در سازمان جنگلها چه خبر است؟!
هشدار کارشناسان و کنشکران محیط زیست در خصوص سدکسیلیان، آغاز بهره برداری از چوب جنگل های شمال و انفعال سازمان جنگل ها….
—————————————————-
در سازمان جنگلها چه خبر است؟!
به گزارش نبض انرژی، ماههاست که بحث وقف جنگلها و مراتع با پروندهی تاریخی و رمزگشاییشدهی آقامشهد در رأس خبرهای منابعطبیعی قرار گرفته. در این مدت فعالان منابعطبیعی، بسیار کوشیدند تا با نظرات حقوقی و کارشناسی، مباحث را از حواشی و تفسیرهای ناصحیح قوانین به روی ریل قانون بیاورند و روزنهای گشایند تا هم هزاران هکتار جنگل آقامشهد نجات یابند و هم وقف اراضی ملی برای همیشه خاتمه یابد.
در میان این همت و عزم فعالان و کارشناسان منابعطبیعی در زنده نگه داشتن مطالبات برحق و گستردهی مردم، سکوت ریاست سازمان جنگلها و مراتع کشور، اما بسیار تأملبرانگیز و تحملبرانداز بود. گرچه برخی از این سکوت، تأویل به سیاست نمودند و خبر از پردههایی دادند که فشار در آن سویش در حد و حصر نیاید! لیکن همین حکایات کفایت نمود تا در سایهی تفاهمنامههای معروف سازمان جنگلها و مراتع با اوقاف، دغدغهی تعلل تعمدی و کوتاهی در انجام وظایف این سازمان در اذهان شکل گیرد.
در میانهی این تحلیل و تفسیرها بودیم که خبر آمد سازمان جنگلها و مراتع کشور با هدف صدور مجوز اجرای طرح گردشگری در علیآباد کتول، بدنبال خروج بخشی از جنگلهای هیرکانی از ثبت جهانی است. این خبر دیگر نیاز به تفسیر هم ندارد، یعنی سازمانی که بایستی حافظ جنگلها باشد، اینک حافظ سرمایهگذاران شده است، آنهم سرمایهگذاری در بکرترین نقطهی هیرکانی.
با برخی از فعالان، در جستجوی راهکاری قانونی، جهت پیگیری و ممانعت از چنین اقدامی بودیم، که صدور مجوز برداشت درختان شکسته و افتاده توسط این سازمان، به اسم پرورشی و بهداشتی رسانهای شد. گرچه همهی کارشناسان، صدور چنین مجوزی را ناشی از فشار مافیای بهرهبرداری چوب از جنگلها دانسته، تا در لوای این مجوز، ۳ تا ۴ میلیون مترمکعب چوب قاچاق خود را براحتی از جنگل خارج نمایند، مسئولین سازمان جنگلها و مراتع مدعی هستند که برنامهای جهت بهرهبرداری چوبی نداشته و این مجوز صرفاً در راستای طرحهای پرورشی و بهداشتی صادر گردیده است.
آیا سازمان جنگلها به ناگاه دچار چنان پیشرفت شگرفی شده است که با حل تمام مسائل اساسی مدیریت جنگلها و مراتع خود، به نقطهای رسیده که دست به جراحی اکوسیستم جنگل بزند؟!!!
مگر سازمان میداند چه میزان از درختان افتاده، شرایط استحصال چوب را دارند؟
چگونه ممکن است بتوان بدون وجود جادههای اسکیدر رو که اکنون بعد از گذشت چهار تا پنج سال عدم مرمت از حیز انتفاع خارج شدهاند، وارد جنگل شد؛ یا اینکه باز هم قرار است بیل و بولدوزر و لودر هم بعنوان ابزار جراحی جناب آقای منصور در جنگل به راه بیفتند؟!!!
مگر میشود به درختان افتاده در کف جنگل که بخشی از چرخهی حیات این اکوسیستم هستند هم رحم نکرد و به چشم پول نگریست؟ اینکه مدعی شدهاند این مجوز با هدف طرح بهداشتی صادر گردیده است، چگونه و با چه روشی مطالعهای در خصوص شناسایی این درختان صورت گرفته؟
مگر مگرها بسیارند….
سخن از تضعیف معاونت جنگل به میان آمد و واسپاری امورات مهم به شورای عالی جنگل. در حال سنجش تبعات چنین تحولاتی بودیم که مکاتبهای بدستمان رسید از تلاشها و پیگیریهای مافیای انتقال آب بین حوضهای، آنهم از طریق ریاست شورای عالی جنگل جهت احداث سد کسلیان، منطقهای بکر در دل جنگلهای انبوه کسلیان، که در بازدیدی که چند روز اخیر از محل پیشنهادی سد داشتیم، درختان شمشاد آفت زده در آن منطقه، در تلاشی وصف ناپذیر دوباره جوانه زده و سعی دارند خود را از شر آفت شبپره نجات دهند، اما از دست مافیای انتقال آب، آیا میتوانند؟!!!!
مافیا که اسمشان رویشان است، از دست متولیان سازمانی که بایستی فکری برای نجاتشان کنند، اما این ناقابل تلاش اکوسیستم را هم نمیبینند، چه کنند؟!!!
چون دوست دشمن است شکایت کجا برند؟!!!
جناب منصور از ریاست شورایعالی سازمانی که خود روزی مجری بهرهبرداری جنگل بوده چه انتظاری دارد؟!!! شاید ترویج تفکر بهرهبرداری با ظاهری عوام پسند.
براستی در سازمان جنگلها چه خبر شده؟
————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.