برای کالبدهای یافت شده در سد وحدت، برای پنج جوان جانباخته در سنندج
محمد جعفر منتظری، دادستان کل در آمفیتئاتر دانشگاه فردوسی ضمن وابسته دانستن اعتراضات ایران به آل سعود و آمریکا گفت: «مردم برای اعتراض کردن، نامه بنویسند». ….
در چند روز نخست آغاز مجدد اعتراضات سراسری در شهرهای ایران، منتظری پس از حضور در زندان فشافویه و به سیاق لاجوردی در زندانهای کشتار دههی شصت، خطاب به بازداشت شدگان گفت: «این تخریبها، پمپ بنزینهایی که آتش گرفت، افرادی که کشته شدند، اینها را چه کسانی انجام داده؟ یا شما بودید، یا دستهای پشت پرده در کار بوده و انجام دادید. همکاری کنید تا به دامان خانواده بازگردید».
دیدار از خانوادههای محروم و بیچیز اعتراضات خونین آبانماه، توسط علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به همراه لیلا واثقی (فرماندار قلعه حسنخان و عامل شلیکهای مستقیم، دستگیری و جان باختن جمعیت معترض و فرودست در منطقه) در کنار دستور «حفظ منزلت» کشته شدگان از طرف علی خامنهای و یاوهسرایی منتظری از تنظیم نامه، جهت بیان اعتراضاتْ قرار میگیرد.
خونهای ریخته شده در نیزار ماهشهر با انکار وقیحانهی حاکمیت شسته خواهد شد؟ مفقود شدگان اعتراضات سراسری آبان، آیا جهت خاکسپاری به دستان خانواده بازمیگردند؟ روزها و شبهای شکنجه، جهت تنظیم خلوارها اعتراف اجباری بر جمعیت چند هزار نفری بازداشتشدگانْ چگونه میگذرد؟
صحبت از کرامت و کارنامهی چهل سالهی دشمنانگاری در کجای زیست موجود قرار دارد، وقتی که اجساد جانباختگان از داخل سد و نیزارها یافت میشود؟
پس از نزدیک به یک ماه بیخبری، اجساد هیوا رحیمی، مسعود امینی، رضا صادقی، سوران محمدی و علی جواهری در داخل سد وحدت سنندجْ پیدا شد.
معترضانی ۲۰ تا ۳۵ ساله که از روز ۲۵ آبانماه، ناپدید شده بودند.
ماشین سرکوب و کشتار به پیش میرود، تصاویر و اسامی مفقود شدگان منتشر میشود، جمعیت کثیر مطرودین و ندارها در شهرهای ایران به جنگ معیشتی خود ادامه میدهند تا «سوپرایز» محمدجواد جهرمی و مضحکهی پهباد پستی، لبخند خدمترسانی را به لبان اقلیت صاحب سرمایه و حافظین وضعیت موجود بنشاند. اینجا، نقطهای است که وقاحت هم از معنا تهی شده است، برههای خونین از جنون حفظ قدرت حاکمیتی است که نمیداند از پس هر سرکوبی، فریاد حقطلبی دیگری به پا میخیزد.
متن از گروه نویسندگان سرخط
https://t.me/SarKhatism
—————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.