در حاشیه اعتصابات کردستان. کولبران را تنها نگذاریم!
کولبری گرچه شغلی غیر استاندارد و خارج از قاعده است اما حال که بنابه شرایط خاص حاکم بر منطقه کردستان این شغل به کارگران آن منطقه تحمیل شده، لذا کولبران نیز همانند سایر کارگران باید از حقوق اولیه کار کردن برخوردار باشند. ….
——————————————————
کمیته اقدام کارگری:
در حاشیه اعتصابات کردستان. کولبران را تنها نگذاریم!
بدیهی است که منطق سرمایهداری سود است و هر آنچه که در روند کسب سود و انباشت سرمایه حاکمیت کوچکترین خللی ایجاد کند میبایست بر طبق قانون سرمایهداری محکوم گشته و سپس از سر راه برداشته شود. طبیعی است که دولت ایران نیز ، دولتی سرمایه داری است که سالهاست به دلیل انباشت سرمایه افزونتر و کسب سود به تضادهای اقتصادی و اجتماعی کشور دامن زده و اقتصاد ملی و به خصوص اقتصاد بخشهای مرزی و غربی کشور را چنان دستخوش یک ویرانی بی سابقه کرده که پس از گذشت سالها هنوز سیاستی جنگی بر این مناطق حکم فرماست. بیشترین تمرکز شغلهای کاذب و همچنین قشر بوروکرات در چنین مناطقی به چشم می خورد و همین موضوع نیز نشانی از برنامههای سیستماتیک حاکمیت در جهت جلوگیری از رشد مولده تولید، پیشگیری از به وجود آمدن طبقه کارگر متشکل و دامن زدن به رکود اقتصادی در این مناطق و همچنین وابسته کردن تمامی بخشهای آن به مرکزیت حاکمیت است.
عدم وجود شغل مناسب در مناطق مرزی موجب شکلگیری شغلهایی نظیر کولبری میگردد. شغلی که بسته به شرایط جغرافیایی به طبقه زحمتکش این مناطق تحمیل شده است. شغلی طاقت فرسا که جدا از نقض عریان حقوق کارگر حتی ابتدایی ترین حق کارگر به مثابه یک انسان یعنی حق حیات را نیز مورد تهدید قرار می دهد. به طوریکه در اینجا زندگی و معیشت کارگر نه فقط تحت تاثیر و وابسته به جدال کار و سرمایه، بلکه همچنین جدال با طبیعت و محیط برای بقا نیز می باشد. طبقه زحمتکش با پرداختن به کار کولبری (یعنی شغلی که از سمت و سوی حاکمیت به دلیل نبود زیر ساختهای اقتصادی و تولیدی و همچنین با هدف عقیم کردن جنبش پرولتری در مناطق غربی به آنان حقنه شده) به یک مجرم مبدل می گردد.
مجرمی که نیروهای امنیتی مرزی حق شلیک مستقیم به آنان را دارند. و این در حالی ست که قاچاقچیان حکومتی و یا وابسته به حکومت بدون هیچ هزینهای (صرف نظر از رانت) صدها تُن کالا را به کشور وارد کرده و بخشهای تولیدی سراسر کشور را در معرض خطر تعطیلی و یا تعدیل نیرو قرار می دهند.
ولی چنین شرایطی، با اقدام دولت در مورد مسدود کردن مرزها تشدید شده و نه تتها وضعیت طبقه کارگر این مناطق بلکه حتی وضعیت قشر بازاری وصنفهای مختلف را تحت تاثیر قرار داده است. از همینرو کسبه شهرهایی نظیر بانه و جوانرود دست به اعتصاب سراسری در سطح شهر زدند.
با وارد شدن اعتصابهای این شهرها به خصوص شهر بانه، به پانزدهمین روز خود شاهد آن بودیم که بسیاری از جناحها، اعم از ناسیونالیست، آنارشیست، سلطنت طلب و… دست به آژیتاسیون و تبلیغ گسترده زدند. به طوریکه اعتصاب قشر خرده بورژوا را تبدیل به رهیافت سراسری جهت اعمال فشار به دولت سرمایهداری ایران قلمداد کردهاند.
بدیهی است که حمایت از اعتصاب شهرهای کردستان امری لازم و ضروری است. اما صف بندی کارگران پیشتاز در این اعلام همبستگی و حمایت میبایست مستقل از جریانهای ذکر شده باشد. زیرا با مشاهدهای سطحی نیز میتوان دریافت که اگرچه اعتصاب شهر بانه روند توزیع کالا را در شهر و تا حدودی در استان مختل و محدود کرده و تاثیری جزئی نیز بر افزایش کالاهایی، به خصوصی نظیر لوازم صوتی و تصویری و یا لوازم آرایشی بهداشتی داشته اما مسئله و رهیافت اصلی در جهت وارد کردن ضریه به بدنه حاکمیت و دولت سرمایه داری، اعتصاب بخشهای تولیدی و صنعتی است. زیرا که دولت و جناحهای وابسته به آن خود بزرگ ترین هستههای توزیعاند و نمیتوان تنها با اعتصاب در این بخش مشخص به تهدید آن پرداخت.
اما از سویی دیگر نیز این عصیان تودهای را نباید نادیده گرفت. بلکه چنین وضعیت رادیکالیزهای میبایست توسط پیشتازان کارگری و اجتماعی به مبارزهای علیه حاکمیت سرمایهداری مبدل گردد و بر ضرورت حمایت تمامی اقشار از حقوق زحمتکشان و طبقه کارگر اشاره نمود تا توده مردم سطح مبارزه خویش را تنها محدود به مبارزهای صنفی نکرده و ابعاد گستردهتری از مبارزه اجتماعی و سیاسی را نیز در خود جای دهد.
کولبری گرچه شغلی غیر استاندارد و خارج از قاعده است اما حال که بنابه شرایط خاص حاکم بر منطقه کردستان این شغل به کارگران آن منطقه تحمیل شده، لذا کولبران نیز همانند سایر کارگران باید از حقوق اولیه کار کردن برخوردار باشند. کولبران منطقه برای گرفتن حق خود باید خود را متشکل کنند و از طریق کمیتههای مخفی برای دفاع از حقوق خود اقدام کنند. همبستگی سایر کارگران منطقه با کولبران راه را برای خودسازماندهی کولبران هموار خواهد کرد.
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.