محمود طوقی: نکاتی پیرامون فرماسیون های اقتصادی و اجتماعی ایران (فصل ششم؛ دفتر اول -تاریخ مختصر)

نکاتی پیرامون فرماسیون های اقتصادی و اجتماعی ایران ….

——————————————————————-

فصل ششم ؛دفتر اول -تاریخ مختصر
نکاتی پیرامون فرماسیون های اقتصادی و اجتماعی ایران

مرحله بندی تکامل تاریخی
در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد:
- دیدگاه نخست؛ به تکامل تک خطی جوامع بشری باور دارد و سیر جوامع را از جوامع آغازین به برده داری و از برده داری به فئودالی و از فئودالی به سرمایه داری می داند .
لازم به یاد آوری است که مارکس در جزوه «اشکال تولید ما قبل سرمایه داری» به ۷ شکل مختلف رابطه تولیدی اشاره می کند:
۱- شیوه تولیدی اولیه
۲- شیوه تولید آسیایی
۳- شیوه تولید باستانی
۴- شیوه تولید برده داری
۵- شیوه تولید جرمنی
۶- شیوه تولید فئودالی
۷- شیوه تولید سرمایه داری

و برای تحول از نظام اشتراکی ابتدائی به ۴ مسیر باور داشت:
۱- نظام آسیایی
۲- نظام برده داری عهد باستان
۳- نظام آلمانی
۴- نظام اسلاوی
و از یاد نبریم که وقتی از صورت بندی های مشخص صحبت می کنیم به معنای آن نیست که در جا جای یک منطقه جغرافیایی صورت بندی های قبلی دیگر دیده نمی شوند، باید به غلبه و عناصر تعیین کننده در غلبه آن شیوه  نگاه کرد .

- دیدگاه دوم؛ که این مسیر را برسمیت نمی شناسد و بر این باور است که هر جامعه را باید بطور مشخص بر رسی کرد و بستر تاریخی اروپا با مسیر تاریخی آسیا یکی نیست .
این دیدگاه، دیدگاه نخست را نه منسوب به مارکس که بر ساخته دوران استالین می داند.

شیوه تولید آسیایی محل اختلاف
۱- دیدگاه نخست بر این باور است که طرح شیوه تولید آسیایی از سوی مارکس مبتنی بر مطالعات و مدارک گسترده ای نبوده است بهمین خاطر بعد ها مارکس از آن صرفنظر کرد . و سکوت انگلس و لنین را دلیل عبور مارکس از این صورت بندی می داند .
۲- دیدگاه دوم اما  بر این باور است که مدارک تاریخی این شیوه را به اثبات می رساند و آسیا دوران برده داری و فئودالی را طی نکرده است .
۳- فاز پایانی
دیدگاه سوم از  آن«ایف. توکی» شرق شناس مجارستانی است که شیوه تولید آسیایی را فاز پایانی نظام های اولیه می داند و معتقد است که همین برهه را می توان یک فرماسیون مستقل نامید .
۴- شکل ویژه
دیدگاه چهارم از آن عده ای دیگر از آکادمیسین هاست از جمله  دکتر کبیر رنجبر آکادمیسین افغانی است که؛ شیوه تولید آسیایی را شکل ویژه فرماسیون برده داری و فئودالی می داند و می گوید: «هنگامی که تناسب میان مالکیت اجتماعی وخصوصی بیش از ۵۰ در صد به نفع مالکیت اجتماعی باشد مرحله معین از تکامل جامعه اولیه مطرح است و زمانی تناسب مذکور بیشتر از ۵۰ در صد به نفع مالکیت خصوصی باشد بیانگر تسلط جامعه برده گی است و به هیچ صورت نمی توان در فرماسیون های ما قبل سرمایه داری حرفی از شیوه مستقل تولید آسیایی بمیان آورد .
شیوه تولید آسیایی فقط و فقط شکل ویژه تبارز فرماسیون های اجتماعی -اقتصادی کمون اولیه، بردگی و یا فئودالی است.
تا زمانی که تولید مبتنی بر اتحاد کمون هاست و دولت هنوز وجود ندارد. شیوه تولید آسیایی شکل ویژه جامعه اولیه است. ولی بعد از ظهور دولت و پیروزی یک کمون بر دیگر کمون ها شیوه تولید آسیایی شکل خاصی از نظام های برده گی و یا فئودالی است.»

آکادمیسین و. و. سترووی نیز شیوه تولید آسیایی را شکل خاصی از برده گی می داند و با تحقیق در مورد مصر و میان رودان به این نتیجه می رسد که «دولت های شرق قدیم جوامع نهایت ساده برده داری بودند.»

یک پرسش
دیدگاهی که شیوه تولید آسیایی را نه برده داری می داند و نه فئودالی روشن نمی کند که ماهیت دولت های ماد و هخامنشی و اشکانی و ساسانی چه بوده است.
و اگر شیوه تولید آسیایی نه برده داری  ونه فئودالی است پس این شیوه بچه معناست .
آیا جامعه طبقاتی بوده است؟
اگر بوده است طبقات حاکم که و چه بوده اند؟
از چه مازادی استفاده می کردند؟
و این مازاد چگونه مازادی بوده است؟
اِشکال این دیدگاه وجه سلبی آنست. در وجه ایجابی حرفی برای گفتن ندارد.

مارکس و آسیا
مارکس در ایدئولوژی آلمانی، فقر فلسفه، مزد، کار و سرمایه از ۳ دوره صحبت می کند:
۱- برده داری
۲- فئودالیسم
۳- سرمایه داری

در اواخر دهه ۱۸۴۰ و در سال های ۱۸۵۰ در مقدمه ای بر انتقاد از اقتصاد سیاسی، گروندریسه و مکاتباتش با انگلس و مقالاتی در دیلی تریبون به شیوه تولید آسیایی پرداخت.

شیوه تولید آسیایی چه می گوید
نبود مالکیت خصوصی
نبود مالکیت خصوصی بر زمین اولین اصل مهم در صورت بندی اقتصادی-اجتماعی در شرق است که علت اش در:
- شرایط اقلیمی
- جنس خاک
- صحرا های گسترده
- آبیاری مصنوعی است

دولت شرقی
انگلس دولت شرقی را شامل ۳ بخش می داند:
- بخش مالی؛غارت داخلی
- بخش جنگ؛غارت خارجی
- بخش اموال عمومی؛ تدارک تولید و باز تولید

در نظام آسیایی دولت زمین دار ومالک واقعی است .

دولت و عملکردی اقتصادی
- ضرورت حیاتی صرفه جویی و مصرف اشتراکی آب در جوامع شرقی
- صحراهای وسیع و لم یزرع
- تمدن نازل و سرزمین های گسترده
یک عملکرد اقتصادی بر دولت تحمیل کرد. آبیاری مصنوعی اساس کشاورزی اسکان یافته شرق را تشکیل می دهد.

جوامع خود کفا
از ویژه گی های نظام آسیایی جوامع خود کفاست. که این خود کفایی پی آمد های مهمی داشت:
- نبود مبادله
- بوجود نیامدن تقسیم اجتماعی کار

یک پرسش
آیا شیوه تولید آسیایی شکل ویژه فئودالیسم در جوامع شرقی است یا این که شامل برده داری هم می شود.؟

نقد شیوه تولید اسیایی

مخالفین شیوه تولید آسیایی نیز استدلال خود را دارند؛ نگاه کنیم ؛
۱- شیوه تولید آسیایی در آغاز توسط مارکس و انگلس بشکل گمانه هایی بود که در دوران بعد به کنار نهاده شد .
۲- هنوز به ضرس قاطع نمی توان گفت با شیوه تولید آسیایی چه شیوه تولیدی مطابقت دارد
۳- مهمترین خصیصه شیوه تولید آسیایی مبتنی بر سه امر است:
- نبودن مالکیت خصوصی
- کشاورزی مبتنی بر سیستم آبیاری
- مازاد تولید در دست دولت قرار می گیرد و این مازاد بین قشر دیوان سالار تقسیم می شود از این رو شهرهای آسیایی تابع قدرت مرکزی اند. و عمدتاً شهرهای مصرفی اند.
این امر باعث ایستایی این جوامع می شود.

راستی و نا راستی این گزاره ها را پژوهش کنیم:
۱- شکل های مالکیت
جوامع ابتدایی؛ در دوران ماد و هخامنشیان و اشکانیان بویژه در غرب نجد ایران بطور کلی متلاشی شده بودند
- مالکیت خصوصی بزرگان و افراد معمولی همیشه بوده است؛ در این املاک بردگان یا کارگران اجیر شده کار می کردند .
- در کنار مالکیت شاهان و امیران جنگی و اداری ؛طبق گفته گزنفون اراضی اطراف شهر او پیس در بابل در مالکیت همسر داریوش دوم بود و توسط بردگان اداره می شد.

در فنیقیه و سوریه و آسیای صغیر شاهزادگان هخامنشی املاکی داشتند که توسط کار بردگان اداره می شد .
دریور به نامه آرشام شاهزاده هخامنشی اشاره می کند که در شمال و جنوب مصر و نیپور املاکی داشت که توسط کار بردگان اداره می شد
- در غرب امپراطوری سلوکیان و اشکانیان برده داری رواج داشت. شهرها اراضی وسیعی داشت که بروی آن ها برده و رعیت ها کار می کردند.
در اواخر دوره اشکانی شالوده اقتصادی این شهرها رو به انحطاط گذاشت
بسیاری از زمین های شاهی هم به اجاره داده می شد
- در کنار این مالکیت های خصوصی، مالکیت جمعی جماعت ها هم بود.

نتیجه:
نبود مالکیت خصوصی با اسناد تاریخی  برابری نمی کند.

۲- مسئله آب

ایران در منطقه نیمه حاره واقع است بین مدار ۲۵ درجه و ۴۵ درجه شمال، با این مختصات:
- بارندگی کم
- نداشتن رودخانه های دائم

داشتن رودخانه های موسمی
پس نیازمند آبیاری مصنوعی است. اما این بدان معنا نیست که تمامی کشت نجد ایران با این شیوه انجام می شده است .

تقسیم بندی زمین ها
۱- زمین های مرتفع مثل آذربایجان که نیاز به آبیاری مصنوعی نداشت
۲- زمین های مرتفع کم باران مثل اراک
۳- زمین های پست مثل سیستان
۵- زمین های باریک و پست مناطق ساحلی؛ خزر با باران بسیار و شمال خلیج فارس با هوای سوزان و زمین های نامساعد ساحلی
در این زمین ها کشت دیمی  در کنار کشت با آبیاری بوده است

شکل گیری دولت ارتباط مستقیمی در روزگار نخستین با شبکه آبیاری نداشت و اگر چنین هم بود دیوانسالاری متمرکز در آغاز ضروری نبود.
در میان رودان و مصر و دره هند کشاورزی از طریق شبکه های کوچک آبیاری اداره می شد. در واقع سیستم آبیاری گسترده مسبوق است به بوجو د آمدن دولت های عهد باستان است و نتیجه پیدایی دولت ها بوده است نه علت آن.

شیوه های آبیاری
۱- آبیاری دستی
۲- آبیاری توسط رودخانه ها
۳- آبیاری توسط قنات ها
- آبیاری توسط چاه ها
مهم ترین شیوه توسط قنات ها بوده است که از ۳۰۰۰ سال پیش ابداع شد.
مالکیت این قنات ها خصوصی بود نه دولتی، و بیشتر از آن فئودال  های محلی بود.

نتیجه:
آبیاری متمرکز در نجد ایران تنها در نقاطی خاص و محدود به دوره ای معین بوده است .
مهمترین و متداولترین شیوه آبیاری قنات وآب چشمه ها و نهرهای متفرع از رودهای کوچک بوده است که مالکیت خصوصی داشت و احداث و تعمیر و نگه داری آن نیازی به یک قشر دیوانسالار نداشت.

۳- شهر های مصرف کننده
و اما در مورد شهر های مصرف کننده که یکی دیگر از ویژه گی های نظام آسیایی است. باید گفت در زمان اشکانیان در غرب امپراطوری دولت شهرها یی بود که شالوده اقتصادی آن کشاورزی بود.
و در دوره ساسانیان با تلاشی برده داری شهر های جدیدی بوجود آمدند که در اراضی سلطنتی بنا شدند که از یک سو محل حرفه های گوناگون بودند و از سویی دیگر بازرگانی بین المللی در آن جا رونق داشت. و این شهر ها در بازرگانی دخالت داشتند. در دوره مغول ها نیز وضع شهرها تغییر نکرد. رشد بازرگانی به گسترش تولیدات کشاورزی و پیشه وری و توسعه شهر ها کمک کرد. و شهر ها مراکز پیشه، هنر، و بازرگانی بودند اما زمام امور این شهرها در دست فئودال ها بود.
در دوره مغولان شهر ها ویران شدند که تا قرن دهم با یک استقلال نسبی روبروئیم.

شهرهای قرون وسطایی
در قرون وسطا ما با چند نوع شهر روبروئیم:
- شهرهایی که به بازرگانی و تولیدات صنعتی می پرداختند
- شهرهایی که به کار صادرات مشغول بودند
- شهرهایی که محل انبار و ترانزیت کالا بودند
- شهر های مصرف کننده که در دوران مغول بوجود آمدند و پایتخت سلسله های محلی و محل ییلاق و قشلاق آن ها بود.

تفاوت شهرها ی ایرانی و اروپایی
در ایران شهرهای مستقل مثل اروپا بوجود نیامد بخاطر آن که فئودال های ایرانی خود زمین های زراعی نداشتند و در روستاها ساکن نبودند در شهرها ساکن بودند. بهمین خاطر ما در ایران بر خلاف اروپا قلعه ها و دژهای فئودالی نداریم .
فئودال های ایرانی بعنوان حاکم و فرماندار اقطاع دار بودند. و نیاز به سکونت در روستا نداشتند از این رو با تجار بزرگ رابطه داشتند و بخاطر داشتن قدرت مادی و نظامی تجار را تابع خود می کردند و قسمتی از بهره مالکانه را در دست تجار می گذاشتند و با آن ها سهیم می شدند در نتیجه بر خلاف اروپا تجار برعلیه فئودال ها نبودند بلکه همراه با آنها بر علیه جنبش های پیشه وری عمل می کردند.
همین امر باعث شد سازمان های صنفی پیشه وری بوجود نیاید. البته تولید کالایی ساده بود وحتی امکان فرا روئیدن آن هم بود اما حمله مغول ها باعث نابودی نیروهای عامل در تولید شد .

نتیجه:
اسناد تاریخی غلبه شهرهای مصرف کننده را نشان نمی دهد.

چند دیدگاه پیرامون فرماسیون های اقتصادی در ایران

دیدگاه نخست:
۱- ضرورت حفظ و نگهداری سیستم آبیاری باعث شکل گیری بروکراسی شد و در نتیجه آن دولت بوجود آمد. پیش افتادگی دولت بر شکلی گیری طبقات. پروسه ای که عکس آن در اروپا اتفاق افتاد.
جامعه طیف بندی شد و حاصل کار دولت بوجود آمد .
۲- شکل نگرفتن طبقات به شکل کلاسیک؛ امری که در اروپا اتفاق افتاد.
۳- عدم بده بستان شهر و روستا؛ شهرها مصرف کنند گان صرف بودند.
۴- شهر بر خلاف اروپا بجای آن که مرکز تولیدات کالایی و پیشه وری باشد مرکز اداری حکومت ها بودند. بر خلاف اروپا.
۵- شهر بعنوان مرکز تجارت نتوانست بعنوان یک مولفه سیاسی قد علم کند و در پروسه گذار به بورژازی بر علیه فئودالیسم در صحنه باشد .
۶- دوران ماد، هخامنشی و اشکانی و ساسانی، نظام ایران شیوه تولید آسیایی بود این شیوه در دوران صفویه باز سازی شد و بعد ازآن دوران فروپاشی و گذار به مرحله سرمایه داری رسید

نتیجه
پس فرماسیون های طی شده در ایران شامل:
۱- جوامع آغازین
۲- نظام تولید آسیایی
۳- سرمایه داری بوده است

چند پرسش
۱- اگر در ایران برده داری و فئودالیسم مثل اروپا بوجود نیامد آیا حکومت های مذکور طبقاتی بودند یا نبودند و اگر طبقاتی بودند نام این طبقات چه بود ؟
۲- اگر فروپاشی جوامع نخستین تا شکل گیری سرمایه داری در ایران شیوه تولید کشاورزی بود تکلیف ما زاد چه می شد. این مازاد تحت چه عنوانی اخذ و در شکم شاهان و اشراف و جنگاوران ریخته می شد. آیا شیوه خراج ستانی برای اخذ این مازاد کافی است.؟
۳- این خیل عظیمی که از مازاد کار دیگران زندگی می کردند که بودند و چه نام داشتند .؟

دیدگاه دوم
دیاکونف در کتاب تاریخ ماد حکومت های ماد و هخامنشی را حکومت های برده دار می داند .
عده ای بر این باورند که الواح پیدا شده در تخت جمشید که لیست کارگران مزد بگیر است نشان می دهد که برده داری در ایران محدود بوده است به برده داری خانگی. و اطلاق حکومت های برده دار به مادها و هخامنشیان نادرست است.
هرتسفلد هم بر این باور است که مادها و هخامنشیان نه برده دار که فئودال بوده اند.

چند پرسش
۱- اگر مادها و هخامنشیان نه برده دار بودند نه فئودال پس چه بودند؟
۲- آیا گذار قبایل به دولت در دوران ماد صورت گرفت؟
۳- اگر چنین است ماهیت این دولت چه بود.؟
۴- این دولت نماینده کدام طبقه بود؟
۵- اگر بعلت اهمیت شبکه آبیاری نخست دولت شکل گرفت و بعد طبقات بوجد آمدند. یعنی خادم به مخدوم تبدیل شد؛ برخلاف غرب؛ ماهیت این دولت و آن طبقات چه بود.؟
۶- آیا در تعریف مارکس از نظام آسیایی ما با شکل خاصی از برده داری رو بروئیم. و اگر جز این است نظام آسیایی یعنی چه؟

منشاء دولت های شرقی
عده ای منشا دولت در شرق را با منشا دولت در غرب یکی نمی دانند.
تحول تاریخی در غرب از ۳ مرحله می گذرد:
۱- تجزیه کمون های نخستین؛ در اثر رشد نیروهای تولیدی
۲- شکل گیری طبقات؛ برده داران و برده ها
۳- پیدایش دولت؛ بعنوان نهادی برای حفظ تعادل اجتماعی

اما در شرق ضرورت مباشرت در امر آبیاری و عدم مباشرت فردی در این امر حیاتی، متصدیان منافع عمومی جماعت را به نطفه های اولیه دولت فرا رویاند.
این متصدیان به تدریج  به دولت بمعنای تام و تمام تبدیل شدند و بصورت دستگاهی مسلط بر جامعه در آمدند. خادم به تدریج به مخدوم تبدیل شد. پس سیر شکل گیری به قرار زیر است:
۱- تبدیل تدریجی متصدیان به دولت
۲- فروپاشی تدریجی جماعات اولیه
۳- شکل گیری طبقات

استبداد شرقی
شکل گیری استبدا شرقی را هم باید در این پروسه دید. ایفاء یک وظیفه اجتماعی پایه و اساس  سلطه سیاسی می شود و با شکل گیری طبقات، منافع طبقات هم به آن اضافه می شود و این سلطه سیاسی در طول تاریخ ادامه می یابد، بخاطر آن که ایفاءهمان نقش اجتماعی ادامه می یابد .

بردگی پدر سالار
در غرب؛ یونان و روم؛ بردگان در تولید نقش برجسته ای داشتند. و پابپای بردگی تولیدی بردگی خانگی نیز وجود داشت .

اما در شرق بواسطه تقدم آب بر زمین، بردگی بیشتر خانگی بود و این بردگی شامل معابد و دربار هم می شد. و نقش بردگی تولیدی ثانوی بود .عده ای این تقدم و تاخر را دلیل برده دار نبودن ماد و هخامنشی می دانند وعده ای دیگر ارجحیت بردگی خانگی بر تولیدی را بردگی پدر سالار می دانند. و ماد و هخامنشی را در چارچوب یک نظام برده داری بررسی می کنند .
مناقشه دوم در وجه تولید آسیایی است. مارکس در تقسیم بندی فرماسیون هایش از: کمون های اولیه،برده داری ،وجه تولید آسیایی، فئودالیسم و سرمایه داری نام می برد وعده ای بر این باورند که وجه تولید آسیایی شکل خاص برده داری در جوامع شرقی است ولی عده ای دیگر آن را یک نظام برده دار به حساب نمی آورند اما روشن نمی کنند که اگر وجه تولید آسیایی شکل خاصی از برده داری نیست پس چه ماهیتی دارد.

چند نکته پیرامون ماد و هخامنشی
۱- هرتسفلد نظام ایران را در دوران هخامنشی فئودالیته می داند. که این گونه نیست.
۲- در آغاز هزاره اول پ. م. جامعه ماد وارد مرحله جدیدی می شود؛ دوران پیدایش طبقات و ایجاد جامعه برده داری است.
۳- جامعه ماننا دوران بدوی و آغازین برده داری  بود.
۴- در قرن هشتم پ.م. ما هنوز با واحد های ماقبل دولت یا جماعت های آغازین روبروئیم. وشاهان ماد به توده های وسیع آزاد مردم متکی بودند. طبقه برده دار در حال شکل گیری بود، اما تولید کنندگان کوچک و آزاد هم بسیاربودند .
مبارزه در این دوران بین مردم آزاد و اشراف عشیره ها جریان دارد این مبارزه به بسط بیشتر شیوه تولید برده داری و استقرار قدرت فردی و از بین رفتن قدرت شورا های شیوخ می انجامد
۵- نکته مهم  این است که وقتی دولت ماد بر دولت  آشور غلبه  می کند از برده ساختن تمامی اهالی خود داری می کند و تعداد کمی برده با خود می برد و آن هم در خانه های خویش بکار می گیرند. علت آن بود که تکامل تولیدات برده داری در خاک ماد در سطحی نبود که بتواند تعدادی کثیر برده جذب کند .
۶- الواح پیدا شده در خزانه پرسپولیس نشان از ۳۰۰۰ کارگر مزد بگیر در این زمان دارد پس اگر دولت هخامنشی یک دولت برده دار است کارگر مزد بگیر چه معنایی دارد؟
دیاکونف می گوید جامعه پارس چندان متکامل نبود. این که اعضا کورتش ها (کارگران مزد بگیر درباری) بجای وسایل معیشت پول دریافت می کردند با برده بودن توده اصلی کورتش تناقضی ندارد .
در هزاره قبل از میلاد بردگان ایرانی می توانستند خانواده و دستگاه اقتصادی کوچکی از خود داشته باشند.
۷- دوران هخامنشی برده داری در حال پیدایش و گسترش است.
۸- دوران اشکانی دروان برده داری تکامل یافته و در شرف انحلال است .

شیوه تولید

چند نکته اساسی
۱- شیوه تولید یعنی شیوه تولید وسایل معیشت آدمی است
۲- مفهوم شیوه تولید از طریق دو تجرید اساسی مشخص می شود:
- جنبه اجتماعی تولید
-جنبه مادی پویش تولید
۳- جنبه اجتماعی تولید شامل رابطه انسان با انسان و طبیعت است
۴- جنبه اجتماعی و مادی تولید از هم جدایی ناپذیرند و شالوده تولید را تشکیل می دهند
۵- جزء اصلی حیات انسان کار وی در تولید وسایل زندگیش و خوراک و پوشاک و مسکن را تشکیل می دهد.
۶- کار مستلزم ابزار کار است و این ابزار میراث گذشتگان انسان است
۷- ابزار کار و موضوع کار که بوسیله آن ها ارزش های مادی تولید می شود و نیز انسان هایی که به کمک این ابزار کار می کنند نیروهای تولید را تشکیل می دهند .
۷- تولید خصلتی اجتماعی دارد پس رابطه معینی بین انسان ها در پویش تولید ایجاد می شود که مستقل از اراده آنهاست به این روابط روابط اجتماعی تولید می گویند .
۸- روابط انسان ها در تولید با نیروی های عامل در تولید مستقل از هم نیستند بلکه از وحدت بر خور دارند
۹- روابط انسان ها در تولید را نوع رابطه آن ها با مالکیت بر ابزار تعیین می کند
۱۰- از خصایص ذاتی تولید تغییر مداوم و تکامل شیوه های تولید است که باعث تغییر و تکامل نظام های اقتصادی و اجتماعی می شود
۱۱- نیروهای عامل در تولید مدام در حال تغییرند. اما روابط آنان ها در تولید قابلیت کمتری در تغییر دارند. بنابر این درگیری بین این دو در مقاطعی اجتناب ناپذیر است .
۱۲- درگیری بین روابط تولید و نیروهای عامل در تولید به حوزه های دیگر حیات اجتماعی کشیده می شود. نظام های جدید اقتصادی-اجتماعی محصول این در گیری هاست .

شیوه تولید فئودالی
۱- روابط انسان ها در تولید فئودالی بر مبنای مالکیت زمین شکل می گیرد. مالکیتی که از آن ارباب است
۲- در کنار این مالکیت، مالکیت فردی ابزار تولید شامل خیش و گاو و ابزار پیشه وری است، که از آن رعیت یا سرف است
۳- در شیوه تولید فئودالی آنچه مهم است مازاد تولید است که توسط مالک به ۳ شکل دریافت می شود:
- جنسی
- نقدی
- بیگاری
۴- اگر مالک دولت بود مالیات و اجاره یکی می شد
۵- چگونگی دریافت مازاد تولید اساسی ترین وجه تمایز نظام های اقتصادی -اجتماعی را تشکیل می دهد. اما این بمعنای اَشکال همسان پدیده های فکری، هنری سیاسی و حقوقی این نظام ها نیست .
شرایط گونگون طبیعی، روابط نژادی و گذشته تاریخی به این گوناگونی شکل می دهد (فئودالیسم در اروپا و ایران)
۶- بهره کشی انسان از انسان به دو شکل صورت می گرفت:
- اجبار اقتصادی که به شکل بهره کاری، جنسی، پولی بود و غیرمستقیم بود
- اجبار مستقیم: در برده داری که اخذ مازاد به شکل مستقیم بود
۷- در نظام فئودالی تعهدات روستائیان محدود به پرداخت بهره کار ،جنسی و پولی نبود.عوارض مختلف و وابستگی رعیت به زمین جز تقیدات فئودالی بود.
۸- اقتصاد فئودالی  یک اقتصاد طبیعی بود؛ تولید برای مصرف؛ نه تولید برای تولید؛ آن چه در بورژازی می بینیم .
در اقتصاد طبیعی تمامی مازاد توسط ارباب به مصارف غیر تولیدی می رسد. در نتیجه تولید مجدد یا گسترش تولید بر خلاف سرمایه داری در کار نیست. اقتصاد تقریبا ایستاست بهمین خاطر تکامل نیروهای عامل در تولید بر خلاف بورژازی بکندی صورت می گیرد.
۹- کار رعیت شامل ۲ بخش بود:
- حصه اربابی؛ که روی زمین ارباب و برای ارباب مجانی کار می کرد
- حصه رعیتی که روی زمین خود کار می کرد
۱۰- در اراضی دیوانی رعیت روی زمین دولت کار می کرد. مالک دولت بود در این حالت بهره مالکانه و مالیات یکی بود.
۱۱- تغییر بهره مالکانه از جنسی به پولی تغییری در شیوه تولید ایجاد نمی کرد و با اجاره زمین در نظام سرمایه داری یکی نبود. اما نشانه تکامل یافته ترین شکل دریافت اجاره زمین در نظام فئودالی بود و پیش در آمد ظهور بورژازی بود.
۱۲- سرچشمه تلاشی نظام فئودالی در توسعه نیافتن این نظام بود. باروری کار در سطح پائین قرار داشت به ۲ دلیل:
- نخست آن که مازاد به تمامی توسط فئودال مصرف می شود و سرمایه گذاری مجدد صورت نمی گرفت
- رعیت هم انگیزه ای برای بالا بردن بار آوری نداشت .
————————————————————————————————————-

منابع:
۱- فرهاد نعمانی؛ تکامل فئودالیسم در ایران
۲- دکتر محمد علی خنجی ؛تاریخ ماد و منشا نظریات دیاکونف
۳- دیاکونف؛ تاریخ ماد
۴- ویتفوگل؛ شیوه تولید آسیایی
۵- استفن .پ. دون؛ سقوط و ظهور شیوه تولید آسیایی
۶- دکتر اکرم عثمان -چگونگی تحول در خاور زمین؛ نشریه نی بخش سوم

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.