علیرضا ثقفی: فریادهای زنده باد سوسیالیسم در زادگاه نئولیبرالیسم

خبرهای کمپین های انتخاباتی چند روز گذشته در آمریکا حاکی از آن است که طرفداران برنی سندرز یکی از کاندیداهای حزب دموکرات در متینگ های انتخاباتی خود فریادهای زنده باد سوسیالیسم را سر میدهند و خود این کاندیدا در مناظره های انتخاباتی از سوسیالیسم، حقوق کارگران، لغو بدهی های دانشجویان و بیمه های همگانی صحبت میکند. این امر که در مهد گسترش نئولیبرالیسم شعار زنده باد سوسیالیسم سر داده شود، بیانگر شکست سیاستهای نئولیبرالیستی است. ….

——————————————————–

فریادهای زنده باد سوسیالیسم در زادگاه نئولیبرالیسم
علیرضا ثقفی

خبرهای کمپین های انتخاباتی چند روز گذشته در آمریکا حاکی از آن است که طرفداران برنی سندرز یکی از کاندیداهای حزب دموکرات در متینگ های انتخاباتی خود فریادهای زنده باد سوسیالیسم را سر میدهند و خود این کاندیدا در مناظره های انتخاباتی از سوسیالیسم، حقوق کارگران، لغو بدهی های دانشجویان و بیمه های همگانی صحبت میکند. این امر که در مهد گسترش نئولیبرالیسم، یعنی آنجا که تا چند دهه پیش بر زبان آوردن لفظ سوسیالیسم نوعی جرم تلقی شده و آن را هم ردیف خیانت میدانستند و در دوران مک کارتیسم (که تا عواقب آن تا دهه ۰۹ قرن گذشته و دوره ریگان و بوش ادامه داشت) دهها هزار نفر به خاطر آن تحت تعقیب قرار گرفته و شغل های خود را از دست دادند، شعار زنده باد سوسیالیسم سر داده شود، بیانگر شکست سیاستهای نئولیبرالیستی است. سیاست هایی که در آن نظام سرمایه داری تقدیس شده و بهترین نظام تاکنونی دنیا شناخته میشود و طرفداران سینه چاکش توانسته اند همه نعمت های زندگی را از آن عده ای خاص کنند و بیش از دو سوم مردم جهان را به سمت فقر و گرسنگی برانند.

از ابتدای ظهور جهانی سازی و سیاست های خصوصی سازی و کالایی شدن همه چیز، اعتراضاتی در آمریکا در میان کارگران و نیروهای چپ وجود داشته است که مهمترین آنها را میتوان در مبارزات سیاتل و تظاهرات ضد وال استریت در دهه اول قرن بیست یکم نام برد. در این اعتراضات کارگران همراه با دانشجویان و سایر معترضان به سیاستهای نئولیبرالیستی که در آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی جریان داشت، مخالفت خود را با سیاست های نظام سرمایه داری عنوان می کردند که در بسیاری موارد به زدوخورد با پلیس و نیروهای سرکوبگر می انجامید. هرچند این اعتراضات و تظاهرات با پیروزی ترامپ در آمریکا و حاکم شدن سیاستهای فاشیستی در کشورهای دیگر سرمایه داری، در آمریکا برای مدتی در محاق قرار گرفت، اما در کشورهای دیگری مانند فرانسه به صورت جنبش جلیقه زردها بیش از یکسال است که ادامه دارد. اکنون این اعتراضات در آمریکا خود را در صورتی دیگر نشان داده و با شعارهای زنده باد سوسیالیسم سر بر میآورد. اما باید دید که این سوسیالیسم با آنچه که در قرن بیستم به عنوان اردوگاه سوسیالیسم شناخته میشد چه تفاوتهائی دارد. ابتدا آنکه در حال حاضر این شعار از پیشرفته ترین و ثروتمندترین کشور سرمایه داری بیرون میآید و نه از یک کشور مستعمراتی جهان سومی. چیزی که به طور عمده در قرن بیستم جریان داشت و شعارهای سوسیالیستی بیشتر از کشورهای عقب مانده تری همانند روسیه و چین و یا کوبا و ویتنام و… به گوش میرسید. کشورهایی با مشکلات اقتصادی فراوان و عقب مانده به لحاظ دسترسی به تکنولوژی پیشرفته. هر چند در این میان روسیه، چین و کشورهای اروپای شرقی توانستند با برنامه های به اصطلاح سوسیالیستی آن دوره بر عقب ماندگی های اقتصادی خود فایق آیند اما به همان میزان که عقب ماندگی های اقتصادی خود را جبران کردند گرایش به سمت اقتصاد سرمایه دارانه در آنها تقویت شد و به سوسیالیسم واقعی قرن بیستمی پشت کردند. اما این سوسیالیسم امروزی به طور عمده در برابر نظامیگری و گسترش صنایع نظامی و هم چنین شکاف طبقاتی فزاینده در خود کشورهای سرمایه داری است. امروزه در ثروتمندترین کشور دنیا هر روزه بی خانمان ها و محرومان از امکانات زندگی مرفه بیشتر دور میشوند. گرچه آمار بیکاری در ظاهر کاهش یافته است اما قشر وسیعی از دارندگان کار توان پرداخت وامها و اقساط وسایل زندگی خود را ندارند و در برابر ثروت یک در صدی ها هر روز افزایش یافته و امکانات زندگی و رفاه در دست عدهای معدود متمرکز میشود و بیشترین ریخت و پاش ها در صنایع نظامی و گسترش نیروهای سرکوبگر صورت میگیرد. در میان چشمان خیره بدهکاران فرودست و شاغلینی که از بار وامها و اقساط کمر خم میکنند، هر روزه ادوات جنگی و مخرب جدید سر بر میآورد و دستگاههای سرکوب جدید اعتراضات و کنترل جامعه گسترده تر میشود . اما این سوسیالیسم جدید چه میخواهد و چه میزان امکان موفقیت دارد؟

بخشی از خواسته های آن در مبارزات انتخاباتی گفته شده است که عبارت از دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان آمریکا است و بخشیدن وام های مختلف و کمرشکن اقشار متوسط کارگران و حقوق بگیران همراه با افزایش دستمزد، افزایش مالیات ثرتمندان و گسترش بیمه های اجتماعی در همان سیستم دموکراسی آمریکایی و… اما تاکنون شنیده نشده یا روشن نیست که این سوسیالیست های قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور جهان، آیا از مبارزات کارگران و زحمتکشان سراسر جهان حمایت میکنند یا تنها آن را برای کشور خودشان میخواهند و به دیکتاتوری ها و سرکوبگران سراسر جهان کمک میکنند تا هم چنان ثروت و دسترنج زحمتکشان سراسر جهان راه خود ر ا به سمت آمریکا داشته باشد؟ همان گونه که اغلب ثروتمندان ایران و کشورهای منطقه خاورمیانه در پناه دیکتاتوری ها، بخش مهمی از ثروت خودشان را به همان کشور آمریکا منتقل کرده اند و با دسترنج کارگران و زحمتکشان این کشورها و در پناه دیکتاتوری های منطقه، ثروتهای بادآورده را صرف خرید تسلیحات و گسترش پایگاه های نظامی و توسعه صنایع نظامی میکنند و پایگاه بسیار قوی برای همان جنگ طلبانی هستند که امروزه در قامت ترامپ و سایر محافل ارتجاعی هم چنان به غارت این کشورها می پردازند. آیا آنان که شعار زنده باد سوسیالیسم سر میدهند و سیاستهای جنگ طلبانه محافظه کاران را محکوم میکنند، میخواهند به حمایت دیکتاتورها و محافل جنگ طلب و ارتجاعی ادامه دهند و کارگران و زحمتکشان سایر کشورها را که تحت شدیدترین سرکوبها و فشارها قرار دارند با شعارهای عدم مداخله به حال خود رها کنند و از دسترنج آنان برای رفاه کارگران و زحمتکشان خودی استفاده کنند؛ سیاستی که تا حدود زیادی سلف دموکرات خود ایشان، آقای اوباما در پیش گرفت و دو هزار و پانصد گرین کارت به حاکمان ایران تقدیم کرد تا ثروتهایشان را به آمریکا منتقل کنند و کارگران و زحمتکشان خاورمیانه را در میان گرگهای درنده رها کرد تا هر چه میخواهد بر سرشان بیاید و تنها جریان ثروت و سرمایه به سمت آمریکا سرازیر شد. هر چند که سیاستهای تحریم و لشکرکشی ترامپ نیز همان سیاست سلف است با پوششی دیگر که بیشترین صدمه آن را همان کارگران و زحمتکشان می بینند.

اما این سوسیالیستهای قرن بیست و یکم باید بدانند که پیروزی آنان فقط در گرو آزادی کارگران و زحمتکشان سراسر جهان است و در غیر این صورت ثروتمندان و دیکتاتورهای سراسر جهان با ثروتشان به کمک همان جنگ طلبانی خواهند آمد که خون زحمتکشان آمریکا را نیز در شیشه کرده اند؛ ثروتمندانی که از دیکتاتورها حمایت میکنند و بقای خود را در ماندن حکومتهایی میدانند که بیشتری فشار را بر زحمتکشان و مردم خودشان وارد میکنند تا آنها بتوانند سرمایه هایشان را به مکانهای امن تری همانند آمریکا منتقل کنند. این سوسیالیستها اگر خواهان موفقیت هستند باید به جای سیاست های جنگ طلبانه، تحریم و لشکرکشی، از مبارزات کارگران و زحمتکشان منطقه دفاع کنند و متحدان قابل اعتمادی در سراسر جهان برای خود بیابند؛ چرا که امروز پیروزی سوسیالیسم در یک کشور امکان پذیر نیست و به زودی سرمایه و قدرت سراسری کشورها به کمک جنگ طلبان و سرمایه داران امریکا خواهد آمد و سیاستهای آنان را دچار شکست خواهد کرد. چنانکه هم اکنون جنگ طلبان و سرمایه داران در منطقه خاورمیانه با جنگ طلبان و سرمایه داران در آمریکا بهتر کنار میآیند.

———————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.