نویسم تا در حافظه تاریخی این مرز و بوم بماند :
شهدا به میدان مین رفتند تا فرزندان ما سالم بمانند،
و تدبیر شما
کودکان ما را به میدان مین کرونا فرستاد..

آقای وزیر لطفا ماسکت را کوچکتر کن!!

یک بانوی معلم خوزستانی
————

کانال: چالش صنفی معلمان ایران

———————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.