شعر از حسین اکبری

سپیده دمی
با طناب و چهار پایه
و مردی نقاب برچهر
و او را که دست و پا و چشم بسته
برکشیدند  ….

———————————————————-

5203

سپیده دمی
با طناب و چهار پایه
و مردی نقاب برچهر
و او را که دست و پا و چشم بسته
برکشیدند
تا رقص مرگ
در خاطر تاریخ
گویای هماره ی ظلم ِ بر انسان باشد!
یا شاید نیمه شبی، آوار شکنجه ی بی حد و جسمی بی جان
بر دار!
کدام روز صلح را گرامی داریم؟!!
که بیدادگری
جنگی نابرابر
در سکوت مرگبار رسانه
در رِخوت رَجُلِ اصلاح طلب
به بار نشسته است
و خشمِ زیر خاکستر
بناچار
آرامشی ناروا
این ناگرامی جنگ پنهان را
صلح پنداشتن
سزاوار نیست!

“حسین اکبری”
۳۱شهریور ۱۳۹۹

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.