“فرازهایی از جنبش کارگری ایران”: سندیکای کارگران کارخانه آذربایجان قزوین (بافندگی) و اعتصاب کارگران، اردیبهشت – تیر ۱۳۳۲

دهه بیست شمسی، یکی از پربارترین دوره های تاریخی جنبش کارگری ایران است. تشکل‌های بسیاری در شهرها  تشکیل و کارگران مبارزه و تلاش دسته جمعی و سازماندهی شده را برای رسیدن به خواسته‌هایشان به طورگسترده‌ای تجربه کردند. حمایت این تشکل‌ها از هم، سنگ بنای تشکل‌های سراسری را هم بنیاد نهاد و این نهادها نیز شکل گرفتند. ….

————————————————

فرازهایی از جنبش کارگری ایران
سندیکای کارگران کارخانه آذربایجان قزوین (بافندگی) و اعتصاب کارگران
اردیبهشت – تیر ۱۳۳۲

کانون مدافعان حقوق کارگر:
http://www.kanoonm.com

دهه بیست شمسی، یکی از پربارترین دوره های تاریخی جنبش کارگری ایران است. تشکل‌های بسیاری در شهرها  تشکیل و کارگران مبارزه و تلاش دسته جمعی و سازماندهی شده را برای رسیدن به خواسته‌هایشان به طورگسترده‌ای تجربه کردند. حمایت این تشکل‌ها از هم، سنگ بنای تشکل‌های سراسری را هم بنیاد نهاد و این نهادها نیز شکل گرفتند.
بررسی نقادانه این  دوره از جنبش کارگری بسیار می تواند راهنمای خوبی باشد. در این مطلب کوتاه، به فعالیت سندیکای کارگران کارخانه آذربایجان قزوین (یکی از کارخانه های بزرگ بافندگی) اشاره می شود که در یک اعتصاب طولانی ۶۵ روزه، مبارزه برای دست یابی به خواست افزایش ۵۰درصدی حقوق را پی گرفتند.
***

اولین سند از سندیکای کارگران کارخانه بافندگی آذربایجان قزوین مربوط به سال ۱۳۲۶ است. در نامه ای که از طرف فرماندار قزوین به اداره شهربانی ارسال شده، رونوشت نامه‌ی هفت نفر نماینده کارگران سندیکای این کارخانه که در انتخابات ۱۱ مهر ۱۳۲۶از طرف کارگران انتخاب شده اند، ضمیمه شده است. در این نامه فرماندار قزوین پرسیده است:
“…اولا معین نمایید با اجازه کدام مقام در کارخانه سندیکا تشکیل داده‌اند، رونوشت آن اجازه را به فرمانداری ارسال دارند، ثانیا اگر اجازه مرکزی در کار نبوده، به چه علت در کارخانه حزب تشکیل داده‌اند، در صورتی که در هیچ یک از کارخانجات نبایستی حزب تشکیل شود، در کاخانه فقط مطابق قانون کار بایستی کارگری کار کند و کارفرما فرمانبر، مواد قانون کار را اجرا دارد…”
در حاشیه این نامه نیز نوشته شده:
“چنان چه از این قبیل اعمال جلوگیری نشود، مجددا اعمال چند ساله اخیر تجدید خواهد شد. به این جهت شرح فوق به شهربانی نوشته شده که جدا جلوگیری نماید و قانون کار در کارخانه اجرا شود، نه تشکیل سندیکا که نتیجه آن برای کارخانه بدجلوه خواهد نمود.”
چند سال بعد در اردیبهشت ۱۳۳۲، اعتصاب گسترده و طولانی در این کارخانه انجام شد که ۶۵ روز به طول انجامید. کارگران پارچه بافی آذربایجان قزوین، در اعلامیه شماره یک خود که خطاب به همشهریان و کارگران است، چنین نوشته‌اند:
“شش ماه قبل ما کارگران کارخانه آذربایجان به منظور تامین هزینه زندگانی روزانه خود… بدوا به کارفرما مراجعه نمودیم… انتظار داشتیم عواطف نوع دوستی کارفرما ایجاب کند که بدون مراجعه به مراجع صلاحیت‌دار و قانون و با در نظر گرفتن هزینه سنگین و  مخارج کمرشکن امروز برای اداره‌ی امور زندگی روزمره ما و عائله ما توجهی مبذول دارد.
متاسفانه کارفرما بر خلاف انتظار کارگران تمام قدرت و کوشش خود را برای خفه کردن صدای حق‌طلبی کارگران مصروف داشت… نمایندگان ما تقاضای تشکیل “شورای توافق” را نمودند… شورای حل اختلاف، به حقانیت ادعای کارگران رای نهایی صادر نمود… کارفرما… در مقام بی‌اعتنایی نسبت به قوانین جاری کشور برآمده و باز هم از پرداخت حق کارگر استنکاف نمود… لذا بدین وسیله اعتصاب خود را از روز دوشنبه به اطلاع عموم طبقات همشهریان رسانده و از روز مزبور در داخل کارگاه تا وصول به حق مشروع و قانونی خود متحصن خواهیم بود.”
در نامه  فرمانداری به وزارت کشور نیز آمده که:
“کارگران کارخانه پارچه بافی آذربایجان (واقع در قزوین) از چندی قبل تقاضای ۵۰درصد اضافه دستمزد داشته‌اند و “در مقایسه ای که حقوق این کارگران با کارگران کارخانه های بهشهر، اصفهان و شاهی و تهران انجام شده، مشخص شده که دستمزد کارگران کارخانه آذربایجان از سایر کارخانه‌های مشابه بیشتر است، لذا کمیسیون حل اختلاف در اداره کار این مبلغ اضافه دستمزد را وارد ندانسته است”
و در انتها نیز بار دیگر اعلام شده برای حفظ نظم و جلوگیری از اخلال، دستور لازم به شهربانی داده شده است.
مدیریت کارخانه نیز طی نامه ای به وزارت کشور اعلام کرده بود که زیر بار هیچ نوع تحمیلی نمی‌تواند برود:
“اساسا اگر بنا باشد که اختیار کارخانه دست چند نفری باشد که کارگران را اغفال و آنها را آلت دست اجرای مقاصد شخصی خود قرار داده و باعث تضرر کارگر و کارفرما باشند، ترجیح می‌دهیم که به کلی از کار کردن در کارخانه منصرف و آن را در اختیار مقامان مربوطه قرار دهیم.”
در این نامه فقط با افزایش ۲۰درصدی حقوق موافقت شده است.

در پی آن در تاریخ ۲۹ اردیبهشت، جهت شکستن اعتصاب و  حفظ امنیت شهر  جلوگیری از اعتصاب احتمالی سایر کارگران کارخانه ها، کمیسیونی از نمایندگان وزارت کار، فرماندار، دادستان، رییس شهربانی تشکیل و در پی آن دو نماینده کارفرما و کارگر دعوت شدند . پس از مذاکرات، نماینده کارگران اعلام کرد که ملاک مقایسه دستمزد و امتیازات کارگران، کارخانه های اصفهان است و کارگران خواهان دریافت روزانه ۲۰ سیر نان ، مطابق همکاران اصفهانی شان هستند. نماینده کارفرما از قبول این تقاضای کارگران سرباز زد.
در ۳۰ اردیبهشت فرماندار قزوین طی نامه ای خواهان اعزام ۴۰ ژاندارم جهت تشریک مساعی با قوای شهربانی برای مقابله و خارج کردن کارخانه از اشغال کارگران اعتصابی شد.
در طی روزهای اعتصاب، کارگران سایر کارخانه ها و سایر اقشار مردم از کارگران اعتصابی اعلام حمایت می کردند. در گزارش ۲۹ اردیبهشت، فرماندار قزوین چنین نوشته است :
“روز ۲۶ اردیبهشت کارگران کارخانه آرد در صدد بودند اجماعا به کارخانه آذربایجان رفته و در تایید اعتصاب کنندگان تظاهراتی نمایند، چون صاحبان کارخانه تلگرافا از ایاب و ذهاب کارگران به خارج از محوطه کارخانه اظهار نگرانی نمودند، به شهربانی قزوین دستور داده شد از رفتن کارگران جلوگیری نمایند.”
دو برگ اعلامیه از طرف کارگران ناحیه شمال غرب و نانوایی قزوین نیز پیوست این نامه بوده است. نامه ای به امضای ۲۴ کارگر کارخانه آرد، و ۳۰ کارگر کارخانه میکده در حمایت از این کارگران منتشر و در آن به اعلام حمایت کارگران کارخانه کوراوغلی، میکده، آرد، برق، راه آهن، دهقانان تاکستان و چوبین دز، دانش‌آموزان، قهوه‌چی‌ها، اصناف خیابان سپه، کارکنان بهداری، کارگران بیکار، کارگران دوزنده و خباز اشاره شده است.
در اعلامیه حمایتی کارگران نانوا آمده چنین است :
“ما کارگران نانوایی ها پشتیبانی کامل خود را نسبت به برادران اعتصابی ابراز داشته و تا اجرای خواست آنها مبنی بر اضافه دستمزد به مبلغ ۵۰درصد از هیچ گونه اقدام وعملی دایر به همکاری با آنها خودداری نخواهیم کرد.”
در نامه رییس شهربانی ، به وزرات کشور نیز آمده است که در ۳۱ اردیبهشت، کارگران کارخانه‌های کوراغلی، میکده، آرد، برق، راه آهن قزوین طی بیانیه‌هایی به منظور ابراز همدردی با کارگران اعتصابی، برای ۱۳ خرداد، اعلام اعتصاب دوساعته کرده‌اند.
از جمله اقدامات برای جلوگیری از این اعتصاب حمایتی، تشکیل کمیسیون امنیت با ورود قوای امدادی ژاندارمری و گماردن مامورین کافی در روز  ۱۳ اردیبهشت برای جلوگیری از اعتصاب کارگران سایر کارخانه ها اعلام شده است. در این نامه آمده که حدود ۳۵۰ نفر از کارگران کارخانه از روز ۲۴ اردیبهشت در تلگرافخانه متحصن شده‌اند. در ادامه تعدادی از کارگران دست به اعتصاب غذا هم زده‌اند. در نامه وزیر کار به وزارت کشور که در تاریخ ۵ خرداد نوشته شده به این موضوع اشاره و خواهان اقدامات لازم برای برقراری نظم شده است.

طی نامه‌ای به امضای فرماندار، ریاست شهربانی، اداره نظام وظیفه، رییس پلیس راه آهن و گردان مستقل ژاندارمری، اعلام شد که اقدامات زیر برای جلوگیری از اعتصاب حمایتی سایر کارگران در روز ۱۳ خرداد، باید انجام شود:

  • اعزام ۴۰ ژاندارم به مسوولیت سرگرد عظیم زاده،
  • اعلام رسمی به کارگران راه آهن که در صورت اعتصاب طبق قانون با آنها رفتار شده و سران محرکین نیز از طرف پلیس راه آهن و اداره شهربانی قزوین تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
  • دو دستگاه اتومبیل جیب و سه دستگاه کامانکار از طرف گردان مستقل ژاندارمری برای کمک در اجرای تصمیمات متخذه در اختیار شهربانی قرار بگیرد.
  • در صورت وخامت اوضاع فورا باید کمیسیون امنیت تشکیل و تصمیمات لازم اتخاذ و به موقع اجرا گذاشته شود.
  • از طرف اداره نظام وظیفه حدود ده نفر سرباز و درجه دار در اختیار ریاست  شهربانی قرار بگیرد
  • و انتظامات کامل راه آهن به عهده ی پلیس راه آهن باشد.

از نتیجه این اقدامات و برگزاری یا عدم برگزاری این اعتصاب دو ساعته اطلاعاتی در اسناد نیست. در پی ادامه اعتصاب در ۱۸ خرداد جلسه دیگری برای رسیدگی به علل آن و رفع شکایت کارگران با حضور فرماندار، دادستان، رییس شهربانی، نماینده کارفرما و نماینده کارگران و وزارت کار تشکیل و مذاکرات برای خاتمه اعتصاب ادامه داشت.
در طول اعتصاب، کارگران به تناوب اعلامیه هایی منتشر می کردند. در اعلامیه شماره ۷ آمده است:
“از روز شنبه ۲۳ خرداد، ۲۵ نفر از کارگران درتلگرافخانه متحصن و تصمیم  خود را دایر بر این اعلام کردند که اگر تا ۴۸ ساعت کارفرما حاضر به قبول  خواسته های قانونی آنان نشود، از ساعت ۱۲ روز دوشنبه ۲۵ خرداد دست به اعتصاب غذا خواهند زد.”
در این اعتصاب کارگران زن حضور فعال داشته اند. در نامه رییس شهربانی به وزارت کشور نیز آمده است:
“طبق گزارش شهربانی قزوین روز ۲۵ خرداد، عده ای از دختران و بانوان کارگر آذربایجان به قصد تحصن در دادسرا اجتماع، جناب فرماندار به اتفاق رییس شهربانی با نصایح آنان را از تحصن منصرف کرد.”
اعتصاب تنها شکل اعتراض این کارگران نبوده است. تجمعاتی به دعوت کارگارن در سطح شهر برگزار می شده است. از جمله در اعلامیه شماره ۹ کارگران اعتصابی، از مردم دعوت شد که در تجمعی که روز۱۷ تیر ساعت شش و نیم عصر در میدان مصدق برگزار می‌شود، شرکت کنند. در این اعلامیه ضمن روشنگری در مورد وضعیت کارگران و علت اعتصاب اشاره شده که حقوق و دستمزد کارگران بین ۳۴ تا ۶۸ ریال است در صورتی که کارفرما روزانه ده هزار تومان سود خالص می برد.
تحصن در سایر ادارات دیگر باز هم ادامه داشته است. در نامه فرماندار به وزارت کشور به تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۳۲ نیز چنین آمده است:
“از ساعت ۹ صبح روز ۱۷ تیر ۱۳۳۲، کلیه کارگران کارخانه آذربایجان از مرد و زن با اطفال تحت الکفاله خود و همچنین نمایندگان سایر کارخانجات و عده کثیری از افراد حزب منحله توده و عده ای از افراد حزب آزادی مردم دستجمعی به محوطه فرمانداری آمده با حال عصبانی نسبت به کارفرما بنای داد و بیداد گذارده و اظهار می داشتند: ۵۸ روز است از مدت اعتصاب کارگران می‌گذرد و هنوز وزارت کار به عرایض نامبردگان نرسیده. سپس به طور دسته‌جمعی از مرد وزن به اتاق های فرمانداری آمده و با نهایت عصبانیت فریاد می زدند که ما از فرمانداری خارج نمی شویم تا تکلیف قطعی ما را معین نماید…. نامبردگان اظهار نمودند که چنانچه وزارت کار فورا به کار کارگران … رسیدگی ننماید، عموم کارخانجات دست از کار کشیده و امروز عصر اقدام به دادن متینگ خواهیم نمود.”
ظاهرا این ماجرا تا ساعت ۵ عصر به طول انجامیده و کارگران در این ساعت فرمانداری را ترک کرده اند.
با توجه به مفاد نامه رییس شهربانی به وزارت کشور، مشخص می شود که بالاخره بعد از ۶۵ روز اعتصاب خاتمه یافته است، هر چند روشن نیست که کارگران به چه میزان از خواسته های خود دست یافتند.
“پس از مذاکرات لازم با نمایندگان کارگران به اعتصاب آنان خاتمه داده و کارگران روز ۲۴ تیر ضمن تظاهرات و اظهار پشتیبانی از دولت جناب آقای دکتر مصدق به سر کار خود رفته اند.”

———————————————-

منبع:
اسنادی از اتحادیه های کارگری (۱۳۲۱تا ۱۳۳۲) به کوشش محمود طاهر احمدی، انتشارات سازمان اسناد ملی ، پژوهشکده اسناد

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.