جهانگیر محمود ویسی: وضعیت جهان در آستانه روز جهانی کارگران
روز کارگر روز دادخواهی و روز اعلام رهایی انسان و زمین و همه موجودات است. روز نیرویی است اگر متحد شود، میتواند پایان بردهگی مزدی، پایان تاریخ استثمار و بربریت را میسر سازد. ….
————————————————-
وضعیت جهان در آستانه روز جهانی کارگران
جهانگیر محمود ویسی
در حالی بە پیشواز روز جهانی کارگران می رویم، کە جهان سرمایه داری برای کارگران و ستم دیدهگان بحران عمیق تری را ایجاد نموده است. بحرانی کە با همزادش ویروس کرونا آغشته شده و معجون عجیبی از فلاکت و اضطراب فزاینده عمومی را برای بشریت به وجود آورده است.
روز کارگر دست آورد طبقه کارگر است، به همین دلیل این روز برای سرمایه داران اضطراب آور است، و هر کشوری به گونه ای با آن رفتار میکند. چه بسا بسیاری از همین کشورها میخواهند این روز را در دستان خود بگیرند تا بتوانند آن را در انظار عمومی لوث و بی اثر سازند. این روز، روز دادخواهی و روز نمایش قدرت اجتماعی کارگران است. روز روایت مطالبات و حقوق انسانی است، که با زور سیستم سرتا پا مسلح سرمایه داری غضب شده است. برای همین است. حکومتگران سرمایه دار با تمام توانشان، علی الخصوص در این چند دهه گذشته تا کنون، کوشیدهاند تا هزاران نویسنده، با هزاران ورق پاره، با هزینه میلیاردها دلار، با استفاده از همه ابزارهای خبر رسانی و خبر گزاری رادیویی، ماهواره و تلویزیونی، انواع احزاب و گروههای متنوع، در خدمت گیرند، که انقلاب و شورش استثمارشدهگان و آزادیخواهان را سرکوب کرده و به بیراهه بکشانند.
علاوه بر دولتهای گوناگون با ایدئولوژی های قرون وسطایی، اکثرنویسندهگان را به خدمت خود کشانده تا بتوانند این تضاد و سرکوب را مهندسی نمایند.
برای همین است، “اسوالد اشپینگر” بی اعتباری لیبرالیسم و سوسیالیسم را اعلام میکند.
“دانیلبل و آلیتورین” پایان ایدئولوژی و انقلاب کارگری را تئوریزه میکنند.
“مارکوزه” وجود طبقهای به نام کارگر را انکار میکند.
“رابرتسون و ویتگنشتاین”نسبیگرایی را ترویج و برای همه فرهنگها اعتبار قائل میشوند. تا بدین گونه راه برای بنیادگرایی و سنت و قومپرستی، ملی گرایی سرمایهداری، مهیاتر شود.
تمامی این تفکرات و افکارهای دیگر، همچون، مکتب فرانکفورتیها، هایدگرها، پوپریسم، اجماع تئوری سرمایهداران لیبرالیسم و نئولیبرالیسمی بوده اند که سرکوب طبقه کارگر و خاموشی شمع انقلاب استثمار شدهگان را جار زدهاند.
شاید جمع بندی این جمله و شعار غیر واقعی، “فوکویاما” به عنوان “پایان تاریخ” نام گرفت تداعی شود.
ایشان ابراز نمودند: “از این به بعد، انسان با حاکمیت مطلق سرمایهداری نوین و زیر سایه آن، با لذت و سلامتی، آسایش و رفاه و صلح زندگی را طی خواهد کرد”
اما حقیقت و واقعیتها خلاف آن تبلیغات بودند.
تاریخاً این گونه دفاعیات غیر واقعی، غیر انسانی نتوانسته و نمیتواند خصلت و سرشت، شیوه تولید، توزیع و مصرف، غیر عقلانی و بربریت وار و استثمارگرانه را پنهان کند.
اکنون شاهد آن هستیم به دلیل سیستم عقب مانده سرمایه داری، سلامت، بهداشت، روان، درمان، موجودیت زمین و بقیه موجودات آن بیش از هر زمان دیگری به خطر افتاده است.
و آن چه رفاهیت، حقوق، دست آورد های انسانی که با هزینه نیروی کار کارگران و ستمدیدهگان طی سالیان متمادی مبارزه نیز به دست آمده در معرض تهدید قرار گرفته است. به این معنی زندگی و حیات انسان و زمین و سایر موجوداتش در معرض فروپاشی است.
بیگانگی از خود، ازطبیعت و زمین در سایه فرد منزوی نئولیبرالیسم، و سرمایه داران ارزش پرست، وغارتگر نیروی کار، دنیایی سراسر وارونه و معجونی مهلک خلق نموده است.
بحران اقتصادی، زیر سایه این پایان تاریخهای سرمایهداری هر چند سال زخمی عمیق ایجاد میکند.که عمیقترین درهها، برای اجساد قربانیانش کفایت نمیکند.
طی سیصد سال غارتگری، هنوز کشورهای امپریالیستی نتوانستهاند و نمیخواهند، کارگران کشورهای خود را نیز قانع کنند و آسایشی پایان تاریخی هم برای آنها خلق شود.
تا این لحظه بحران ها همچنان در فرانسه، اسپانیا، یونان، ..بردوام است. میزان فقر در آمریکا، انگلیس از بیست سال قبل تا کنون به پای آمارهای خودشان در حال افزون است. بیکاری در حال افزایش بوده، حتی در آمریکا مرکز این “پایان تاریخ” میلیون ها فاقد بیمه خدمات اجتماعی بوده و بیشتر آنانی که بیمه دارند از ترس مخارج آن از بیمه کمتر استفاده میکنند. کارتون خوابی هزاران نفری از جمله در شهر نیویورک سیمای آشکار این هیولای غارتگر جهانی را حتی برای مردم خود نیز نشانه و دالی مستحکم، ضد انسانی سرمایهداری است.
سیستم نوین سرمایهداری، یعنی بازار آزاد، زیر القای فرهنگ نئولیبرالیسم چه در چین و امریکا، …نتوانست، بحران انباشته شده گذشته را نیز ترمیم کند. اما فقر و بیکاری، ارزان شدن بیشتر نیروی کار کارگران و سود و ارزش اضافه برای سرمایهداران بیش از۵۰٪ را ارمغان آورده است.
شعله کشیدن جنگ در جهان، از آسیا تا آفریقا از جمله جنگ ایران و عراق، جنگ در سوریه، یمن، لیبی، افغانستان، اکرائین، …منحرف نمودن انقلابات در کشورهای عربی، رقابت عینی و نیابتی بین دول سرمایهداری، افزایش موج میلیونی آوارگان،
کشتار دستهجمعی، هراس عمومی از این همه درهندگی، نشانه عدم صلاحیت اداره زمین و انسان و همه موجوداتش به دست این سیستم کهنه سرمایه داری را اعلام میکند.
ضعف و زبونی تمامی دول سرمایه داری در مقابل ویروسی چون کرونا، عدم توجه این سیستم به سلامتی انسان را علنیتر نموده است و بار دیگر این را اثبات نمود، برای رهایی زمین و موجوداتش نیاز به تغییر واقعی است. تغییر در تولید، توزیع و مصرف.
تاریخاً بسیاری به نقد این هیولای ویرانگر پرداختند، تا از بُعد ویرانگریهایش جلوگیری شود. به جای کشتار وغارت همدیگر، زمین را متعلق به همهی انسان ها و موجوداتش بدانیم و ضروری است تا از شرارت این معدود سرمایهدار رهایی یابیم.
روز کارگر روز دادخواهی و روز اعلام رهایی انسان و زمین و همه موجودات است. روز نیرویی است اگر متحد شود، میتواند پایان بردهگی مزدی، پایان تاریخ استثمار و بربریت را میسر سازد.
پیشاپیش پیروز باد اول ماە مە جشن جهانی و مبارزه هر روزە طبقاتی کارگران.
به امید دنیایی عاری از بردهگی مزدی و رهایی زمین و همه موجوداتش از ویرانگری بیشتر.
جهانگیر محمود ویسی
۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
———————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.