امیر لنگرودی: یادداشت‌های همدلی (بخش دوم)

یادمان نرود ما با کوهی از مشکلات در دروۀ پسا کرونا در ابعاد عمومی جامعه و خاصه آنچه درسطح شهرستان لنگرود ما می‌گذرد روبرو خواهیم بود. پس چه بهتر که خود را از امروز در سطوح صنوف خود متشکل سازیم! ….

—————————————————————

3024

یادداشت‌های همدلی (بخش دوم)

امیر لنگرودی
چهار شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۹ برابر با ۰۱ آوریل ۲۰۲۰

در بخش اول این یادداشت، نوشتم: (۱)* اسم قرنطینه را برداشته‌اند و به شکل ابهام آمیزی بخش مرکزی همان مفهوم را «فاصله‌گذاری اجتماعی» نامیده‌اند تا مسئولیت نپذیرفته و پاسخگوی این پرسش نباشند که: مردم گرفتار فقر در طرح قرنطینه یا «فاصله‌گذاری اجتماعی» از کجا بیاورند بخورند؟

چهارشنبه بازار شلوغ لنگرود را پشت سرگذاشتیم که با دستورالعمل جدید روبرو شدیم و ورودی بازار روز لنگرود را شن ریختند و ما نگران شنبه بازاربودیم… خوشبختانه واکنش‌های سری همشهریانم نسبت به یادداشت اول، توجه‌ام را بیشتر برانگیخت که پیگیر موضوع باشم. ظهر شنبه دوستی برایم نوشت: «من امروز کار بانکی داشتم، از قرنطینۀ خانگی درآمدم و به طرف بانک رفتم؛ دستفروش‌ها بودند. بازارهم بازبود، مردم هم بودند اما نه مثل چهارشنبه بازار. اکثر مغازه‌ها بسته بود. تو درست نوشتی، دلم برای این دستفروش‌ها می‌سوزه، وقتی قراره خانه بنشینند، چطوری باید شکم زن و بچه‌هاشان را سیر کنند؟» دوست دیگری برمن نوشت: «مسئله فقط لنگرود نیست. این درد کشوری‌ست!»

حال بگذارید خیلی صریح صحبت کنیم؛ تا اینجای کار بعد از شهرستان قم، ما با چند استان پرخطر دیگر مانند: تهران، البرز و گیلان، که بیشترین آمار ابتلا به کرونا ویروس را دارند، روبرو هستیم. اطلاعیه‌های صادره دال بر دعوت اصناف و کاسبان جزء، بدون در نظر گرفتن حداقل‌های گذران زندگی این نیروهای اجتماعی، به خانه نشینی است. برای همۀ ما مشخص است اقشار محروم و زحمتکش برای گذران زندگی سادۀ خود با مشکل جدی رو به رو هستند. به این معنی که توانایی سیر کردن خود و تهیۀ مایحتاج خود را ندارند. بیکاری، فقر، اخراج از کار، گرانی سرسام آور و خلاصه نبود وسایل مورد نیاز محرومین جامعه، آن‌ها را به سوی نابودی می‌کشاند. باید تأکید کرد مشکل این مردم صرفاً تهیه مواد ضد عفونی و ماسک و دستکش و ژل دست نیست. مسئله اصلی آنان گرسنگی است که می‌رود که بدل به فاجعۀ انسانی شود و بر ویروس کرونا پیشه گیرد. گرسنگی و اخراج نیروی کار کسبه جزء که ازاولیه ترین آسیب این تعطیلی مشاغل است و چگونگی باز پرداخت بدهی‌ها و غیره….

چگونه می توان به این آسیب جدید بیکارسازی‌ها و تعطیلی صنوف و گرسنگی مردم پاسخ گفت؟
برای پاسخگویی بدین پرسش درسطح سراسر کشور بسیج تمامی منابع و امکانات اقتصادی نهادهای حکومتی و سازما‌های اقتصادی و ظرفیت‌های بخش مردمی که امروز به آنها خیرین می‌گویند، همراه با برخی اقدامات بودجه‌ای براساس نظر کارشناسان ذیربط که می‌توان درصورت نیاز، مسیر قانونی آنرا تغییر داد و به سوی جیب و دهان همین مردم ندار و گرسنه لازم است سوق داده شود. دراین میان از یک سو لازم است صندوق‌های بیمۀ بیکاری را موظف ساخت تا سپری شدن این شرایط به تمامی مردم محروم جامعه بدون در نظر گرفتن سوابق بیمه‌ای به آنها بیمۀ بیکاری پرداخت کند. دولت هم در عوض موظف است تا پول آن را به صندوق بیمۀ بیکاری واریز نماید. از سوی دیگر پرداخت بسته‌های حمایت غذایی و همچنین حمایت نقدی از این خانواده‌ها و پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه و بلاعوض، کمترین کاری است که دولت می‌تواند انجام دهد. درعین حال، نباید از توزیع رایگان بسته‌های بهداشتی در میان فرودستان غافل شد؛ بسته‌هایی که به نظر می‌رسد اگر رایگان در دسترس مردم قرار نگیرد، در این بازار وانفسایی که به وجود آمده، نه دسترسی به آنها خواهند داشت و نه پولی که بتوانند از پس هزینه‌های سنگین حتی یک صابون یا مایع ضدعفونی کننده ، یا ژل دستِ صد میلی لیتری هم بربیایند!

مردم می پرسند: اگر قراره ما به فرمان شما و اطلاعیۀ اصناف باشیم و یا مغازه‌هامان به‌وسیلۀ عوامل بسیجی‌تان پلمب شود تا مجبوربشویم که کسب و کارمان را در این شرایط تعطیل کنیم و در خانه بنشینیم؛ آیا ممکنه شما هم حشو و زواید ردیف بودجۀ اختصاص داده شده به نهادهای مذهبی و فرهنگی کوچک و بزرگ نظیر: (سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف، مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، مرکز حوزه‌های علمیه/ طلاب غیر شاغل، جامعه  المصطفی [همان موسسه‌ای که ویروس کرونا را از چین به قم آورد و سراسر ایران خانه نشین نمود]، شورای عالی حوزۀ علمیه، مجمع جهانی تقریب مذاهب، فرهنگستان زبان وادب فارسیِ حدادعادل و… ) را به تساوی بین ماها تقسیم کنید تا از گرسنگی نمیریم؟!

جدا ازموارد فوق، ذکرچند نکته ضروری و بس مهم بنظرمی‌رسد: اولین نکته این که تغییر وضعیت موجود ، محتاج به تغییر ساختار و مناسبات موجود است. در شرایط اجتماعی ایران ممانعت تا حال موجود در برابرایجاد تشکل‌های مستقل خود کارگران، وسیله شده که کارگران درمواقع بحرانی و بیکارسازی‌ها، صاحب کاران کمترین تضمیمی به ادامۀ زندگی را تا مقطع پیدا کردن مجدد شغل در خود می‌بینند. آنان چشم به بیمۀ بیکاری و یا به کمک‌های دولتی دارند و وقتی دولت بدون کمترین برنامه و طرح منسجم و مناسبی عمل می‌کند و دست رانتخواران و اختلاس‌گران غارتگر را در برابر کاسب کاران جزء صنوف گوناگون و دارندگان مشاغل آزاد درسطح بازار روز و کارگران کارگاهها باز می‌گذارد و آنان را برای دفاع از موجودیت خود ناتوان می‌سازد، مشکلاتشان مضاعف می‌گردد. دراین مسیر تنها راه همچنان تشکیل کمیته های اقدام شهری یا کارگروهها نظیر :( سفیران زندگی – سفیران پشتیبان شرق گیلان- و ….) و نظاهرآنها که با حفظ استقلال عمل خود بین مردم ضریب اعتماد ها را بالا برده و در ادامه به کمیته های محلات شهری و روستایی و اتحاد نیروی کار و ایجاد تشکل‌های مستقل برای حمایت از یکدیگر است تا بتوان در دراز مدت بر تمامی مشکلات فائق آمد. باید آوای بلند و سرفراز این «کار گروه‌ها» و «کمیته‌های محلات» و « اتحاد عمل » ها را شعار راه خود قرار دهیم و با به‌ دست گرفتن ابتکار عمل و خود مدیریتی، در هر شهرستان و استان دیگر کشورمان به ایجاد آن همت گماریم!

یادمان نرود ما با کوهی از مشکلات در دروۀ پسا کرونا در ابعاد عمومی جامعه و خاصه آنچه درسطح شهرستان لنگرود ما می‌گذرد روبرو خواهیم بود. پس چه بهتر که خود را از امروز در سطوح صنوف خود متشکل سازیم!
———–

(۱)*
امیر لنگرودی : یادداشت‌های همدلی (بخش اول)، جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹
http://www.lajvar.se/1399/01/08/93169

—————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.