حسین اکبری: مبارزات هفت تپه _ مبارزات معیار

در دوطرف میدان مبارزه یک سو سیاست حکم می راند و سوی دیگر گرسنگی و جدال برای بقا. شاید سیاست بازان منتظر بی رقم شدن تن های خسته کارگران، گاه نیم نگاهی هم به میدان این جدال نابرابر داشته باشند اما هراسی بنیادین در وجودشان افتاده است. در این سو، اما کارگران را چاره ای جز مبارزه با تن و جان و اهل و شهرشان در مقابل سیاست بازان سرمایه سالار نیست. ….

———————————————–

4970

مبارزات هفت تپه _ مبارزات معیار

دو ماه از اعتصاب پر رنج و درد کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه می‌گذرد. دو ماهی که در کلیت خود هیچ واکنش جدی را در طرف های مقابل اعم از کارفرما و دولت درپی نداشته است. حتی کودکان و زنان و خانوار های کارگری هم به اعتصاب راه یافته اند . شهر شوش در تلاطم دائمی و بیم و امیدی گاه پر رنگ و گاه خاکستری که سیاهی را در چشم انداز دارد؛ سپری می کند.

دو ماه است که در پی مبارزات بیش از یک دهه، یعنی آنگاه که اجرای سیاست به غایت تجاوزکارانه واگذاری منابع عمومی به بخش خصوصی با تفسیری جانبدارانه از اصل ۴۴ قانون اساسی جاری شد- این سیاست به چالش جدی کشیده شده است. نه تنها در هفت تپه که در هپکو و آذر آب و ماشین سازی تیریز و سایر صنایع از جمله صنایع پتروسیمیایی و نفت. بهمراه به چالش کشیده شدن این سیاست ضدملی مبارزه‌ای بی امان برای دریافت حقوق های معوقه، قراردادهای اسارت‌بار، مبارزه باشرکت های واسطه و دلال پیمانکاری نیروی‌انسانی و اجحافاتی که از این بابت گریبان کارگران را گرفته است در جریان است و این مبارزات برای دولت از یک سو و مردم و بویژه کارگران از سوی دیگر مبارزه معیار است .

بی دلیل نیست که پس از این همه سختی ناشی از اعتصابی که در تاریخ مبارات کارگری کشورمان بی همتاست، هنوز دولت (به معنای کل سیستم مستقر با همه ارگان ها ونهادهایش) نمی‌خواهد و نمی‌تواند با این موضوع که اهمیتی به مراتب بالاتر و بزرگتر از یک جنگ تمام عیار دارد کنار بیاید و بپذیرد که سیاست خصوصی سازی منابع عمومی سیاستی است  که حتی با هیچ فتوای دینی هم توجیه پذیر نیست و این بیرحمی سرمایه با هستی یک کشور قمار بزرگی است که توده های به جان آمده‌ی کارگران را در سوی دیگر میدان برای پیروزی در این مبارزه جانشان را در کف گرفته اند و در گرمای جانفرسای ۵۰ درجه و در فضای آکنده از بیماری کرونا از خشم می گریند و فریاد می زنند و خروش برمی آورند و از پا نخواهند نشست جز آنکه از پا بیفتند و این همان جایی است که معیار عریانتر از همیشه برای آنان که حکومت می کنند و آنان که حکومت می شوند، پرچمش را نه تنها در شهر شوش و هفت تپه که در سراسر ایران میلرزاند و هشدار می دهد که دفاع از سرمایه داری نهایت پرستش سود است در برابر پرستش هر چیزی غیرآن برای حکومت و وجودش نهایت استثمار و بردگی است برای مردم و پیشاپیش برای کارگران زحمتکشان !

مردم و به ویژه مردم جنوب ایران درجنگی هشت ساله پر از بدبختی و آوارگی و خون و کشتار در میدان ماندند و ازسرزمینی دفاع کردند که در آن کار باشد و کرامت و آزادی. که در آن بی‌عدالتی نباشد و شهر های ایران اگر با گلوله و خمپاره و توپ و موشک ویران شدند؛ با احترام به مردم آن شهر ها و آزادگی و رفع تبعیض برای همگان ساخته و آباد گردد. مردم و کارگران و زحمتکشان می پرسند اکنون پس از سی و دوسال از پایان آن جنگ نکبت بار چرا باید فرزندان این سرزمین برای داشتن کار و شرایط منصفانه اسیر مشتی سیاست بازِ سودجو باشند ؟ در کجای قانون و احکام شرع و مناسبات عرفی آمده است که مزد کارگران ماه‌ها به حساب و به سود سرمایه دار باید بلوکه شود؟ درکجای دنیا کارخانجات و کشتزار های ملی  که در مدیریت دولت قرار داشته است  را به بهای ریالی چندین خمپاره و توپ که بر سر مردم فرو می ریخت به بخش خصوصی واگذار می‌کنند و به دنبال آن نیر انواع اعتبارات و تسهیلات ارزی و بانکی را به صاحبان غاصب این واحد ها اختصاص می دهند تا آنان با فراغ بال و خیالی آسوده آن اعتبارات و تسهیلات را به یغما ببرند و حتی حقوق کار انجام شده کارگران را نیز نپردازند؟

برای مردم سوال است که حالا که روشن شده است خطا کرده اید و آنچه را که حق مردم بوده است به غیر واگذارکرده اید و در ادامه این واگذاری برای تقویت گیرندگان این غنایم بادآورده، به اعتراض کارگران که زودتر از شما در عمل نادرستی این سیاست را دریافتند با سرکوب و زندان و ساختن فیلم های تلویزیونی اعنراف گیری و نمایش آن پرداختید و همه این ها نیز با مقاومت دلیرانه ی کارگران نقش برآب شد و سپس فهمیدید که این سوگلی سرمایه که واحدی با آن عظمت و بزرگی را به او بخشیدید اختلاس کرد و برد تا بخورد و به ریش همه بخندد به دنبال روشن شدن نادرستی این سیاست واگذاری این سیاست نادرست، چرا خواست مشروع، درست، قانونی وملی و انسانی کارگرانی را که دوماه است این خواسته‌ها را در بدترین شرایط زیستی فریاد می‌زنند ؛ بی جواب گذاشته اید ؟

بی تردید این مبارزه و به دنبال آن اعتراضاتی که طی چند ماه اخیر در همه ی واحدها و بنگاه‌های تولیدی و صنعتی رخ داده است و در راس آن اعتصابات دو ماهه ی کارگران جان برکف کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، معیاری است که تمام ادعاها و مدعیان آن در نظام سیاسی ایران  و تمام شعارهای چهاردهه بعد از انقلاب را به چالشی قطعی کشیده است که طفره رفتن از آن نه ممکن است ونه مقدور. وجدان عمومی مردم این سرزمین این چالش را به قضاوت نشسته است .

——————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.