احد قربانی دهناری: یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن – معرفی رمان «روزی که من ایرانی-امریکایی شدم» اثر مسعود نقرهکار
عدم معرفی و توصیف کامل شخصیتها و عدم بهکارگیری کامل حواس پنجگانه و یکسانی لهجهها، زبان و شیوهی گفتار شخصیتها و ضربآهنگ تند حوادث تاریخی ایران و امریکا و گذشتهنمایی (flashback) پی در پی، در خواندن هیجانانگیز رمان تمرکز شدید میطلبد. ….
————————————————–
یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن – معرفی رمان «روزی که من ایرانی-امریکایی شدم» اثر مسعود نقرهکار
میلیونها ایرانی مجبور به ترک میهن، عزیزان، یادگارهای دوران کودکی، نوجوانی و جوانی شدند. آنها بخشی از وجود خود را در ایران جا گذاشتند. بخشی که هرگز آنها را در غم و شادی ترک نمیکند.
دکتر در رمان-خاطرهی «روزی که من ایرانی – امریکایی شدم» یکی از این میلیون نفرها است. بر جان و روان این مهاجران چه میگذرد؟ در این رمان دکتر بدنش در آلمان و امریکاست ولی قلبش در تهران می تپد. در کوچه پس کوچه های تهران، کوچهی اسلامی نظام آباد، چهار راه مولوی، شاهآباد و مخبرالدوله، میدان فوزیه، کافهتریای دانشکده فنی، …..
هر پیشامدی در امریکا او را به ایران میبرد. با نثری پخته و زیبایی که حاصل بیش از چهل سال قلم زدن است آنچه میبیند در ایران و امریکا و نمی خواهد را برایمان حکایت میکند. او که عاشق این دو دشمن است در هر دو معشوق خود را با تیزبینی نقد میکند.
عدم معرفی و توصیف کامل شخصیتها و عدم بهکارگیری کامل حواس پنجگانه و یکسانی لهجهها، زبان و شیوهی گفتار شخصیتها و ضربآهنگ تند حوادث تاریخی ایران و امریکا و گذشتهنمایی (flashback) پی در پی، در خواندن هیجانانگیز رمان تمرکز شدید میطلبد.
ضربآهنگ تند رمان، پدیدهای نو و خجسته در رمان فارسی است که بیشتر آنها از کندی کسالتآوری رنج میبرند. به امید آنکه این سبک بیشتر در رمانهای فارسی دیده شود. از اینرو خواندن کتاب برای نویسندگان بسیار آموزنده است.
رمان به حوادث و شخصیتهای بسیاری در یک بازه تاریخی پنجاه ساله اشاره میکند. از اینرو داستان لایه لایه می شود. هرکس بیشتر تاریخ معاصر ایرن، محلات تهران و سینمای ایران و … را میشناسد لایههای بیشتری را میبیند، درک و حس ژرفتری میکند.
هرچند انبوه حوادث و شخصیتها فرصت آشنایی عمیق احساسات و عواطف و چگونگی تکامل شخصیتها را نمیدهد و رمان بهسوی گزارش و حکایت میل میکند، اما بیشک ما بسیاری از مهاجران با دکتر در رمان همزادپنداری (identification) میکنیم. دوستان ما، جوانی و نوجوانی ما، مهاجرت و غربت ما، خانواده ما را در رمان و زندگی دکتر میبینیم. با دکتر و همسرش شیده و پسرش امید، تاریخ سیاسی و احساسی حدود پنجاه سال و زندگی یک خانواده مهاجر را مرور میکنیم. خواندن رمان را به گرمی به همه دوستان پیشنهاد میکنم.
در پایان باید از انتشارات فروغ سپاسگزاری کنیم که کتاب را در کیفیتی بسیار عالی منتشر کرده است.
در باره نویسنده
مسعود نقره کار متولد ۱۳۳۲ در تهران است. او از سال ۱۳۴۷ نویسندگی را شروع کرد و با چاپ مقالات ادبی، اجتماعی و سیاسی در ایران و خارج به عنوان نویسندهای پرکار و جدی شناخته شد.
او در ضمن کار بهعنوان پزشک در ایران، آلمان و ایالات متحده، بیش از ۳۰ کتاب و حدود ۳۰۰ مقاله در زمینهی سیاسی، تاریخی، روانشناسی و اجتماعی منتشر کرده است.
از میان کارهای او میتوان به رمان بچههای اعماق، و پنجره کوچک سلول من، از سرزمین تلخ، بسوزان عشق (مجموعه داستانها و یادداشتهای تبعید)، مجموعه ۵ جلدی بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران، بررسی تاریخی و تحلیلی کانون نویسندگان ایران در تبعید، واپسین نامه ها (نامه های تیرباران شده ها) و روایت دو قتل سیاسی (۱۳۶۹) اشاره کرد.
——————-
تهیه کتاب
کتاب را میتوانید در وبگاههای انتشارات فروغ سفارش داد:
روزی که من ایرانی – امریکایی شدم
مسعود نقرهکار
با جلد گالینگور، ۱۴۰ صفحه
www.foroughbook.net
www.forough-book.com
احد قربانی دهناری
۳ آبان ۱۳۹۹ – ۲۴ اکتبر ۲۰۲۰
—————————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.