«زنان بومی پیشتازان مبارزه برای برابری در برزیل» / گفتگو با سونیا گواجاجارا فعال حقوق بومیانِ برزیل
این گفتگو با سونیا گواجاجارا ( Sônia Guajajara) یکی از شخصیتهای برجستهی بومیان برزیل توسط فابیان رینهلز و کاتیا مارکو از Rio Grande do Sul branch of Brasil de Fato انجام شده است، یکی از رسانههای مستقل و پیشرو در برزیل که در سال ۲۰۰۳ در پیوند با فوروم اجتماعی جهان (World Social Forum) در پورتو الگره (Porto Alegre) راهاندازی شد. ….
———————————————————–
گفتگو با سونیا گواجاجارا فعال حقوق بومیانِ برزیل
زنان بومی پیشتازان مبارزه برای برابری در برزیل
ترجمهی: محمد غزنویان
منبع: سایت نقد
از ۱۶ ژوئن، برزیل ۸۸۸۲۷۱ نفر مبتلا به کوییدـ۱۹ ، و ۴۳۹۵۹ مرگ را گزارش کرده است، برزیل با این آمار در مقام دوم پس از آمریکاست، گرچه گمان میرود که ارقام واقعی بهمیزان چشمگیری بیش از این باشد.
بولسورانو رئیسجمهور راستگرای برزیل با اصرار بر بازماندن کسبوکارها در برزیل و درخواست از هوادارانش برای رفتوآمد در خیابانها بدون ماسک، فاصلهگذاری اجتماعی را به سخره گرفته است. ادبیات نژادگرایانه، جنسیتزده، دگرباشهراسانه، و الفاظ زنستیزانه مرتب از دهان او میجوشد و از طریق پاکسازی میلیونها هکتار جنگلهای بارانخیز آمازون برای بخش خصوصی بهطور خاص بومیان را هدف قرار داده که به زنجیرهای از قتل رهبران بومیان انجامیده است. در همینحال، پاندِمی نیز با سرعتی نگرانکنندهای بومیان را میکشد و قبایل بومی از حیث جغرافیایی منزوی را با نسلکشی تهدید میکند.
این گفتگو با سونیا گواجاجارا ( Sônia Guajajara) یکی از شخصیتهای برجستهی بومیان برزیل توسط فابیان رینهلز و کاتیا مارکو از Rio Grande do Sul branch of Brasil de Fato انجام شده است، یکی از رسانههای مستقل و پیشرو در برزیل که در سال ۲۰۰۳ در پیوند با فوروم اجتماعی جهان (World Social Forum) در پورتو الگره (Porto Alegre) راهاندازی شد.
***
سونیا گواجاجارا (نام شناسنامهای سونیا بونه) در قلمرو بومیان آراریبوا (Araribóia) واقع در ایالت مارانهائو (Maranhão) زاده شده است. از کودکی دریافت که باید علیه بینامشدن و نامرئیماندن بومیان برزیل مبارزه کند. «همواره میخواستم راهی بیابم؛ راهی که تاریخ و سبک زندگیِ بومیان را در تمامیتاش برای آحادِ جامعه روشن کنم.» سونیا معلم مدرسهی ابتدایی، دستیار پرستار و نیز یک رهبر بومی فمینیست است. آوازهی قدرت و شجاعت او به دوردستها رسیده و در سال ۲۰۱۸ در سن ۴۴ سالگی نخستین زن بومی بود که در مقام نامزدی معاونت حزب سوسیالیسم و آزادی برای انتخابات هئیت اجراییهی جمهوری داوطلب شد. [۱]
در ۱۵ سالگی، در پی دعوت بنیاد ملی بومیان (Funai) خانه را برای تحصیل در ایالت میناس گرایس (Minas Gerais) ترک کرد و امروز دارای مدرک کارشناسی ارشد در فرهنگ و جامعه از انستیتوی علوم انسانی و هنر و فرهنگ از دانشگاه فدرال باهیا (Federal University of Bahia) است. او در سال ۲۰۰۱ در نخستین گردهمایی ملی بومیان، یعنی کنفرانسی که پس از راهپیمایی ملی بومیان برگزار شد، شرکت کرد تا به بحث دربارهی اساسنامهی مردمان بومی در لوزیانیا (Luziânia) واقع در ایالت گویباس (Goiás) بپردازد.
او همچنین با دادن جایزهی موتوسرا (Moto Serra de Ouro Award) به سناتور کاتیا ابرئو، در دفاع از حق جنگلها تاریخساز شد. در سال ۲۰۱۲ اردوگاه Terra Livre را در اجلاس مردم که تقابلی بود با اجلاس سازمان ملل در ریودوژانیرو در رابطه با توسعهی پایدار (Rio +20)، هماهنگ کرد. او سال بعد سازماندهی هفتهی مردمان بومی، تصرفِ جلسات مجمع نمایندگان و کاخ ریاست جمهوری برزیل را بهعهده داشت.
او در طی دو دهه تلاش برای حقوق مردمان بومی در شکلهای مختلفی از سازمانها و جنبشها نقش پیشرو داشته است. سونیا هماهنگکنندهی اجرایی ائتلاف سازمانها و کنفدراسیون مردمان بومیِ ماراهانو (Coapima)، ائتلاف سازمانهای مردمان بومی آمازون (Coiab) و کنفدراسیون بومیان برزیل (Apib) بوده است.
——————-
قسمت اول گفتگو
برزیل دِ فاتو (Brasil de Fato) (از این به بعد بیدیاف): معنای زنِ بومی بودن در برزیل چیست؟
سونیا: زنِ بومیبودن در برزیل بهمعنای زندگی همچون چالشی بیپایان، مبارزهکردن، اشغال فضا و تشخصیافتگی در تاریخ خودتان است. در طول تاریخ بهما القا کردند که نتوانستهایم فضاهای خاص خودمان را اشغال کنیم. برای دورانی طولانی، زنان بومی نامرئی بودند، کار ما منحصر به روستاهایمان بود، که همواره کارهای مهمی بودند چرا که ما نقش راهبر را ایفا میکردیم. اما زمانی فرا رسید که دریافتیم قادر به انجام کارهایی بیش از این هستیم و میتوانیم در خط مقدم مبارزات جای داشته باشیم.
این برای ما یک چالش واقعی است که از این سد بگذریم و روستا را ترک و فضاهای دیگر را در اختیار بگیریم. تصور کنید که فضاهایی را بیرون از اینجا اشغال کنید؛ آنجا تعصب موجود است و بر نژادپرستیِ نهادینهشده چیره نشده، حتی اگر گمان کنیم پیشرفتی هم حاصل شده باشد. و ما اکنون در مبارزهای نوین علیه فاشیسم و تعصبی که بهطور فزاینده در تمام جامعه بیان میشود، به سر میبریم.
زنِ بومیبودن مبارزهای است دائمی برای بهرسمیت شناساندنِ فرهنگ، هویت و بهویژه جنسیتات.
بیدیاف: از چه زمانی فعالیت خود را آغاز کردید؟
سونیا: من کنشگر متولد شدم. تمام زندگیام را صرف مبارزه با بینامی و بیچهرهگی مردمان بومی کردم. همیشه میخواستم راهی بیابم تا تاریخ و سبک زندگیِ بومیان را در تمامیتاش برای آحادِ جامعه روشن کنم.
همواره میدانستم که تاریخ حقیقت را دربارهی بومیان نمیگوید و هنوز هم در بر این پاشنه میچرخد و در کتابهای مدارس ابتدایی ما بومیان را مردمانی مرتبط با قرن پانزدهم، مردمانی مربوط به گذشته به تصویر میکشد.
این موضوع همیشه مایهی عذاب من بود زیرا کتابها به آنها نمیپردازند و امروزه هم آنان را بومی تلقی نمیکنند. آنها به خشونت علیه بومیان نظیر نزاع برای تصاحب زمینهای آنان توجه نشان نمیدهند، هر چند قانون اساسی برزیل از حق بومیان بر زمین حمایت میکند. بدیهیست که این حقی بنیادین است، حقی است که قبل از نگارش قانون اساسی وجود داشته؛ قانون اساسی این حق را بهرسمیت میشناسد و تصریح میکند که این کشور نباید سرزمینهای بومیان را محدود کند.
بین واقعیت مردمان بومی که یک مبارزه و مقاومت دائمی است، با آنچه جامعه دربارهی ما میداند و آنچه نظام آموزشی میآموزد فاصله است. این فاصله بیگانگی و همراه با آن جهل مستمر از تاریخمان را به همراه میآورد، زیرا کسانی که تاریخ برزیل را نمیدانند، تاریخ بومیان را نیز نمیدانند و خودشان را نمیشناسند.
بیدیاف: وقتی دربارهی سیاهان صحبت میکنیم اتفاق مشابهی رخ میدهد، تاریخ آنان نیز محل گفتگو نیست. چرا این تاریخ را وارد مدارسمان نمیکنیم؟ چرا موفق نمیشویم آنرا تغییر دهیم؟
سونیا: پایهی تمامیِ برنامههای توسعه و اقتصادی کشور بر نابودی بومیان و سیاهان استوار است، زیرا ما را همیشه مانع و مشکل تلقی کردهاند. رئیسجمهور بولسونارو، هنگامیکه نمایندهی فدرال بود، بهوضوح گفت: «سوارهنظام ایالات متحده چنان شایسته بود که توانست تمام بومیان آمریکا را نابود کند و امروز از این حیث مشکلی ندارند.»
این یک نگرش کاملاً جنایی است، اما ناشی است از فرآیندهای تبهکارانهی کشتن همهی کسانی که سد راه توسعه میشوند. آنها همواره این تصور را دارند که پیشرفتشان برآمده از مرگ است. همهی نخبگان سفیدِ ثروتمند که کشور را همواره تحت کنترل خویش داشتهاند، هرگز اجازه نخواهند داد تا دربارهی تنوع، حضور اقوام، فرهنگها و قلمروهای گوناگون در برزیل گفتگو شود.
بنابراین تا زمانیکه این مبارزه و مقاومت را پیش میبریم، در جنبش بومیان و سیاهان ما نامرئی باقی میمانیم. زندگی ما کاملاً درجه دوم است، حقوقمان در معرض حمله است یا محدود میشود و ماحصل آن بسیار اندک. تمام اینها موجب میشود تا نخبگانی که در قدرتاند بتوانند بگویند چه چیزی رخ میدهد و چه چیزی رخ نمیدهد. از نظر تاریخی بهما گفته شده که به کجا تعلق داریم و مرزمان کجاست. و ما این نبرد را بر دوش گرفتهایم برای اینکه سرسختیم، پایداریم و این نظام ستمپیشه، این سلطهی دائمی را نمیپذیریم. ما این تحمیل و اجبار را نمیپذیریم.
مردم ما تا زمانیکه نفس میکشند به این مبارزه ادامه خواهند داد. از همین روست که میگویم همیشه در خط مقدم نبرد بودهام. از زمانیکه دست چپ و راستم را شناختم، این تشویش را با خود حمل کردهام که نمیتوانم تماشاچی باشم، نمیتوانم ببینم و کاری نکنم. مدتی سپری شد و مقام رهبری را در جنبش بومیان ایالت مارانهائو برای دو دوره بهدست گرفتم، پس از آن در جنبش کنفدراسیون سازمانهای آمازون و سپس در کنفدراسیون بومیان برزیل وظایفی را بر عهده گرفتم. این روایت مبارزات و چالشهاست، اما روایت رشادتهای بسیاری نیز هست، چراکه با وجود همهی آنچه بهما دربارهی نتوانستنمان حقنه کردند، ما سدها را شکستیم و این فضاها را به اشغال درآوردیم.
خاستگاه من یک سرزمین بومی است، من کشور، آمازون، جنبش ملی را پشت سر گذاشتم و سپس در صحنهی انتخابات جای گرفتم که فراتر از مرزهای مبارزات محلی بود. ما برای نخستین مرتبه در تاریخ به این نبرد ملحق شدیم، ۵۱۸ سال طول کشید تا این نبرد به این نقطه برسد، و این دستاورد برای ما بسیار مهم است.
بیدیاف: این نخستین انتخابات پس از کودتای ۲۰۱۶ بود که دیلما روسف را برکنار کرد و بدیهیست که یک کودتای زنستیزانه بود. و امروز پژوهشها از رشد حملات پیشگیرانه علیه زنان خبر میدهند، چه از طریق رسانههای جریان اصلی چه از راه اتاقِ نفرتپراکنی بولسونارو در شبکههای اجتماعی. با توجه به تمام اینها، مشارکت زنان در عرصهی سیاسی برزیل و نرخ اندک آنرا چگونه ارزیابی میکنید؟
سونیا: دقیقاً، هنوز مشارکت زنان در عرصهی سیاسی برزیل بسیار ناچیز است، با وجود اینکه زنان در بسیاری از عرصههای مبارزاتی نقش اصلی را بر دوش گرفتهاند. با اینحال معتقدم که در سالهای اخیر شاهد جهشی بودهایم. گرچه باید کماکان تلاشهای زیادی شود تا تواناییهای برابرِ زنان بهرسمیت شناخته شود.
باعث تاسف است که حتی امروز نیز برخی به زنان رای نمیدهند و به کاندیداهای زن اعتماد نمیکنند، فقط به این دلیل که آنها زن هستند، زیرا هنوز فکر میکنند سیاست جای مردان است. این نرینهسالاری است که کماکان حضور دارد و همین نرینهسالاری است که در هنگام انتخابات عیانتر از پیش میشود. واقعیتی غمانگیز است، اما هنوز در به روی همان پاشنه میچرخد. فکر میکنم، اگر میخواهیم نقشهای بیشتری را برعهده بگیریم، به واقع باید به مبارزهای هر چه جدیتر با این نرینهسالاری بپردازیم.
علاوه بر نرینهسالاری، عرصهی انتخاباتی و نیز کمپینهای انتخاباتی بسیار ناعادلانه رقم میخورد زیرا مناسبات دوستی و خریدوفروش آرا تاثیرگذار است. فکر میکنم هنگامی که ما زنان، افراد برخاسته از جنبشهای اجتماعی، اعضای جبهههای مقاومت و افراد عمدتاً برخوردار از خاستگاه چپ وارد سیاست بشویم، تفاوتی را ایجاد میکنیم. ما آمدهایم تا این راه و رسم سیاست را تغییر دهیم و هر زنی که به این عرصه گام میگذارد باید در نظر بگیرد که کار ما تغییر این شیوهی سیاستورزی است. اما مردم عادت کردهاند که با رای خود بهمثابه یک کالای مبادلهای برخورد کنند و اگر در برابر آن نایستیم آراء بیشتری به نفع زنان از دست میرود.
بیدیاف: آیا از درون احزاب از زنان حمایت میشود؟
سونیا: حمایت وجود دارد اما فکر میکنم هنوز محتاطانه است. احزاب هنوز افرادی را ترجیح میدهند که تجربهی بیشتر و بلکه روابط دوستانهی بیشتری دارند. و بهطور کلی کسانی که مجربتر هستند مرداناند، چرا که همواره و در تمام تاریخ، آنان این فضاها را اشغال کردهاند حال آنکه تعداد کمشماری از ما زنان زیست سیاسی را تجربه کردهاند.
بنابراین، همچنان مردان در اولویتِ انتخابِ احزاب قرار میگیرند و تنها معدودی از احزاب اولویت را بر پیوستن زنان به این عرصه میگذارند. با توجه به این موضوع، ما پیشتر چند نظرسنجی را بعد از انتخابات بررسی کردهایم که نشان میدهند زنان تنها برای خالینبودن عریضه یا برای تکمیل سهمیههای جنسیتی در فهرستهای انتخاباتی قرار داده شدند. ما باید با اصرار بیشتری این بحث را پیش ببریم که زنان از قرارگرفتن در فهرست نامزدها، صرفاً برای پر کردنِ سهمیهی جنسیتی اجتناب کنند. اما در واقع مبارزات زنان در اولویت قرار دارد، آنها دارای انگیزههای برابر هستند و قادرند مانند هر نامزد دیگری مبارزه کنند.
نامزدی من و بولوس (Guilherme Boulos) خیلی منصفانه و بر پایهی همکاری بود، زیرا نگاهمان این بود که هر نامزدی برابر است و کسی اهمیت کمتر یا بیشتری ندارد. بدیهی است که نظام سیاسی شما را وادار میکند تا یک نامزد و یک معاون رئیس جمهور را برگزینید. اما ما یک کمپین مبارزاتی مشترک ایجاد کردیم. این درکِ درونیِ حزب بود. ما مبارزهای مشترک را با دستوراتی مشترک پیش بردیم. من برای فراهم کردن برنامههایم با منابع اختصاصیافته به زنان، استقلال کامل داشتم. تجربهی کاملاً متفاوتی بود، هم از حیث نامزدی مشترک و هم از جهت منابعی که برای تسهیلِ استقلال جلسات استفاده شدند.
قسمت دوم گفتگو
بیدیاف: رشدِ برنامههای فاشیستیِ راست افراطی چه بازتابی در جامعهی بومیان دارد؟
سونیا: نگرانیِ بسیار بزرگیست. رویکردِ محافظهکارانه در همهجا رو به رشد است و ما نیز از این فراشد مصون نیستیم. امروزه تعداد پرشماری از بومیان به شهرها میآیند، در شهرها سفر میکنند، به وسایل ارتباط جمعی و اینترنت دسترسی دارند و البته مجموعهی اینها بر عقایدشان تاثیرگذار خواهد بود.
در حال حاضر دو موقعیت حاد پیش روی ماست و فکر میکنم ایندو به موازات هم عمل میکنند، زیرا اگرچه محافظهکاری در حال رشد است (حتی به روستاها نیز تسری یافته) ما زنان بومی نیز موانع را درهم میشکنیم، فضای روستایی را ترک میکنیم و حتی فضاهای بیرونی را به اشغال درمیآوریم. نمونهی شاخص این روند نخستین راهپیمایی زنان بومی بود که سال گذشته در پایتخت برزیل برگزار کردیم. این نخستین راهپیمایی زنان بومی در جهان بود و الهامبخش زنان دیگر قارههاست که میخواهند راهپیماییهای خود را سازمان دهند.
ما راهپیمایی کردیم تا اتحادمان را نشان دهیم، که بگوئیم کنار هم میجنگیم و سیاستهای نسلکشیِ بولسونارو را در سکوت تاب نمیآوریم. این راهپیمایی واکنشی بود به تمام حملات و فاشیسم خزنده.
راهپیمایی تنها به این دلیل امکانپذیر شد که بسیاری از زنان پیشتر بر این موانع غلبه کرده بودند و در موقعیت رهبری قرار داشتند. ما در آمازون، نارا بارِ (Nara Baré) را داریم که نخستین زنی بود که هماهنگی عمومی ائتلاف بومیان آمازون را برعهده گرفت. مبارزهای طولانی بود، ۱۰ سال. ائتلاف بومیان ۳۱ سال عمر دارد و تنها در سال ۲۰۱۷ بود که توانستیم یک زن را به کمیتهی عمومی اجرایی برسانیم.
اینجا در مارانهائو، در واپسین انتخابات بومیان ایالت، ائتلاف سازمانها و کنفدراسیونهای بومیانِ مارانهائو، سه زن و یک مرد را برای کمیتهی هماهنگی برگزیدیم. آن مرد نیز بهعنوان منشی انتخاب شد؛ دقیقاً همان پستی که معمولاً به زنان اختصاص داده میشود.
و در آخرین انتخاباتی که در فوریه برگزار شد، دو مرد و دو زن را برگزیدیم، بهعلاوه یک زن هم بهعنوان هماهنگکنندهی عمومی و معاونت هماهنگی کنفدراسیون بومیان برزیل(Apib).
این واقعیت که این زنان نقشهای رهبری مختلفی برعهده دارند (در پیوند با دیگر زنانی که نقشهای مهمی را در آموزش، سلامت، فرهنگ و اجتماع خود ایفا میکنند) به ما اجازه داد تا راهپیمایی را برگزار کنیم. این راهپیمایی بسیاری از زنان را برانگیخت تا به یکدیگر نزدیک شوند و اتحاد ما را قدرتمند سازند. همهی چهار یا پنج هزار زنی که در راهپیمایی شرکت کردند، با این احساس بازگشتند که دیگر مانند گذشته نخواهند بود و میبایست رهبری را به دست بگیریم.
پس اگر محافظهکاری از طرفی رو به رشد است، زمانِ ما زنان بومی نیز فرا رسیده و ما در خط مقدم هستیم.
بیدیاف: در رابطه با حقوقی که بومیان بهدست آوردند، پیشرفت بزرگی در رابطه با کنترل معادن در مناطق بومی کسب شد. اما اکنون شاهد عقبگرد در این خصوص هستیم. کنفدراسیون بومیان برزیل در اینباره چه نظری دارد؟
سونیا: این لحظهای تروماتیکی است که در آن بهسر میبریم و شاید یکی از بدترینها در تاریخمان، زیرا در میان بحرانِ سلامت، پاندِمی همگان را بهوحشت انداخته و افراد بسیاری از مبارزه فاصله گرفتهاند، یعنی مبارزه برای متوقفساختنِ تهاجم بیسابقه به قلمروهای بومیان. ما ناگزیر بهخاطر پاندِمی مکث کردیم، زیرا باید بیاموزیم چگونه با این ویروس جدید مبارزه کنیم و آن را تحت کنترل آوریم.
اما کم کم تشخیص میدهیم که آنچه را که برایش مبارزه کردهایم نمیتوانیم متوقف کنیم، زیرا مهاجمان صبر نمیکنند، بلوک پارلمانی روستایی که پشتیبان معدنکاری و مزرعهداری است از فعالیت خود باز نمیایستد. در واقع، آنها قصد دارند از این موقعیت برای تقویت اتحادشان با سایر بخشها نظیر صنایع چوب، بخش تجاری، معدن و غیره استفاده کنند تا قوانینی را به تصویب برسانند که به پیشبرد اتحادشان کمک میکند.
در عینحال باید در جستجوی راهکارها، اقدامات و راهبردهایی برای جلوگیری از گسترش پاندِمی در میان بومیان باشیم. باید مدام برای حملاتی که در پیشاند هوشیار باشیم و از تلاش مهاجمان برای ریشهکنسازیِ بومیان جلوگیری کنیم. در حالیکه ما در روستاها قرنطینه شدهایم و از فاصلهگذاری اجتماعی تبعیت میکنیم، مهاجمان شبانهروز فعالیت میکنند.
ما شاهد رشد افسارگسیختهی جنگلزدایی هستیم. بنیاد ملی تحقیقات فضا (Inpe) میگوید که از میانهی ماه مارس تا نیمهی آوریل، روند جنگلزدایی ۲۹درصد افزایش یافته است. وقتی روند جنگلزدایی را در اراضی بومیان بررسی و مشاهده میکنید، میبینید اوضاع بدتر شده است، زیرا جنگلزدایی نسبت بهمدت مشابه سال قبل ۵۰ درصد افزایش یافته است. امروز، بیست هزار معدنچی طلا در سرزمین بومیان یانومامی (Yanomami) در رورایما (Roraima) مشغول به کارند.
چطور باید این مهاجمین را دفع کنیم؟ نگرانیهای بسیاری در رابطه با ویرانیهایی که این غاصبین بر جای میگذارند وجود دارد، از قبیل خطر آلودگی که به سمت بومیان هدایت میشود. با لحظهای بسیار جدی در تاریخمان مواجه هستیم و از ما تلاشی مضاعف برای ممانعت از نسلکشی نوینِ مردمان بومی میطلبد.
بیدیاف: وضعیت پاندومی در روستاهای بومیان چگونه است و چطور با آن مواجه میشوند؟
سونیا: همه حضورش را احساس میکنند، برخی مبتلا شده و برخی نیز زندگیشان را از دست دادند. ما محلیها بسیار مشوش هستیم که بیماری تا چه میزان در میان ما گسترش خواهد یافت. ارقام بهروز شدهای را از کمیتهی ملیِ زندگی و یادبودِ بومیان که اخیراً ایجاد شده به شما ارائه میدهم.
این کمیته متشکل است از رهبران بومی از پنج ناحیهی کشور و کارمندان داوطلبی که به گردآوری و قاعدهمندسازی اطلاعات کمک میکنند. مضحک است که دبیرخانهی ویژه برای سلامت بومیان (SESAI) آمار تلفاتِ بومیان را محاسبه نمیکند و حتی در هنگام ارائه اطلاعات از ثبت آن امتناع میکند.
دو نکته را روشن میکنم، اول مقایسهی دادههای ما با کمیته ملی زندگی و یادبود بومیان. ما تأکید داریم که دولت برزیل دادههای ارائهشده توسط جنبش بومیان را به رسمیت بشناسد. ممکن نیست که با نادیدهگرفتن این آمار، اوضاع را خوب جلوه دهند، گویی تعداد زیادی از بومیان جان خود را از دست ندادهاند. ارقام ثبت شده توسط کمیتهی ما اینجا وجود دارد. تا ۶ ژوئن ما ۲۳۶ فوتی از بومیان را ثبت کردیم، ۲۳۹۰ مبتلا، و ۹۳ نفر که سلامتیشان با مخاطره مواجه شده است. کمیته ملی تنها ۷۹ مرگ و ۱۹۶۵ مبتلا را گزارش کرده است. بزرگترین خطر و جدیترین وضعیت در ناحیهی آمازون جاریست و بهویژه در ایالت آمازون که از بحران بیشترین تعداد بومیانِ فوتشده متاثر شده است.
کمیتهی ملی در ابتدا از ثبت بومیانِ ساکن در مناطق شهری اجتناب میکرد، کسانیکه در حال حاضر در روستاها زندگی نمیکنند و حال میبینم که در هیچ جایی ثبت نشدهاند. حتی وقتیکه منطقهی ویژهی بهداشت بومیان (DISEI) مرگی را گزارش داد، در خبرنامهی کمیتهی ملی ثبت نشد. آنچه ما میدانیم این است که دبیر کمیتهی ملی به منطقهی ویژهی بهداشت بومیان توصیه کرده تا زمانیکه اطلاعات توسط افسر حقوقی در برازیلیا تائید نشده آنها را بهطور عمومی فاش نکند.
ببینید چه مضحکهای راه انداختهاند. کمیتهی ملی حتی به منطقهی ویژه توصیه کرده که هیچ کمکی را از سازمانهای مردمنهاد یا جنبش بومیان نپذیرند. کنفدراسیون با کمک به خانههای بهداشت بومیان در آمازون ابتکار عمل به خرج داد، نظیر ارسال مبلغی اندک به هر فرد برای خرید تجهیزات محافظت شخصیِ پرسنل بهداشت. با اینحال برخی از خانههای بهداشت گفتند که از پذیرش کمکها بهعلت توصیههای کمیتهی ملی معذورند. حال میتوانید مجسم کنید که این اعمال برای ما به معنای نهادینهسازیِ نسلکشیِ بومیان است. در این لحظه امتناع از همکاری کاملاً غیرقابلقبول است.
مردمان کوکاما (Kokama) در آمازون برای دریافت کمک التماس میکنند. اولین مورد از یک بومیِ مبتلا به ویروس، دختری بیست ساله از کوکاما بود که در ۲۵ مارس بیماری او تشخیص داده شد. و اکنون بیماری در سرتاسر ایالت شیوع یافته است. اگر دولت برزیل و کمیته ملی میخواستند، میتوانستند از همان آغاز موانع را برپا و از تکثیر پاندِمی جلوگیری کنند. با اینحال چنین نکرده، نمیکنند و در آینده نیز نخواهند کرد.
بیدیاف: تغییرات پساکرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟ بحثهای گوناگونی پیرامون الگوهای توسعهی جهانی وجود دارد. از اینها گذشته، این پاندِمی یکباره از غیب نیامده است، بلکه رهاوردِ یک نظام ویژه است، چگونگی سازماندهی زیست؛ مراقبت یا غفلت از زمین. رهبر بومی آلیتون کرناک (Ailton Krenak) میگوید: ما به توسعهی کمتر و عشقی فزونتر به مردم و مادرمان زمین محتاجیم.
سونیا: یقیناً. ما مدتهاست این را میگوییم. جهان از گوشدادن به هشدارهای گاه و بیگاه زمین دست کشید و بنابراین زمین جهان را متوقف کرد تا ندایش را بشنود. این همان زمانیست که باید از پاندِمی درس بگیریم. شبکهی اتحاد مردمی در حال رشد است. بسیاری از آنان گمان میکردند خودکفا هستند و لازمهی زیستن در شهرها تنها خرید از فروشگاههاست، اکنون در شرفِ درک این امر هستند که زمانی میرسد که قادر نخواهند بود آنچه را که لازم است خریداری کنند، حتی اگر پول هم داشته باشند. این لحظه حامل این فرصت است تا مردم درک کنند که تغییر شکل مصرف ضروری است و هر چه بیشتر مصرف کنند بیشتر در تخریب سیاره نقشآفرینی میکنند.
مردم باید در شکلهای مصرف بازاندیشی کنند، باید درک کنند که موسمِ فردگرایی سرآمده و باید راههای جمعی برای پیشبرد امور اتخاذ کرده و شبکههای تعاملی را تقویت کنیم. در اصل ما باید مسئولیت خود را در تلاش برای تغییر شکلهای توسعهی اقتصادی بپذیریم. گسست از این مدلِ اقتصادی نیازی مبرم است و ما مردمان بومی و حامیانِ محیطزیست به تنهایی قادر نخواهیم بود فشار لازم برای تغییر را وارد کنیم، چرا که به همیاری و توجه بیشتری نیاز است. برای محققشدن آن، باید گشودهتر ارتباط برقرار کنیم. لازم است سایر جنبشهای اجتماعی این امر را بهعنوان انگیزهی خود لحاظ کنند تا مردم واقعاً بتوانند جامعهای دیگرگونه را بر پایهی خواهری و برادری و همبستگی تصور کنند. بدین منظور، مبارزات باید جمعیتر شود، باید آگاهی سیاسی و اقتصادی خود را ارتقاء دهند و درک کنند که اتصال و بازاتصال به مادرِ زمین ضروری است. باید به روشنی درک کنیم که مادرِ زمین معاش و زیست ما را بر روی سیاره تضمین میکند.
——————-
منبع:
قسمت اول گفتگو:
https://nobordersnews.org/2020/06/16/sonia-guajajara-indigenous-women-in-brazil-leading-in-the-fight-for-justice
قسمت دوم گفتگو:
https://nobordersnews.org/2020/06/18/sonia-guajajara-indigenous-women-in-brazil-leading-in-the-fight-for-justice-part-2
——————-
یادداشتها:
[۱] https://jacobinmag.com/2018/05/sonia-guajajara-boulos-indigenous-brazil-elections
———————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.