بیانیه “زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)”: آزادی بی قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی
اعتراض و مبارزه حق مردم است، دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام معترضین غیرانسانی و ظالمانه است. ما خواستار آزادی فوری و بدون قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی هستیم. ….
———————————————-
آزادی بی قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی
برما چه میرود؟ در سرزمینی که تاوان سودجوییهای کثیف سرمایه را دخترانمان در شورآباد قرچک و بیدادگاه اوین با هستی جوان خود پس میدهند و پسرانمان در زندان مخوف فشافویه با جسم مثله شده به ضرب چاقوی دشمن…. به چه جرمی؟ به جرم زن بودن، که سالها بیحقوقی، تبعیض و تحقیر را تاب نیاورده، حجاب اجباری را به دست گرفته، برشانه افکنده تا مگر «نسیمی در میان گیسوانش» بوزد؛ به جرم کارگر بودن که فریاد گرسنگیاش پاسخی جز زندان و شلاق ندارد؛ به جرم دانشجو بودن: فرزند کارگری که از فرودستان حمایت میکند و نماد تاریخی آزادیخواهی و عدالتجویی این سرزمین است؛ به جرم انسان بودن که به ویرانی محیط زیست، زمینخواری، کوهخواری، دریاخواری و کشتار وحشیانه حیوانات، سگکشی اعتراض میکند….هنوز فریادهای خشم ما در خیابانها طنینانداز بود که آماج دستگیری و زندان قرار گرفتیم و مبهوت از احکام سنگین و غیرعادلانه.
شرایط مشخص است: اقتصاد بحران زده، بحران ساختاری که بسادگی با رفرم و اصلاح قابل حل و فصل نیست. ورشکستگی اقتصادی که تحریمها نیز به آن اضافه شده، فساد و اختلاسهای بیسابقه و فراگیر و…. گویی به بنبست رسیدهاند و شتاب عجولانه برای چپاول تهماندههاست. سیستم دیگر پاسخگوی مردم نیست، وجهه ایدئولوژیک از بین رفته، توان نظامی قابل اتکا نیست…. فشار از بالا، اعتراض در پایین و اوجگیری جنبشها! گزینه دیگری باقی نمانده است، تنها سلاحی که میتواند تا حدودی موثر واقع شود سرکوب، ایجاد رعب و وحشت و فضای امنیتی است. سرکوب در پایین و تلاش برای چانه زنی و تبانیهای پشت پرده در بالا، نه در جهت رفاه مردم که به خاطر حفظ خود و همین ته ماندهها. و قربانیان این سرکوب و سازش فقط مردم هستند، بویژه فرودستانترین آنان.
طیف زندانیان سیاسی بسیار گسترده است: فعالین زنان، کارگران، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان، خبرنگاران، هنرمندان، پرستاران، دگراندیشان، محیط زیستیها، حامیان حقوق بشر و حقوق کودک، دراویش و بهاییان، مالباختگان و… آمار اعدامها نیز با بکارگرفتن مهرههای کارکشته، به عنوان مشت آهنین، شتابی بیسابقه گرفته است.
احکام تشدید و وثیقهها سنگین شدهاند: ٢۴ سال زندان به جرم اعتراض به حجاب اجباری برای دختری ٢٠ ساله؛ وثیقه دومیلیاردی برای دستگیر شدگان روزکارگر که حتی همین هم از جانب قضات پذیرفته نشد. حبس ابد برای زنی که در اثر شکنجه در آستانه کوری است و این حکمهای سنگین برای زنان و کارگران معترض درحالی است که وثیقه آزادی وزیر قاتل که در روز روشن با تصمیم قبلی و با اسلحه غیر مجاز همسر خود را به قتل رسانده فقط یک میلیارد است و بعد از مدتی کوتاه آزاد میشود.
بازداشتها طولانی (فعالین زن و محیط زیستیها)، شرایط زندانها نامناسب، جرایم تفکیک نشده و فشار و تهدید بر خانوادههای زندانیان سیاسی زیاد شده است، حبسها طولانی مدت و بدون مرخصی است(زندانی سیاسی که ٢۵ سال بدون مرخصی عمر خود را در زندان گذرانده) و همه اینها مزید است بر زندانیان بینام ونشان بسیاری که هیچ آمار و اطلاعی از آنها در دست نیست.
ایران نه تنها «بزرگترین زندان برای زنان روزنامهنگار در جهان» که بزرگترین زندان برای تمامی کسانی است که فقط و فقط به شرایط غیرقابل تحمل زندگیشان معترضند و یا از اعتراضات به حق مردم دفاع میکنند. و این در شرایطی است که ادعا میشود:«ما زندانی سیاسی نداریم، زندانی امنیتی داریم» و با وارونه جلوه دادن واقعیت دست خود را برای سرکوب هرچه بیشتر معترضین باز میگذارند. با ایجاد جو رعب و وحشت هزینه مبارزه را بالا برده، معترضین را سرکوب و بقیه را مرعوب میکنند. و البته این روند سرکوب و ارعاب فرصت را برای محکمتر کردن بندها و قانونی کردن مواردی که تا کنون محمل قانونی نداشتند به آنها داده است: جریمه برای دوچرخه سواری زنان، جریمه برای سگ گردانی و… و طنز تلخ آنکه در این شرایط برای اختلاسگران خودی و برادران فاسد اقتصادی حکمهای مضحکی در حد وثیقههای میلیونی، جرایم دویستهزارتومانی، یک شب بازداشت در سویتهای اشرافی و حداکثر چند ماه زندان در هتل اوین تعیین میشود.
اما سرکوب و ایجاد رعب و وحشت هرگز و در هیج کجای دنیا مانعی پایدار در مقابل اعتراض و مبارزه مردم نبوده و نیست. هرجا که فشار و سرکوب هست، مقاومت و مبارزه هم هست، از مبارزه جلیقه زردها، معترضین به جیهفت، زنان معترض برزیل و آرژانتین و… علیه زن ستیزی، مهاجر ستیزی و نئولیبرالیسم لجام گسیخته با طرحهای خصوصی سازی و بازارجهانیاش، در قالب ترامپیسم، فاشیسم و بنیادگرایی، که هستی انسان و زمین را تاراج کرده و از طریق یک درصدی ها با تحمیل فقر، گرسنگی، خشونت و تبعیض بردهداری نوینی را برپا کردهاست، تا اعتراضات و مبارزات اقشار و طبقات مختلف مردم ایران به فقر، گرسنگی، خفقان و محدودیتهای فراوانی که به آنان تحمیل شده است. اعتراض و مبارزه حق مردم است، دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام معترضین غیرانسانی و ظالمانه است.
ما خواستار آزادی فوری و بدون قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی هستیم.
آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
شهریور ماه ١٣٩٨
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.