“چرا جایی نیست که صدای ما کارگران را بشنود؟” مصاحبه کرانه (گاهنامه کانون مدافعان حقوق کارگر) با مرتضی صیدی (کارگر ساختمان)

محل استراحت و خواب کارگران نیز اتاقی است ساخته شده از بلوک‌های سفال که نور و سرما و گرما و صدا از سوراخ‌های آن وارد می‌شود، با کفی از بتن سفت که با فرش یا موکتی کهنه به قدمت تاریخ کارگران پوشیده شده با یک گاز کهنه و یک کپسول در گوشه ای که هم آشپزخانه را دارد و هم نقش بخاری را در فصل سرما. با شروع فصل سرما، بدبختی کارگران بیشتر می‌شود. ….
1043

چرا جایی نیست که صدای ما کارگران را بشنود؟
مصاحبه کرانه (گاهنامه کانون مدافعان حقوق کارگر) با مرتضی صیدی (کارگر ساختمان)

۱) لطفا در مورد کارگران ساختمانی و بخش‌های مختلف این صنف توضیحی بدهید؟
برای ساختن یک ساختمان کارهای بسیار زیادی باید انجام داد؛ طبیعتا در یک ساختمان گروه‌ها یا به اصطلاح کارگران، “اکیپ”‌های زیادی در این صنعت مشغول به کار می‌شوند. در مرحله اول ساختمان سازی، با توجه به داشتن دو نوع اسکلت بتونی ­یا فلزی، آرماتوربند یا جوشکار سر­کار می­آیند که این دو نوع کار، یکی از پرخطرترین و سخت‌ترین بخش‌های ساختمانی می‌باشد و اصولا بیشترین اتفاقات منجر به مرگ و حادثه‌های جسمی، مربوط به این دو گروه از کارگران است. بعد دیوارچین و کارگران تاسیسات ساختمان شامل برق، سرمایش، گرمایش، لوله‌های آب و فاضلاب و در نهایت سنگ کار، کاشی کار، گچ کار  و نقاش وارد یک ساختمان می‌شوند تا بتوانند یک آپارتمان را آماده کنند و تحویل صاحب خانه بدهند.

۲) تعداد کارگران ساختمانی در حال حاضر چه تعداد است؟
با توجه به اینکه هیچ نهادی مسوولیت امور مربوط به کارگران ساختمانی را برعهده  نمی­گیرد، آمار دقیقی از این کارگران وجود ندارد که چند نفر کارگر ساختمان در این بخش مشغول به کارند. ولی یادآور می‌شوم که با توجه به تجربه شخصی و بالغ بر بیش از ده سال حضور در کار ساختمانی در شهرهای مختلف، می‌توانم بگویم که اکثر کارگران یک شهر در کارگاه‌های ساختمانی مشغول به کار هستند و به این ترتیب کارگران ساختمانی بالای چندین میلیون نفر می‌توانند باشند و اینها کسانی هستند که مستقیم درگیر کار ساختمان می‌باشند؛ کارگرانی هستند که غیرمستقیم درگیرند مانند کارگران کارخانه‌های فولاد، لوله‌سازی، کابل‌سازی، کلید و پریز و شیرآلات و کارگران کارخانه‌های سیمان، گچ و … و به این آمار اضافه کنید فروشنده‌های کل و جزء مصالح و ابزار فروشی و…

همان‌طور که می‌بینیم بالغ بر ده‌ها میلیون نفر مستقیم و غیرمستقیم درگیر این صنعت هستند و در این میان کارگران ماهر یقه سفید مانند جامعه مهندسین را هم نباید از یاد ببریم.
این اهمیت این صنعت را در رونق اقتصادی می‌رساند. اما متاسفانه کارگران این بخش از کمترین امکانات رفاهی و بیمه‌ای و حتی احترام برخوردارند

چه تعداد از این کارگران مهاجر هستند؟
این سوال را از دو منظر می‌توان جواب داد: ۱-کارگران ایرانی مهاجر ۲-کارگران خارجی

با توجه به توزیع ناعادلانه ثروت از طرف نظام حاکم و تمرکز سرمایه بیشتر در پایتخت و شهرهای بزرگ, باعث می‌شود که صاحبان سرمایه خود را در این شهرها متمرکز کنند و این خود یکی از عوامل بزرگ مهاجرت به این شهرهاست و به جرات می‌توان گفت که بالغ بر ۹۰درصد از کارگران ساختمان مثلا در تهران از سایر نقاط ایران به این شهر مهاجرت کرده‌‌اند و در مناطق به اصطلاح پایین شهریا حاشیه ای تهران و یا شهرهای نزدیک آن اسکان پیدا کرده‌‌اند و این دور باطل و بیهوده در دیگر شهرهای بزرگ مانندتبریز، مشهد، کرمانشاه و.  .  . نیز اتفاق افتاده است.

دسته دیگر کارگران مهاجر، کارگران خارجی‌اند که بیشتر از افغانستان به ایران مهاجرت کرده‌‌اند. آنها در بدترین شرایط محیطی در کارگاه‌ها کار و بعضا زندگی می‌کنند.

لازم به یادآوری است که باتوجه به نوسانات ارزی که در کشور پیش آمده و افت بسیار شدید پول ایران، اکثر این مهاجرها به کشورشان برگشته‌اند. یاد نکتهای افتادم: در بین کارگران این نظر تبلیغ می شد که کارگران افغانی کار و زندگی ما را نابود کرده‌‌اند.  حالا باید از اینان پرسید اکنون که آیا با رفتن کارگران افغانی زندگی کارگران ایرانی، بهبود پیدا کرده یا نه سبد کالای آنها نیز کوچک‌تر شده ودسترسی به کار آسان تر نشده است!

این کارگران چگونه زندگی می‌کنند؟
کارگرانی که با فروش نیروی کارشان، ‌‌اندک پولی جمع کرده‌‌اند، می‌توانند در مناطق جنوب تهران یا اطراف تهران و کرج مانند: شهر قدس، مارلیک، سرآسیاب، ورامین و.  .  . خانه کوچکی را رهن و اجاره کنند و سرپناهی موقتی را برای خود و خانواده‌شان اجاره کنند. اما کارگرانی که مسکن شان در تهران نیست و بلاجبار در تهران مشغول کارند، مجبورند در کارکاه‌های ساختمانی ساکن باشند. (البته چون من در تهران ساکن هستم، بیشتر آمارها و حرف‌هایم درمورد کارگران تهران است.)

در ذهنتان یک کارگاه نیمه کاره بدون هیچ امکانات را تداعی کنید و تصور کنید مجبورید میان یک چهار دیواری لخت زندگی کنید! سخته , نه؟

بله این زندگی ما کارگران در یک کارگاه ساختمانی با یک شیر آب و یک دستشویی است، در جایی که اثری از سنگ توالت و حمام نیست و تو برای شستن سر باید آب را داخل یک سطل گرم کنی.

محل استراحت و خواب کارگران نیز اتاقی است ساخته شده از بلوک‌های سفال که نور و سرما و گرما و صدا از سوراخ‌های آن وارد می‌شود، با کفی از بتن سفت که با فرش یا موکتی کهنه به قدمت تاریخ کارگران پوشیده شده با یک گاز کهنه و یک کپسول در گوشه ای که هم آشپزخانه را دارد و هم نقش بخاری را در فصل سرما.

با شروع فصل سرما ، بدبختی کارگران بیشتر می‌شود.

دستمزد و درآمدشان چقدر است؟
باید پیمانکاران را از کارگران روزمزد جدا کنیم. چون پیمانکاران هم طبقه‌ای‌های خودشان را بدتر استثمار می‌کنند.
کارگران روز مزد : کارگر ساده روزی ۶۰ هزار و بنا ۱۰۰ هزار تومان.
شاید این رقم وقتی که در ماه ضرب می‌شود در نگاه اول با توجه به استثماری که از سایر کارگران می‌شود ، مقداری خوب و موجه به نظر بیاید؛ اما نه واقعیت چیز دیگری است. اولا: کارگران ساختمانی نه کل یک ماه را کار می‌کنند و نه می‌توانند که کار کنند؛ دوما: این شغل، کاری فصلی و پروژه‌ای است و در فصل سرما به طور چشمگیری کار کم می‌شود. آنان با اتمام یک کار و پروژه تا شروع و پیدا کردن کارگاه جدید بیکار می‌مانند و چون روزمزد کار می‌کنند، در ایام بیکاری هیچ پولی به دست‌ نمی‌آورند.

یک نکته مهم در پرداخت دستمزد کارگران این صنف وجود دارد که عمق فاجعه زندگی آنها را نشان می‌دهد، اینکه دستمزد کارگران به صورت خُرد پرداخت می‌شود، به این معنا که کارفرما به کارگری که ۳۰ روز کار کرده  ۵۰۰ هزار تومان پرداخت می‌کند و این طور نیست که کل حقوق ۳۰روز کارکردش را پرداخت کند و این طور پرداخت شدن دستمزد یعنی از بین رفتن و عدم پس‌‌انداز از طرف کارگر و بارها هم پیش آمده که دستمزد آنها به بهانه‌های مختلف پرداخت نشده و دست شان برای گرفتن حقشان به جای بند نیست.

طرف حسابشان کیست؟ کارفرما , پیمانکار و یا.  .  . از کی باید حقوق‌شان را بگیرند؟
در قسمت قبلی حرف‌هایم تقریبا اشاره کرد. در اکثر مواقع چون صاحبان سرمایه کار را به صورت پیمانی به پیمانکاران واگذار می‌کنند، کارگر با پیمانکار طرف است و تعدادی از کارگران هم مستقیم با کارفرما طرف می‌شوند.
طرف حساب در کار ساختمانی مشخص است اما همانطور که اشاره کردم ضمانت پرداخت پول کارگران بر می‌گردد به شرف صاحب کار و اگر کارفرما یا پیمانکار نخواهد پول کارگر را پرداخت کند، کارگر باید چکار کند؟ چرا جایی نیست که صدای ما کارگران را بشنود؟چرا پول ما سر موقع و درست پرداخت نمی‌شود؟ این جدای از شرایط سخت کار و محل کار واقعا درد بزرگی بر دردهای ماست

با توجه به اینکه کار این کارگران فصلی است با چه مشکلاتی روبرو هستند؟
همانطور که اشاره کردید ما کارگران فصلی  و پروژه‌ای هستیم و در مواقع سرما ما بیکار می‌شویم و با توجه به اینکه روزمزد هستیم، اگر روزی سرکار نباشیم دستمزد هم نداریم و با عدم تامین مایحتاجات زندگی و پرداخت کرایه خانه روبرو میشویم‌. من با بسیاری از کارگران ساختمان که حرف زدم همه آنها اول شرمنده زن و بچه شان هستند، چرا که نمی‌توانند شرایط خوبی برای آنها فراهم کنند و دوم شرمنده خود و آرزوهایشانند.  خیلی از کسانی که من با آنها کار کرده‌ام، انسان‌های باهوشی هستند که به خاطر شرایط اقتصادی خانواده، مجبور به ترک تحصیل شده‌‌اند و الان مشغول کارگری می‌باشند.

. وضعیت بیمه چی؟
بیمه‌ای هست به اسم بیمه کارگران ساختمانی که شامل دفترچه تامین اجتماعی برای درمان و از کار افتادگی و بازنشستگی است اما شامل بیمه بیکاری نیست. هزینه این بیمه هم بدون توجه به دستمزد کارگران هر سال بر اساس تورم افزایش پیدا می‌کند و این هم خود دردسری برای کارگران است. ناگفته نماند این بیمه به استادکارانی تعلق می‌گیرد که کارت ِفنی و حرفه‌ای دارند و به هیچ عنوان به یک کارگر ساده تعلق نمی‌گیرد که قشر کثیری در ساختمان سازی هستند و این افراد محروم از همین بیمه نصف و نیمه هستند.

. این کارگران چگونه کار پیدا می‌کنند؟
بیشتر این کارگران براساس آشنا بودن با پیمانکاران سر کار می‌روند. اگر کسی آشنایی نداشته باشد، مکان‌هایی هست که کارگران آن‌جا جمع می‌شوند و به آن “میدان” گفته می‌شود که اصولا در هر شهر براساس وسعت آن شهر، یک یا چند “میدان کار” وجود دارد که کارگران ساختمانی در آنجا جمع می‌شوند.
باور کنید حضور در میدان و منتظر ماندن برای اینکه کسی بیاید و کارگر بخواهد، یکی از بدترین انتظارهای دنیاست. ضمن آن که شانس سرکار رفتن شما به تعداد افراد حاضر در میدان و زرنگ بودن افراد دیگر بستگی دارد. من خودم چند بار تجربه حضور در میدان کارگری برای پیدا کردن را دارم. واقعا از ته دل متنفرم از این حالت.

آیا تشکلی دارید؟
همانطور که همگان می‌دانند، کارگران در ایران، تشکل مستقل خودشان را تقریبا ندارند. اما وزارت کار و خانه کارگر، مجوز یه سری تشکل‌های کارگری را به عنوان انجمن صنفی کارگران ساختمان را صادر کرده‌‌اند که صرفا در این مرحله از کارشان دنبال تایید یا رد کردن بیمه کارگران ساختمان می‌باشند و در بسیاری از جاها صرفا به دکان بقالی برای کاسبی رئیس انجمن صنفی تبدیل شده است.برای مثال از یک بازاری پول می‌گیرند و او را به عنوان کارگر ساختمان معرفی و تائید می‌کنند و در قبال هزینه‌ای کمتر از بیمه آزاد، خود و خانواده‌شان را بیمه می‌کنند.

این نکته را فراموش نکنم که برای بیمه کارگران ساختمان، سهمیه‌ای تعریف می‌شود؛ مثلا امسال ۵۰هزار کارگر را بیمه می‌کنند و این جدا از سایر ضعف‌هایی که دارد، مثل نداشتن بیمه بی کاری و بیمه نکردن کارگران فاقد کارت فنی و حرفه‌ای، تعداد زیادی از کارگران را این گونه حذف می‌کنند.

انجمن صنفی کارگران ساختمان یک اسم کلی است و  با توجه به حجم زیاد قسمت‌های مختلف یک ساختمان و تعداد افراد حاضر در ساختمان نمی‌تواند به کار اصلی خود که بیمه کردن می‌باشد، برسد. به نظر من کارگران باید با فشار آوردن به اداره کار، انجمن‌های تخصصی خود را درست کنند، مانند انجمن صنفی نقاشان (که موجود می‌باشد) و یا سنگ‌کاران و گچ‌کاران و‌… شاید این گونه از لحاظ بیمه، ظلم کمتری به کارگران شود.
در نهایت باید ذکر کنم که تنها راه نجات کارگران، متحد شدن برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری است تا در حد توان و با فشار بر دولت بتوانیم در مقابل  ظلم‌هایی بایستیم که اشاره کردم و به این ترتیب باری را از روی دوش خودمان برداریم و به حق هایی مانند بیمه بیکاری و امنیت شغلی و… برای کارگران ساختمانی برسیم و سعی کنیم تا کرامت از دست رفته امان را برگردانیم.

با تشکر

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.