فرهاد شیخی: کارگر ستیزی نشان از استیصال حاکمیت سرمایه دارد نه اقتدار آن
دستگاه قضا تا کی میتواند و میخواهد با تجمعات و اعتصابات کارگری با ردیف کردن قطاری از اتهامات واهی اخلال در نظم عمومی (کدام نظم؟)، اجتماع و تبانی، اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و دهها مورد اتهام بیپایه و اساس مقابله کند!؟ ….
——————————————-
کارگر ستیزی نشان از استیصال حاکمیت سرمایه دارد نه اقتدار آن
بگذار نام شیرین عدالت بر آن نهند
فرهاد شیخی
اوج استیصال و درماندگی حاکمیت سرمایه با قوا و دستگاههای مقننه، مجریه و قضاییه را میشود در هر نوع برخورد با کارگران دید که شاخص دستگاه قضا در این بین مضحکتر، ضد کارگریتر و بیش از پیش بیگانهتر با اجتماع بوده است.
پارادوکس قضیه پنهان از جامعه نیست؛ کارشناسان رسمی حکومت هزینههای معیشت و خط فقر را بیش از هشت میلیون محاسبه و کارشناسی کردهاند که سرمایهداران و کارخانهداران مفتخور به پشتیبانی همین قوای دولتی به کمتر از یک پنجم همین اندک محاسبه شده توسط خودشان آن هم با زور، باتوم، شلاق، گلوله، هجوم شبانه به منازل کارگران و بازداشتهای وحشیانه مقابل دیدگان زنان و فرزندانشان (بعضا کودکان خرد سال)، پروندهسازی امنیتی وثیقههای سنگین غیر قابل تهیه، زندان و در کل آغشتگی نان با خون کارگر هم رضایت نمیدهند.
چیزی که به روشنی در هفت تپه، گروه ملی فولاد اهواز، هپکو و آذراب
در همین چندماهه اخیر از نزدیک شاهدش بودیم و نیازی نیست کوهی از جنایت علیه طبقه کارگر ایران در همین چهار دهه اخیر بعنوان مثال تیرباران هوایی کارگران مس خاتونآباد شهر بابک و در ملا عام شلاق زدن کارگران معدن آقدره تکاب را یادآور شویم.
کارگر در مقیاس اجتماعی بعنوان مولدین ثروت و محصولات اجتماعی برای دستمزدهای معوقهی چند برابر زیر خط فقرش با فشار تورم و معضلات روانی متعاقب آن، اعتراض، اعتصاب، تجمع در اعتراض به شرایط زندگیش مطالباتش را فریاد میزند. آنوقت دستگاه قضا در حمایت از “امنیت ملی سرمایهداران” که چیزی جز امنیت سود و بازار خودشان و کلاشهای سیر نشدنی نیست میآید و بر کارگرانی که برای سرمایهداران کار و تولید ثروت کردند و با نپرداختن دستمزد ناکافیشان “امنیتشان” را به مخاطره انداختهاند “اتهام امنیتی” میبندد و احکام چندین سال برای آنان در نظر میگیرند.
یا کارگران، بازنشستگان ودانشجویان در روزجهانی کارگر مطابق قانون اساسی اصل ۲۷ و نیز قانون کار و قوانین بین المللی میآیند گرامیداشت روز کارگر را بعنوان یک روز اعتراضی که خواستهای صنفیاشان را مطالبه میکنند را گرامی میدارند، اما مامورین لباس شخصی اطلاعات، پلیسامنیت و گارد ویژه با باتوم و حمله وحشیانه فشار سنگینی را بر تجمعکنندگان تحمیل کرده و جمعی را دستگیر میکنند و همین امسال فقط در روز جهانی کارگر بیش از ۵۰ پرونده امنیتی برای کارگران، دانشجویان و بازنشستگان تشکیل شد که اکثر آنها را با احکام سنگین و شلاق و اتهامات دیگر با وثیقه موقتا آزاد کردهاند اما هنوز #ندا_ناجی بعد از صدونود هشت روز همچنان در زندان اسیر است. واین لکه ننگ دیگری بر دستگاه قضاست.
حال دستگاه قضا بیشرمانهتر رفتار میکند و ارادت خاص خود را به سوداگران با پرونده سازی جدید علیه جعفر عظیمزاده دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران نشان میدهد؛ جعفر عظیمزاده کارگری که بخاطر دفاع از منافع خود و هم طبقهایهایش در زندان اوین در اسارت بسر میبرد بخاطر حمایت بیدریغ و پیگیرانهاش در زندان بر علیه احکام ظالمانه صادره برای بازداشتشدگان روز کارگر و کارگران هفتتپه باز به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین ناحیه مقدس تهران فراخوانده شد.
در کل ما کارگران ضمن محکوم کردن سرکوب شدید کارگران، فعالینکارگری و تشکلات کارگری (بالاخص اتحادیه آزاد کارگران ایران که با هجمهای وسیع روبرو بوده) بر منافع، خواستها و مطالبات طبقاتی و کارگریمان اصرار ورزیده و بر لغو کلیهی احکام سنگین ضد انسانی و قرون وسطایی شلاق علیه کارگران و فعالین کارگری پای میفشاریم و اعلام میکنیم چنین رویهای که دستگاه قضا “در حمایت از سرمایهداران” در پیش گرفته است نه تنها ما را مرعوب نمیکند بلکه مصممتر و پیگیرتر در این راه خواهیم ماند و مفهوم “امنیت ملی” را برای جامعه تدقیق خواهیم کرد و سوداگران و سرمایهداران و دولت را که دستمزد چندین برابر زیر خط فقر را بر ما مولدین ثروت اجتماعی تحمیل کرده را بعنوان “برهمزدگان واقعی امنیت ملی” افشا و رسوا خواهیم ساخت.
دستگاه قضا تا کی میتواند و میخواهد با تجمعات و اعتصابات کارگری با ردیف کردن قطاری از اتهامات واهی اخلال در نظم عمومی (کدام نظم؟)، اجتماع و تبانی، اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و دهها مورد اتهام بیپایه و اساس مقابله کند!؟
چنین اقداماتی از جانب شما ترس و وحشت شما را از جنبش کارگری و مردم به تنگ آمده از شرایط موجود نشان میدهد که با این اقدامات خاموش نمیشود و ادامه چنین برخوردهایی نه تنها کارگران و مردم ستمدیده را وادار به عقبنشینی نمیکند بلکه به مثابه بنزینی است که روی آتش میریزید و زبانه میکشد.
——————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.