«باید بایستیم»، شعر از محمود طوقی

باید بایستیم
و به احترام کلاه از سر بر گیریم
به احترام اشباحی
که در خیابان تاریخ قدم می زنند ….

—————————————————

1229-2

باید بایستیم

باید بایستیم
و به احترام کلاه از سر بر گیریم
به احترام اشباحی
که در خیابان تاریخ قدم می زنند

از سلطانزاده چیز زیادی نمی دانید
نام حسین شرقی را هم احتمالاً نشنیده اید
از حسابی و ذره و لادبُن هم من چیزی نمی گویم

با این همه باید بایستیم
و کلاه از سر بر گیریم
تا شهیدان مان یکایک
از گورهای غریب خود در قفقاز و باکو و تاجیکستان
به خانه باز آیند

از حیدرخان هم چیزی نپرسید
دیرگاهی است که در ملاسرا
دارد بدنبال گور گم شده خویش می گردد.

راستی تا یادم نرفته است بگویم
احسان الله خان
هنوز در جنگل های طالش دارد با قزاقان رضاخانی می جنگد.

—————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.