نامه سرگشاده مادر رامین حسین پناهی به خانم فدریکا موگرینی

میخواهم با این نامه برای یک لحظه به زندگی و روح و روان مادری وصل شوید که دیگر قلبش توان تحمل این فاجعه را ندارد. این روزها من و فرزند دلبندم قلبمان بهم وصل است. ….

562

قلب مرا هم روی میز مذاکره بگذارید.
این نامه یک مادر است از یک شهر کوچک در کردستان ایران، مادری که قلبش هر روز در تب و تاب است ، چرا که جگر گوشه اش ممکنست در زندانی در همین نزدیکی ها ، بعد از اتمام ماه رمضان اعدام شود. میدانید یعنی چه، از فکر این فاجعه بخود میلرزم و و از کلمه اعدام نفرت دارم.

شنیدم خودتان مادر هستید و دو دختر دارید، پس میتوانید یک لحظه از سیاست فاصله بگیرید و بحرفم گوش دهید با جان دل گوش دهید.
من یک مادر دردمندم، از سی سال پیش درد را شناختم و سالها است که دربدر دنبال فرزندانم هستند، فرزندانی که از عدالت گفتند و برای بهبود اوضاع کوشیدند. ولی در اینجا همه چیز ممنوع است. ما در جهنم زندگی میکنیم و این روزها زندگی من به تمام معنا جهمنی است.

رامین حسین پناهی که حتما اسمش را شنیده اید و عکس اش را دیده اید، فرزند دلبند من است. او هر کاری کرده باشد ، نباید کشته شود. آیا این حرف ناحقی است که من میزنم. او یک فعال سیاسی است ، پرونده سازیها شده و اکنون در یک قدمی مرگ است.
من از شما میخواهم که این روزها که مشغول گفتگو با مقامات ایران هستید، یک خواست را به خواستهای دیگرتان اضافه کنید، لغو حکم رامین حسین پناهی و بررسی پرونده او در یک دادگاه صالحه اروپایی.

میخواهم با این نامه برای یک لحظه به زندگی و روح و روان مادری وصل شوید که دیگر قلبش توان تحمل این فاجعه را ندارد. این روزها من و فرزند دلبندم قلبمان بهم وصل است . من میدانم که برای فرزند کوچکم رامین این لحظات چقدر سخت است کابوس اعدام، و میخواهم شما هم لحظه ای به این احساس من نزدیک شوید و خودتان را جای من بگذارید و کاری کنید که این فاجعه اتفاق نیفتد، شما میتوانید و من صمیمانه از شما میخواهم این کار را بکنید. رسما و بطور جدی بخواهید رامین اعدام نشود.

با احترام شرافت زرینی مادر رامین حسین پناهی

—————————————————–

منبع: کمپین نجات رامین حسین پناهی

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.