گفت و گوی اشپیگل آنلاین با رضا خندان همسر نسرین ستوده

نسرین ستوده وکیل دعاوی حقوق بشر در ایران زندانی است و محکومیت گرفته است. ناچار شدند ایشان را در پی یک اعتصاب غذای طولانی در بیمارستان بستری کنند. همسرشان اکنون می گویند، حاکمان ایشان را به زندان بازگردانده اند ….

————————————————–

nasrin-setoodeh-4

ترجمه فارسی گفت و گوی اشپیگل آنلاین با رضا خندان همسر نسرین ستوده

شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰

فشرده این گفت و گو در مجله اشپیگل شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰  منتشر شده
مصاحبه: نسرین بصیری و رانیا سالوم

در بارهء نسرین ستوده
وکیل دعاوی پر آوازهء ایرانی نسرین ستوده ۵۷ ساله، در سرزمین خود برای حقوق بشر مبارزه می کند. ستوده آخرین بار ۲۰۱۸ به مجله اشپیگل گفت، چگونه به زنانی که در برابر حجاب اجباری ایستادگی می کرده اند (به عنوان وکیل دعاوی)  یاری می رسانده است. نسرین ستوده تنها زمان کوتاهی پس از این مصاحبه بازداشت شد.او دربرابر دو دادگاه به ۳۸،۵ سال زندان و۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. ماه آگست امسال ستوده دست به اعتصاب غذا زد تا در دورانی که کوئید ۱۹ در حال قلع وقمع همگان است، توجه عمومی را  به شرایط دشوار زندان های ایران جلب کند.

اواسط ماه سپتامبر ستوده را به بیمارستان منتقل کردند. دراین هنگام او فقط ۴۷ کیلو وزن داشت. اکنون همسر وی رضا خندان ۵۶ ساله به اشپیگل می گوید، ستوده  رادوباره  به زندان اوین بازگردانده اند.

اشپیگل: از کجا فهمیدید همسرتان را به بیمارستان منتقل کرده اند؟‌
خندان: تلفنم شش باز زنگ خورد، ولی هر بار که گوشی را بر می داشتم بلافاصله ارتباط قطع می شد، انگار کسی که زنگ زده بود، خودش گوشی را می گذاشت. شماره را شناختم. شماره زندان اوین بود، همان شماره ای بود که نسرین همیشه، وقتی به او اجازه می دادند، از آن با من تماس می گرفت. ولی تا بحال چنین اتفاقی نیفتاده بود که به من زنگ بزند و فوری گوشی را بگذارد. اینها دوستان و هم سلولی های همسرم بودند که داشتند تلاش می کردند از زندان با من تماس بگیرند. بالاخره همسر یکی از هم سلولی های نسرین با من تماس گرفت. به این ترتیب متوجه شدم که او را بخاطر اینکه حالش بد شده بوده،  به بیمارستان طالقانی منتقل کرده بودند.

اشپیگل: توانستید همسرتان را در بیمارستان ببینید؟
خندان:
بله، روز اول در اورژانس او را دیدم . زیاد سختگیری در کار نبود. همه می توانستند آزادانه رفت و آمد کنند. دو مامور حضور داشتند و یک زن. یکی از ماموران را می شناختم. عضو حراست اتاق ملاقات بود. آدم خیلی خوبی بود. ما می تونستیم تک تک به نسرین نزدیک بشویم و چند دقیقه ای با او حرف بزنیم. بچه ها هم پیش مادرشان رفتند. پسر کوچکتر ما نیما حتی توانست برود مادرش را در آغوش بگیرد. اما وقتی به بخش مراقبت های ویژه بردندش دیگرهمه چیز تمام شد و دیگراجازه ندادند او را ببینیم. یک مامور امنیتی مواظب بود که ما به او نزدیک نشویم . دلیلش را نمی دانم. فقط می گفتند دادستانی اجازه نداده

اشپیگل: شما نقل کرده اید که ایشان آخری ها در زندان ۴۷ کیلو وزن داشته. در بیمارستان  این برداشت را داشتید که همسرتان باز هم وزن کم کرده ؟
خندان:
من در اورژانس فرصت کوتاهی برای صحبت کردن داشتم؛ فقط چند ثانیه. سلام، خوبم؟ تو خوبی؟  بیش از این فرصت نبود. آخرین باری که در زندان دیدمش وزنش پائین ۴۷ کیلو بود؛ چربی و ماهیچه چندانی نداشت که بخواهد باز وزن  کم کند. اگرهم بیش از این وزن کم کرده باشد، محسوس نبود. اما کاملا محسوس بود که هم به لحاظ روحی  هم به  لحاظ جسمی افت قابل توجهی داشت

اشپیگل: حالشان وقتی در زندان اوین بودند چطور بود؟
خندان:
اوین در اصل زندان مردانه است، اما قوه قضائیه ترجیح می دهد یک تعداد زندانی های زن را آنجا نگهداری کند تا بیشتر زیر نظر باشند و به همین دلیل ایشان را به زندان زنان قرچک ورامین نمی فرستادند. بند زنان زندان اوین،  سه اتاق دارد که تعداد زیادی از زنان زندانی در آنجا بسر می برند. ازهنگامی که کرونا شیوع پیدا کرده یکی از این اتاق ها تبدیل به قرنطینه شده است و زندانیان جدید، در ابتدای ورودشان  به بند، در این اتاق می مانند. آخری ها ۴۴ زن در این بند زندانی بودند، تختخواب کافی برای زندانی ها وجود ندارد و بعضی ها روی زمین می خوابند.
«یک ماه و نیم آخری که نسرین در زندان اوین بود حتی لحظه ای او را ندیدیم»

اشپیگل: در زندان اوین هرچند گاه یکبار اجازه داشتید همسرتان را ببینید ؟
خندان:
وقتی زندانیان در بند عمومی زندان اوین بسر می برند، بطور معمول هفته ای یکبار به مدت بیست دقیقه تا یک ساعت می توانند ملاقات داشته باشند. قبل از دوران کرونا بعضی اوقات می توانستیم حضوری و بدون حضور مامور همدیگر را ببینیم و حتی در آغوش بگیریم. از ماه فوریه به اینطرف فقط ملاقات های کابینی و از پشت شیشه میسر است و ناچاریم با گوشی با هم صحبت کنیم. از وقتی دخترمان مهرآوه را چند هفته پیش بطور موقت بازداشت کردند، نسرین می خواست به این کار اعتراض کند. در آن هنگام اعتصاب غذایش را شروع کرده بود و ممکن نبود با اعتصاب غذای دوم اعتراض خودش را نشان بدهد، مگر اینکه  این بار اعتصاب خشگ کند و آب هم نخورد که این موضوع در کوتاه ترین زمانی منجر به مرگ می شود. بنا بر این در اعتراض به دستگیری مهرآوه گفت «از این به بعد، از ملاقات های کابینی خودداری می کنم!» بنا بر این در طول یکماه و نیم گذشته ما او را ندیده بودیم.

اشپیگل: اکنون همسر شما را  از زندان بیمارستان دوباره به زندان اوین بازگردانده اند. آیا ایشان قصد دارد باز هم به اعتصاب غذای خود ادامه بدهد؟
خندان:
همسرم معتقد است، به زودی اعتصابش به نتیجه خواهد رسید. او را از تصمیم خود منصرف کردن کار ساده ای نیست. ولی نظر من این است که همین الان هم اعتصاب او به نتایجی رسیده است؛ او می خواست توجه عموم را به مسائل زندان های ایران جلب کند وبه هدفش رسید. وزیاد خوشبین نیستم که نتایج بهتری بدست بیاید، مثلا زندانیان آزاد شوند یا شرایط زندان آنطوری که نسرین می خواهد بهبود پیدا کند.

اشپیگل: بسیاری از ایرانیان دررسانه های اجتماعی علیه اعدام زندانیان سیاسی که رو به افزایش گذاشته است اعتراض می کنند
خندان:
درست است. اعتصاب غذای نسرین و کارهایی که در طول زندگی شغلی خود انجام داده هم در همین راستا بوده است. طبیعی است که ما هم می خواهیم مسالهء اعدام ها و کسانی که در معرض اعدام قرار دارند در محور و مرکز توجه عمومی قرار بگیرند. بعید نیست نسرین را هم بار دیگر محاکمه کنند و این بار او را هم به اعدام محکوم کنند. حتی تصوراین موضوع هم برایم هولناک است.

————
منبع: صفحه فیس بوک نسرین بصیری
https://www.facebook.com

—————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.