تقی روزبه: تکذیب حکم اعدام یا حرکت با چراغ خاموش؟ / #اعدام لغو باید گردد!

حرکت میلیونی اخیر توئیتی خواست لغواعدام به نوبه خود حاوی درس های مهمی برای ممارست و پیشروی در بستر شکل گیری چنین جنبشی است. و رژیم را چنان غافلگیر نمود که آن را به ربات ها منتصب کرد. درست همانگونه که در انقلاب بهمن ۵۷ ازهاری، در مواجهه با اقعیت های ناخواسته معترضین شبانه را صدای نوار نامیده بود، حکومت اسلامی هم پس از مصادره انقلاب ضد اسبتدادی مردم ایران و ۴۰ سال سرکوب و غارت و استثمار و گندیدگی، گرچه در شرایطی متفاوت و در اشکالی دیگر با همان واقعیت های ناخواسته مواجه می شود. ….

———————————————————-

edam-nakonid

#اعدام لغو باید گردد!
تکذیب حکم اعدام یا حرکت با چراغ خاموش؟

گذر از تعادل لرزان و شکننده کنونی!
«به گزارش ایسنا، روابط عمومی دادگستری کل استان اصفهان اعلام کرد: «خبر انتشار یافته منتسب به رییس کل دادگستری استان اصفهان مبنی بر قطعی شدن حکم اعدام ۸ نفر از اغتشاشگران سالهای ۹۶ و ۹۸ از سوی برخی رسانه‌های معاند و فضاسازی آن در شبکه‌های اجتماعی کذب محض بوده و تاکنون هیچگونه تایید اجرای حکمی از سوی مراجع عالی قضایی در این خصوص واصل نگردیده است».

هشتک ۱۱ میلیونی خواست لغو حکم اعدام پیرامون حکم سه نفر از بازداشتی های خیزش آبانماه ۹۸ بدجوری رژیم را غافلگیر در عین حال خشمگین کرد که ناچار شد به نوعی برای باصطلاح عبور طوفان به عقب نشینی ولو تاکتیکی دست بزند و اکنون هم برای ممانعت از شکل گیری مجدد این نوع اکسیون ها که ابعاد داخلی و جهانی پیدا کرد و آن ها را بهم متصل کرد، متوسل به تاکتیک انتشار اخبار مبهم و دو پهلو و یا کذب کرده است و به خانواده های آن ها نیز نسبت به انتشار اخبار وضعیت فرزندانشان در رسانه ها هشدار داده است.
اما از آن جا که رژیم هیچ ابزاری برای مقابله با غلیان اعتراضات انباشته شده ای که حتی وزیر بهداشت ناگزیر شد، طبق گزارش های واصله امنینی آن را اجتناب ناپذیر بداند، جز بکارگیری مشت آهنین و ایجادهراس ندارد از همین رو بر آن است تا از طریق اعدام شماری از جوانان دستگیرشده در اعتراضات خیزش های دو سه سال اخیر، این پیام تهدید آمیز را به جامعه بویره تهیدستان و زحمتکشان و نسل جوان انتقال دهد.

از همین رو برای خنثی کردن تاکتیک های تردید افکنانه رژیم باید هوشیار بود و اجازه نداد که از آن طریق بتواند حول جنبش ضد اعدام که با حرکتی توفنده و در مقیاسی کلان عرض اندام کرد وقفه ای ایجادشود. در حقیقت معجزه تمرکر تاکتیکی روی خواست مشخص و مهمی که در عین حال بدلایل گوناگون حلقه پیشروی برای در هم شکستن طلسم رژیم هم محسوب می شود، و ضرب آن در یک عدد میلیونی، خواب رژیم را سخت آشفته ساخته است. از تبعات آن اگر که بر آن ممارست شود، شکل گیری یک جنبش پایدار ضد اعدام و حاضر در صحنه است که می تواند هوشیارانه هر لحظه رفتار رژیم را به پاید و با فعال کردن و به میدان آوردن صدها و هزاران کنشگر گوش بزنگ شبکه ها به سهم خود قلمروهای تازه ای را برای پیشروی جنبش ضداستبدادی سراسری با حضور و نقش آفرینی جنبش های گوناگون بگشاید. گرچه بدنه عظیم این جنبش فعلا بطور عمده و البته نه بطور مطلق در شبکه های مجازی صورت گرفت؛ اما بی ارتباط با جامعه واقعی نبود و حضور شبکه های واقعی کارگران و معلمان دانشجویان و زنان وفعالین و اپوزیسیون در این جامعه ثانوی و اتصال داخل با ایرانیان و فعالان خارج کشور و با نهادهای جهانی، حلقات مهمی هستند که آن را واجد چنان پتانسیلی کرده است که هم چون پیش تمرینی هائی که فعلا در جامعه ثانونی امکان تحقق دارد، می تواند در سر بزنگاه های مهم به سمت جامعه واقعی کمانه کرده و سرریز بشود. در حقیقت حرکتی چنین گسترده در فضای مجازی با چنان حضوری از جنبش ها و کنشگران و اقشارگوناگون و با حمایتی که از آن می شود، جامعه ثانوی را به آئینه جامعه واقعی تبدیل کرده یا دستکم نزدیک کند و بازتاب دهنده نبض آن بشود و هنرهمکنشی گسترده را به عنوان یک امکان واقعی به روی صحنه بیاورد. با توجه به همه آن هاست که حرکت اخیر را باید نقطه عطف و ظهورمدل تازه ای از هم کنشی بزرگ در عین تکثر و رنگارنگی و اختلافات بیشماربرای خروج از آچمزشدگی به شمار آورد که باید تمرین و ممارست کرد و اجازه نداد که دستخوش سستی و خاموشی گردد. سهل و ممتنع این تجربه به ما می آموزد که می توان ضمن داشتن اختلافات و حتی حفظ و مبارزه نظری سازنده برای آن ها، حول خواست ها و مطالبات مشخص همکنشی داشت و از این طریق نامتوازنی قوای کنونی را بهم زد و بستری برای پیشروی آفرید. تنها شرط آن است که در این سطح از حرکت مواضع حداکثری و برنامه ای خود را پیش شرط مشارکت در آن قرارنداد.

اهمیت پیوند خیابان و کارخانه در موج سوم خیرش ها
پژواک بزرگ هشتک «لغواعدام» جوانان دستگیرشده، که مشخصا ردپای خیزش های ۹۶ و ۹۸ را با خود دارند، مثل هر حرکت بزرگ بطور اجتناب ناپذیر موجب برانگیختن موج های ثانوی هم می گردد. از همین رو توسط تشکل های گوناگون کارگری و دانشجوئی و زنان و بسیاری دیگر از تشکل ها و افراد و شخصیت ها در جامعه واقعی با محکوم کردن اعدام و خواست آزادی آن ها پی گرفته شده است و حاکی از آن است که دیوارچینی بین جامعه مجازی با جامعه واقعی هم چون رابطه ظروف مرتبطه با یکدیگر وجود ندارد. آن هم چنین به معنی شروع فرایندی برای برقراری و تقویت پیوند بین خیزش های خیابان (عمدتا تهیدستان و به حاشیه پرت شدگان و جوانان فاقد آینده) با بخش های بشدت تحت فشار شاغل در کارخانه ها و موسسات آموزشی و با جنبش های اجتماعی گوناگون است که پیش شرط شکل گیری یک جنبش ضد استبدادی فعال و سراسری با مطالبات کلان است. رژیم تا کنون از قبل وجود گسست ها و ناهمزمانی اعتراض ها کمابیش توانسته است هر کدام را به طور تک تک متفرق و کم دامنه کرده و کنترل یا سرکوب کند. و این در حالی است که خود این حرکت های موضعی با همه اهمیت شان با توجه به ابعاد وخامت بحران فی نفسه قادر نیستند پاسخ در خوری پیدا کنند. پیوستن این جویبارها به یکدیگر می تواند با ایجاد شطی خروشان توازن قوا را به شکل رادیکال دگرگون نماید. از همین رو موج جدید و سوم این خیزش ها باید بتواند در راستای پیوند بین خیابان و کارخانه ها و معلمان و مدارس و دانشگاه ها و خرده اعتراضات و خرده جنبش های فراوان که جریان دارند، گام بزرگی به جلو بردارد. گامی که می توان آن را در راستای گذر از نبردهای موضعی به نبردهای سراسری بشمارآورد. از سوی دیگر برداشتن چنان گامی که اکنون به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده است، بدون تدارک و انجام پیش تمرینات میدانی در راستای همبستگی و کنشگری های مشترک و فراگیر ممکن نیست. در شرایطی که در جامعه واقعی به دلیل سرکوب گسترده و تسلط دشمن، برداشتن گام های عملی و مقدماتی معطوف به آن با دشواری و هزینه های سنگین مواجه بوده و گسیختگی در تجربه و تداوم حرکتی مواجه است، نقش جامعه مجازی در گشودن معبری برای آن، اهمیت ویژه دارد. این مدل از حرکت نشان داد با رصد کردن فرصت ها و بهره گیری از آن ها در بزنگاه های حساس می توان با حضور مبلیونی حول یک موضوع کانونی و مشخص و فراگیر، هم چون خواست لغو اعدام که تجربه اخیر آن را به روی صحنه آورد، شعاری که سوای محتوای عام آن در مبارزه علیه خشونت ورزی که دارای پژواک جهانی هم است، به طور مشخص متوجه به در هم شکستن طلسم رعب و هراس افکنی رژیم و از کار انداختن ابزار کنترل آن هم هست؛ و به همین معنا، حلقه تاکتیکی مهمی است در شکل دادن به آن فرایندها و حلقات مفقوده پیوند دهنده خیزش ها و اعتراضات خیابانی با اعتراضات کارگری و سایر جنبش های مطالباتی و اجتماعی.
گذر از تعادل لرزان و شکننده کنون.

حکومت اسلامی گرچه به لحاظ مولفه های بنیادی هم چون اقتصاد و ورشکستگی گفتمانی و شکاف دولت جامعه و مناسبات بین المللی و حتی تشتت داخلی در وضعیت نزول و انزوا و لاجرم تدافعی قراردارد، اما اساسا بدلیل دستگاه سرکوب عریض و طویل  از یکسو و پراکندگی صفوف جامعه و ضعف و صف آرائی یک جنبش ضداستبدادی سراسری از سوی دیگر تا کنون توانسته است خود را سر پا نگهدارد. و این در حالی است که اتخاذ حالت تهاجمی در شرایط تدافعی خود ذاتا و بطور بالقوه شکننده بوده و فی الواقع پاشنه آشیل و بیانگرغیرعقلانی بودن سیستمی است که به سمت حرکت در منطقه کور رانده شده است. آن چه که می تواند به این تعادل لرزان و شکننده پایان دهد تغییر توازن قوا ازطریق فعال شدن یک جنبش ضد استبدادی و رهائی  در جامعه ای است که با انباشت خشم و نارضایتی همراه است و این هم از طریق پیوند جنبش های اعتراضی موجود در آن قابل تحقق است. در این راستا برای معکوس کردن معادله و گذر از حالت تدافع جامعه به حالت تعرض و بر عکس آن برای رژیم، یاقتن نقاط عزیمت و اشکالی از مبارزه که بتواند با ضرب عدد بزرگ درخواست مشخص و فراگیر، که به بسیج های گسترده و توده ای دامن بزند راهگشاست. حرکت میلیونی اخیر توئیتی خواست لغواعدام به نوبه خود حاوی درس های مهمی برای ممارست و پیشروی در بستر شکل گیری چنین جنبشی است. و رژیم را چنان غافلگیر نمود که آن را به ربات ها منتصب کرد. درست همانگونه که در انقلاب بهمن ۵۷ ازهاری، در مواجهه با اقعیت های ناخواسته معترضین شبانه را صدای نوار نامیده بود، حکومت اسلامی هم پس از مصادره انقلاب ضد اسبتدادی مردم ایران و ۴۰ سال سرکوب و غارت و استثمار و گندیدگی، گرچه در شرایطی متفاوت و در اشکالی دیگر با همان واقعیت های ناخواسته مواجه می شود.

۰۱.۰۸.۲۰۲۰ تقی روزبه

————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.