احضار محمود صالحی و عثمان اسماعیلی به دادگاه / نوشته محمود صالحی

چند سالی است که پلیس امنیت شهر سقز به دنبال بهانه ای است تا به هر شکل ممکن برای خانواده من (محمود صالحی)  و عثمان اسماعیلی پرونده سازی کنند و ما را به دادگاه بکشانند. در این راستا میشه به چند مورد از آن بهانه ها و پرونده سازیها اشاره کرد. ….

———————————————————————

Mahmuod-Salehi-Osman-Esmaieli

احضار محمود صالحی و عثمان اسماعیلی به دادگاه
محمود صالحی

چند سالی است که پلیس امنیت شهر سقز به دنبال بهانه ای است تا به هر شکل ممکن برای خانواده من (محمود صالحی)  و عثمان اسماعیلی پرونده سازی کنند و ما را به دادگاه بکشانند. در این راستا میشه به چند مورد از آن بهانه ها و پرونده سازیها اشاره کرد.

۱ – از تاریخ ۵/۲/۱۳۹۵ لغایت ۲۵/۵/۱۳۹۵ ده ها بار نجیبه صالحزاده همسرم را  به پلیس امنیت احضار و برای او به جرم داشتن فیس بوک و نشر نوشته های کومه له پرونده ای برای او تشکیل دادند.  چندین بار نجیبه صالحزاده را به  دادگاه احضار و در نتیجه رای برائت او صادر شد و پرونده مختومه اعلام شد.

۲ – تحقیقب و مزاحمت از سوی ماموران پلیس امنیت برای ما در خیابان به مناسبت های مختلف و بخصوص در روز ۱۸ اسفند سال ۱۳۹۸ .

۳ – روز سه شنبه مورخ ۱۶/۷/۹۸ ساعت ۸ صبح  ۴ نفر مامور لبلس شخصی که خود را مامور آگاهی معرفی کردند به منزل مسکونی ما حمله کردند و با زور می خواستند وارد منزل ما شوند. به این بهانه که اینجا منزل بهنام مرادی است.من مانع ورود آنها شدم و به آنها گفتم ، بدون مجوز اجازه نخواهم داد تا وارد منزل ما شوید. با توجه به درگیری من با ماموران تمام محله از این واقعه اطلاع پیدا کردند و ماموران بعد از تهدید و …. آن محل را ترک کردند.

۴ – روز سه شنبه مورخ ۲۳/۷/۹۸ ساعت هشت و سی دقیقه صبح شخصی بنام …… با منزل ما تماس گرفت و مرا به اداره اماکن احضار کردند که من جواب رد دادم و مراجعه نکردم.

۵- احضار تلفنی به اماکن در تاریخ ۱۰/۲/۹۹  که من به درخواست فرد مذکور جواب رد دادم و به ایشان گفتم رسما” برای من احضاریه ارسال کنند.

۶ – تشکل پرونده در تاریخ ۱۳/۲/۹۹  ( به اتهام عدم حضور در مراجع انتظامی )  در شعبه ۵ دادیاری و در نتیجه رای به برائت ما صادر شد.

۷-  این بار طرح یک شکایت دیگر به اتهام اینکه ما در دنیای مجازی آرم کومه له را پخش و برای کومه له تبلیغ کرده ایم.
این مزاحمت ها و پرونده سازی ها  برای این است که به هر شکلی که برایشان ممکن است ما را به زندان محکوم کنند. تنها به این جرم که ما به تماس های تلفنی آنها لبیک نگفته و به آن مراکز مراجعه نمی کنیم. ما بارهای به تماس گیرنده محترم پلیس امنیت شهرستان سقز گفته ایم که باید از طریق مراجع قضائی اقدام کنید، در غیر اینصورت ما با تلفن به آن مرکز مراجعه نخواهیم کرد. اظهارات ما برای آنها سنگین و قابل هضم نیست به همین دلیل هر روز به بهانه ای می خواهند ما را به دادگاه بگشانند و ما را با این موضوع درگیر کنند. نتیجه این پرونده سازی ها علیه ما یک بار دیگر و این بار به اتهام نشر آرم کومه له در دنیای مجازی است. پلیس امنیت از ما شکایت کرده است و پرونده ای در شعبه ۵ دادیاری دادگستری شهرستان سقز تشکیل و در دست بررسی است .

روز پنجشنبه مورخه ۲۹/۳/۹۹ ساعت ۵۰ / ۹ دقیقه صبح از سوی دفتر شعبه ۵ دادیاری با شماره موبایل من تماس گرفتند و دفتردار وقت جلسه دادگاه ما را روز یک شنبه مورخه ۱/۴/۹۹ تعیین و به من ابلاغ کرد.
ما روز موعود به دادگاه مراجعه و خودمان را به دفتر شعبه معرفی کردیم. دفتردار شعبه پرونده ما را تحویل داد و اظهار نمود که خود ما به نزد قاضی مراجعه کنیم. قاضی پرونده را از ما تحویل گرفت و اظهار نمود خارج از اتاق منتظر بمانیم تا ما را صدا می کنند.
چند مدت طول نکشید که من ( محمود صالحی ) را صدا کردند و من داخل اتاق قاضی شدم.
قاضی : نام و نام خانوادگی ؟ محمود صالحی .
قاضی : نام پدر ؟ محمد .
قاضی : چند سال سن دارید ؟ ۵۸ سال دارم .
قاضی : شغل شما چیست ؟ بازنشسته هستم .
قاضی : بازنشسته کجا هستی ؟ خبازی  ( نانوا )
قاضی : سواد دارید؟ خواندن و نوشتن.
قاضی : سابقه دارید؟ خیلی زیاد.
قاضی : چقدر؟ خیلی زیاد.
قاضی : به چه اتهامی زندان رفتید؟ به اتهام کومه له ، روز جهانی کارگر و روز جهانی زن .
قاضی : چند سال زندان کشیده اید؟ ۶ سال قانونی و ۲ سال غیر قانونی .
قاضی : ما زندان غیر قانونی نداریم.
جواب: چرا ؟ جناب قاضی در همین شهر که شما حضور دارید من در سال ۱۳۷۴ زندان غیر قانونی بودم و در همان زندان بر اثر سرمازدگی  یکی از انگشتان پایم را از دست دادم.
قاضی : شما متهم هستی که در دنیای مجازی آرم کومه له را پخش کرده اید، چه توضیحی دارید؟
جواب: هیچ توضیحی ندارم، به دلیل اینکه این اتهام کذب محض است.
قاضی: یعنی شما آرم کومه له را پخش نکردید؟
جواب : خیر من آرم کومه له را پخش نکردیم.
قاضی: پرچم های سرخ مگر آرم کومه له نیست؟
جواب : خیر پرچم سرخ هیچ چه ربطی به کومه له ندارد و کومه له مدت ۴۵ ساله است که تاسیس شده و پرچم سرخ ۱۷۰ سال پیش به نماد طبقه کارگر تبدیل شده و هیچ ربطی به کومه له ندارد.
قاضی: مگر ستاره سرخ آرم کومه له نیست ؟
جواب : خیر؛ ستاره سرخ به معنای ۵ قاره است و هیچ ربطی به کومه له ندارد.
قاضی : پس آرم کومه له چه شکلی است؟
جواب: کامپیوتر خود را باز کنید تا من آرم کومه له را به شما نشان دهم.
قاضی : شما قبول ندارید که آرم کومه له را پخش کردد؟
جواب: خیر من قبول ندارم. آخر چرا من باید آرم کومه له را پخش کنم.؟ من در سن ۱۶ سالگی کومه له بودم و بعد به اتهام کومه له به زندان رفتیم و جرم آن را متحمل شدم.
قاضی : یعنی حال توبه کرده اید؟
جواب : خیر، من نگفتم توبه کرده ام.
قاضی : پس چه ؟
جواب : جناب قاضی توبه یعنی کسی که از گذشته خود نادم باشد. اما من دیگر با کومه له فعالیت نمی کنم.
قاضی : شما هر چیزی بگوید من آن را می نویسم .
جواب : درسته من چیزی نگفتم .

قاضی مرا صدا کرد تا نزد ایشان بروم. وقتی به مقابل میز قاضی رفتم ، چند قطعه عکس که روی پرونده بود و آن را پرنت گرفته بودند. عکس ها را  به من نشان داد و گفت ” شما در این عکس هستید”؟ بلی این عکس من است. ( عکس ها مربوط به اول ماه مه روز جهانی کارگر بود. )
قاضی: آقای صالحی این برگه را امضاء کنید.
من برگه تفهیم اتهام و آن چند سئوال  را امضاء کردم.
قاضی: آقای صالحی نباید کار غیر قانونی کرد تا همچون سوریه ، عراق کشور ما نیز ناامن شود و باید ما امنیت داشته باشیم.
جواب : بلی جناب قاضی نباید کار غیر قانونی کرد و ما نیز دوست داریم که امنیت داشته باشیم. اما این چه امنیتی است که ۴ نفر مامور آگاهی ساعت ۸ صبح به خانه ما حمله می کنند و می خواهند با زور وارد منزل ما شوند؛ به بهانه اینکه آن منزل مربوط به بهنام مرادی است. این چه امنیتی است که هر چند روز یک بار ما را به اماکن احضار و بازجویی می کنند.؟
قاضی : ما حکم ورود به منزل شما را صادر نکرده ایم.
جواب : من می دانم که قوه قضائیه حکم ورود به منزل ما را صادر نکرده است.
قاضی : این پرونده مربوط به احضار تلفنی شما به اماکن نیست.
جواب : پس این یک پرونده جدید است؟
قاضی : بلی این یک پرونده جدید است.

بعد از تفهیم اتهام و چندین سئوال از سوی قاضی پرونده،  من اتاق قاضی را ترک و عثمان اسماعیلی وارد اتاق شد. عثمان اسماعیلی نیز مورد اتهامی را رد و اظهار نموده که آن را قبول ندارد. به این ترتیب پرونده جدید برای ما تشکیل و پلیس امنیت به اتهام نشر آرم کومه له در دنیای مجازی از ما شکایت کرده است.

نکته جالب این است، افرادی که علیه ما شکایت کرده اند، اسم خود را پلیس امنیت گذاشته اند.!

واقعا”این چه پلیس امنیتی است که درطول یک ماه دو بار از چند نفر کارگر به اتهامات واهی شکایت کنند؟ با توجه به وضعیت امروز جهان و با توجه به اینکه مسئولان بهداشتی و دولتی در سراسر جهان مردم را تشویق می کنند که از منازل خود خارج نشوید. اما پلیس امنیت شهر ما هر چند روز یک بار ما را به اماکن احضار و بدون دلیل و بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا دستور قضایی داشته باشند، از ما بازجویی می کنند.

از سوی دیگر و با توجه به اینکه پلیس امنیت مرتب منزل ما را تحت کنترل خود دارد، که من از این بابت خوشحالم . اما در طول ۲ سال چند بار از سوی افراد یا افرادی شیشه های منزل مسکونی ما را شکسته اند و یا منزل ما را به آتش کشیدند. اما آن زمان در این شهر که مسئولان امنیتی ادعا می کنند که امنیت مردم را تامین کرده ایم؛ خبری از پلیس امنیت نبوده و کسی در این مورد دستگیر نشد.

مردم، حقوق دانان و مسئولان محترم قضایی به نظر شما این امنیت است؟
آیا احضار ما از سوی پلیس امنیت هر چند مدت یک بار در این شرایط کرونایی، استرس و اضطراب را در خانواده ما ایجاد نمی کند؟.

—————

منبع: کانون مدافعان حقوق کارگر
https://t.me/kanoonmodafean

—————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.