جعفرابراهیمی: ذوعلم و دغدغه کیفی آموزشی

تا زمانی که امثال ذوعلم بر مصدر امور هستند و بدون مشارکت معلمان و دانش‌آموزان برای آپ تصمیم‌گیری می‌کنند سخن از کیفیت آموزشی معنا ندارد. اگر ذوعلم واقعا دغدغه کیفیت آموزشی دارد باید سایه نامیمون خود و همپالکی‌هایش را  از سر سازمان پژوهش و نظام آموزشی کم نماید. ….

———————————————–


ذوعلم و دغدغه کیفی آموزشی

جعفرابراهیمی/ فعال صنفی

شنبه، ۲۶ بهمن ۹۸

ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی گفته است «برخی معلمین  ساعت زمان آموزشی خود را طی ۲-۳ روز و به صورت فشرده انجام می‌دهند و در نتیجه کیفیت آموزشی افت شدیدی پیدا می‌کند.
ما باید توجه داشته باشیم که یک معلم در واقع کارمند دولت است و باید ۴۸ ساعت در هفته کار کند.»

معلمان ایران نباید این گفته رئیس سازمان پژوهش وزارتخانه را دست کم بگیرند مستقل از اینکه ذوعلم چگونه و با چه مکانیسمی در این پست حساس گماشته شده است سخنان وی را باید در راستای سیاست های کلی حاکم بر مدارس و نظام آموزشی  ارزیابی نمود.

مستقل از دولت ها، سیاست های حاکم بر آموزش و پرورش طی سال های اخیر، کاهش بار مسئولیت دولت/حاکمیت در عرصه ارائه خدمات آموزشی، بی‌ثبات‌سازی شغل معلمی، خصوصی سازی و پولی سازی آموزش از یک سو و افزایش رویکرد ایدئولوژیک در محتوا و فرم نظام آموزشی بوده است. این سیاست های ضد آموزشی در دولت‌های بعد از انقلاب با توجه به شرایط و مشخصات هر دوره همواره جریان داشته، اما می توان به مدد آمار و با اتکا بر تجربه زیسته شغل معلمی به وضوح درک نمود که در دوران احمدی‌نژاد افول نظام آموزشی شتاب بیشتری گرفته و در دوران روحانی به اوج خود رسیده تا جایی که می توان اینک از فروپاشی نظام آموزشی سخن به میان آورد.

یکی از شاخص‌های اصلی فروپاشی نظام آموزشی کیفیت‌زدایی از نظام آموزشی و غلبه شاخص‌های کمی بر شاخص ‌های کیفی است که معلمان و دانش آموزان از جمله قربانیان اصلی این سیاستگذاری غیر آموزشی به شمار می آیند.

امروز متاسفانه ما با دانش‌آموزانی در دوره دوم متوسطه روبرو هستیم که قادر به نوشتن و خواندن صحیح نیستند. عوامل متعددی در کیفیت‌بخشی به آموزش دخیل هستند که در این میان محتوای آموزشی یک شاخص مهم و تعیین کننده‌است.

بررسی و مشاهده‌ی تجربه دیگران (کشورهای اسکاندیناوی) نشان می‌دهد  هر جا محتوای آموزشی با توجه به نیازهای کودکان تهیه شده، شاخص‌های کیفی آموزش بهبود یافته‌است.
متاسفانه در ایران کسانی که مسئولیت تهیه محتوای کتب درسی را بر عهده دارند اغلب افراد غیرمتخصص و بی‌سواد هستند که این جایگاه حساس را نه به واسطه کارآمدی بلکه بخاطر برخورداری از رانت به دست آورده‌اند.
به خاطر همین امر، ذوعلم در یک فرار به جلو و به جای پاسخگویی در ارتباط با تهیه و توزیع کتب درسی، مسأله را وارونه جلوه می‌دهد و مسأله کیفیت آموزشی را به ساعات تدریس موظف معلمان گره می‌زند او در حالی بحث ۴۸ ساعت تدریس در هفته را وسط می‌کشد که در اکثر کشورهای جهان معلمان زیر سی ساعت در هفته تدریس می‌کنند و حتی در برخی کشورها معلمان کمتر از ۲۴ ساعت در هفته تدریس می‌کنند در ژاپن یک معلم تنها ۱۴ ساعت در کلاس درس به تدریس می پردازد و ۳۰ ساعت در هفته معلمان به  امور فوق برنامه و پژوهش در مدرسه می‌پردازند و بابت آن حقوق می‌گیرند.

ذوعلم و سایر مدیران آموزشی  ساعت تدریس معلمان را وسط کشیده‌اند تا از طریق آن کمبود نیروی کار آموزشی را جبران کنند تا بتوانند بر تراکم بالای ۴۰ نفر دانش‌آموزان در برخی مناطق، پولی و خصوصی‌سازی آموزش، آمار واقعی کودکان طرد شده از مدرسه و مناسبات باندی و ایدئولوژیک در نظام آموزشی سرپوش گذارند.
تا زمانی که امثال ذوعلم بر مصدر امور هستند و بدون مشارکت معلمان و دانش‌آموزان برای آپ تصمیم‌گیری می‌کنند سخن از کیفیت آموزشی معنا ندارد. اگر ذوعلم واقعا دغدغه کیفیت آموزشی دارد باید سایه نامیمون خود و همپالکی‌هایش را  از سر سازمان پژوهش و نظام آموزشی کم نماید.

منبع: کانال صنفی معلمان

——————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.