امیرجواهری لنگرودی: جنبش مستقل دانشجویی در تحولی بی مانند در مصاف با حاکمیت اسلامی

موج اعتراضات در دانشگاه تهران، دانشگاه پلی تکنیک، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه صنعتی قوچان ازجمله دانشگاههائی هستند که دانشجویان در هر یک از مکان های یاد شده، طی هفته تحرکی را به اعتراض سازماندهی کرده اند. ….

——————————————–

1888

یادداشت کارگری هفته
جنبش مستقل دانشجویی در تحولی بی مانند در مصاف با حاکمیت اسلامی

امیرجواهری لنگرودی
info@karegari.com

هرجنبش اعتراضی را سطح شعارهایش تعریف می کند !
کلاس درس خالیه، دانشجو زندانیه
از هفت‌تپه تا تهران، زحمت‌کشان در زندان
کارگر – معلم – دانشجو، اتحاد، اتحاد
تبعیض جنسیتی، محکوم است، محکوم است
دانشگاه پول‌گردان، زحمت‌کشان در زندان
دانشگاهْ پولی شد، دانشجو زندانی شد
ایستاده ایم در سنگر، دانشجو و کارگر
دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد
کارگر زندانی، آزاد باید گردد
معلم زندانی، آزاد باید گردد
خوابگاه دخترانه، زندانه زندانه
حراست دانشگاه، شعبه‌ی اطلاعات
دانشگاه پادگانه، تدبیر، امید، چاخانه

طی روزهای گذشته، در کمتر روزی با خبر اعتراض دانشجویی روبرو بود و این نشان از تحول و رو در رویی دانشجویان در دانشگاه تهران و دیگردانشکده های پایتخت و برخی از دانشگاههای سراسری، پیرامون مطالبات بی پاسخ مانده خود دارد.
موج اعتراضات در دانشگاه تهران، دانشگاه پلی تکنیک، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه صنعتی قوچان ازجمله دانشگاههائی هستند که دانشجویان در هر یک از مکان های یاد شده، طی هفته تحرکی را به اعتراض سازماندهی کرده اند.

دانشجویان در فراخوان تجمع اعتراضی خویش برای در برابر حضور حسن روحانی در پردیس مرکزی روز چهارشنبه، از پیش اعلام داشتند:« حسن روحانی، رییس دولت دوازدهم، علی رغم اینکه اکنون ماهیت ضد اجتماعی برنامه های سیاسی‌اش بیش از پیش بر همگان عریان است،به خود اجازه داده پا دردانشگاهی بگذارد که دیگریک بنگاه تمام عیاراقتصادی است. فرودستان ازادامه تحصیل بازمی مانند. غذا، مسکن و کتاب برای دانشجویان به کالاهایی گران بها بدل شده و سیاستهای زن ستیزانه، دختران دانشجو را به عنوان بخشی از جامعه زنان تحت ستم به حاشیه میراند.
او (حسن روحانی) به همراه رییس دانشگاه متبوع خود درشرایطی پا درصحن دانشگاه می گذارد که ما به خوبی تاریخ ۶ ساله دولت او را که تعمیق نابرابری‌ها و سرکوب صداهای مستقل منتقدان بوده، به یاد داریم. فعالان صنفی دانشجویی که امروز در زندان اند، ستاره دارمی شوند ویا ابلاغیه های معرفی به زندان دریافت می کنند، بخشی از جریان مقاومت علیه وضع موجود دانشگاه و جامعه بوده اند. بدین منظور ما فعالین صنفی دانشگاه تهران، از تمامی شما دانشجویان دعوت می  کنیم برای بلندترکردن صدای این اعتراض،روزچهارشنبه ۲۴مهرساعت ۱۰ مقابل کتابخانه مرکزی حضوربه هم رسانند.» ( شبکه های مجازی)

روزچهارشنبه روحانی درکتابخانه دانشگاه ورود می کند ومی گوید: «مردم به نظام و آینده‌شان امید دارند اولین پرچم انتخابات،امید است وهمه آنهایی که به پای صندق می‌روند یعنی به آینده امید دارند. وی با بیان اینکه ما درکشوریک سری مسائل داریم که حل وفصل آنها خیلی مشکل نیست ولی در دو یا سه سال می‌توان آنها را حل کرد؛ ازجمله این مشکلات آب، محیط زیست و غیره هستند که با چند سال کار حل می‌شود اما یک سری مشکلات درجامعه درزمان کوتاه قابل حل نیست و بلندمدت است که اساتید ودانشگاه‌ها درآن نقش بیشتری دارند وآن استراتژی حرکت کشوراست…» ( خبرگزاری های رسمی ایران)،عصاره حرف روحانی دراین جلسه؛زمینه سازی جنگ خود درشرایط پیش از انتخابات با حاکمیت ولایی واصولگرایان و دیگرجناح های حکومتی هم بعنوان رئیس جمهوروهم عضو”مجمع تشخیص مصلحت نظام”، دراساس رنگ ولعاب تازه ای به خود گرفته است. سخنان نوبرانه او درباره رفراندم که گفته بود:« …حتی اگرسال‌ها بحث کردیم وبه نتیجه نرسیدیم، باید راه را ازطریق همه‌پرسی پیش ببریم ازمردم بپرسیم. ۴۰ سال است داریم با هم بحث می‌کنیم. راه را باید انتخاب کنیم. از دانشگاه‌ها می‌خواهم نظرات اقتصادی‌شان را به ما بگویند.همین امروزهم دانشگا‌ه‌های ما تلاش فراوان کردند.»،(خبرگزاری ایلنا،چهارشنبه ۲۴مهر۹۸)، روی آوری به مردم،جبهه دیگری است که روحانی دراین شرایط گشوده است. اما دانشجوی معترض در فضای اعتراضی دانشگاه مقابل کتابخانه مرکزی فریاد می زد :
“دانشگاه پادگانه؛ تدبیر، امید، چاخانه”و با درایتی کم نظیر شعار می دهند:
“حراست دانشگاه؛ شعبه‌ی اطلاعات”

فراتر از این شعارها، توجه به مضمون فراخوان و تحرک اعتراضی سازمان دهی شده روز چهارشنبه، دانشجویان در تجمع سازمان یافته خود،علیه حضور نمایشی روحانی در دانشگاه، به مجموعه قوانین تبعیض آمیز، به پولی شدن دانشگاه و دریافت شهریه ازدانشجویان روزانه پس ازپایان سنوات تحصیلی، حمایت ازتحصن “سها مرتضایی” دبیراسبق شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران ودانشجوی کارشناسی ارشدعلوم سیاسی،وبه مسمومیت دهها دانشجوی علم وصنعت، درخواست تغییر پیمانکار سلف سرویس غذایی وعذرخواهی رئیس دانشگاه ومسئول روابط عمومی دانشگاه بابت درج خبراشتباه درمورد مسمومیت دانشجویان ازجمله مطالبات بی پاسخ مانده خود است ، انگشت می گذارد.
فراترازشعارهای سرداده شده درفضای عمومی خیابان دانشگاه، دربیانیه فعالان صنفی دانشگاه تهران دراعتراض به حضورنمایشی حسن روحانی دردانشگاه،آمده است :« تفاوتی ندارد کدامیک ازصاحب منصبان پشت درهای بسته سالن های همایش نشسته باشد. تفاوتی ندارد راجع به حقوق شهروندی داد سخن برانند یا از مزه شیرین عدالت حرف بزنند. پاسخ حاکمان به همکلاسی ها و رفقایمان که همپای طبقه کارگر علیه نابرابری فریاد سر دادند بازداشت، انفرادی و زندان بوده است. حنای هیچ یک از سیاستمداران برای ما رنگی نداشته و ندارد. تاریخ همواره گواه این دیوار سنگی است که حائلی است میان ما و آنها. ما، روی تلی از حرمان و فقر و خون ایستاده ایم. آنان رو در روی ما چکمه بر گلوی فرودستان می فشارند. …» (۱)

همه صحنه های رودررویی بین دانشجویان وجنبش های اجتماعی موجود اعم از(زنان- معلمان- کارگران و سطوح اعتراضات آزادیخواهانه کانونیان)، آنچنان ازهمپوشانی مطلوب برخوردارند که دراینجاوآنجا،خاصه برسرطرح مطالبات خویش، برهم پهلومی زنند،که درکمتر دوره ای اینگونه برجسته بوده است. ازاینروباید با جسارت بیان داشت:امکان همگرائی بین دانشجویان وجنبش های زنان،دانشجویان باکارگران،آنچنان بالا است که فریاد برمی آورند:”فرزند کارگرانیم – کنارشان می مانیم”.شاهدیم که مطالبات این جنبش های اعتراضی واقعا موجود،هم ازاشتراکات موضوعی برخوردارند.

امروز تعداد بالای دانشجویان زندانی (که درصد بیشتری از آنان دختران و زنان جامعه ما هستند)، بخشی از این زنان به اتهام بی پایه “امنیتی” در امرحمایت ازجنبش کارگری با محکومیت طولانی مدت، از ماهها پیش درزندان هستند(سپیده قلیان- عسل محمدی- سانازالهیاری- مرضیه امیری- ندا ناجی- عاطفه رنگریز- آنیشا اسدالهی و ….) ،وهمین موضوعیت این دفاع را برای دانشجویان سنگین ترمی نماید.
همچنین جنبش زنان بطورعام با تبعیض جنسیتی درکلیّت جامعه دست به گریبان است،جنبش دانشجوئی با برقراری تبعیضات جنسیتی درتعیین رشته، درخوابگاهها، در ورودی های دانشگاهها و ….. دست و پنجه نرم می کند. درهم تنیده گی اینسطح ازخواسته ها،دربهم پیوستگی توازن قوای مبارزات موجود هم تاثیر بسزایی خواهد داشت.

باید افزود؛ جنبش دانشجوئی ما طی سال های اخیر با پولی سازی محیط های آموزشی و خصوصی کردن نظام آموزشی مخالف است، جنبش کارگری نیزدرسطح صنایع متنوع ازجمله:( ماشین سازی تبریز- صنعت دشت مغان- صنعت نیشکرهفت تپه- صنعت فولاد اهوازوفولاد آذربایجان ومجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، ۶ شرکت پتروشیمی ازجمله: پتروشیمی تبریزوپتروشیمی دماوند، ۶ شرکت حمل و نقلی ازجمله: حمل ونقل بین المللی خلیج فارس وهواپیمایی کیش- صنایع آذرآب – هپکودراراک- صنایع کشاورزی ودامپروری وجنگلداری- وغیره … ) که درحال حاضربا ادامه خصوصی باقی ماندن و واگذاری های صنایع به بخش خصوصی و خصولتی نمودن این مجموعه ، شریان حیاتی صنایع کشور درخطرتعطیلی نابودی و تعطیلی عمده کارگران است، مخالفت می نمایند.

در این شرایط، نقطه وصل دانشجویان وکارگران برسرموضوع بیکاری عظیم فارغ اتحصیلان بیکارزن ومرد بهم گره می خورند.چراکه امروزهمچون دیروز،سونامی بیکاری گسترده بلای جان کارگران دیروزکه بیکاران امروزند،همچنان امنیت شغلی وسطح معیشت آنان تهدیدمی کنند. دراین میان فارغ الحصلان بیکارماخاصه ازخیل وسیع دختران فارغ التحصیل دانشگاهی هم قربانی می گیرد. آمار بیواسطه روشنی ازفارغ التحصلان زن سراسر کشورازمرجع رسمی دردست نیست ولی درمطبوعات ایران آمده است : « بررسی وضعیت بیکاران از این حکایت دارد در پایان سال گذشته ۳۸.۵ درصد آن‌ها ازفارغ‌التحصیلان آموزش عالی بودند که تعدادشان در مقایسه با سال ۱۳۹۶، ۱.۴ درصد افزایش یافتند.
ازفارغ‌التحصیلان بیکار ۲۶.۱ درصد را مردان تشکیل می‌دهند که تعدادشان ۱.۷ درصد افزایش داشته است.همچنین ۶۵.۹ درصد فارغ‌التحصیلان بیکار به زنان اختصاص دارد که تعداد آن‌ها هم ۱.۶ درصد رشد داشته است.» ( باشگاه خبرنگاران جوان،مقاله:چند درصد فارغ التحصیلان بیکارند، ۲۹ فروردین۱۳۹۸) (۲)

یا سایت “الف” به مسئولیت احمد توکلی از قول خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران اعلام می دارد:«به گزارش فارس،نتایج طرح آمارگیری نیروی کاربهارسال ۹۸ نشان می‌دهد سهم جمعیت بیکار ۱۰ ساله و بیشتر فارغ‌التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران کشور ۴۰.۳ درصد است که نسبت به بهار ۹۷، ۳.۹ درصد افزایش یافته است.

همچنین سهم فارغ‌التحصیلان آموزش عالی از کل شاغلان ۲۴.۵ درصد است که نسبت به بهار سال گذشته ۱.۳ درصد رشد دارد. این موضوع برای مردان ۲۸.۹ درصد بوده که نسبت به بهار سال گذشته ۵.۱ درصد به تعداد بیکاران افزوده شده است. این آمار برای زنان به ۶۴.۹ درصد می‌رسد که نسبت به بهار ۹۷ بالغ بر ۱.۸ درصد به بیکاران این بخش اضافه شده است.
شاخص‌های عمده بازار کار در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات حکایت از سهم ۴۹.۶ درصدی شاغلان بخش خدمات با ۱۲ میلیون و ۹۱ هزار نفر شاغل ثبت شده است. »(۳)
هرچقدرکه پیش برویم این آمارها دستخوش تغییرمی گردد وبه مرز۵۰ تا بالای ۶۵ درصد بیکاری زنان افزایش می یابد. گستردگی بیکاری ازفصل مشترک جنبش کارگری با دانشجویان است که فردا که دانشگاه به پایان برده شد، دوندگی آنان دربازارکاروموضوع بیکاری دهن بازمی کند.

دانشجویان در دوره مبارزات خیایانی نیشکرهفت تپه و فولاد اهواز، فریاد بر می آوردند: ” فرزند کارگرانیم، کنارشان می مانیم”. عریانی این شعار بیان یک واقعیت انکار ناپذیراست. که بخش وسیع  دانشجویان سراسر کشور، فرزندان اردوی پُر شمار کارگران ایران هستند. کارگران هر قدم که بتوانند سرمایه را به عقب نشینی وادار کنند، یا درستتربگوئیم هرقدمی که به جلوبردارند، فرزندان آنها هم بی نصیب نخواهند ماند.

به نظرمی آید؛ باید بیشترروی فصل مشترک مطالبات جنبشهای زنان، دانشجویان وکارگران تمرکزکنیم وهمواره روی محورهمگرایی های این نیروی عظیم دربه چالش کشاندن کل حاکمیت ومحترم شمردن استقلال عمل جنبش دانشجویی پای بفشاریم. توجه به تجربه دوره های گوناگون فعالیت دانشجویان و زیرگرفته شدن استقلال عمل آنان توسط گروه بندیهای درون آپارات حاکمیت ونیروهای فرقه گرای اپوزیسیون نظام به مانند گرایشات”ح.ک.ک”،بطوری که موجودیت نیروی دانشجویی راپُرهزینه نمود. بعنوان درس آموزی ازآن گذشته،باید به خدمت گرفته شود.

با تاکید یادآور می گردم: امروز ملحوظ داشتن چنین بهای سنگین، با توجه به استقلال عمل جنبش دانشجویی، همانند جنبش زنان و کارگران، باید الزاما چراغ راهنمای هر فعال کارگری درعمل اجتماعی اش باشد.

حال این پرسش در برابر ما است؛ دانشجویان امروز در کدام مسیر سیرمی کنند و چگونه می توان از پیکره مستقل میلیونی جنبش دانشجویی به مدافعه برخاست و امراستقلال عمل این جنبش مطالباتی را در بطن مبارزه جاری به کاربست؟!
امروزدانشجویان ازدفترتحکیم – جنبش سبزواصلاح طلبی – یعنی ازجریان (جبهه دانشجویان متحد) که ازدولایهِ انجمن های اسلامی سابق وطرفداران موسوی تشکیل می شود. وجهه ای بین دانشجویان ندارند، عبور کرده اند. دربین دانشجویان رویکردی است که آنها را دفع می کنند. حتی وقتی آنها پولی سازی را نقد می کنند، دانشجویان آنها را نقد می کنند. جریانهای دانشجوئی وابسته به رژیم بعد ازشورش ده روزه سال نودوشش تضعیف شده وازدیگرسو،شوراهای صنفی قویترشده اند. شوراهای صنفی خصوصی سازی را هدف گرفته اند. اینها جریان غالب هستند. جریان چپ پرچم را بلند کرده است. غالب نیروی شوراهای صنفی دارای گرایش چپ هستند، یا اینکه گرایش چپ درآنها قوی است. بایدتوجه داشته باشیم؛شوراهادرمقاطعی دارای یک نوع همسوئی با عدالتخواهان تقلبی می شوند.  تقلبی ها با طرح سنوات مخالفت می کنند به این دلیل ساده که نمی خواهند ابتکارعمل را از دست بدهند.

اما در بیانیه یاد شده در رو در رویی با حسن روحانی و نشست اش در دانشگاه تهران، دانشجویان اینگونه داد سخن می دهند: «نمی توان شریک دزد بود و رفیق قافله. نمی شود از یک سو در جبهه سیاستمدارانی ایستاد که سیاستهایشان کارگران هفت تپه‌ها، فولادها و هپکوها را به خاک سیاه نشاند، صندوق های بازنشستگی را به ورشکستگی کشاند  ودرهمه عرصه ها ویرانی برویرانی آفرید وازسوی دیگر شعبده بازانه، دهان به انتقاد ازهمین سیاست ها گشود. این بازی های فریبکارانه مدتهاست برنده ای جز صاحبان قدرت ندارند. ازاین روبا صدای رسا می گوییم: دانشجویان فعال دراین تشکلها بدانند نقد آموزش کالایی وسایرسیاست هایی که در پی تشدید نابرابری هستند، با نفی بنیادین وضع موجود در هم تنیده است. برای ما بسیاری از دانشجویان فعال شده در این تشکل ها ماهیتی متفاوت از نفس وجود این تشکل ها وروابط ساختاری وحزبی آن ها دارند اما اگرنقد نابرابری درتمام عرصه های اجتماعی مبناست، این دانشجویان باید پیش ازهرچیزعلیه موجودیت و تاریخ این تشکل ها وعلیه بهره مندی آنها ازامکان هایی که به قیمت سرکوب جریان های مستقل به دست آمده، به پاخیزند.» (۴)

با اینهمه در بین گرایشات مختلف دانشجویان توجه به این سیاست می تواند مهم باشد که آنان با تمامی دسته جات رابطه فکری و نظری داشته، جائی که گروهبندی های دیگر به مطالبات یاد شده دانشجویان دربیانیه نزدیک می شوند، منطقی این می نماید که با آنان برخوردنشود. برعکس وقتی آنها سازخود را کُوک می کنند تا مصالحه نمایند، لازم می نماید و الزامی ایست که دانشجویان مستقل با موضع آنان برخورد کنند. این روشی است که نیروی دانشجوئی را حمایت می کند. در این صورت است که می شود دُمِ نیروهای حراستی وچماقداران را قیچی کرد، ودراین مسیر است که همگرائی بهترشکل خواهد گرفت.

امروز بیانیه دانشجویان معترض در روزی که روحانی به دانشگاه رفته بود به خوبی نشان می دهد که نقد آموزش کالائی،درمضمون “ظهور انواع و اقسام دانشگاه های پولی، هزینه های سرسام آور تحصیل در دانشگاه های دولتی، کاهش سهمیه دانشجویان روزانه، طرح و بسط روز افزون قوانین تبعیض آمیز جنسیتی، ایجاد گزینش های آموزشی برای حذف ساکنان استان های پیرامونی و محدودیت آفرینی برای اقلیت های قومی و مذهبی، ادعای آموزش رایگان و همگانی را به دروغی بزرگ بدل ساخته است”.دربین بدنه جنبش دانشجویان، به خواستِ تمامی کارگران مخالف بخش خصوصی پهلو می زند. لازم می نماید همه ما بیش ازگذشته به این مسئله و امرهمگرایی وخویشتن باوری طبقاتی جنبش دانشجویی با دیگرجنبش های احتماعی مطالبه محورتوجه کنیم و با تمام توان صدای آنان باشیم!

جمعه ۲۶مهر ۱۳۹۸ برابر ۱۸ اکتبر ۲۰۱۹                                                                                     منابع:

(۱)
https://www.rahekargar.net/browsf.php?cId=1049&Id=1030

(۲)
https://www.yjc.ir/fa/news/6903392

(۳)
https://www.alef.ir/news/3980417197.html

(۴)
همان مرجع شماره یک،سایت راه کارگر
https://www.rahekargar.net/browsf.php?cId=1049&Id=1030

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.