زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): راه گریزی نیست!

زنان، به‌رغم تنها بودن در این عرصه‌ی پیکار دست از مقاومت برنداشتند و به اشکال فردی یا جمعی و با ایجاد تشکل‌های زنانه تلاش کردند با کار متشکل و متحدانه از تصویب و اجرای قوانین ضد زن ممانعت به عمل آوردند. ….

————————————–

2180

راه گریزی نیست!

زنان یکی از اولین گروه‌هایی بودند که حتی قبل از به قدرت رسیدن قدرتمداران جدید به اشکال و شیوه‌های مختلف مورد تهدید و تهاجم طرفداران حاکمیت اسلامی قرار گرفتند. مذهبیون خیلی زود صف‌های خود را از معترضین و تظاهر کنندگان علیه رژیم شاه جدا کردند و تمامی نمودهای غیرمذهبی در صفوف تظاهرکنندگان را با انواع و اقسام شیوه‌های پرخاشگرانه مورد حمله قرار می‌دادند، از کتک زدن تظاهرکنندگان و بیرون کشیدن زنان غیرمحجه از صفوف تظاهرات تا ضرب و شتم‌های جدی صفوف معترضین غیرمذهبی که منجر به جراحت‌های جدی زنان و مردان می‌شد. بنابراین بر زنان پوشیده نبود که این مدعیان جدید قدرت برای زنان چه خوابی دیده‌اند. و کابوس‌هایشان با کسب قدرت سیاسی حکام جدید به واقعیت مبدل شد.

مسئله‌ی تحمیل حجاب به زنان به ضرب چوب و چماق خیلی زود با کسب قدرت سیاسی مذهبیون شکل قانونی به خود گرفت. تظاهرات سال ۵٧ زنان علیه قانون حجاب اجباری در واقع تلاش متحد بسیاری از زنان علیه قوانین زن‌ ستیزانه‌ای بود که می‌رفت تا تمامی زنان را از عرصه‌ی اجتماعی حذف کرده و از زندگی اجتماع ساقط کند و متاسفانه به علت غفلت بخش بزرگی از مخالفین رژیم «شاه»  که مسئله‌ی زنان را جدی و اساسی تلقی نمی‌کردند، نادیده گرفته و حتی نکوهش شد. و میدان را برای یکه‌تازی «جمهوری» تازه به قدرت رسیده خالی گذاشت، به گونه‌ای که از اوایل سال ۵٨، یعنی درست یک سال بعد از به قدرت رسیدن حکام جدید، ورود بدون روسری به اماکنی همچون بانک‌ها، ادارات، سینماها و… ممنوع شد.

زنان، به‌رغم تنها بودن در این عرصه‌ی پیکار دست از مقاومت برنداشتند و به اشکال فردی یا جمعی و با ایجاد تشکل‌های زنانه تلاش کردند با کار متشکل و متحدانه از تصویب و اجرای قوانین ضد زن ممانعت به عمل آوردند. اما حکومت اسلامی برای مقابله با مقاومت و امتناع زنان از تمکین به اوامرش و برای نهادینه کردن قوانین خود نه تنها دست به اخراج‌های دسته جمعی زنان زد بلکه  در عرصه‌هایی همچون خیابان که کنترل کمتری بر آن داشت به خشونت متوسل شد.
خشونت در خیابان توسط عمال و عوامل بدون «صورت» و نشانی صورت می‌گرفت که ظاهرا «خودسر» بودند و قصد «امر به معروف و نهی از منکر» داشتند اما این عوامل «خودسر» در تمامی عمر چهل و چند ساله‌ی حکومت همچنان در مواقع ضروری به میدان آمده‌اند و بی‌مهابا به سرکوب و قلع و قمع مردم پرداخته‌اند و بخشی ارگانیک از نظام سرکوب رژیم محسوب می‌شوند.

رژیم در جایی که قادر بود زنان را در تنگنا بگذارد با تهدیدِ به اخراج  آنان را وادار به تمکین می‌کرد: دو دهه تمام زنان شاغل را با تهدید به اخراج مجبور کرد فقط رنگ‌های تیره و مقنعه‌های سیاه برسر کنند. زنانی که برای نان بخور و نمیرشان در شرایط همواره بحرانی اقتصاد، مجبور به حفظ شغلشان بودند. و آنجا که نتوانست زنان را در تنگنا بگذارد دست به خشونت‌های وحشیانه و غیر انسانی ‌زد: در روزهای بیم و امید سال‌های ۶٠ زنان و دختران جوان در خیابان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌ها مورد تهاجم وحشیانه‌ی عوامل «خودسر» قرار می‌گرفتند که به شیوه‌های مختلف ازجمله تیغ کشیدن بر لب‌های گلگونشان و یا فرو کردن پونز به پیشانی‌هایشان تلاش می‌کردند آنان را مرعوب کرده و وادارشان کنند به اوامر حکومت اسلامی گردن بگذارند اما زنان هرگز به این اوامر تمکین نکرده و نمی‌کنند.

در این پیکار نابرابر میان حاکمیت اسلامی و زنان نه تنها امروز، که هر روز زنان پیروز بودند. روش زنان همواره ایجاد تشکل، اعتراض، افشاگری، نافرمانی و عدم تمکین بوده است و حاکمیت مستاصل و ناتوان از اِعمال فرامینش روز به‌ روز خشونت علیه زنان را علنی‌تر، بی‌پرواتر و وحشیانه‌تر کرده است. چنان‌که در مهر ماه سال ۹۳ امام جمعه‌ی اصفهان (رهبر) در سخنانش مبنی بر این که «امر به معروف و نهی از منکر باید از تذکر لسانی فراتر برود» ماجرای اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای توسط موتورسواران را کلید زد. در جریان این اسیدپاشی دست‌کم یک مرگ گزارش شد، اما در  برخی گزارش‌ها تعداد قربانیان اسیدپاشی تا ۱۵نفر اعلام شده است. دستگاه «قضایی» در مقابله با این اعمال «خودسرانه» در پاسخ به افکار عمومی برانگیخته و ملتهب در نهایت فقط از «بیت‌المال» یعنی اموال مردم، به این زنان و دختران «غرامت» داد!

در اصفهان تجمعات مردمی برپاشد که نمایش انزجار و خشم مردم بود و زنان و دختران به‌مرور لب به سخن گشودند. به گفته‌ی یکی از قربانیان، از شماره‌ی ناشناسی با او تماس گرفته‌ بودند و تهدید به اسیدپاشی کرده بودند. این گونه تماس‌ها و حرکت دسته‌جمعی و متشکل موتورسواران نشانه‌هایی از سازماندهی این دسته‌جات و شناسایی قربانیان خود قبل از حمله بوده است.

حال امروز پس از ۴٢ سال تلاش مذبوحانه برای سرکوب و کنترل غیرانسانی زنان و دختران، رژیم خود اذعان می‌کند که در این پیکار نابرابر و غیر انسانی شکست خورده است و پس از اعلام این زبونی و شکست از جانب برخی از مسئولان و دست‌اندرکاران حکومت است که از ترس جسورتر شدن دختران، باز شیوه‌های غیر انسانی خود را محک می‌زنند.

طی روزهای اخیر مجددا امام جمعه‌ی اصفهان که معتقد بود برای مواجهه با بدحجابی باید چوب‌تر را بلند کرد، خواستار ناامن کردن فضای جامعه برای عاملان کشف حجاب در پارک‌ها شده و به نیروی انتظامی توصیه کرده که این موضوع را جدی بگیرد. در کشوری که مسئولانش مدام دم از امنیت می‌زنند به وضوح فرمان ناامنی صادر می‌کنند. با این‌حال این بار نیز با موج اعتراضات زنان و افکار عمومی، امام جمعه مذکور در تلاشی مذبوحانه تلاش کرد حرف خود را پس بگیرد و حملات جامعه علیه خود را خنثی کند. و این خود نشانی دیگر از پیروزی زنان و شکست خفت‌بار رژیم در این پیکار نابرابر است.

در روزهایی که جامعه درتب و تاب بیماری همه‌گیر کرونا، روزانه بالغ بر دویست نفر از آحادش را به خاک می‌سپرد، در روزهایی که تهیه‌ی نان شب برای بخش بزرگی از جامعه به معضلی اساسی تبدیل شده‌ است، در روزهایی که هر روزش «روز اعدام» «روز شکنجه»، «روز زندان و دستگیری» است و در روزهایی که مردم جان به لب رسیده نمی‌دانند به کدامین سو راهی برای گریز از این همه مصیبت بیابند، این ورشکسته‌گان به تقصیر به جای چاره‌جویی، هر روز بحرانی جدید می‌آفرینند، حقوق اساسی و انسانی زنان و مردان را مورد تهاجم بیشتر قرار می‌دهند و سعی می‌کنند در ناامنی هرچه بیشتر برای خود وقت بخرند و راهی برای گریز بیابند. و امروز در نهایت استیصال بار دیگر زنان را به مصاف طلبیده‌اند. زنانی که در طی این چهاردهه ثابت کرده‌اند به هیچ‌وجه از حقوق اساسی و انسانی خود کوتاه نخواهند آمد. به مصاف طلبیدن زنان نشان از آن دارد که رژیم دیگر برگ برنده‌ای برای رو کردن ندارد همچون غولی در بند در هر تلاش مذبوحانه‌ فقط عرصه را برخود تنگ‌تر می‌کند، راه گریزی نیست!

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
١۴ مهر ١٣٩٩

——————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.