تهران کارگران را دور می‌اندازد

در یک کلام می‌توان گفت طبقه‌ی حاکم در حال ساخت دیوار دفاعی برای تهران عزیزدردانه‌اش است؛ تهرانی که لاجرم فتح آن دشوارتر از انهدام آن از درون خواهد بود. ….

—————————————————————

4618

تهران کارگران را دور می‌اندازد

طبق آمار رسمی جمهوری اسلامی ، از سال ۹۶ تا ۹۷ نرخ مسکن در شهر تهران بیش از صد در صد گران شده است؛ این اتفاق عینا از سال ۹۷ تا ۹۸ نیز رخ داد. اما آن‌چه در سال ۹۹ در حال وقوع است را صرفا نمی‌توان گرانیِ چندین برابری بهای مسکن نامید، بلکه باید عملیات کارگر زدایی از سطح شهر تهران نام‌گذاری کرد.

قضیه صرفا درصد افزایش بهای خانه نیست _گرچه حدود ۸ برابر شدن قیمت مسکن طی ۳ سال در تهران فاجعه‌آمیز است_ بلکه مساله این است که مشخصا قیمت‌های رهن و اجاره، بسیار فراتر از توان پرداخت طبقه کارگر رفته است.
وقتی رهن خانه‌های ۴۰_۵۰ متری در شرق یا جنوب غرب (یعنی محله‌های عمدتا کارگر نشین) حدود ۲۰۰ میلیون تومان است، با تبدیل‌های رهن و اجاره، اجاره‌های محلات کارگرنشین در بهترین حالت به حدود ۲ میلیون تومان _چنان‌چه ترکیب رهن و اجاره ها نشان می‌دهد_ می‌رسد (لحاظ کنید که این ارقام تازه با خوشبینی و برای متراژ، خانه، و محله‌های کارگر نشین فرض گرفته شده‌اند) یعنی نه تنها اندوخته‌ی رهن این طبقه به‌هیچ وجه کافی نخواهد بود بلکه اجاره بهای خانه‌ها نیز به طور متوسط از حداقل دستمزد کارگران بالاتر است.

فرایند حاشیه‌ای‌سازی که به ویژه در دهه‌ی ۹۰ شمسی شدت گرفت، اکنون در اوج خود و نزدیک به سرمنزل مقصود است:

  1. محلات حاشیه‌نشین تهران نوسازی شدند و حاشیه‌نشین‌ها از درون یک سری محلات به کناره‌های اتوبان‌ها و خارج از شهر رانده شدند.
  2. بخش‌های فوقانی و میانیِ طبقه‌ی کارگر از مرکز شهر تهران به محلات حاشیه‌ای‌تر رانده شدند.
  3. اکنون لاجرم بخش بزرگی از لایه‌ی میانیِ طبقه‌ی کارگر نیز بالاجبار از شهر تهران خارج خواهند شد و مانند همگنان خود به شهرک‌ها و شهرهای حاشیه پناهنده خواهند گشت. بدون شک در این پروسه بیشترین حد فشار را انواع کارگران بخش خدمات در حوزه‌های مختلف تجربه خواهند کرد چرا که محل کار آنها در کارخانه‌ها و محیط‌های اطراف شهر نیست که بتوانند به نوعی انتخاب کنند نزدیک‌تر به محل کار خود خانه بگیرند، بلکه عمدتا در مرکز و بالای شهر تهران است و این به منزله صرف وقت و هزینه بسیار برای رفتن از خانه به محیط کار خواهد بود. پیش از این بخشی از کارگران خدماتی چنین شرایطی را تجربه می‌کردند؛ برای مثال بسیاری از پاک‌بان‌های شهرداری باید از مناطقی مانند شهریار و … خود را هر روز به یکی از محلات تهران می‌رساندند (تا خدای ناکرده چشم از ما بهتران را تصویر کثافاتی که خود تولید کرده‌اند نیازارد)؛ اکنون گستره‌ی کارگران خدماتی‌ای که چنین فشار روزانه‌ای را متحمل می‌شوند بسیار بیشتر خواهد شد.

اما مساله در اینجا صرفا معیشتی نیست؛ در این فرایند وحشیانه که دست بازار، کارگران و طبقات پایین جامعه را محروم‌تر از پیش می‌کند و از مرکز مدنیت و پایتخت سرمایه می‌راند، دست پلیس برای تشکر به سوی‌اش دراز شده است؛ راندن طبقات پایین از تهران هم‌زمان نوعی امن‌سازی این شهر و دور نگه داشتن‌اش از “خطر” نیز هست؛ آن هم در شرایطی که آتشفشان توده‌ی گرسنه هربار ممکن است از نو فوران کند و حاکمان به چشم دیده‌اند که این توده برای نه گفتن به وضع موجود نه تنها از تخریب هیچ یک از پایگاه‌های استثمار و کنترل دریغ ندارد بلکه دیگر از جان خود نیز پروا نمی‌کند.

قضیه ساده است: اگر تا همین ۳-۴  سال پیش، طبقه‌ی کارگر برای رساندن خود به میدان انقلاب، خیابان آزادی و دیگر مراکز شهر تنها صرف چند دقیقه وقت را لازم داشت، اکنون و به ویژه با شرایط مسکن در سال ۹۹ ساعت‌ها زمان صرف کند تا به مرکز شهر تهران برسد.
می‌بینیم که دست نامرییِ بازار چنان هم بی‌غرض و علی‌السویه نسبت به کلیت نظم حاکم عمل نمی‌کند، بلکه به نظر می‌رسد عمدی در کار است که تهران شهر طبقه‌ی متوسط و بالاتر شود؛ شهری تا حد ممکن کم خطر، سیاست زدوده و مدیون کننده‌ی ساکنان‌اش برای اجازه‌ی سکونت. تهران دیگر می‌تواند به راحتی خطاب به آن دسته از ساکنان‌اس که پتانسیل خطرآفرینی دارند بگوید: “حواستان باشد من هر کسی را به درون خود راه نمی‌دهم” و “می‌گویم بی‌اندازنتان بیرون”.
امروز برای حفاظت از پایتخت هر کاری می‌کنند؛ از نرده کشی در جای‌جای شهر تا بارگذاری تجهیزات قدرتمند کنترلی در میادین اصلی تا بیرون راندن “گروه‌های خطرناک”.

در یک کلام می‌توان گفت طبقه‌ی حاکم در حال ساخت دیوار دفاعی برای تهران عزیزدردانه‌اش است؛ تهرانی که لاجرم فتح آن دشوارتر از انهدام آن از درون خواهد بود.

اما در سوی دیگر ماجرا، حکومت با حاشیه‌نشینان و مطرودان بیگانه‌تر است؛ درنتیجه قیام مردمی در این مناطق (مانند قیام آبان) می‌تواند قوای سرکوب را در موضع ضعیف‌تری قرار دهد؛ نتیجتا در چنین فرآیندی با سازماندهی و اتحاد قدرتمندتر، تهران حفاظت شده تحت محاصره قطعی قرار می‌گیرد و آن‌گاه نرده‌ها و طردها و دوربین‌ها به چه کار می‌آیند؟

——————–

https://t.me/SarKhatism

——————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.