نامه نرگس محمدی پس از تبعید خشونت‌بار به زندان زنجان

دلیل تبعید نرگس محمدی این است که او و هفت زن زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان اوین در حمایت از کشتار مردم معترض در آبان‌ماه خونین در داخل زندان به تحصن دست زدند. ….

—————————————————-

نرگس محمدی در روز سوم دی ماه با فریب رئیس زندان اوین غلامرضا ضیایی به بهانه ملاقات فوری با وکیلش از بند خارج شد و سپس شخص ضیایی به همراه ماموران زندان و ماموران وزارت اطلاعات او را  با خشونت و ضرب و شتم با زور وارد آمبولانسی کرده و به زندان زنجان منتقل کردند. دلیل تبعید نرگس محمدی این است که او و هفت زن زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان اوین در حمایت از کشتار مردم معترض در آبان‌ماه خونین در داخل زندان به تحصن دست زدند.

در نامه‌ چهار صفحه‌ای که نرگس محمدی از داخل زندان زنجان ارسال کرده است اشاره شده که در زمان خروج اجباری او از داخل زندان، او مقاومت کرده که با ضرب و شتم و توهین و هتک حرمت رئیس زندان غلامرضا ضیایی روبه‌رو شده است. ضیایی او را شخصا هل داده و به همراه بیست مامور زن و مرد به زور سوار بر آمبولانس کرده. دست نرگس محمدی در حین مقاومت در برابر این زورگویی با شیشه پنجره بریده می‌شود و در تمام مدت انتقال او به زندان زنجان ماموران بر همین دست خونین دستبند زده بودند. این در حالی است که رئیس زندان می‌داند که نرگس محمدی به دلیل ابتلا به آمبولی ریه و مصرف قرصهای رقیق‌کننده خون در صورت خونریزی با خطر جدی روبه‌رو خواهد بود.

نامه نرگس محمدی از زندان زنجان با این جمله‌ها پایان می‌یابد:
«برای بریدن صدای من نظام جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدام خشونت‌آمیز، از زندان و حبس‌های طولانی تا ندیدن فرزندانم و حتی قطع تماس‌های تلفنی و نشنیدن صدایشان و ضرب و شتم و تبعید و توهین و هتک حرمت دریغ نمی کند. سوم دی‌ماه [۱۳۹۸] برای من روز نکبتی خشونت عریان مردان امنیتی و زندان علیه من بود.

آنچه در این بند عمومی در میان زنان متهم و مجرم عادی [غیرسیاسی] و با تن پر از کبودی و زخم و درد من را سرپانگه داشته عشقم به ملت سربلند و رنج کشیده سرزمینم و آرمان عدالت و آزادی است.
به خون پاک به‌ناحق‌‌‌ کشته و مجروح شده مظلومان سوگند یاد می‌کنم تا لحظه‌ دم فرو بستن ابدی از گفتن حق و از فریاد بر سر ظلم و حمایت از عدالت‌جویان و آزادی‌خواهان و تحقق صلح پایدار دست برنخواهم داشت. جمهوری اسلامی ایران هرآنچه من داشته‌ام از من ربوده و غارت کرده است. اما قلبم در سینه به یغمای مردان قدرت‌پرست ظالم درنخواهد آمد و با فریاد مادران جگرسوخته و مردان آزادی‌خواه و جوانان پرشور سرزمینم خواهد تپید و فریادم را قدرت خواهد بخشید.»

2330-1

2330-2

2330-3

2330-4

——————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.