گروه نویسندگان سرخط: جنبش عدالتخواه دانشجویی از جان هفت تپه چه می‌خواهد؟

جنبش عدالتخواه دانشجویی در سرکوب و غیاب هر نیروی دیگری متداوماْ، در سکوت و در امنیت کامل در هفت تپه جولان داده تا مبادا شدت بحران در یک نقطه منجر به آگاهی نسبت به کلیت وضع موجود و رد آن بشود؛ مبادا چنان‌چه یک بار در اعتصاب‌های هفت تپه اتفاق افتاد اعتراضات بسط یابند، تعمیق شوند و در پیوند با دیگر گروه‌های هم‌سرنوشت قرار گیرند. ….

—————————————————————

2853

جنبش عدالتخواه دانشجویی از جان هفت تپه چه می‌خواهد؟

گروه نویسندگان سرخط

جنبش عدالتخواه دانشجویی پس از سخنرانی سال ۸۱ خامنه‌ای شکل گرفت و در سال ۸۲ از جانب نهاد رهبری دانشگاه ها موجودیت این جنبش اعلان و به رسمیت شناخته شد.

«این تشکل الگوی خود را تفکر و منش بنیان‌گذار انقلاب، آیت الله خمینی و مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی و اصول انقلاب اسلامی می‌داند» (از اساسنامه)
برخی حلقه‌های فکری، دانشجویی نقشی مهم در شکل گیری این جریان داشتند. جلسات هفتگی حیدر رحیم‌پور، کارگاه نویسندگی وحید جلیلی در مشهد (مجمع تبشیر) و تهران (مجمع حزب الله) از جمله‌ی این‌ جمع‌هاست.
وحید جلیلی، حسن و حیدر رحیم‌پور ازغدی، محمد صادق کوشکی، و سید عباس نبوی، سعید قاسمی، سلیمی نمین، ابراهیم فیاض، مسعود ده نمکی و همچنین سعید زیباکلام در مقام مرجع فکری، در گفتمان‌سازی برای تشکیل این جنبش مؤثر واقع شدند.
اولین جلسه‌ی مشترک حلقه‌های مؤسس جنبش عدالتخواه دانشجویی، سال ۸۱ قبل از ثبت رسمی جنبش در قم در دیدار با مصباح یزدی و جوادی آملی، ابراهیم امینی و محمدرضا حکیمی، شکل گرفت و بعدها این جلسات به صورت فصلی پی گرفته شد.

جنبش عدالتخواه دانشجویی که یکی از اهداف خود را «کارآمدی نظام اسلامی» دانست و موجودیت خود را فراجناحی تعریف کرد، در انتخابات نهم ریاست جمهوری از قالیباف و احمدی نژاد و در دور دوم از احمدی‌نژاد حمایت قاطع کرد. لازم به ذکر است که اعضای جنبش در انتخابات‌هایی نظیر مجلس هفتم هم تلاش کردند در شهرهای مختلف، و به‌ویژه مشهد، چهره‌هایی مانند سعید جلیلی را وارد انتخابات کنند.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ نیز نه کلیت این جنبش، اما بخش مهمی از آن پشتیبان رییسی بود.

اگر به منشاء شکل‌گیری این جنبش (پشتوانه‌های آن از ازغدی تا مصباح یزدی، نسبت مستقیمش با نهاد رهبری درون دانشگاه و دفتر خامنه ای، تعریف موجودیتش که در جهت «کارآمدی نظام اسلامی» و متکی به «بیانات» خمینی و خامنه‌ای است)، توصیف ساختار تشکیلاتی آن را نیز بیفزاییم، دید نسبتاْ خوبی از جایگاه این جنبش در نظام جمهوری اسلامی به دست می آوریم: مستقیماْ و رسماْ دو نفر از ۷ عضو شورای مرکزی جنبش «انتصابی» هستند.
بنابراین اگر زمانی بازداشت کوتاه‌مدت برخی اعضای جنبش عدالتخواه دانشجویی در سال‌های اخیر شما را متأثر کرد، منشاء، اتصالات، تکیه گاه گفتمانی و سیاسی و چشم‌انداز و هدف این جنبش را به خاطر آورید. درست به دلیل همین مختصات جنبش عدالتخواه بود که وقتی پس از دی ماه ۹۶ کنش‌های عدالتخواهانه برخی از اعضای این جنبش فقط اندکی از چارچوب‌ها و موازین تعیین‌شده برای آن بیرون‌زدگی داشت (نه اینکه به نقد و کوچک‌ترین تعارضی با کلیت نظام رسیده باشد) به سرعت و تمام و کمال از بدنه‌ی این جنبش تصفیه شدند.

یادآوری این نکات در ابتدا ضروری بود تا بدانیم که اگر از جنبش عدالتخواه دانشجویی صحبت می‌کنیم از نیرویی تماماْ درون نظام و در اتصال تشکیلاتی با دفتر خامنه‌ای و سپاه و وصل به بخشی از حاکمیت حرف می‌زنیم.

حال برای آن‌که بدانیم جنبش عدالتخواه دانشجویی از جان هفت تپه چه می‌خواهد کافی است منطق عملکرد این جنبش را در بلایی که بر سر اعتراضات ده ونک آورد و پیش چشم ماست، بیرون بکشیم: وقتی اعتراضات حق سرپناه در ده ونک در حال رادیکالیزه شدن بود، مردم به صورت شورایی و عمومی در حسینیه‌ی محله تصمیم می‌گرفتند و اقدامات صریح علیه سلب حق سرپناهشان انجام می‌دادند و این اعتراضات پتانسیل پیوند با سایر مناطق و محلات برای حق سرپناه را داشت، اعضایی از جنبش عدالتخواه دانشجویی با رویکرد اولیه ی «حق با شماست» خطاب به مردم به این اعتراضات ورود کردند؛ آنها از طرفی به دیالوگ فرد به فرد با معترضین محله مشغول شدند و به آنها قول می‌دادند از طریق روابطی که درون حکومت دارند مسئله‌ی شخصی آنها را حل کنند؛ همچنین نوک تیز پیکان اعتراضات مردم را از حاکمیت به سمت یک جناح خم کردند با این توجیه که، خانه‌های شما در زمان ریاست زهرا رهنورد بر دانشگاه الزهرا از جانب این دانشگاه مصادره شده و هر چه می‌کشید فقط از یک جناح حکومت است نه از کلیت آن؛ به‌علاوه به جای تصمیم گیری به صورت شورایی و عمومی از جانب کل معترضین محله، پیشنهاد تشکیل شورای تصمیم گیری برای اعتراضات را پیش بردند که یکی از اعضای جنبش عدالتخواه، روحانی محل و یکی از سمپات‌هایی که در طول مدت فعالیتشان از میان معترضین جذب خود کرده بودند، در این شورا نقش محوری داشتند. حاصل کل این فرایندها این شد که هم‌زمان با تهدید و برخورد با دیگر گروه‌های فعال در اعتراضات ده ونک و سنگ‌اندازی در کار آنها (مثلاْ لغو نشست دانشجویی در دانشگاه الزهرا برای حق سرپناه ده ونک از جانب وزارت اطلاعات)، جنبش عدالتخواه دانشجویی با شخصی کردن مسئله، قول پیگیری برای یک مطالبه‌ی مشخص و ریشه دواندن درون محله از بسط و رادیکالیزه کردن این اعتراضات جلوگیری کرد بدون آن‌که بحران حق سرپناه اساساْ امکان طرح یابد. نهایتا کار اعتراضات ده ونک به آنجا کشید که برخی معترضین مراسم گرامیداشت نه دی یا ۲۲ بهمن برگزار کردند.

حال با هفت ‌تپه‌ای مواجهیم که برخاست، هفت‌تپه‌ای که حقوق معوقه را با نفی کلیت خصوصی‌سازی گره زد، هفت ‌تپه‌ای که طی اعتصاب‌هایی خیابانی و در پیوند با گروه‌های مختلف مردمی نشان داد چگونه دست کارفرما و فرماندار و استاندار و صدا و سیما و کلیت نظام برای استثمار و سلب حقوق اولیه‌ی کارگران در یک کاسه است، هفت ‌تپه‌ای که به طرح آلترناتیوی سیاسی برای وضعیت رسید…

هم‌زمان با سرکوب شدید اعتصابات هفت‌ تپه و حذف اغلب کنشگران و رهبران اعتراضات (نه فقط با حکم قضایی و بازداشت بلکه با به‌کارگیری انواع مکانیزم‌های ارعاب)، جولان دادن بیش از پیش جنبش عدالتخواه دانشجویی در هفت تپه آغاز شد؛ جولانی در آن سطح که پس از سرکوب اعتصاب هفت تپه، خامنه‌ای در سخنرانی خود در سال ۹۸ از این جنبش بابت حضور در هفت تپه قدردانی می‌کند. مکانیزم‌ها شبیه ده ونک هستند: سعی در شخصی و جزیی کردن موضوع، تلاش برای یارگیری با وعده و وعید برای حل کردن جزیی‌ترین مسائل، تلاش برای انحراف اعتراضات به سمت کوبیدن فقط بخشی از حاکمیت و نه تمام آن (مثلاْ ترویج این‌که جناح دولت همدست کارفرماست و به ساختار و نظام مربوط نیست)، و در نهایت نیز تلاش برای به دست گرفتن شریان اعتراضات از طریق نوشتن نامه خطاب به رییسی (مشروعیت‌بخشی به او از این طریق) و درخواست برگزاری دادگاه علنی و همچنین اخته‌سازی شعار سیاسی «اداره شورایی» که به آلترناتیو وضع موجود ارجاع دارد، با درانداختن طرح مالک‌ـ‌کارگری در کارخانه‌ی هفت تپه به‌طور منفرد.

جنبش عدالتخواه دانشجویی در سرکوب و غیاب هر نیروی دیگری متداوماْ، در سکوت و در امنیت کامل در هفت تپه جولان داده تا مبادا شدت بحران در یک نقطه منجر به آگاهی نسبت به کلیت وضع موجود و رد آن بشود؛ مبادا چنان‌چه یک بار در اعتصاب‌های هفت تپه اتفاق افتاد اعتراضات بسط یابند، تعمیق شوند و در پیوند با دیگر گروه‌های هم‌سرنوشت قرار گیرند.

بدون شک انسان‌های خیرخواه و عدالت‌طلب زیادی در جنبش عدالتخواه دانشجویی وجود دارند که کارکرد نهایی‌شان برای نظم موجود نمی‌تواند از کارکرد وجودی این تشکیلات برای نظام فراتر رود. آنچه معترضین به وضعیت در وهله‌ی نخست باید بدانند این است که چنین عملکرد و کارکرد جنبش عدالتخواه دانشجویی هرگز به حل بحران و مسئله‌ی آنها و هم‌سرنوشتان‌شان منجر نخواهد شد، چرا که هرگز سازوکارهای ستم و تبعیض و ساختار استثمار با این شیوه تغییری نخواهد کرد. آنها باید بدانند که در اعتراضشان برای حقوق اولیه‌شان در گام نخست، بازیچه‌ی همان سلب‌کنندگان حقشان برای تثبیت قدرت و سلطه نشوند و خودشان دستمایه‌ای برای تثبیت ستم و سلطه بر خودشان نگردند. جنبش عدالتخواه دانشجویی کارکردی جز این در اعتراضات نخواهد داشت.

گروه نویسندگان سرخط
https://t.me/SarKhatism

———————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.