“برای تنِ زخمی ات (آذرآب)”، شعری از فلزبان

تیغ‌مان نبود
فریاد را به صورت‌ات…
کشیدیم ….

———————————————-

1922

برای تنِ زخمی ات (آذر آب)


تیغ‌مان نبود
فریاد را به صورت‌ات…
کشیدیم؛
فرمانِ آتش‌ات
(آذر)
بر سرمان ریخت
(آب)
از اشک‌آور آویخت
چشم‌ها سوخت
دود
همه‌جا، در فضا تاول زد

باتومِ‌ تان -
رقصید؛
از درمان گُریخته -
زخم به پرونده سِـپُردیم…
تا کُجا باز، دهان باز کُند؟
زخم -
ها
ما
ن.

«فلزبان»

—————————————–
منبع:
https://t.me/etehadesarasari

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.