تقی روزبه: آیا تلاش تازه مکرون برای گشودن پنجره تازهای برای مذاکره بین ایران و آمریکا شانس موفقیت دارد؟

باید دید که آیا پنجره ای برای مذاکرات و کاهش تب بحران ولو به شکل موقت ایجاد خواهد شد یا نه؟ آن چه که در این میان قابل توجه است سکوت تاکنونی خامنه ای و سرداران و مقامات اصول گرا پیرامون این طرح و مذاکرات است که احتمالا منتظر نتیجه مقدماتی آن هستند. ….

————————————————————-

آیا تلاش تازه مکرون برای گشودن پنجره تازهای برای مذاکره بین ایران و آمریکا شانس موفقیت دارد؟

در ادامه کوشش آبه نخست وزیرژاپن برای هموارکردن راه مذاکره یین دو طرف در جهت کاستن و حل بحران منازعات ایران و آمریکا والبته ناکامی وی پس از آن که برای رژیم ایران روشن شد حامل هیچ پیشنهاد واجد امتیازمشخص در جهت گشودن تنگناهای تحریم های حداکثری نیست؛ این بار مکرون و اروپا وارد میدان شده اند. آنها بجای فعال کردن ماشه هسته ای در پی کاهش تعهدات برجامی رژیم ایران که قبلا نسبت به آن هشدارداده بودند و جز در راستای دو قطبی کردن بحران ایرن و آمریکا نبود، بر آن شدند که اکنون لازم است تلاش های خود را حول کنترل بحران و حفظ برجام که از نظر آنها برای اروپا و جهان حیاتی است متمرکز کنند. هدف مکرون گشودن راهی برای خروج از بن بست خطرناک کنونی است که در آن قاره سبز آسیب پذیرتر از دیگران است.

اروپا که مخاطب اصلی تهدیدها و اولتیماتوم های زمان بندی شده حکومت ایران هم است، برای خودش محرز شده که بدلیل تحریم های ثانوی آمریکا و پیوندهای اقتصادی عمیق اش با آنسوی اتلانتیک قادر به نجات برجام از طریق فعال کردن ساز وکار مالی که مستلزم گشایشی در فروش نفت و کانال های بانکی است نیست. از سوی دیگر با توجه به وضعیت و شرایط  کنونی که در آن رویکرد تهاجمی تهران و تردید و سرگردانی دولت ترامپ در واکنش به آن به دلیل تبعات خارج از کنترلش و اختلافات درونی مشاوران و هیأت دولت خود هست، و کسانی چون مایک پنس از آن به عنوان خویشتن داری دولت آمریکا نام می برند و به دولت ایران هشدار می دهند که نسبت به آن مرتکب سوء تعبیرنشوند، امانوئل مکرون شرایط را برای گشودن راهی به جلو برای مذاکره مناسب یافته است و بر همین پایه تلاش متمرکزی را در دستور کار دپیلماسی فرانسه (و البته به نیابت از اروپا) قرارداده است:

این تلاش از یکسو در صحبت با ترامپ برای جلب توافق وی جهت میانجیگری و از سوی دیگر با روحانی در یک گفتگوی یک ساعته صورت گرفته است که طبق آن روحانی علیرغم خروج آمریکا از برجام برای نخستین بار با گفتگوی با آمریکا در قالب ۵+۱ به شرط  لغو تحریم ها (اگر آن را رمززدائی کنیم به معنی کاهشی در تحریم صورت گرفته است) مواففت کرده است و عراقچی درکنفرانس سه نفره اخیر در همین رابطه اظهارداشته است که گرچه آمریکا از برجام خارج شده است اما در شرایطی که تحریم ها را لغو کند می تواند مجددا به مذاکرات برگردد. آنچه که از مفاد صحبت های مکرون با روحانی روشن می شود، وعده ای است که به روحانی داده مبنی برتلاش برای کاهش فشارهای حداکثری اقتصادی آمریکا ( لغو بخشی از تحریم ها مثل دوره ماقبل از لغو مجوز ۸ کشورخریدار نفتی و نظایر آن). بنابر این مصداق مشخص لغوتحریم ها برای شروع گفتگو در همین حد و حدودهاست که باید به عنوان مبنای آغاز مذاکرات فرضی باشد. نا گفته نماند که دولت ترامپ نشان داده است با شروع فعالیت انتخاباتی خود و در حالی که مشغول مذاکره با طالبان برای خروج از افغانستان است و البته وعده های انتخاباتی خود تا آن جا که می تواند مایل به ورود جنگی تازه در خاومیانه و با ابران که معلوم نیست چه ابعاد و پی آمدی خواهد داشت نیست. در حقیقت برگ برنده مکرون و در تفاوت با تلاش آبه این بار ظاهرا آن است که می خواهد با دست باصطلاح پر یعنی با هویجی به یک دست و البته چماقی بدست دیگر یعنی همان تحریمی که وجود دارد وارد میدان شود (اکر که فی الواقع ترامپ واقعا به او این اجازه را داده باشد و یا اگر داده باشد زیرش نزند که همواره امکانش وجود دارد).
در همین رابطه مکرون در همان گفتگو با روحانی از وعده تمرکز ۹ روزه برای پیگیری برای این طرح سخن به میان آورده و سریعا نیز مشاورخود را روانه ایران کرده است که فردا با شمعخانی دیدار و گفتگو خواهد داشت ….

بهرحال باید دید که آیا پنجره ای برای مذاکرات و کاهش تب بحران ولو به شکل موقت ایجاد خواهد شد یا نه؟ آن چه که در این میان قابل توجه است سکوت تاکنونی خامنه ای و سرداران و مقامات اصول گرا پیرامون این طرح و مذاکرات است که احتمالا منتظر نتیجه مقدماتی آن هستند. البته نباید فراموش کنیم که از دو طرح و سناریوی حداقلی و حداکثری رژیم، سناریوی نخست و حداقلی آن در مقابله با بن بست برجام و فشارهای حداکثری و بی وقفه دولت آمریکا، در سه مؤلفه اصلی توسل به کاهش تعهدات برجامی و توسل به حربه تهدید کاهش زمان گریزهسته ای (افزایش غنی سازی و سایرملحقات آن)، ناامن کردن صدور نفت و تنگه هرمز و دریای عمان، و عملیات نیابتی در منطقه از عراق تا یمن و… است در درجه اول با هدف تقویت قدرت چانه زنی بباد رفته و تغییرمعادله باخت باخت کنونی است ونیز ضمن کاستن از فشار سنگین و بسیار فرساینده اقتصادی، خرید زمان برای انتظار کشیدن سرنوشت ترامپ در پایان دوره اول ریاست جمهوری… البته دوره پر تپ و تابی است که حکومت اسلامی در عین حال آن را فرجه مناسبی برای رویکردهای تهاجمی خود جهت کاهش فشارها می داند. نهایتا باید گفت که رژیم ایران در شرایطی نیست که اگر واقعا پنجره ای برای کاهش تحریم ها گشوده شود، از آن استقبال نکند. خود رژیم هم می داند که در صورت شکست سناریوی اول ورود به سناریوی حداکثری بسیار هزینه ساز خواهد بود و می تواند به معنای ورود به حرکت در منطقه کور و نامعلوم و چه بسا حکم عملیات انتحاری را داشته باشد. اما ابهام اصلی واقعیت وعده عقب نشینی محدود ترامپ و یا بفرض آن که به مکرون چراغ سبز نشان داده باشد، ثبات آن و کلا دشواری این عقب نشینی برای کسی که با حربه قدرت نمائی حداکثری وارد میدان شده، بویژه با توجه به حضورکسانی در اطرافش که خود وی صراحتا آن ها را بازهای جنگ طلب خوانده است.

تقی روزبه ۰۹/۰۷.۲۰۱۹

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.