بیانیه باب آواکیان درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری به طرد کردن رژیم فاشیست ترامپ/ پنس، رأی‌گیری در این انتخابات، و نیاز اساسی برای انقلاب

این رژیمی است که توسط “دیوانه قلدری” که انگشتش که روی دکمه بمب هسته‌ای قرار دارد. این رژیمی که بدون اغراق، نه‌تنها تهدیدهای گسترده‌ای را برای توده‌های بشریت، بلکه موجودیت خود بشریت، با تحرکات شدیدش برای پیشبرد غارت محیط‌زیست و رجزخوانی‌اش درباره سلاح‌های بی‌همتای کشتارجمعی و اعلام آشکار تمایلش به استفاده از این سلاح‌ها، ازجمله زرادخانه هسته‌ای گسترده آن. ….

—————————————————————-

بیانیه باب آواکیان
درباره وضعیت بحرانی فوری، نیاز فوری به طرد کردن رژیم فاشیست ترامپ/ پنس، رأی‌گیری در این انتخابات، و نیاز اساسی برای انقلاب

۳ اوت ۲۰۲۰ | revcom.us

مترجم: برهان عظیمی

۱ وضعیت امروز چالش‌های بی‌سابقه‌ و بی‌نظیری، با پیامدهای عمیقی نه‌تنها برای مردم این کشور بلکه برای کل بشریت، دارد. سه سال پیش، من درباره این واقعیت صحبت کردم- که از آن زمان تاکنون بسیار واضح‌تر(برجسته‌تر- م) و حتی خطرناک‌تر شده است:

‌ما با یک رژیم فاشیستی روبرو هستیم -اکنون تحت سلطه آن حکومت می‌شویم- رژیم فاشیستی که: بی‌وقفه و شدید به حقوق و آزادی‌های مدنی حمله می‌کند و علناً تعصب و نابرابری را ترویج می‌دهد؛ عامل ترویج رفتاری است که با نادیده گرفتن سنگدلانه و یا کینه‌های وحشیانه نسبت به کسانی که آن‌ها را فرومایه (مادون و پست- م) می‌داند و گنداب‌راه یا لکه ننگ برای کشور هستند؛ در مأموریتی برای انکار مراقبت‌های بهداشتی(بیمه درمانی- م) برای میلیون‌ها نفر که رنج می‌برند و بسیاری از آن‌ها که بدون آن خواهند مرد؛ زنان بی‌رحمانه به‌عنوان اشیاء غارتگری، پرورش‌دهندۀ کودکان بدون حق سقط‌جنین یا کنترل زایمان، تابع شوهرها و مردان به‌طورکلی هستند؛ ضدیت با علم ِتغییرات آب‌وهوا، حمله به علم فرگشت(تکامل) و به‌طورکلی رد روش علمی؛ رژیمی که پرچم زرادخانه کشتارجمعی را به اهتزاز درآورده است و تهدید می‌کند که جنگ هسته‌ای راه می‌اندازد؛ تشدید ترور دولت علیه مسلمانان، مهاجران و مردم ستم‌کشی که در داخل شهرها زندگی می‌کنند؛ از افسار رها کردن و تشویق و حمایت از وحشی‌های اراذل‌و‌اوباش، ترویج سفید‌‌سالاری‌، مردسالاری و ضد دگرباشان جنسی و اعلام شرم‌آور”آمریکا اول”- رژیمی که از همه این‌ها به خود می‌بالد و قصدش را برای انجام دادن بدتر از این‌ها اعلام می‌کند.

این رژیمی است که توسط “دیوانه قلدری” که انگشتش که روی دکمه بمب هسته‌ای قرار دارد. این رژیمی که بدون اغراق، نه‌تنها تهدیدهای گسترده‌ای را برای توده‌های بشریت، بلکه موجودیت خود بشریت، با تحرکات شدیدش برای پیشبرد غارت محیط‌زیست و رجزخوانی‌اش درباره سلاح‌های بی‌همتای کشتارجمعی و اعلام آشکار تمایلش به استفاده از این سلاح‌ها، ازجمله زرادخانه هسته‌ای گسترده آن.

من همچنین تأکید کرده‌ام که این سیستم سرمایه‌داری-امپریالیسم است که از طریق “عملکرد عادی‌اش” این فاشیسم را به وجود آورده است و هیچ تغییر اساسی بهتری نمی‌تواند تحت این سیستم ایجاد شود و در عوض این سیستم باید سرنگون شود و یک سیستم کاملاً متفاوت رادیکال و به‌مراتب بهتر برای محو و ریشه‌کن کردن همه روابط استثمار و ستم، و درگیری‌های خشونت‌آمیز که آن‌ها به وجود می‌آورند- و همه این‌ها در شالوده‌های این سیستم و کارکرد مداوم و الزاماتش تعبیه و ساخته‌شده است، جایگزین آن شود.

در حال حاضر، برای همه آن‌هایی که علاقه‌مند به پایان دادن به بی‌عدالتی و ستم هستند، و با این سؤال که آیا بشریت آینده‌ای که ارزش زندگی کردن خواهد داشت یا اصلاً آینده‌ای خواهد داشت- حذف رژیم فاشیستی ترامپ/پنس از قدرت یک‌فوریت، سؤال و الزام واقعاً تاریخی عاجلی است.

و، برای کسانی که نیاز به انقلاب را درک می‌کنند، برای سرنگونی این سیستم، به‌عنوان راه‌حل اساسی در مقابل دهشت‌های مداومی که این سیستم برای توده‌های بشریت ایجاد می‌کند(خواه این سیستم از طریق یک دیکتاتوری فاشیستی علنی اداره می‌شود، یا با تغییر ظاهرش “دیکتاتوری “دموکراتیک” طبقه حاکم سرمایه‌داری)، مبارزه فوری برای براندازی رژیم ترامپ/پنس از قدرت نباید به‌عنوان “انحراف” از (یا “جایگزین”) ساختن جنبشی برای انقلاب موردنیاز، بلکه دقیقاً به‌عنوان بخشی- یک بخش اساسی و ضروری فوری- از کلیت کار ساختن این انقلاب، تلقی شود.

هدف اساسی و ستاره هدایت‌کننده ما: انقلاب-نه چیزی کمتر، به قوت خود باقی می‌ماند.

در هر کاری که انجام می‌دهیم، ازجمله در تمام مبارزاتی که چیزی کمتر از انقلاب هستند، شرکت می‌کنیم، رویکرد همیشگی ما است و باید باشد، که همه این‌ها را در خدمت هدف اصلی انقلاب و رهایی همه بشریت قرار دهد.
***********

به‌طور معمول، ما کمونیست‌های انقلابی استدلال می‌کنیم که مردم نباید در انتخابات بورژوایی رأی دهند‌، که در خدمت تقویت سیستم موجود سرمایه‌داری- امپریالیسم و تغذیه توهمات مردمی است که استثمار، ستم و بی‌عدالتی می‌تواند بدون خلاص شدن از شر دستگاهی که در وهله اول این دهشت‌ها را ایجاد می‌کند، به‌نوعی “اصلاح شود”. اما آیا اتخاذ این موضع، در رابطه با این انتخابات خاص صحیح است؟
برای پاسخ به این موضوع ، باید کل تصویر را بررسی کنیم. [کل مطلب بالا را دوباره بخوانید]

۲ در حال حاضر، تقریباً در چهار سالی که در قدرت به سر می‌برد، ما مجبور شده‌ایم شاهد دهشت‌هایی که توسط رژیم ترامپ/پنس انجام‌شده است، و خطر بزرگی که توسط رژیم ترامپ/پنس ایجادشده است، باشیم. ترامپ کارزار انتخاباتی خود را در سال ۲۰۱۶ بر اساس آنچه مربوط به یک برنامه فاشیستی صاف‌وپوست‌کنده، ازجمله برتری‌‌طلبی سفیدپوست(سفید‌سالاری- م) و مردسالاری علنی، و دامن زدن به بیگانه هراسی(زینوفوبیک) نژادپرستانه نسبت به مهاجران، به‌ویژه آن‌هایی که از مکزیک و سایر کشورهایی که ترامپ آن‌ها را به‌عنوان “سوراخ‌های حاوی گُه” می‌داند، و همچنین حمایت آشکار از شکنجه و آدمکشی توسط پلیس و هواداران “غیرنظامی” ترامپ. و هنگامی‌که ترامپ به قدرت رسید با اجرای این برنامه پیشگام شده است و بر هر “هنجارهای نهادینه‌شده” که در سر این راه ایستاده است، حتی در مواجهه با استیضاح- و با تکبر و شتاب زیاد، یک‌بار دیگر فاشیست‌های همکارش در حزب جمهوری‌خواه به تبرئه وی در مجلس سنا روی دادند.

اساساً ، هر آنچه در ابتدای این بیانیه درباره این رژیم توصیف‌شده همان چیزی است که ترامپ و اطرافیانش با انتقام‌جویی انجام داده‌اند. با نزدیک شدن به انتخاباتی که قرار است در ماه نوامبر برگزار ‌شود، این امر پررنگ‌تر و خشونت‌آمیزتر شده است. و تصور کنید که ترامپ در صورت انتخاب مجدد “دوره دوم” از طریق انتخاب مجدد در نوامبر آینده، چه خواهد کرد.

بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ و پاسخ ترامپ و پنس به این موضوع نیز تصویر  واضح دیگری از ماهیت ضد علمی این رژیم و بی‌اعتنایی کاملش به رنج توده‌های مردم به‌ویژه آن‌هایی که بیشتر مورد تحقیر این رژیم واقع‌شده‌اند، و اکثر آن‌ها در اثر این بیماری همه‌گیر مورد اصابت شدید قرارگرفته‌اند، فراهم کرده است.

اما، به همان اندازه که همه این‌ها وحشتناک بوده است، این صرفاً یک موضوع مرتبط با سیاست‌های هولناک نیست، بلکه به شکل کیفی حاکمیتی متفاوت مبتنی بر سرکوب وحشیانه و نقض آنچه اساسی‌ترین حقوق محسوب می‌شود ، است.

در حال حاضر ما دیده‌ایم که ترامپ، در نقض آشکار اصول قانون اساسی، سربازان اشغالگر متجاوزی از آژانس‌های مختلف دولت فدرال را برای جرم‌‌انگاری مخالفان(تظاهرات مسالمت‌آمیز آن‌ها را یک عمل غیرقانونی و به یک جرم جنایی تبدیل کردن- م) و سرکوب افرادی که در پورتلند و سایر شهرها معترض هستند، و به سلطه حکومت ترور علیه توده‌های مردم در داخل شهرهای شیکاگو و جاهای دیگر می‌افزاید.

ما شاهد نمایش خشن ترامپ از وطن‌پرستی متعصبانه “آمریکا مقدم بر دیگران”، ازجمله خواستارهای مکرر وی برای مجازات شدید کسانی هستیم که به نظر وی نتوانسته‌اند وطن‌پرستی شونیستی افتخارآمیزی را از خود نشان دهند، یا کسانی که جرئت ابراز انتقاد و اعتراض به برخی از ستمگری‌هایی که توسط مجریان این سیستم، به‌ویژه قتل بی‌‌رحمانه و مداوم مردم سیاه‌پوست، قهوه‌ای پوست و بومیان آمریکا توسط پلیس انجام می‌شود. ما شاهد تشویق همیشگی او به آدمکشی توسط برتری‌طلبان سفیدپوست، توسط پلیس و “افراد طرفدار متمم دوم قانون اساسی” و سایر “افراد بسیار خوب” هستیم.

همه این‌ها یادآور به قدرت رسیدن هیتلر و نازی‌ها در آلمان در دهه ۱۹۳۰ و اوایل دهه ۱۹۴۰ است. وقتی هیتلر جنبش فاشیستی خود را بنا نهاد، اراذل‌واوباش آدمکش برای حملات وحشیانه و ترور افرادی که از هیتلر و نازی‌ها حمایت نمی‌کردند، بسیج شدند و  آن‌ها را در خیابان و سایر اماکن عمومی به قتل رساندند. هنگامی‌که دولت فاشیستی نازی  قدرت خود را تثبیت کرد، هرگونه مخالفتی به‌شدت مجازات و خرد شد. همه‌کسانی که  علناً ایدئولوژی رسمی نازی را تائید و درملأعام رسماً مورد پشتیبانی قرار نمی‌دادند، مورد هدف قرار گرفتند. تعداد زیادی از مردم- همه‌کسانی، به‌ویژه یهودیان و سایر افراد دیگر(غیریهودی- م)، که “غیر” از “نژاد خالص آلمانی” بودند و “مانع رسیدن به اهداف مخوف نازی” تلقی می‌شدند، از مؤسسات دولتی پاک‌سازی شدند. ابتدا از کمونیست‌ها شروع شد، ولی به‌مرورزمان مشمول جمعیت یهودی، رومانیایی‌ها، همجنسگرایان و دیگران شد و آن‌ها نیز موردحمله قرار گرفتند، اردوگاه‌های کار اجباری پر از کسانی بود که تهدیدی برای نازی‌ها یا “لکه ننگی” برای ملت آلمان محسوب می‌شدند. و این باعث شد که در مدت کوتاهی  نسل‌کشی گسترده میلیون‌ها یهودی در آلمان و کشورهایی که توسط نازی‌ها فتح و اشغال‌شده‌اند ، منجر شود.

همه این‌ها به‌یک‌باره اتفاق نیفتاد- بلکه در طی یک دوره نسبتاً کوتاه (یک دهه یا بیشتر) و با یک سرعت فزاینده، اتفاق افتاد. حاکمیت قانون کاملاً آشکارا و رسماً کنار گذاشته نشده بود، اما “قانون” و “حاکمیت قانون” به همان شکلی که هیتلر و نازی‌ها می‌گفتند باید باشد، بود. بخش عمده‌ای از کاری که هیتلر و نازی‌ها در زمان حکم‌فرمایی تروریستی و نسل‌کشی‌شان انجام دادند “مطابق قانون” بود- قانونی که آن‌ها طبق برنامه و اهداف وحشیانه‌شان، به چیزی مگر از اهداف و ابزارهای که به طرز جنایتکارانه‌ای توسط نهادهایی اجرا می‌شدند که محتوا یا هدفی‌شان مطابق و در خدمت برنامه نازی بود و به چیزی بیش از ابزارهای قساوت نازی تقلیل یافت.

درمجموع آنچه ترامپ در حال حاضر انجام می‌دهد – ازجمله فراخوان‌های علنی وی برای لغو تصمیمات دیوان عالی و موارد قبلی (به‌عنوان‌مثال غیر‌قانونی کردن سقط‌ِجنین و مجازات سوزاندن پرچم) به همراه نقض قانون و روند قانونی و مکررش و اصرارش بر اینکه او قانون است- می‌توانیم سایه آشکار دیکتاتوری فاشیستی حتی آشکارتر را ببینیم. فاشیسم همان چیزی است که: دیکتاتوری باز و تهاجمی، زیر پا گذاشتن و منحرف کردن قانون، تکیه‌بر خشونت و ترور، به نمایندگی از سیستم سرمایه‌داری غارتگر و به‌عنوان تلاشی افراطی برای مقابله با تمایزات عمیق اجتماعی و بحران‌های حاد (هر دو در داخل کشور و در عرصه جهانی). و با حرکات “وزیر آموزش‌وپرورش” ترامپ، خانم “بتیسی دیووس”- که خودش یک فاشیست مسیحی است و هدف نهایی او تعویض آموزش عمومی و غیرمذهبی با مدارس مبتنی بر تلقین بنیادگرایان مسیحی – می‌توان طرح کلی رژیم ترامپ/پنس را که نسخه ایدئولوژی “رسمی (فاشیست مسیحی)”است، مشاهده کرد. ما می‌توانیم سایه چشمگیر وضعیتی را تشخیص دهیم که نه‌تنها دانش‌آموزان مدرسه بلکه همه افراد جامعه نیز ملزم به وفاداری با یک آمریکای فاشیستی مسیحی سفید باشند.

بیانیه تشکل نپذیرفتن فاشیسم (Refuse Fashism- RefuseFascism.org یک سازمان سیاسی که از افرادی که با دیدگاه‌های مختلف مترقی و همچنین کمونیست‌های انقلابی تشکیل‌شده، مستقر در ایالات‌متحده است که خواستار برکناری دولت ترامپ است.) – با روشی متقاعدکننده و قدرتمندی این‌گونه استدلال می‌کند:

مرزبندی‌های واقعی که پیامدهای فاجعه‌آمیز برای کل بشریت به همراه دارد، کشیده می‌شود. اگر حق اعتراض- از طریق قانونی یا فراقانونی – قانونی را از دست بدهیم ، همه‌چیز غیرقابل‌پیش‌بینی است. فاشیسم فقط بدترین حالت چرخش شاقول (آونگ پاندول- م) نیست. این‌یک تغییر کیفی در نحوه اداره جامعه است. مخالفت‌ یکی پس از دیگری ایزوله ‌شده و جرم شناخته می‌شود. حقیقت به‌شدت سرکوب می‌شود. هر گروه پس از گروه دیگری دیواسان تلقی شده و در طول یک مسیر که به وحشت واقعی منجر می‌شود، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. همه این‌ها بیش از سه سال است که دارد اتفاق می‌افتد ، اما باوجود اردوگاه‌های کار اجباری در مرز، ترامپ در دادگاه استیضاح ریاکارانه تبرئه شد، و یک دستور اجرائی (از سوی قوه مجریه توسط ترامپ- م) برای محافظت از تندیس‌ها صادر می‌شود درحالی‌که حقوق طرح‌شده در متمم اول قانون اساسی (آزادی بیان و تظاهرات و غیره- م) به زندان واقعی شدن منجر و جرم شمرده می‌شود، خیلی‌ها هنوز هم می‌خواهند غرق در توهمات راحت که این واقعاً اتفاق نمی‌افتد. این فاشیسم است. این اتفاق دارد می‌افتد و زمان متوقف کردن آن از دست می‌رود.

مدت خیلی طولانی است که عده‌ای از ما، ازجمله صداهای متنوعی که توسط فاشیسم Refuse (فاشیسم Refuse) نمایندگی شده‌اند، به خطر فوری بسیار واقعی- و خطر بالقوه حتی بیشتر- توسط رژیم ترامپ/پنس اشاره داشته‌اند، اغلب با مردود شمردن (مختومه و تخطئه کردن- م) متکبرانه روبرو شده‌اند. توسط کسانی که نمی‌توانند، یا نمی‌‌خواهند واقعیت و مسیر طی شده این رژیم را ببینند؛ کسانی که خطر بسیاری از کارهای مخوفی که این رژیم قبلاً انجام داده است، را  نادیده گرفته یا کم‌اهمیت جلوه دهند. و  سپس به آنچه هنوز توسط این رژیم انجام‌نشده است به‌عنوان  به‌اصطلاح “مدرکی” استفاده می‌کنند که این کارها را انجام نخواهد داد. اکنون، در این زمان دیر شده و حساس، به‌عنوان “ترساندن اغراق‌آمیز” از ماهیت فاشیستی این رژیم و شباهت بسیار واقعی آن با دهشت‌هایی که رژیم‌های فاشیستی قبلی انجام داده‌اند، رفتار کردن- نه‌تنها به معنای چشم‌پوشی از درس‌های حیاتی تاریخ، بلکه همچنین ندیدن واقعیت بسیار خطرناک وضعیت فعلی، ازجمله اهمیت این واقعیت است که ترامپ- با تحقق وعده‌هایش به فاشیست‌های مسیحی- دادگاه‌ها و همه راه‌ها تا دیوان عالی کشور، با لژیون‌هایی از فاشیست‌های مسیحی و دیگر قاضیان راست افراطی، که به سمت “مشروعیت قانونی” دادن به‌کل برنامه هولناک رژیم فاشیستی ترامپ/پنس حرکت خواهد کرد، پر کرده است.

اگر این رژیم بتواند قدرت خود را بیشتر تثبیت کند و در اجرای اهداف دهشتناکش جهش‌های بیشتری ایجاد کند، این امر یک عقب‌گرد ویرانگرانه برای هرگونه تلاشی در برابر بی‌عدالتی و به نابودی مدافعان حقوق دموکراتیک و طرفداران هرگونه اصلاحات مترقی معنادار و همچنین نیروهای متشکلی که برای تحول بنیادین انقلابی می‌جنگند، ختم خواهد شد.

به یک معنای اساسی، نیاز فوری به بسیج توده‌های مردم حول مطالبه در مجبور کردن به حذف این رژیم فاشیستی با طغیان گسترده بر ضد سفید‌سالاری نهادینه‌شده و ترور پلیس یا دیگر جنبش‌های جمعی علیه دهشت‌های این سیستم مغایرتی ندارد، اما وحدت پایه‌ای با همه این مبارزات بسیار حیاتی  است و همه این‌ها را می‌توان و باید درک کرد و با روشی قدرتمند و متقابل تقویت کرد. [این بخش را دوباره بخوانید]

۳ اتکا صرف به رأی دادن برای برکنار کردن این رژیم تقریباً مطمئناً منجر به نتایج بسیار بد و حتی فاجعه‌آمیز خواهد شد. این امر به‌ویژه با توجه به کارهایی که این رژیم قبلاً انجام داده است و آنچه ترامپ در رابطه با انتخابات می‌گوید، است.

از طریق حملات کاملاً بی‌اساس به رأی دادن از طریق پست( رأی را با پُست فرستادن- م)، و آماده‌سازی زمینه برای ارعاب و انسداد سیاه‌پوستان و لاتین‌تبارها که برای استفاده از حق رأی خود در تلاش‌اند، ازجمله اقداماتی از طرف رژیم ترامپ/پنس و حامیان آن برای سرکوب آراء کسانی است که احتمالاً رأی علیه ترامپ می‌دهند. همان‌طور که در انتخابات سال ۲۰۱۶ انجام داد، ترامپ پیشاپیش در صورت عدم برنده شدن در این انتخابات، این احتمال را از نپذیرفتن نتیجه انتخابات اعلام نموده است. و هم‌اکنون ترامپ آشکارا ایده “تأخیر” در انتخابات را “بلند” کرده است.

با توجه به کارهایی که ترامپ قبلاً انجام داده است، و آنچه او آشکارا اعلام کرده است، به همان اندازه که وحشتناک است همچنین که این رژیم  نیروهای طوفان‌زای وفادار به این رژیم را در شهرهای سراسر این کشور مستقر کند، بسیار واقع‌گرایانه(ریالستیک) است- که به طرز شرورانه‌ای برای سرکوب هرگونه ابراز مقاومت یا مخالفت اقدام کنند— با نزدیک شدن انتخابات و فراتر از آن ادامه خواهد داشت.

این بیماری همه‌گیر(کووید-۱۹) یا دستورات اجرایی برای فرونشاندن “بی‌نظمی مدنی” (یعنی اعتراضات) در بسیاری از مناطق کشور، همچنین می‌تواند بهانه‌هایی برای “به تعویق انداختن” انتخابات، شاید به‌طور نامحدود باشد.

و مطمئناً غیرقابل‌تصور نیست که ترامپ برای ایجاد یک “وضعیت اضطراری ملی”- به‌عنوان‌مثال، با انجام اقدامات جنگی علیه ایران یا احتمالاً حتی چین- حرکت کند تا بتواند شرایط سرکوبگرانه‌ی شدیدتر و حتی تعداد بیشتری از سربازان طوفان‌زا شبه‌نظامی را برای اشغال شهرها، به‌منظور لغو (یا نامحدود “تأخیر”) انتخابات، یا کنترل رأی‌گیری و نتایج انتخابات در صورت برگزاری انتخابات، بسیج کند.

ادامه ساختن جنبش مقاومتی در برابر هرگونه حرکت‌های سرکوبگرانه ترامپ ازجمله ایجاد ساختن مخالفت گسترده با این رژیم برای سرکوب رأی‌دهندگان و از طریق بسیج گسترده در حمایت و دفاع از کسانی که هدف چنین سرکوبگری هستند، از اهمیت اساسی برخوردار است.

با آگاهی کامل ازآنچه این رژیم فاشیستی نماینده‌اش است، و این بدان معناست که ترامپ نه‌تنها به دنبال سرکوب آرای افرادی است که علیه وی رأی خواهند داد، بلکه در حال آماده‌سازی برای استفاده از سرکوب شدید و خشونت‌آمیز درصورتی‌که در انتخابات برنده اعلام نشود، برای ماندن در سمت خود است، اکنون یک بسیج واقعاً گسترده و پایدار حول شعار متحد کنندۀ که این رژیم باید همین حالا برود!- با جهت‌گیری آمادگی برای ادامه این حتی پس از انتخابات، درصورتی‌که شرایط ملزم کند.

از روزهای نخست به قدرت رسیدن رژیم ترامپ/پنس، تشکل علیه فاشیسم این رژیم را فاشیسم را فراخوانده و خواستار بسیج گسترده برای بیرون راندن این رژیم است که اکنون، هرچه بیشتر موردنیاز است. اینکه- این تشکل می‌توانست تفاوت واقعی ایجاد کند- به این مفهوم که اگر همه‌کسانی که از این رژیم متنفر هستند اما نتوانستند، یا نپذیرفتند، که ماهیت فاشیستی واقعی آن و خطر بزرگی را که برای بشریت به وجود می‌آورد را خیلی زودتر تشخیص و به‌طور فعال مطالبه تشکل علیه فاشیسم(Refuse Fashism) را قبول و به آن پاسخ مثبت می‌دادند، بسیار خوب می‌بود. حالا، سرانجام، در مورد ماهیت “اقتدارگرایانه” این رژیم و حتی استفاده از لفظ (اصطلاح-ترم- م) فاشیسم، در تشخیص و بحث برای توصیف آن فزونی گرفته است. (همان‌طور که اشاره کردم، از طرف بسیاری، این‌یک مورد از “اوه ، آن‌ها اکنون می‌گویند” این فاشیسم است، انگار که این موضوع به‌تازگی طرح گشته است. اما، با درک در مورد هزینه‌های عمیقی که وجود دارد مهم است که بدانیم اکنون بهتر از هرگز است.) زمان دارد از دست می‌رود و دیر می‌شود- اما هنوز دیر نیست که این بسیج گسترده به واقعیت تبدیل شود. با تکیه‌بر و محدود کردن اقدامات در داخل “هنجارها” و “کانال‌های عادی” این سیستم، ازجمله انتخابات آینده، نمی‌توان این مشکل عمیق و فوری را حل کرد، به‌خصوص هنگام برخورد با رژیم فاشیستی و پیروان متعصب آن‌که مصمم‌اند آن “هنجارها” را پایمال و به‌هم‌ریخته و پاره کنند. [این بخش را دوباره بخوانید]

۴ در این زمان‌حساس، باید از هر وسیله مناسب با اقدام غیر خشونت‌آمیز برای بیرون کردن این رژیم از قدرت استفاده شود. و اگر علیرغم اعتراض گسترده تحت مطالبه حذف رژیم ترامپ/پنس، این رژیم در زمان رأی‌گیری در قدرت باقی بماند، پس- بدون اینکه اتکا‌   اساسی بر این گذاشته شود- با استفاده از تمام وسایل مناسب برای انجام حذف این رژیم باید شامل رأی دادن بر ضد ترامپ شود(فرض بر این است که انتخابات واقعاً برگزارشده است). واضح است که، این به معنای “رأی اعتراض” برای برخی از کاندیداها که شانس پیروزی نداشته باشند، نیست، بلکه درواقع رأی دادن به نامزد حزب دموکرات، بایدن، به‌منظور رأی‌گیری مؤثر علیه ترامپ است.

دلیل این امر آن نیست که بایدن (و به‌طورکلی حزب دموکرات) به‌طور ناگهانی به چیزی غیر ازآنچه هستند تبدیل‌شده‌اند: آن‌ها نمایندگان و ابزارهای این سیستم استثماری، سرکوبگر و به معنای واقعی کلمه قاتلان سیستم سرمایه‌داری-امپریالیسم هستند. روند انتخابات همچنان به همان روشی است که ما در وب‌سایت انقلاب آن را “انتخابات مزخرف بورژوازی” نامیدیم، هست. این مورد باقی‌مانده است که هیچ تغییر اساسی برای بهتر شدن وضعیت نمی‌تواند از طریق این فرآیند انتخاباتی به وجود آید، و این‌که به‌طورکلی و در تحلیل نهایی، رأی دادن تحت این سیستم ، به‌ویژه اگر رأی‌گیری به‌عنوان راهی شناخته شود- و بیشتر اینکه اگر این به‌عنوان (تنها) راه برای ایجاد تغییر معنی‌دار مشاهده ‌شود، در جهت خدمت به تقویت این سیستم است.

اما این انتخابات متفاوت است.

این درست است که در هر انتخاباتی، دموکرات‌ها همان نقش فریبکارانه‌شان را ایفا می‌کنند- افرادی  را که از بی‌عدالتی و ستم متنفر هستند گول می‌زنند که به آن‌ها به‌عنوان “شر کمتر” رأی دهند- اصرار می‌ورزند که: “شما ممکن است با هر آنچه ما می‌گوییم موافق نباشید، حتی ممکن است اختلافات و انتقادهای جدی در مورد راهکاری و آنچه ما نمایندگی می‌کنیم، داشته باشید- اما آیا می‌خواهید آن‌ها در قدرت باشند ؟!” (سفید سالاران آشکار، مردسالاران، چپاولگران محیط‌زیست و منکران تغییرات آب و هوایی و همه راهکارهای از این قبیل را که  حزب جمهوری‌خواه نمایندگی می‌کند). حزب دموکرات نیز این کار را بارها و بارها کرده است، درحالی‌که خود نماینده و به دنبال در رأس این سیستم سرمایه‌داری-امپریالیسم بودن هستند که سفیدسالاری، مردسالاری، غارت محیط‌زیست و جنگ برای امپراتوری در سیستم تعبیه‌شده است، در همان زمان همان‌طور که دموکرات‌ها صداهایی در مورد آن ایجاد می‌کنند و برخی اقدامات را برای اجرای اصلاحات جزئی، و درنهایت بی‌معنی انجام می‌دهند تا ظاهراً این بی‌عدالتی‌ها را برطرف کنند. همه این‌ها درواقع به پیشرفت امور به سمت وضعیت وحشتناکی که اکنون با آن روبرو هستیم کمک کرده است. این امر بسیاری از کسانی را که به دنبال خاتمه دادن به چنین بی‌عدالتی‌هایی هستند، ازلحاظ سیاسی فلج کرده و آن‌ها را به وابستگان منفعل به حزب دموکرات و نقش آن در فرایند انتخابات کاهش می‌دهد، ضمن اینکه به آتش بخش‌های فاشیستی سرسخت جامعه می‌افزاید که هیچ اصراری  ندارند که این خشم‌ها را کاهش دهند- هیچ امتیازی به مبارزه با این امر نمی‌دهند- و درواقع خواستار تقویت وحشیانه این ستم و به طرز افراطی هستند.

اما، تأکید مضاعف این است که، این انتخابات به طریقی مهم و حیاتی متفاوت است. سؤال این نیست که آیا بایدن و دموکرات‌ها نماینده چیزی “خوب” هستند یا اینکه آیا ازنظر اصولی دموکرات‌ها “بهتر” از جمهوری‌خواهان هستند. هردوی این احزاب، احزاب سیاسی طبقاتی حاکمه هستند و هیچ‌یک از نامزدهای آن‌ها به اساسی‌ترین و اصلی‌ترین مفهوم هیچ‌چیز “خوب” را نمایندگی نمی‌کنند. بایدن به‌هیچ‌وجه “بهتر” از ترامپ نیست – به‌جز اینکه او ترامپ نیست و بخشی از حرکت برای تحکیم و اجرای حکومت فاشیستی با هر آنچه  نمایندگی می‌کند، نیست.

برخورد به این انتخابات از دیدگاه اینکه کدام نامزد “بهتر” باشد، به معنای عدم درک درستی از هزینه واقعی و عواقب احتمالی آنچه در آن دخیل است، هست. واقعیت این است که یک “خوب” وجود دارد که می‌تواند از دل این انتخابات بیرون بیاید: تحمیل یک شکست قاطع به ترامپ و کل رژیم فاشیستی. انجام این کار شرایط به‌مراتب بهتری را برای ادامه مبارزه علیه هر آنچه رژیم ترامپ/پنس نمایندگی می‌کند و کلیه ستم و بی‌عدالتی که این سیستم ایجاد می‌کند و یک هدیه عالی برای مردم جهان خواهد بود.

بازهم تأکید می‌شود، در این شرایط خاص و خارق‌العاده، اگر رژیم ترامپ/پنس باوجود بسیج گسترده با مطالبه برکناری این رژیم، هنوز هم در زمان انتخابات در قدرت باشد، باید مبارزه علیه این رژیم فاشیستی شامل رأی دادن به بایدن علیه ترامپ باشد. درحالی‌که همچنان به ایجاد بسیج گسترده پایدار علیه این رژیم و هر آنچه را که نماینده می‌کند و بر آن تمرکز دارد، باید ادامه ‌داد و آماده بودن تا در صورت بازنده شدن ترامپ در انتخابات ولی از ترک کردن مقام ریاست جمهوری خودداری کند، این بسیج گسترده را به‌پیش ببرد. [این بخش را دوباره بخوانید]

۵ با این‌ حال، در شناخت این مسئله، تأکید بر این نکته بسیار مهم است که بار دیگر به سخت‌ترین وجه ممکن تأکید کنیم که به دلایلی که در اینجا گفته می‌شود ، اتکا به رأی دادن-  بدون این بسیج گسترده- به‌احتمال‌زیاد منجر به فاجعه خواهد شد.

این احتمال وجود دارد که ترامپ بتواند واقعاً در انتخابات پیروز شود- هرچند که چه پیروز شود یا شکست بخورد، این انتخابات شامل حرکات بی‌سابقه‌ای برای سرکوب آرای مخالفان وی و استفاده از وسایل غیرقانونی دیگر برای ادامه قدرت وی خواهد بود. و حتی اساسی‌تر، با درک دقیق ماهیت فاشیستی این رژیم و پیامدهای کامل آن، این رژیم بدون توجه به ابزاری که به قدرت رسیده است، نامشروع است، و برای حفظ و تثبیت بیشتر قدرت حرکت می‌کند. هیتلر و نازی‌ها در دهه ۱۹۳۰ از طریق “کانال‌های عادی” و “سیستم دموکراتیک” در آنجا-از جمله انتخابات- در آلمان به قدرت رسیدند، اما مطلقاً هیچ‌چیز “مشروع” در مورد حکومت آن‌ها و همه دهشت‌های واقعاً ناگفته‌شان وجود نداشت. و همین اصل اساسی در مورد رژیم ترامپ/پنس صدق می‌کند. به دلیل ماهیت و محتوای آن، چیزی به نام فاشیسم “مشروع” وجود ندارد.

هر اتفاقی که در انتخابات بیفتد- و حتی اگر بایدن برنده شود و موفق شود به مقام ریاست جمهوری برسد- “بازگشت به وضعیت عادی” وجود نخواهد داشت. اول‌ازهمه، فاشیست‌ها- آن‌هایی که هنوز در موقعیت‌های قدرتمند هستند و “پایگاه” فاشیستی در سطح وسیع‌تر جامعه- این اجازه را نمی‌دهند. و به‌هرحال، هیچ‌کس نباید آن را بخواهد. “عادی شدن وضعیت” این سیستم همواره شامل ستمگری وحشیانه مردم سیاه‌پوست و سایر افراد رنگی‌، با ترور، قساوت و قتل‌عام سامانمند برای اجرای این ستمگری است. همواره شامل تبعیض شرورانه، تعصب شدید تبعیض‌آمیز و خشونت علیه مهاجران، زنان، افراد دگرباش جنسی و سایر افرادی که به‌عنوان فرومایه و “بیگانه” تلقی شده‌اند، است. همواره شامل جنگ‌های ناعادلانه برای امپراتوری و ادامه جنایات علیه بشریت بوده است. این کشور از طریق تخریب‌‌های روزافزون آن به محیط‌زیست و تهدید همیشگی جنگ هسته‌ای، تهدیدی برای موجودیت بشریت محسوب می‌شود.

مبارزات چندجانبه برای براندازی رژیم فاشیستی ترامپ/پنس باید نه به‌عنوان یک جایگزین بلکه به‌عنوان یک بخش- یک بخش مهم- درحرکت به‌سوی فراتر رفتن ازآنچه که نمایانگر و تجسم “وضعیت عادی” این سیستم است، انجام شود. [این بخش را دوباره بخوانید]

۶ سرانجام، صرف‌نظر از اینکه چه اتفاقاتی در این انتخابات می‌افتد، این حقیقت به قوت خود باقی می‌‌ماند- و شناخت و انجام عمل بر مبنای چنان شناختی بسیار حیاتی است- که هیچ تغییر اساسی برای بهتر شدن وضعیت نمی‌تواند تحت این سیستم انجام شود. حتی در شرایطی که بسیج جمعی پایدار باید فوراً پیرامون مطالبه متحد کنندۀ برکناری ترامپ‌/پنس از هم‌اکنون ساخته شود!، همه‌کسانی که به این نتیجه رسیده‌اند که  سفیدسالاری، مردسالاری و بسیاری دیگر از دهشت‌ها و جنایاتی علیه بشریت که در این سیستم امپریالیسم-سرمایه‌داری تعبیه‌شده است، باید باهم کار کنیم، تا به شکلی مداوم، یک جنبش پایدارِ در حال رشد و تقویت نیروهای سازمان‌یافته برای یک انقلاب واقعی برای سرنگونی این سیستم بنا کنیم.

در جمع‌بندی: با توجه به هزینه و خطر واقعی بزرگی که نه‌تنها ازنظر هر موضوع مشخص، هرچقدر هم که مهم باشد و  نه صرفاً ازنظر منافع این کشور، بلکه برای توده‌های مردم در سراسر جهان و آینده بشریت نیز وجود دارد، یک نیاز کلان برای برخورد به امور و عمل با پیچیدگی لازم برای مقابله با تناقضات پیچیده و دشوار که در همه این‌ها موجود است- داشتن یک چشم‌انداز گسترده، رد فرقه‌گرایی خرد(سکتاریسم) و دگماتیسم شکننده، و پرهیز از سقوط به “یا این و یا آن” فلج‌کننده به این معنی که گفته شود: یا ما با  سفیدسالاری و ترور پلیس مبارزه می‌‌کنیم، یا برای تحقق سرنگونی رژیم فاشیستی ترامپ/پنس مبارزه می‌کنیم. یا در این انتخابات رأی دهیم، یا مبارزه گسترده‌ای را علیه ستمگری بی‌رحمانه و علیه این رژیم فاشیستی سازمان‌دهی و ایجاد می‌کنیم. یا با هر وسیله مناسب در مخالفت با این رژیم، یا برای انقلاب کار می‌کنیم. در این شرایط خارق‌العاده و بسیار پیچیده- و از دیدگاه پیشبرد مبارزه برای هدف نهاییِ محو کلیت ستم و استثمار، در همه‌جا- نیاز فوری به انجام همه این موارد و انجام این کار با درک ارتباط صحیح و لازم بین بخش‌های مختلف این رویکرد کلی: قرار دادن تأکید اصلی و اتکا به بسیج گسترده، رأی دادن در این شرایط خارق‌العاده ضروری و مهم اما مهم‌ترین چیزی نیست که باید به آن اتکا کرد؛ و ازنظر اساسی، همه این‌ها به ایجاد شرایط مطلوب‌تر و ایجاد نیروهای سازمان‌یافته نه‌تنها برای مقاومت در برابر جنایات این سیستم بلکه درنهایت انجام انقلابی که به جنایات این سیستم فوق‌العاده جنایتکار و تسلط آن در جهان، به هر شکلی، پایان دهد.

[این بخش را دوباره بخوانید]

این متن در شبکه اجتماعی تلگرام در لینک زیر منتشر شد:
https://t.me/New_Communism/2074

2873

————————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.