دلنوشته خانم معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی در باره دخترش

روزهای زیادی خسته شدم، بیمار شدم اما همچنان در کنار دخترم و همراهش هستم. برای آزادی دخترم و همه مردم ایران روزشماری میکنم ….

—————————————–

atena-madar

دلنوشته خانم معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی در باره دخترش

از صفحه معصومه نعمتی مادر زندانی و فعال سیاسی آتنا دائمی در سالگرد بازداشت دخترش:
“شش سال است چشمم به در است برای آمدن دخترم، شش سال پیش سه شنبه بیست و نه مهر ماه، ماموران اطلاعات سپاه پا به زندگی ما گذاشتند و دخترم را، آرامشمان را زندگیمان را ربودند و بردند، با ربودن دخترم همراه با آسمان باریدم و باریدم، چندین شبانه روز گریستم، نمیدانستم آرام جانم را کجا بردند، تا روزی که اولین بار تماس گرفت و گفت مامان غمگین نباش و محکم باش، صدای محکمش در گوشم پیچید و اراده اش و مقاومتش کمک کرد تا بایستم و همراهش باشم، روزهای زیادی خسته شدم، بیمار شدم اما همچنان در کنار دخترم و همراهش هستم. برای آزادی دخترم و همه مردم ایران روزشماری میکنم.”

—————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.