کمیته عمل سازمانده کارگری: ۵ درسی که ۵ دی داد

جمهوری اسلامی وانمود می‌کند که «غائلۀ آبان» را جمع کرده، اما مادامیکه بحران اقتصادی پابرجاست، تکرار «آبان‌ها» هم اجتناب‌ناپذیر است. با اینحال این خیزش‌ها برای پیروزی نیاز به اهرم‌های دیگری هم دارند؛ وگرنه مثل یک نهال ظریف با وزش باد به هر سو ممکنست بروند یا حتی بشکنند. اهرم «رهبری» یکی از آن معماهاست که باید در این معادله حل شود. ….

———————————————
۵ درسی که ۵ دی داد

◼️ ترس و شکنندگی حکومت
لشکرکشی و آماده‌باش تمام قدِ جمهوری اسلامی در روز ۵ دی و کشاندن بخش اعظم قوای نظامی و شبه‌نظامی به کف خیابان و نمایش ادوات سرکوب با عربدۀ «یاحیدر» و بخشاً قطع اینترنت، اگر یک پیام مهم داشت این بود که اتفاقاً آن‌کسی که وحشت سرتاپایش را گرفته طبقۀ حاکم است و آن همه بلوف زدن از «خواباندن غائلۀ آبان» هم صرفاً روحیه دادن به خودش.

◼️ دروغ انتساب تحولات آبان به «توطئۀ اپوزیسیون خارجی»
یک ماه آزگار است که شاهد پمپاژ انبوهی گزارش ساختگی و مستند فرمایشی صدا و سیما بودیم که با تکنیک‌های سینمایی و چاشنی اعترافات اجباری و یک موسیقیِ متنِ مرموز، سعی داشت خیزش آبان را دستپختِ دو اپوزیسیون پهلوی و رجوی نشان دهد. کاری نبود که نکرده باشند تا بگویند خیزش تعرضی آبان، توده‌ای نبود، یک توطئه بود! در این میان فرصت‌طلبی بخشی از اپوزیسیون برای مصادرۀ اعتراضات و ادعای پوچ و دروغین آمریکا با ژست کمک‌رسانی به اعتراضات هم مدام خوراک این سناریو را جور می‌کرد. ۵ دی ماه اگر چیزی را ثابت کرد، برملاشدن دروغ‌های صداوسیما‌ و دولت آمریکا برای گُنده ‌کردن دو اپوزیسیونی بود که مدام نامشان هم از بلندگوهای صداوسیما پخش می‌شود و هم از رسانه‌های دولتی خارجی. چه ادله‌ای مستندتر از اینکه یک ماه تبلیغات متمرکز همین دو اپوزیسیون، میلیمتری باعث سازماندهی و تحرک در روز ۵ دی نشد. در حقیقت ۵ دی، بیش از پیش ثابت کرد که چرا خیزش آبان، یک طغیان مردمی خودانگیخته و متکی بر خودسازماندهی توده‌ای از پایین بود. و هم بار دیگر ثابت کرد که بی‌چون و چرا هیچ سازمان سیاسی (چپ یا راست) در حال حاضر در ایران اعتبار و پایگاه فراگیر ندارد.

◼️ بزک کردن «بحران» اپوزیسیون با تبلیغات
احزابی که به این جمع‌بندی بالا معترف نیستند، مجبورند مدام شکاف میان «واقعیت موجود» و «تصورات و تخیلات»شان از خودشان را با تبلیغ و تهییج، اغراق‌ و حتی در مواردی انتشار فیک‌نیوز (اخبار جعلی) پُر کنند. این اغراق و مبالغه نه استثنا که بدل به بیماری همه‌گیر شده و چپ و راست نمی‌شناسد (شاید خود ما هم در مواردی از تهییج اضافه مبرا نبودیم).
در ظاهر البته این مبالغه‌ها به قصد تزریق روحیه است، اما در واقعیت ترفندی برای پوشاندن ضعفی است که قرار نیست به رسمیت شناخته شود و در عوض یک‌راست ضربات مهلکی به اعتماد جامعه به رسانه‌ها و نیروهای سیاسی می‌زند.
از این منظر لیست بلندبالای احزاب راست و چپی را که در یک ماهۀ اخیر برای دادن فراخوانِ دعوت مردم به خیابان با یکدیگر سبقت گذاشتند، باید در همین انکار و خودبزرگ‌بینی جُست و البته فرصت‌طلبی برخی (که اگر زد و اعتراضی شد، سرشان بی‌کلاه نماند).

◼️ بحران تشکل‌های داخلی
از اپوزیسیون خارج که بگذریم، لیست بلندی هم از فراخوان‌دهندگان و دعوت‌کنندگان داخل کشور بود، شامل ده‌ها «تشکل مدنی» و فعال اجتماعی و «هنرمند» و «فعال کارگری» و «سندیکا » و چه و چه. تعدادی از اینان اگر هم از فراخوان حمایت کردند، دستکم خوشان هم در مراسم چهلم کشته‌شدگان حاضر شدند و به هزینۀ دستگیری همبستگی عملی‌شان را نشان دادند که به راستی جای تقدیر دارد. دسته‌ای دیگر اما به سیاق همیشه به شکل اداری و مِن بابِ رفع تکلیف پای فراخوان‌هایی را امضا زدند بی‌آنکه مسئولیت عملی در قبالش بپذیرند. بخشی از تشکل‌های فعالان کارگری مشمول این نقدند و بالأخره یکبار برای همیشه باید این سنت را طرد کرد.

این تناقض را که چطور سندیکاها و تشکل‌های کارگری بر روی کاغذ بیانیه‌های آتشین و فراخوان به حضور خیابانی مردم می‌دهند، درحالیکه خود قادر به بالابردن حتی یک پلاکارد همبستگی درون محیط کار با اعتراضات آبان نیستند، باید در ماهیت این تشکل‌ها (به‌عنوان تشکل‌های نامربوط به محیط کار) یافت. اما به جز بحران عینی، بحران ذهنی این تشکل‌ها هم غیرقابل انکار است؛ یعنی این برکسی پوشیده‌نیست که به لحاظ سطح مبارزه‌جویی و رادیکالیسم هم از خودِ توده‌های شوریدۀ آبان و هم از خودِ جنبش کارگری عقب‌تر حرکت می‌کنند.

اینکه اگر قشری از طبقۀ متوسط و همپیمانانش مایلند با شمع برافروختن و خاموشی چراغ و تجمع سکوت و امثالهم به این خیزش بپیوندند، انتخاب خودشان است؛ اما توهم به اینکه این قشر و «فعالان مدنی» رسانه‌ای‌شان با ذهنیت متوهم به تغییر و اصلاح جمهوری اسلامی از درون و تمام ابزارهای خنثی و کُند و منفعلانه‌اش بتواند به صرف فراخوان و رسانه، رهبری توده‌های طغیان‌کرده و رادیکال را به دست بگیرد توهم محض است.

◼️ جمهوری اسلامی وانمود می‌کند که «غائلۀ آبان» را جمع کرده، اما مادامیکه بحران اقتصادی پابرجاست، تکرار «آبان‌ها» هم اجتناب‌ناپذیر است. با اینحال این خیزش‌ها برای پیروزی نیاز به اهرم‌های دیگری هم دارند؛ وگرنه مثل یک نهال ظریف با وزش باد به هر سو ممکنست بروند یا حتی بشکنند. اهرم «رهبری» یکی از آن معماهاست که باید در این معادله حل شود.

کمیته عمل سازمانده کارگری – ۶ دی ۹۸
https://ksazmandeh.com

——————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.