امیرجواهری لنگرودی: در راستای پاسخگویی به نیازهای جنبش، نباید در این لحظات خطیر وظایف مان را فراموش کنیم!

در چنین شرایطی، فعالان چپ باید درهمه سطوح در کنارمردم و مبارزه آنان به ایستند و به دفاع از زندگی آنان برخیزند. ازسنگربندی تهیدستان زاغه نشین در مقابل بولدزرها وعبور تانک ها تا فعالیت تبلیغی برای متوجه کردن افکارعمومی جهان علیه سرکوبهای وحشیانه رژیم، از فعالیت متشکل برای ایجاد هسته های پشتیبانی و اقدام توده ای در محلات تا براه انداختن تلاش های فکری برای گشودن جبهه فرهنگی روشنی بخش برای گسترش آگاهی و همبستگی کارگران و زحمتکشان و اقلیت های ملی وعقیدتی در جای جای کشور قدم بردارند و در خارج کشور صدای بی صدایان باشند. ….

—————————————————–

2287

در راستای پاسخگویی به نیازهای جنبش، نباید در این لحظات خطیر وظایف مان را فراموش کنیم!

امیرجواهری لنگرودی
info@karegari.com

درپی مبارزات توده ای آبان ماه ۹۸ رهبران جمهوری اسلامی موج گسترده ای از وحشیانه ترین سرکوب گری ها در کل جامعه در برابر چشمان مردم به نمایش گذاشته اند و باردیگر درب های زندان ها را گشوده و همه چیز را به زیر آفتاب آورده اند
جدا از این، یکبار دیگر دستگاه جهنمی به محاکمه بردن و زجرکش کردن نیروهای کف خیابان را با تمام ظرفیت به کار انداخته است. سران رژیم یکی پس ازدیگری، همه درباب ضرورت ” تمام کش” کردن مخالفان و معترضان دستگیر شده صحبت می کنند و “رافت اسلامی” ادعایی انها ، بساط دکانداری همیشگی آنهاست که در برابر پیشروی مردم گاها در مطبوعات می دمند وجزتبلیغ و دروغگویی، هیچ کاربردی ندارد .

در این میان نکته قابل تعمق باید این باشد که موج گسترده خشونت های اخیر، صرفا درمقابل حرکات توده ای اخیر نیست که درپایان آبان ماه شاهدش بودیم هرچند تاثیر بیواسطه تحرکات دوساله اخیر دی ماه ۹۶ و تحرکات کارگران- معلمان – دانشجویان – بازنشستگان- جانبدارانه محیط زیست و …. طی تمامی سال۹۷ و حرکت آبان سال۹۸مردم جامعه ما در بر انگیختن و شتاب دادن به وحشیگری رژیم مخصوصا ابعاد کنونی آن را نمی توان نادیده گرفت .
اما به این حقیقت نباید بی توجه ماند که سرکوبی که اکنون راه افتاده ، بگیر و به بندها ،احکام سنگین زندان ،فشار در درون زندان ها ، فقط متوجه خیزش ها و قیام دوره اخیر و محدود به مقابله به آنها نیست . حمله به خبرنگاران مستقل به نحوچشمگیری افزایش یافته است.محاکمه دیگرباره فعالان کارگری ومتحدان آنان، تهاجم به زنان فعال وسازمانگر، تهاجم دیگرباره به بهائیان ودراویش،فعالان محیط زیست، به نویسندگانی که باقلم پیکارمی کنند، به دانشجویان ، به معلمان وبه کل آحاد جامعه، نشانه توحش نظام رابه ثبوت می رساند. دستگاه قضایی کشوروشخص ابراهیم رئیسی قاضی القضات نظام یکی از گردانندگان اصلی دستگاه قضایی ، مشکلات بی پایان کشوررا دورمیزنند واحکام پشت احکام صادر می کنند .
وضعیت موجود برپایه قرائن متعدد دیگر، این را به ما نشان می دهند که رهبران رژیم در پیشبرد طرحهای سرکوب به تاکتیک ” مشت اهنین” می اندیشند نه سیاست بردباری،رافت وانعطاف بیشتردربرابرنیازها وخواسته های بی پاسخ مانده مردمان جامعه ما!

امروز همچون دیروز اقتصاد در حال تلاشی ایران همچون عقربه یک بمب ساعتی در زیر پای تمامیت نظام سنگینی می کند. حالا همه کارگزاران نظام دریافته اند که زمان تنگ است و خطرات بزرگی همه ارکان نظام را زیر فشار گذاشته اند. تحریم های امپریالیستی از یکطرف، خواسته ها و نیازمندی های بی پاسخ مانده مردم را زیر گرفته است و از طرف دیگر، بدهی ها و تعطیلی صنایع و بیکاری گسترده میلیونی و دشواری زندگی توده رنج و زحمت جامعه را به نمایش می گذارد. همه وهمه این رویدادهانشان می دهد که لحظه ی انفجار،بی درنگ درحال نزدیک شدن است،بااین همه حاکمیت همچنان به سرکوبی خود ادامه میدهدوگویادریافته اند،سرکوب یگانه مسیرفرارروی آنهادربرابررخدادهای کنونی است .

نظام اسلامی همچنان در باب پاسخگویی به مشکلات پیشروی بر سر سیاست اقتصاد نئولیبرالی پای می کوبد و با فراهم آوردن قُرقگاهی برای سرمایه افسار گسیخته و ورشکسته موجود، راه را بر روی معجزه بازار آزاد می بیند و به شکل افسار گسیخته ای به تاسی از سیاست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، به گسترش حذف سوبسیدها و روی آوری به سیاست خصولتی و خصوصی سازی بسیاری از خدمات ابتدایی تحت پوشش دولت بهم ریخته شده و در نیتجه اعمال این سیاست ها، ما شاهد جهش انفجاری هزینه زندگی اکثریت مردم، در مقابل بحران بیکاری، ورشکستگی منابع تولیدی، از قیبل پتروشیمی ها، نفت و خودروسازی که در نتیجه گسترش تحریم های امپریالیستی، با عدم تامین مواد اولیه چرخه تولید، همه وهمه ما را با کثرت تعطیلی صنایع و بیکاری میلیونی و از کارافتادن بخش های وسیع صنایع تولیدی روبرو ساخته است. جدا از این سیاست گشودن مطلق درهای اقتصاد کشور بر روی واردات کالا که یکی از پیامدهای آن دست در ازی سپاه پاسداران و فربه شدن “برادران قاچاقچی” می باشد. جایگاه ممتاز و انحصاری خیلی از صنایع از جمله: صنعت پتروشیمی – سدسازی- جاده سازی- صنعت خودروسازی در ایران و همینطور خروج قانونی سرمایه از کشور در قالب پدیده “آقازاده”های پُر شمار و”ژن های برتر” که بخشا دو تابعیتی بودن مقامات ارشد نظام را نمایندگی می نمایند. همه و همه ابعادعظیم گسترده ی فرار نیروی انسانی و پول شویی ها که در محاسبات اقتصادی امروزی فرار سرمایه محسوب می گردد.

گفتن ندارد که رژِیم برای پاسخ گویی به نیازها وانتقادات موجود درون جامعه،بایدبتواند قدم های اساسی بردارد.ولی نظام طی چهاردهه حکومت وطی جراحیهای متعدد،برای حفظ وتحکیم “کیان اسلام” هرچه درتوان داشته به مصرف رسانده است.دراین میان هیچ طرح ونقشه کارآمدی برای برون رفت درکل جامعه خبری نیست،به ناچاربایدبابستن دست وپای،دهان و کُورکردن چشم مردم،به حکومت ننگین خودادامه دهد.دولت درچنین شرایطی دربرابر پیشروی جنبش های اجتماعی مطالبه گر،ودربرابر طرح خواسته ها و نیازهای آنان، از صدوق بازنشستگان سود می جوید. سردمداران مدعی ی اصلاح طلبی، مردم را از سوریه ای شدن کشور در فردای سرنگونی می ترسانند و همواره مردم را بر آن می دارند که خشونت نورزند و خود را از دامن خشونت گران دور دارند!

این مدعیان دورغین برای قابل زیست کردن جمهوری اسلامی، ناگزیرند که چاشنی انفجاری بحران اقتصادی را در آوردند و برای پیشبرد اهداف بلند مدت خود، حمله به سفره زحمتکشان را در دستور کار خود قرار دهند تا چرخه در هم ریختگی و فروپاشی نظام کندتر گردد. این مدعیان دروغین، یکبارهم نشده از خود بپرسند چه کسی خشونت بر کل جامعه روا می دارد؟

نیم نگاهی به خیزش های دوره اخیر، سال۹۶، تحرکات کارگران جنوب ( نیشکرهفت تپه در شوش و فولاد اهواز)، معلمان و بازنشستگان و دانشجویان درسال ۹۷و بویژه آنچه در هفته آخر آبان ۹۸ شاهدش بودیم، بعبارتی دورنمای موج سرکوبهای کنونی نگاه کنیم، درخواهیم یافت که این رژیم نیست که درمقابل مردم صرفا واکنش نشان می دهد،بلکه مردم ماهم هستند که درواکنش به تعرضات رژیم اززندگی شان دفاع می کنند.ازاینروشورش هاوخیزش هاوبه پاخاستن توده ای اخیر که غالبادرحاشیه فقیرنشین شهرها رُخ داده،برنقطه تکوین شان، تعرضی صرف علیه رژیم نباید بحساب آورد،بلکه واکنشی دفاعی وبخشا تعرضی دربرابرحفظ حداقل های زندگی مردم به پاخاسته نیزبایدشمرد.واکنشی که پتانسیل اشتغال وانفجار عظیمی داشته وهمچنان این واکنش ها درحاشیه شهرها ادامه خواهند یافت.چراکه تعرض رژیم به سفره این مردمان، تعرضی ازسردرماندگی ویاس به شمارمی آیدوبه هیچ عنوان نشاندهنده نقطه قوت رژیم نیست.اماخشم مردم،قدرت آنان را نمایندگی می کنند و ادامه این درگیری ها است که عناصر واقعی و حیاتی بیداری بزرگ مردم و بازه اراده مصمصم آنان را می تواند شکل بگیرد و به جلو براند! لازم به ذکر است، این درگیری ها نه فقط به لحاظ ابعاد توده ای عظیم و بی سابقه شان، بلکه بهتر از آن، به دلیل خصلت متحد کننده شان اهمیت فوق العاده زیادی می یابند.

امروز نسل جدید به پاخاسته از جنبش اعماق نشان می دهد که دنبال چیست؟ چیستی آنان دربازگشت به گذشته تبلیغاتی “چه بوده ایم،و چه شده ایم»خلاصه نمی شود.دلباختگان به کرامات آبرو باختگان نظام پیشین،قاعدتابایدازقیام ها وخیزش های اخیرواقدامات فراخ دست دانشجویان وشعارهاومطالبات طرح شده آنان کلافه شده باشند. زیرا دردینای وارونه آنها،این حرکت های خود جوش وستیزنده،باعث می شودکه آنان ناگزیرشوند،سیاست نرمش و مدارا را به کناری نهند و به طبل مداخله قواازبرون دست یازند ومداخله خارجی رااصل بشناسند. رژیم چنجی ها در این دوره تماما به کرامات ترامپ و ناتو چشم داشته اند و در برابر سیاست های پشتک و بارو زدن های ترامپ در دل بحران عمومی ایالات متحده آمریکا، هر بار مغمون تراز پیش بازگشته اند.

بار دیگر تاکید می دارم: جنبش مبارزه برای آزادی وبرابری و سوسیالیسم درساختن دنیای بهتر،باتمام هستی خود،متعلق به همین تهیدستان و زحمتکشان وکارگران و فرزندان کارگران اندکه حاکمیت اسلامی،سنگ را به رویشان بسته و سگ را برویشان گشوده اند.

از اینرو بر یکایک ما است که به وظیفه تخطی ناپزیرخود عمل کنیم. نبایدبه این نوای پرطنین زندگی پیشروبی تفاوت باشیم.اگرجنبش چپ دراین موقعیت حساس بالختی،ندانم کاری و بستن گاری اش به اسب ارابه دلالان سازش پذیر،با شقه نمودن بسترمبارزه به خود و نادیده گرفتن ظرفیت هاوپتانسیل درون جنبش،به وظیفه اش که سازماندهی امرمبارزه است،پشت کند،کاری که باغافل گیری خیزش دی ماه۹۶همه گان وخاصه چپ ازاین قاعده مستثنی نبود.چپ در این مقطع به رغم استقبال وحمایت نسبی نیروهای اش ازخیزش توده ای، بعنوان نیروی تاثرگذارازبروزاین رویدادبزرگ عقب ماند و جمهوری اوباشان اسلامی به سرکوبی همه جانبه آن جنبش برآمد. در این میان دیگرانی که می خواهند به شیوه پوپولیستی عمل کنند وازمردم وخواسته های آنانبعنوان نردبانی برای رسیدن به قدرقدرتی خوداستفاده برند، تلاش می نمایند با بهره گیری ازرسانه ها ی بزرگ ،بادست بازتری ازسرفرصت طلبی به جلو خیزبردارندو سود جویند.

به باور ما درست در چنین شرایطی، فعالان چپ باید درهمه سطوح در کنارمردم و مبارزه آنان به ایستند و به دفاع از زندگی آنان برخیزند. ازسنگربندی تهیدستان زاغه نشین در مقابل بولدزرها وعبور تانک ها تا فعالیت تبلیغی برای متوجه کردن افکارعمومی جهان علیه سرکوبهای وحشیانه رژیم، از فعالیت متشکل برای ایجاد هسته های پشتیبانی و اقدام توده ای در محلات تا براه انداختن تلاش های فکری برای گشودن جبهه فرهنگی روشنی بخش برای گسترش آگاهی و همبستگی کارگران و زحمتکشان و اقلیت های ملی وعقیدتی در جای جای کشور قدم بردارند و در خارج کشور صدای بی صدایان باشند.

خیزش آبان ماه و به شکست کشاندن شدن آن توسط حاکمیت خونباراسلامی،باردیگرنشان داد،که چپ درخارج ازکشور،علیرغم نیروی وسیع خود ، برسرهیچ به فرقه های کوچک جدا ازهم بدل شدند و هر کسی درفکر علم کردن پرچم وبیرق خود است وما نتوانستیم در بهترین حالت نیروی چند هزار نفری را به خیابان بکشانیم و با گامهای وسیع به همراه جانبداران جدی آزادی و دمکراسی برای مقابله با موج وحشیانه سرکوبگری های داخل کشور،که ازهمان سرکوبی خیزش دردی ماه ۹۶ براه افتاد،به فکرسازماندهی اقدامات وسیع وموثرو مشترک برآییم !

بخش وسیعی از ما هنوز درامر دفاع از زندانیان سیاسی- عقیدتی – مسلکی، در زندان های رژیم اسلامی، راه واحد و شعار واحدی نداریم .
امروز همچون دیروز، فرو ریختن دیواره بلند دیکتاتوری آماسیده پهلوی ها، موج سرکوب و وحشیگری حاکمیت اسلامی، نیزمحکوم به شکست است و رژیم را بیش از پیش شکننده ترخواهد کرد.
نیاز به اتحاد و همگرایی نیروهای جنبش کارگری و کمونیستی و پیوندشان در راستای پاسخگویی به الزامات جنبش کارگری و توده ای بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. امروز نیاز به اتحاد و همگرایی و همپوشانی و همبستگی در بطن رنسانس عظیم فکری موجود، ضرورت اتحاد در شرایطی که مردم رنجدیده کشورمان، خود را برای سنگر کنی جدیدی آماده می شوند، همه نیروهای انقلابی رابرآن می دارد که بسیار جدی تر از گذشته در راستای نزدیکی به هم گام بردارند. باید با تمام توان کوشید تا به این نیاز و ضرورت و فریاد وحدت طلبانه توده های مردم در عمل اجتماعی پاسخ درخور داد.
امروز مهم این استکه ما خانواده بزرگ چپ مارکسی به الزام طرح و نقشه خود به تنهایی نغلطیم و انحصار طلبی را پیشه نکنیم. تا حد زیادی به میزان تلاش و نگاه به کف اتحاد عمل هایمان بیاندیشیم و مبارزه مردم کشورمان را رها نسازیم و آن را به دست غیب نسپاریم و بعبارتی وظیفه مان را فراموش نکنیم .

آزادی و دموکراسی را در هیچ جای دنیا به مردم هدیه نمی دهند. تجربه تمام انقلابات و تحولات بشری تا به امروز نشان داده است که برای تحقق دمکراسی و دست یابی به آن، باید جنگید!
این جنگ، باید جنگ همه ما چپ ها و مردم آزاده ای باشد که برای دست یابی واستقرار دمکراسی و دست یابی به آزادی و حق حاکمیت مردم، به خود مردم و مبارزه آنان باور دارند و به هیچ قدرت از ما بهتری هم باور نداشته و ندارند بلکه برعکس باید بدون هر سطح سازش کاری، به درهم شکستن همه دستگاههای سرکوب نظام جمهوری اسلامی باورداشته باشند.

نباید تردید داشت که دمکراسی موهبتی الهی نیست که طی یک روز آفتابی آن را بر سینی گذارند و بر ما هدیه کنند بلکه امری زمینی و دست یافتنی است و برای وصول و تحقق آن باید با دشمنان آزادی و دمکراسی جنگید و به این جنگ باور داشت!

جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸ برابر با ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹
http://karegari.com

—————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.