در ستایش مقاومت عاطفه
باز هم خبری از لابلای اخبار یاد رفقایی را زنده میکند که هر روز ایستادگی آنها برای همه ما که هنوز «آزاد» هستیم، پیامآور وظیفهای بزرگ است؛ عاطفه رنگریز در اعتراض به تضییع حقوق خود دست به اعتصاب غذا زد. ….
اینکه نسبت به اعتصاب غذا چه موضعی داریم بحثی فرعی است، مساله این است چه شده رفقایی که عاشقترینان زندگی بوده و هستند، این چنین مجبور به مقاومت و تلاش برای احقاق حقوق خویش میشوند.
عاطفه سرشار از زندگی و بالندگی در روز یک ماه مِی دستگیر میشود و با پرونده سازی بازجویاناش در وزارت اطلاعات به بیش از ۱۱ سال و شش ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود. چرا که به زعم آنها آزادیخواهی و برابریطلبی را پیشه خود ساخته بود. در حالی که حتی یک صفحه اقرار، اعتراف و یا سند از حضور وی در اعتراضات و تجمعات وجود ندارد. تنها به جرم اینکه تن به سازش نداد و اعتراض را تا سلولهای بند امنیتی ۲۰۹ ادامه داد، باید از نظر دستگاه قضایی آقای رییسی تا سالها زندانی شود. شاید این حکم از نظر قاضی فرومایه پرونده عاطفه، مسیر بهشت اخروی او را که در امتداد بهشت دنیوی اوست، سنگفرش کند. اما برای کسانی که اکنون هم در برزخ ساخته شده مسلمینِ خشک مغز و بورژوازیِ اسلامی آن زندگی میکنند، این سنگفرش بر بدنهای انقلابیون است که هموار میشود؛ پس باید تخریب شود به دست همان کسانی که این بازی برزخ و بهشت را به هیچ میانگارند.
عاطفه هر روز با تنی گرسنه از خواب برخواهد خواست و ما با وجدانی معذب و کینهای رو بهفزونی برای آن لحظه نابی که باید بسازیم روز خود را به شب خواهیم رساند. به عاطفه، سپیده، امیرحسین و ساناز نمیتوانیم بگوییم اعتصاب خود را بشکنید، چرا که تضمینی برای آنکه ما سکوت خود را بشکنیم وجود ندارد. با این همه اگر امروز نمیتوانیم تمام فریاد خود را از سینه رها کنیم، میتوانیم پژواک صدای عاطفه و دیگر رفقای دربند خود باشیم تا همهگیرش کنیم. این غول سیاه استبداد و استثمار که هر دم نعره میکشد، باید روزی از حرکت خود باز بماند و با هر دو جناح و دستِ چپ و راستاش به پایان سلام کند. شاید آن روز باشد که بتوانیم مزه شیرین عدالت را به این غول بچشانیم.
عاطفهها پرچم چنین جنبشی هستند و درود به آنها که روزی این درفش را در دستان خود خواهند گرفت.
کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه
Zendani7Tapeh@
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.