گفت‌و‌شنود همنشین بهار با هدایت‌ متین ‌دفتری

در این گفت‌و‌شنود، نخستین منازعه جبهه دموکراتیک‌ ملی با حکومت دینی، که در بدو انقلاب، از اختلاف نظر بر سر شرکت یا عدم شرکت در رفراندوم آغاز شد، پیوست و گسست از شورای ملی مقاومت، ایستادگی بر اصول و اینکه «حاضر نیستیم مسائل نظری تحت هر عنوان و بهانه‌هایی از جمله نقض التزام مُمیّزی شود، چرا که به آزادی اندیشه، بیان و انتقاد، عمیقاً باور داریم و بیان و باور هیچ فرد یا جریانی را موضوع محاکمه نمی‌دانیم» و… مورد بحث قرار می‌گیرد. ….

——————————————————

گفت‌و‌شنود با هدایت‌ متین ‌دفتری (۱)
اگر حقوق رعایت نشود زندگی هم باطل است


فایل صوتی
http://www.hamneshinbahar.net/mp3files/MatinDaftary_goftoshonud.mp3

گرچه بر ما ریخت آب و گِل شَکی
یادمان آید از آن‌ها چیزکی
ناله‌ی سُرنا و تهدیدِ دُهُل
چیزکی مانَد بدان ناقورِ کُل
نشنود آن نغمه‌ها را گوش حس
کز ستم‌ها گوش حس باشد نجس

خانم‌ها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگ‌ورز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام می‌کنم. همیشه دوست داشتم پای صحبت انسان نیکی چون آقای متین دفتری – یک مصدقی واقعگرا که به آزادی و استقلال ایران، برقراری حقوق بشر و آزادی‌های اساسی اعتقاد دارند – بنشینم و بیآموزم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در این گفت‌و‌شنود، نخستین منازعه جبهه دموکراتیک‌ ملی با حکومت دینی، که در بدو انقلاب، از اختلاف نظر بر سر شرکت یا عدم شرکت در رفراندوم آغاز شد، پیوست و گسست از شورای ملی مقاومت، ایستادگی بر اصول و اینکه «حاضر نیستیم مسائل نظری تحت هر عنوان و بهانه‌هایی از جمله نقض التزام مُمیّزی شود، چرا که به آزادی اندیشه، بیان و انتقاد، عمیقاً باور داریم و بیان و باور هیچ فرد یا جریانی را موضوع محاکمه نمی‌دانیم» و… مورد بحث قرار می‌گیرد.

آقای متین‌دفتری ضمن اشاره به ساواک و آقای رضا عطارپور منفرد(حسین‌زاده)، داستان دستگیری و ربودن خودشان را در فروردین سال ۴۷ تعریف می‌کنند و اینکه بعد از آزار و اذیت در اوین، حوالی دَرّه‌ای، در گردنهٔ قوچک در بخش لواسانات شهرستان شمیرانات رها می‌شوند. ایشان در لابلای بحث به میرزا محمود خان دفتری عین الممالک، احمد متین دفتری، بیژن جزنی، منوچهر کلانتری، شکرالله پاکنژاد، کاظم رجوی، هوشنگ عیسی بیگلو، محمد تقی دامغانی، صارم‌الدین صادق وزیری، حمید عنایت، ایرج افشار، منوچهر هزارخوانی‌، غلامحسین ساعدی، ناصر پاکدامن، نجف دریابندری، بهنام شهبازی، مجتبی مفیدی، منصور سروش، آیت‌الله زنجانی، سید محمدعلی کشاورز صدر، هوشنگ کشاورز صدر، کریم سنجابی، نعمت میرزازاده(م آزرم)، عبدالکریم لاهیجی، بهمن نیرومند، مهدی خانبابا تهرانی، حسن نزیه، احمد صدر حاج‌سیدجوادی، حسین شریعتمداری، فتح‌الله بنی‌صدر، امیرعباس هویدا، تیمسار نصیری، سپهبد ناصر مُقَدّم، تیمسار محسن مبصر، مسعود و مریم رجوی، و «اپوزیسیون»ی که به قول ایشان «دیگر وجود ندارد»، همچنین به ویلیام باتلر، ویلیام ویلسُن، خانم اَشِتُون و آقای کاوالی‌یری اشاره می‌کنند.
اگرچه نیّت من ثبت «امر واقع» برای مبارزه با فراموشی است نه موضعگیری له یا علیه جریان و فردی، اما با ابتلائات زیادی روبرو شده‌ام. گاه بارانی از غم بر من می‌بارد و این زندگی که پارس می‌کند و این زمین که خار می‌خلد و این آسمان که بلا می‌ریزد مرا به ستوه می‌آورد. اما او که تنهاترین تنهاها هم بشوم هست و حضور دارد، یاریم می‌کند و به قول شیللر در سرود شادی، با دلیری و شکیبایی، دیو غم را بر زمین می‌کوبم.

قدرت سیاسی برای حفظ خودش در یادمان‌ها دست می‌برَد تا به واسطه آن، حافظه جمعی را کنترل کند. روایت حاکم را همیشه باید به چالش گرفت. بی اعتنا به طعن و لعن هرزه‌نویسان و با اشراف به اینکه بیان کلمه حق مرارت دارد، «یادمان‌ها را که هیچ دشمن پیروزی نمی‌تواند از ما بستاند»، ثبت می‌کنم.


برای این‌ گفت و‌شنود بیش از دو سال صبر و تلاش کردم و اگر زمان و کار بیشتری هم نیاز بود، با آغوش باز می‌پذیرفتم. شرح وقایع اتفاقیه توسط آقای متین‌دفتری، برای نسلهای امروز و فردای ایران، نکات قابل تامل دارد و توجه شما را به آن جلب می‌کنم.
برخی پرسش‌ها را به قسمت بعد موکول کرده‌ام.

این گفت و‌شنود ادامه خواهد داشت

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.