تقی روزبه: سکانس دوم نبرد آمریکا با شورای امنیت سازمان ملل، و ادعای آغاز «فصل جدیدی» در روابط ایران و آژانس!

رژیم ایران خوب می داند که حتی اگر ترامپ در چکاندن ماشه از طریق شورای امنیت شکست کامل بخورد، به شکل یک جانبه آن را پبش خواهد برد و مانند تجربه برجام که خارج شد و تحریم ها را یک جانبه اعمال کرد و عملا ایران را در معرض یک تحریم جهانی قرار داد و اروپائی ها و دیگران نتوانستند مانع آن شوند. بنابر این بعید است از نظر عملی و اقتصادی گشایش دندان گیری نصیب رژیم غرق در بحران اقتصادی بشود. ….

—————————————————————-

سکانس دوم نبرد آمریکا با شورای امنیت سازمان ملل، و ادعای آغاز «فصل جدیدی» در روابط ایران و آژانس!

کشاکش با ایران خصلت جهانی می یابد و رژیم ایران هم با دمش بشکن میزند که دنبا با من است. به بینید شکوه انزوای آمریکا را!.

چکاندن ماشه معکوس با درب بسته شورای امنیت مواجه می شود*. در گفتگوی اخیر با تلویزیون برابری با طرح این پرسش که دولت ترامپ با وقوف به شکست و یا احتمال عدم موفقیت بالا در کشاندن یک تنه مساله تحریم تسلیحاتی ایران به سطح شورای امنیت و سپس در گام دوم تیر خلاص زدن به برجام، چرا این چنین خود را به آب و آتش زده و بجای منزوی ساختن رژیم ایران خود را منزوی می سازد؟. در آن بحث این فرض را مطرح کردم که این مساله به لحاظ شکلی علیه ایران و تحریم تسلیحاتی بود اما علاوه بر آن به لحاظ محتوا اهداف دیگری را دنبال می کند. بنابر این در اینجا یک چهار ضلعی داریم: ایران، کلیدزدن باصطلاح نقشه خاورمیانه جدیدـ که از آن پرده برداری هم کرد، پبش برد سیاست یک جانبه گری در سطح جهان با هدف تحمیل هژمونی آمریکا بر رقبا بویژه تضعیف چین و کشاندن اروپا به زیر هژمونی خود و البته ضلع چهارم و بسیار مهم دو قطبی کردن فضای داخلی آمریکا و بسیج هر چه کسترده تر پایه اجتماعی خود در آستانه انتخاباتی که موقعیت ترامپ متزلزل بنظر می رسد و فرافکنی ناکامی های ناشی از کرونا و بحران اقتصادی و… از این طریق. حول دو شعار تقابل با چین که یکی از دو تم های اصلی او در کمپین ها و سخنرانی ها و توئیت هایش هست. از ویروس چینی، اگر جو خواب آلود بیاید چین بر آمریکا مسلط می شود و باید به زبان چینی صحبت کنید تا توهم رونق کسب و کار و شغل از طریق انواع تحریم ها به روی واردات کالای چینی و بستن شرکت های چینی مثل تیک تاک و…. ترامپ حتی اخیرا تهدید به قطع کامل مبادلات با چین کرد که گویا بازار آمریکا را تسخیرکرده است، و از این قبیل ادعاهای پایان ناپذیر…. این شعار برای پایگاه اجتماعی او خورند دارد و در فرافکنی مشکلات اقتصادی کارکرد دارد.

شعار داخلی او نیز علیه نفوذ و تسخیر حزب دمکرات توسط چپ افراطی و کمونیست ها و سوسیالیست هاست (چرا که آنها بیایند مالیات ها را دو باره بالا می برند … و این در حالی است که کسری بودجه یک تریلیون دلاری دولت فدرال با کاهش مالیات بیشترین خدمت را به ثروتمندان و صاحبان درآمد سالانه بیش از ۷۵ هزار دلارکرده است). به گفته او فرمانداران دمکرات ناظر و شاهد و مشوق سقوط مجسمه های تاریخی عظمت آمریکا و عدم واکنش لازم در برابر شورش ها و اعتراضالت علیه خشونت های پلیس و غیره هستند. بهر صورت تاکید بر خصلت کمونیستی چین در خارج و چپ افراطی در داخل حربه او برای پیروزی در انتخابات است و البته گرفتن امتیازات در عمل از چین و دیگر رقبا.

در این میان دمکرات ها در حال شکل دادن به یک بلوک هژمونیک مرکب از وال استریت، هالیود، سلیکون ولی، ‌با زرورقی آذین بندی شده از طریق ائتلاف با چپ سوسیال دمکرات و دادن برخی وعده های عدالت خواهانه است (سخنرانی سندرز در کنوانسیون اخیر حزب دمکرات کاملا گویاست) و جلب حمایت جنبش زنان با گزیننش معاونت رئیس جمهوری و البته همزمان به عنوان یک رنگین پوست. البته آرای جو بایدن بیش از آن که ناشی از جذابیت پلاتفرم و برنامه اش باشد که از قضا بدلیل موقعیت و وابستگی اش به وال استریت و کلا  سرمایه داران بر کسی پوشیده نیست و از این جنبه دارای دافعه است؛ در اصل ریشه در «نه» گفتن به ترامپ دارد و سندرز هم با همین شعار سعی می کند پایگاه گسترده جوانان و رادیکال ها را به سوی رای دادن به جوبایدن بکشاند. حال باید به بیینم که سکانس سوم شمارش معکوس بیرون کشیدن ماشه برگشت تحریم های سازمان ملل چه خواهد بود. در حالیکه پومپئو و هوک و دیگر دست اندرکاران نزدیک به ترامپ گفته اند آمریکا نیازی به رأی کسی ندارد و یک تنه می تازد. باید دید که ترامپ چگونه از قمار بزرگ و پر ریسکی که وارد آن شده بیرون خواهد آمد؟

رئیس دوره ای شورای امنیت اقدام آمریکا برای بازگرداندن تحریم های ایران را ردکرد
https://www.radiofarda.com/a/un-security-council-iran-us-sanctions/30802339.html

یک بستر و دو رؤیا: طواف مشترک ایران و اروپا حول جسد نیمه جان برجام!
صالحی می گوید فصل جدیدی در مناسبات بین ایران و آژانس اغاز شده است. رژیم ایران در طرفه العینی با مشاهده آرایش جهانی و رویکرد ترویکا علیه آمریکا و البته مذاکرات پشت پرده ترویکا با ایران پیرامون حل معضل دسترش آژانس به دو سایت مورد نظر و از ترس سررسید دو ماهه گزارش منفی آژانس به شورای امنیت که بسود آمریکا تمام می شود، در گرماگرم معرکه با نشان دادن چراغ سبز به آژانس درصد بهره برداری از صف آرائی جدید برآمده است. البته رویکرد اروپا در اساس ربطی به حمایت از دولت ایران ندارد بلکه ناشی از تعرض بی مهابای آمریکا به برجام و نیز به دیکته کردن خطوط یک جانبه گری اقتصادی و سیاسی مورد نظرش به رقبا و بی اعبتارکردن نهادهای بین المللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل است. ترویکای اروپا با بهره برداری زیرکانه از این فضا برای کنترل بیشتر فعالیت های هسته ای ایران رئیس آژآنس را روانه ایران کرد. در عین حال که چشمی به انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی بایدن دارد تا چه بسا در یک اجماع بزرگ و جهانی هم جسد نیمه جان برجام را جهت کنترل رفتار رژیم ایران حفظ و زنده کنند و هم مسیر توافق جدید و فراگیر با ایران را بگشایند. حتی اگر حو شکست بخورد با ترامپ در دور دوم….

رژیم ایران خوب می داند که حتی اگر ترامپ در چکاندن ماشه از طریق شورای امنیت شکست کامل بخورد، به شکل یک جانبه آن را پبش خواهد برد و مانند تجربه برجام که خارج شد و تحریم ها را یک جانبه اعمال کرد و عملا ایران را در معرض یک تحریم جهانی قرار داد و اروپائی ها و دیگران نتوانستند مانع آن شوند. بنابر این بعید است از نظر عملی و اقتصادی گشایش دندان گیری نصیب رژیم غرق در بحران اقتصادی بشود.

بطورکلی سه سناریو مطرح است که باید شانس برتری هر کدام را در سیر رویدادها رصد کرد:

نخست، در شق پیروزی بایدن گرچه او وعده بازگشت به برجام به شرط بازگشت رژیم به تعهدات کامل هسته ای را داده است، اما او هم چنین خواهان گشودن مذاکرات جدیدی برای تمدید زمان برجام و تسری آن به حوزه های جدید و مورد نظر هم شده است و معلو م نیست که زیر فشار مخالفان برداشتن تحریم ها از جمله اسرائیل و کشورهای عربی و .. تا چه حد تاب بیاورد.

سناریوی دوم اگر ترامپ هم پیروز شود احتمالا رژیم ایران تحت شرایطی با توجه به وخامت اوضاع بحرانی اش تن به مذاکره بدهد… چون تحمل چهار سال دوره دوم ترامپ با توجه به بحران فزاینده و نارضایتی عمومی مشکل خواهد بود.

سناریوی سوم آن است که در دوره جدید آمریکا مشروعیت خود را بدلیل مخالفت شورای امنیت به عنوان مرجع قانونی جهانی با سیاست های آن از دست بدهد و دیگر کشورها مثل چین و روسیه و… اگر منافعشان و اگر زورشان اجازه دهد نسبت به تحریم های یک جانبه گرا و غیرمشروع آمریکا بی اعتنائی کنند و رژیم ایران که به لحاظ استراتژیک بسوی بلوک شرق متمایل شده است بتواند از این شکاف جهانی بهره بگیرد و مثلا  قرارداد ۲۵ ساله اش با چین را که بالغ بر صدها میلیارسرمایه گذاری است عملی کند. چنین وضعیتی به لحاظ فضای جهانی و نه الزاما شکاف داخلی بین دولت و مردم، می تواند امکان تنفس به رژیم در فضای ژئوپلتیک جدید جهانی به او بدهد. رژیم ایران بهرحال یک چشمش به آن است و هر روز دارد بر طبل نردیکی به بلوک شرق می کوبد (چنانکه سخنان و دیدار اخیر وزیر دفاع ایران از مسکو با تاکید بر روابط استراتژیک دو کشور و دیدار از سامانه اس ۴۰۰ و… و ابراز تمایل به خرید تجهیزات نظامی و…. از جمله آن ها ست) و اروپا و جریان هائی در آمریکا هم نمی خواهند که ایران با موقعیت ژئوپلتیکی بی همتایش زیر نفوذ کامل بلوک شرق قرار بگیرد.

تقی روزبه  ۲۵.۰۸.۲۰۲۰

————————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.