گفتگوی سایت گزارشگران با آرش کمانگر از فعالین سازمان راه کارگر درباره کنفرانس شش نیروی چپِ کمونیستِ ایران در سوئد

ما به همه فعالین طیف انقلابی و ازادیخواه کمونیست میگوئیم که از تفرقه و پراکنده کاری دست بکشند و شعار کارگران متحد شوید و رنجبران متشکل شوید را از حد حرف به حیطه عمل بکشانند. خطاب ما به همه سوسیالیستهای رادیکال این است : رهنمایی کی توانی ای که خود ره را ندانی!! نمیتوانید خود در تفرقه و سکتارسیم دست و پا بزنید و بعد طبقه خویش را به اتحاد فرابخوانید. ما رویای حزب واحد و انکار تفاوتهای مهم در خوانش ها و مواضع سوسیالیستی نیروهای مختلف چپ انقلابی ایران را نداریم اما آیا نمیتوان در حین حفظ استقلال تشکیلاتی حول اهداف مشترک، دست به اتحاد و همگرایی زد و پروژه های مشترک را به دور از رویاهای برتری طلبانه و هژمونی طلبانه به پیش برد؟ ….

کنفرانس شش جریان چپ و کمونیست در تاریخ بیست و دوم سپتامبر در استکهلم سوئد برگزار خواهد شد . در آفیش تبلیغاتی این کنفرانس در معرفی و اهداف آن آمده است :

” روند اوضاع سیاسی نشان می دهد که جامعه ایران به طرف تحولات سرنوشت سازی پیش می رود . اساسی ترین سئوال این دوران تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی و مسئله قدرت سیاسی است . جدال بر سر سرنگونی و جایگزینی حکومت اسلامی آغاز شده است و طبقات متمایز اجتماعی و جنبش ها و احزاب سیاسی اشان ، هر کدام تصویری از سرنگونی و دولت و نظام آتی بدست می دهند . این کنفرانس ، که بخشی از نیروهای متعلق به کمپ کارگر و سوسیالیسم ایران را در بر می گیرد ، اعلام می کند که یک آلترناتیو سوسیالیستی ممکن و ضروری است و برای شکل گرفتن آن تلاش می کند .”

به سراغ نمایندگان این شش جریان می رویم و با آنها در مورد این کنفرانس و مسائل مربوط به اهداف یاد شده آن به صحبت می نشینیم .

با آرش کمانگر از سازمان راه کارگر که دعوت ما را برای این مصاحبه پذیرفته است به گفتگو می نشینیم :

گزارشگران :
آرش کمانگر عزیز از اینکه به دعوت ما پاسخ مثبت دادید سپاسگزاریم .
چگونه شد که این شش جریان به این نتیجه رسیدند که چنین کنفرانسی را در این مقطع بر گزار کنند ؟

آرش کمانگر:
ما هم از شما عزیزان سایت خوب گزارشگران تشکر میکنیم و به شما بابت اختصاص بخشی از فضای سایت خود به این کنفرانس درود می فرستیم.

در پاسخ به پرسش نخست شما باید بگویم که اندیشه ضرورت اتحاد طبقاتی کارگران و نیروهای پیشرو کارگری و سوسیالیست عمری دیرینه دارد و فارغ از اینکه در چه شرایط سیاسی و جغرافیایی معین زندگی می کنیم همواره باید مورد توجه کارگران پیشرو و نیروهای متنوع سوسیالیست و کمونیست قرار گیرد. شعارهای کلیدی : “کارگران جهان متحد شوید!” و یا “چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است!” تنها در حول و حوش اول ماه مه روز همبستگی بین المللی کارگران کاربرد ندارد بلکه باید در تمام فصول راهنمای پراتیک فعالین کارگری و سوسیالیستهای انقلابی باشد. سازمان ما بعد از فروپاشی بلوک شرق و “سوسیالیسم اردوگاهی” نه تنها با ایده های رویایی همچون “حزب واحد طراز نوین” مرزبندی کرده است بلکه تنوع احزاب کارگری و کمونیستی و خوانش های متفاوت از سوسیالیسم را وجه مشخصه غیرقابل انکار جهان معاصر دانسته است. اما اعتقاد به این تنوع و تاکید بر وجود گرایشات گوناگون سوسیالیستی ابدا به معنای تقدیس تفرقه و پراکندگی در صفوف طبقاتی کارگران و نیروهای کمونیست نبوده است. به همین خاطر صرف نظر از اینکه ما در کدام شرایط سیاسی مفروض قرار داریم همواره در دهه های اخیر بر ضرورت همکاری، اتحاد عمل، ائتلاف و حتی اتحاد جبهه ای نیروهای سوسیالیست پای فشرده ایم و فعالیتهای وسیعی را در راستای همگرایی طیف متنوع سوسیالیستهای کارگری و رادیکال انجام داده ایم. متاسفانه هیچیک از این تلاشها چنانکه باید به نتیجه نرسیدند و از حد اعلامیه ها و برخی اقدامات موردی مشترک فرا تر نرفته اند. این عقب ماندگی از ضرورت عینی اتحاد و همگرایی نیروهای کارگری و سوسیالیست اگر چه در شرایط رکود و افت جنبش های کارگری و اجتماعی ممکن است به چشم نیاید اما در شرایط برآمد انقلابی و موج جنبشهای کارگری و توده ای گوناگون نمیتواند به هیچوجه توجیه پذیر باشد. به همین خاطر وقتی خیزش عظیم لگدمال شده گان در دیماه ۹۶ در بیش از صد شهر کوچک و بزرگ طی ده روز تاریخی و دوران ساز، ایران را لرزاند و بدیل های ارتجاعی و خوابانده شده در آب نمک امپریالیستها دندان تیز کردند که هژمونی این خیزشها و جنبشها را بدست گیرند، دیگر توجیه تفرقه و پراکنده کاری نیروهای انقلابی سوسیالیست محلی از اعراب نداشته و ندارد. مقتضیات ناشی از این نیاز روز و مبرم بوده که بار دیگر شماری از نیروهای کمونیست را واداشت به رغم تجارب ناکام گذشته مجددا پروژه اتحاد و همگرایی این قطب سیاسی مهم صحنه اجتماعی ایران را کلید بزنند و برای بررسی معضل سکتاریسم و پراکندگی در جنبش چپ انقلابی و برای تقویت گفتمان سوسیالیستی و تبدیل آن به یک آلترناتیو نیرومند رهجویی کنند. برپایی کنفرانس استکهلم تلاشی در این راستا محسوب می شود.

گزارشگران :
بحران سیاسی – اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی ، ایران و ساکنین آن را وارد دوره ای از بحرانهای پیچیده و خطرناکی کرده است . این امر، کارگران ، زحمتکشان و همه مردم آن را در مقابل دو راه ناگزیر قرار داده است . انقلاب و سرنگونی سرمایه داری اسلامی ، یا ویرانی و نابودی همه ساختارهای اجتماعی – اقتصادی و تشدید بحران و خانه خرابی اکثریت عظیم مردمان ایران . برای جلوگیری از این وضعیت فلاکت بار چه باید کرد ؟ و کلاَ چه راهی در مقابل مردمانمان است ؟

آرش کمانگر :
پاسخ این پرسش به گونه ای در درون آن نهفته است. اگر این درست است که هر روز ادامه حاکمیت جهنمی رژیم اسلامی سرمایه داری ایران به معنای تداوم استبداد و استثمار عنان گسیخته، نابودی تمام عیار زندگی اکثریت عظیم اردوی کار و رنج و حتی ویرانی طبیعت و محیط زیست مردمان ایران است، آنگاه باید گفت که راهی جز سرنگونی انقلابی این رژیم مافوق ارتجاعی در برابر کارگران و زحمتکشان ایران وجود ندارد. سردمداران این رژیم و به اصطلاح اپوزیسیون اصلاح طلب سعی دارند با به نمایش گذاشتن عواقب انقلابات موسوم به بهار عربی و فجایعی که در جای جای خاورمیانه و شمال افریقا شاهد آن هستیم مردمان ایران را از فکر انقلاب برای سرنگونی این رژیم منصرف کنند و علیرغم به ثبوت رسیدن مکرر عدم امکان استحاله و اصلاح این رژیم جنایتکار و غارتگر، باز از توده های لگدمال شده طلب میکنند که به همین وضعیت موجود تن دهند و اگر خواسته ای دارند در چهارچوب امکانات و مقدورات همین نظام ضدبشری جستجو نمایند. پاسخ ما روشن است: این انقلاب نیست که مردمان یک جامعه و کشور را به قهقرا میبرد این حاکمیت ضدانقلاب، نیروهای مرتجع و دخالت دول امپریالیستی و سرمایه داری گوناگون است که میتواند جهت حرکت انقلابات رهایی بخش را از روشنایی بسوی تاریکی هدایت نماید. اگر در برخی کشورهای خاورمیانه جنگ و ناامنی سبب آواره گی میلیونها انسان از کار و کاشانه خود شده است، در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی نابودی تدریجی محیط زیست، کمبود شدید آب و امکانات اولیه زندگی و فقر و بیکاری وسیع دهها میلیونی عملا دارد همین نقش را در کوچ اجباری مردمان استانهای مختلف بازی میکند. اگر جنگ در دیگر کشورها قربانی میگیرد، سرکوبهای سیاسی و آسیب های اجتماعی عملا دارد جان هزاران نفر را در ایران میگیرد. ایران رکورددار اعدام به نسبت جمعیت و رکورددار خودکشی ناشی از یاس فراگیر اجتماعی و مرگ ناشی از اعتیاد است. این سرنگونی رژیم بدست خود کارگران و زحمتکشان نیست که ایران را ممکن است به سوریه یا افغانستان و یمن و لیبی تبدیل کند بلکه ادامه حاکمیت این رژیم فلاکت و جنایت است که میتواند به معنای واقعی کشور را برای اکثریت مردمانش غیرقابل سکونت نماید. از اینرو تبلیغ و ترویج گفتمان انقلاب و تحولات رادیکال و مقابله با کلیه تفکراتی که میخواهند مردم را قانع کنند به ادامه حاکمیت همین رژیم تن دهند و بسیج همه امکانات برای تشکل یابی و سازماندهی در جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی در صدر وظایف ما قرار دارند.

گزارشگران :
برای بردن گفتمان آلترناتیو سوسیالیستی در مقابل گفتمانهای دیگر چه باید کرد و چه راهی در مقابل آن است ؟

آرش کمانگر :
انقلاب بهمن در چهار دهه پیش باید برای همگان روشن کرده باشد که نفسِ نفی یک رژیم نه تنها نمیتواند جاده رهایی را برای مردم ستمدیده هموار کند بلکه میتواند سناریوی تاریک تری را در برابر آنها قرار دهد. مادام که به اکثریت اردوی کار و رنج نگوئیم که صرفا رفتن این رژیم آنهم به هر وسیله ای دردی را دوا نخواهد کرد بلکه تراژدی انقلاب ۵۷ را بازتولید خواهد نمود و نیروی ارتجاعی دیگری را جایگزین ارتجاع حاکم خواهد کرد. بنابراین آن بخش از نیروهای سیاسی ضدرژیم که میگویند ما اپوزیسیون رژیم حاکم هستیم نه اپوزیسیونِ اپوزیسیونِ این رژیم!! عملا دارند خواسته یا ناخواسته همان اشتباه تاریخی چهاردهه پیش را تکرار میکنند. به همین خاطر است که سازمان ما در تمام طول حیات خود با درس گیری از تجربه شکست انقلاب بهمن و سایر انقلابات ، معتقد بوده و هست که نباید از افشای چهره واقعی نیروهای ارتجاعی در طیف اپوزیسون غافل بود. به عقیده ما در شرایط کنونی سلطنت طلبان، مجاهدین خلق، نیروهای دست راستی متعلق به اقلیتهای ملی و کلا نیروهای بورژوایی متصل به طرح های امپریالیستی در راس این نیروهای ارتجاعی قرار دارند و مخاطرات ناشی از آنها را باید برای آینده سیاسی ایران جدی تلقی نمود و باید از هر نوع خوش خیالی درباره وزن مخصوص چپ رادیکال و بی خیالی درباره وزن و تاثیرگذاری این نیروهای سیاسی دست راستی دست برداشت. این رزم مشترک اما جدا جدا درمان نمی شود و مستلزم همکاری و همگرایی نیروهای متنوع سوسیالیست و انقلابی است. تنها یک اتحاد نیرومند سیاسی در طیف چپ انقلابی و کمک به حضور رسانه ای – تبلیغی و سازمانگرانه نیرومند آن در صحنه پرشتاب جامعه است که میتواند شانس نیروهای ارتجاعی و دست راستی برای رهبری جنبش سرنگونی را بسوزاند و وزن گفتمان سوسیالیستی – هم علیه استبداد سیاسی مذهبی و هم علیه بهره کشی طبقاتی- را بالا ببرد.

گزارشگران :
ارتجاع جهانی همراه با ارتجاع منطقه ای و داخلی با زرادخانه ای از رسانه و پول و امکانات و کادرهای سیاسی – امنیتی در حال سازمان دادن آلترناتیوهای خود است . در مقابل این امکانات گسترده ارتجاع ، نیروهای چپ و کمونیست با چه ابزاری می خواهند مانع از تکرار شکست انقلابی چون انقلاب ۵۷ گردند ؟

آرش کمانگر :
تردیدی نیست که در حال حاضر امکانات مالی – رسانه ای و لجستیکی طیف چپ سوسیالیست قابل مقایسه با امکانات نیروهای دست راستی اپوزیسیون نیست. همه میدانیم که امکانات مالی – تبلیغی و بین المللی آنها نه ناشی از پشتیبانی وسیع و میلیونی توده های مردم در داخل و خارج ایران بلکه ناشی از حمایت مستقیم و غیرمستقیم دول امپریالیستی و رسانه های دولتی و شبه دولتی متعلق به آنها است. رسانه هایی کلان همچون بی بی سی – صدای امریکا – من و تو – رادیو فردا و غیره که از بودجه نهادهای دولتی و بعضا امنیتی ارتزاق میکنند نقش مهمی در مهندسی افکار عمومی بازی میکنند که اینرا از طریق سانسور خبری و انکار تقریبا کامل طیف سوسیالیست جامعه – علیرغم دعاوی ژورنالیستی و مبتنی بر رعایت استانداردهای حرفه ای- به پیش میبرند. برخی از این رسانه ها سیاست “رژیم رام” را تعقیب میکنند و برخی علاوه بر آن و یا در کنار آن سیاست “رژیم چنج” را جهت گیری سیاسی اصلی خود قرار داده اند. این ابر رسانه ها به مردم میگویند میان ادامه این رژیم و یا پذیرش رهبری اپوزیسیون ارتجاعی پروامریکایی یکی را میتوانند برگزینند و راه سوم یعنی گفتمان انقلابی سوسیالیستی سرابی بیش نیست. اما اگر چپ جامعه دست به نقد به لحاظ این نوع امکانات تدارکاتی – مالی و تبلیغی نمیتواند با نیروهای دست راستی رقابت کند اما از یک نقطه قوت کلیدی برخوردار است که آن نیروها فاقد آن میباشند و آن همانا خاستگاه طبقاتی چپ سوسیالیست است که خود را همواره با منافع سیاسی اجتماعی و طبقاتی کارگران و زحمتکشان تعریف میکند. اگر این حرف درست است که مشکلات سیاسی اقتصادی کشور ما تنها در گرو استقرار آزادی و شادی و آبادی در کنار عدالت اجتماعی و برابری و دمکراسی واقعی است آنگاه مشخص است که تنها یک بدیل سوسیالیستی انقلابی آزادیخواه و برابری طلب است که میتواند این مجموعه را همچون یک پاکج غیرقابل تفکیک به گفتمان حاکم بر جامعه تبدیل کند. بنابراین پایه طبقاتی بالقوه ما مهمترین نقطه قوت ما محسوب می شود که باید با برکشیدن گفتمان سوسیالیستی، این ظرفیت بالقوه را را بالفعل نمود و از این طریق سد بزرگی در برابر عروج جریانات ارتجاعی دست راستی برپا کرد.

گزارشگران :
این کنفرانس تا چه حدی می تواند به تقویت گفتمان سوسیالیستی یاری رساند؟

آرش کمانگر :
این کنفرانس هنوز یک مقدمه است. مقدمه ای برای آغاز یک تلاش حیاتی و مهم. از اینرو انتظار تصمیمات عجیب و غریب را از آن نباید داشت. از این کنفرانس فورا نه یک جبهه زاده خواهد شد و نه حتی لزوما یک اتحاد عمل پایدار سیاسی در طیف چپ. ما هنوز برای خنثی کردن گفتمان هایی در طیف سوسیالیست که سکتاریسم و پراکنده کاری را تقدیس و یا توجیه میکنند و یا در یک خوش خیالی زایدالوصف انتظار دارند همگان خود را منحل و در حزب و سازمان ایشان ادغام نمایند، راه دشواری در پیش داریم. با این همه، نکته بسیار مهم این است که شش جریان از طیف چپ انقلابی ایران به ضرورت برپایی چنین کنفرانس هایی و رهجویی برای دستیابی به پلاتفرم سیاسی مشترکی که مهمترین اشتراکات بنیادی طیف سوسیالیست جامعه را بازتاب دهد، پی برده اند و میخواهند حداقل برای همگرایی و اتحادعمل های سیاسی روتین تلاش نمایند. اینکه کوشش هایی از این دست چقدر به ثمر خواهد نشست به نحوه تعامل و احساس مسئولیت این نیروها و درک ضرورت زمانه بستگی دارد. تا آنجایی که به سازمان ما برمیگردد عزم ما برای شکل دهی به یک اتحاد عمل پایدار سیاسی و حتی تشکیل یک جبهه متحد چپ در خانواده سوسیالیستهای رادیکال ایران جدی است . امیدواریم سایر نیروها و رفقا نیز جدی باشند.

گزارشگران :
در پایان چه پیامی برای طیف گسترده چپ و کمونیست ، طبقه کارگر ، زحمتکشان و مزد و حقوق بگیران دارید ؟

آرش کمانگر:
پیام ما روشن است: کمونیستها فرقه ای در کنار دیگر فرقه ها نیستند. آنها منفعتی جز رهایی طبقه کارگر و اکثریت لگدمال شده ندارند. ما قرار نیست به نیابت از اردوی کار و رنج قدرت سیاسی را تسخیر کنیم و سعادت را برای مردم به ارمغان آوریم. رسالت ما کمک به امر خودرهانی اردوی کار و رنج و برپایی دولتی از جنس کمون است که هیچ بوده گان هر چیز گردند. نبردی برای تبدیل طبقه کارگر از طبقه ای در خود به طبقه ای برای خود . تا بتواند آزادی را به موازات برابری به کف آورد. کمک به سازماندهی و تشکل یابی کارگران و زحمتکشان و تقویت گفتمان سوسیالیستی در میان آنها از همین امروز، به اراده ای متحدانه و گسترده نیاز دارد. ما به همه فعالین طیف انقلابی و ازادیخواه کمونیست میگوئیم که از تفرقه و پراکنده کاری دست بکشند و شعار کارگران متحد شوید و رنجبران متشکل شوید را از حد حرف به حیطه عمل بکشانند. خطاب ما به همه سوسیالیستهای رادیکال این است : رهنمایی کی توانی ای که خود ره را ندانی!! نمیتوانید خود در تفرقه و سکتاریسم دست و پا بزنید و بعد طبقه خویش را به اتحاد فرابخوانید. ما رویای حزب واحد و انکار تفاوتهای مهم در خوانش ها و مواضع سوسیالیستی نیروهای مختلف چپ انقلابی ایران را نداریم اما آیا نمیتوان در حین حفظ استقلال تشکیلاتی حول اهداف مشترک، دست به اتحاد و همگرایی زد و پروژه های مشترک را به دور از رویاهای برتری طلبانه و هژمونی طلبانه به پیش برد؟ ما معتقدیم این هدف، امکان واقعی تحقق دارد هم به لحاظ نیازهای استراتژیک و هم به لحاظ ضروریات شرایط سیاسی بغایت حساس امروز ایران.

گزارشگران
با تشکر مجدد ، برای رسیدن به هدفی که پیگیرش هستید ، موفقیت آرزو میکنیم

آرش کمانگر:
من هم برای شما آرزوی موفقیت دارم.

———————————————————————
منبع: گزارشگران
http://gozareshgar.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.