جمعی از فعالین کارگری در خارج از ایران: خانه کارگر یا بی خانه کردن کارگران!

در رابطه با شعارهای فاشیستی خانه کارگر جمهوری اسلامی در روز کارگر ….

خانه کارگر یا بی خانه کردن کارگران!
ازابتدای سرکار آمدن و به قدرت رسیدن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در ایران،  سیاست ضد کارگری خود را به نمایش گذاشت. سندیکاها، کمیته های کارخانه، انجمنها، شوراها وهرنهاد و تشکلی که در راستای منافع مستقل کارگری (صنفی وطبقاتی) فعالیت، تلاش و مبارزه می کرد، منحل وغیر قانونی اعلام شد. هرگونه تلاش برای احیا وبازگشایی آنها ممنوع وجرم اعلام گردید. تعداد زیادی از پیشروان و فعالان کارگری و کارگران مبارزی که خواهان ایجاد تشکل مستقل صنفی خود بودند اخراج، زندانی، اعدام ویا مجبور به تبعید شدند. به جای تشکلات مستقل کارگران ونماینده های برگزیده آنها، رژیم اسلامی خانه کارگر و در پی آن شوراهای اسلامی رابه کارگران تحمیل کردند. این نهاد ضد کارگری ازابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی وروی پایه ی همان خانه کارگری بنا شد که درسال ۱۳۴۷ توسط رژیم سلطنتی شاه (سازمان کارگران حزب ایران نوین) ایجاد شده بود. دقیقا هر دو حکومت شاهی و اسلامی برای به چالش کشیدن و مهار تشکلات مستقل کارگری درتحمیل خانه کارگر به آنها وجه اشتراک داشته اند. محجوب، کمالی وربیعی ازبنیان گذاران وگرداننده گان اصلی این نهاد ضد کارگری هستند.

این نهاد درچهارچوب سیاستهای کارگر ستیزی جمهوری اسلامی و برای جلوگیری ازشکل گیری تشکلات مستقل صنفی آنها توسط حاکمیت درست شده است ودرواقع زیرمجموعه حزب جمهوری اسلامی است. این نهاد یکی ازعوامل بازدارنده شکل گیری تشکلات مستقل وطبقاتی کارگران ایران است. این نهاد نه تنها هیچ سقف وسرپناهی برای کارگران بنا ننهاد بلکه خود آوارسنگینی بر سر آنها بود، که با عمل کرد مزدورانه اش خواسته ها و مطالبات ستم دیده گان را زیر سایه ی سنگین وتاریکش دفن می کند. کارگران و فعالینی که برای شکل گیری تشکل مستقل تلاش می کنند به طورروزمره درمعرض دستگیری، بازداشت، شکنجه و زندان قرار دارند. فلسفه درست کردن  نهادهای دست سازحکومتهای سرمایه داری وازجمله خانه کارگر درایران، ایجاد سرپناه امن برای امنیت و آسایش مزدبگیران وستم دیدگان نیست. شرایط به شدت اسفناک زندگی کارگری، خیل عظیم بیکاران، حداقل حقوق چهار تا پنج برابرزیر خط فقر، ارمغان خانه کارگر وحکومت متبوعش است که برای جامعه مزدی ایران به ارمغان آورده شده است. این نهاد ضد کارگری علاوه بر این که هیچ نقش مثبتی دربهبود معیشت مزدبگیران ایفا نکرده است، همواره به عنوان نهاد امنیتی درمیان کارگران برای شناسایی فعالان وپیشروان کارگری فعالیت میکند. گردانندگان خانه کارگر از ماموران رده بالای امنیتی رژیم هستند. قلع وقمع تشکلات مستقل وانحلاشان توسط حاکمیت همگام با عملیاتی  کردن پروژه نهاد خانه کارگر، درقتل عام های دهه ی شصت به اوج خود رسید.

ابعاد فاجعه آمیزاین سیاست انسان ستیزانه جهموری اسلامی آنچنان وسیع بود که داد خواهی  برای مسببین این جنایت هولناک و درواقع نسل کشی همچنان ازطریق بستگان، نهادها و جریانات مترقی درجریان است. با نگاه به کارنامه وعمل کرد چهل ساله جمهوری اسلامی دیگر بر همگان آشکار است که  رژیمی مستبد، دیکتاتور، دزد، غارتگر و یکی ازانسان ستیزترین حکومت های سرمایه داری درقرن اخیراست. این نظام برای ماندگاری خود ازهیچ جنایتی دریغ نکرده است ودرهمین راستا کارگران ومزد بگیران با شدید ترین وجه ممکن مورد ظلم وستم قرار گرفته اند. تنها راه مبارزه با این سیاست ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی متحد شدن درتشکلات مستقل طبقاتیست تا خواستها ومطالبات کارگران و تمام ستم دیدگان جامعه استبداد زده ایران به حاکمیت تحمیل شود. هرگونه دست آورد وبهبود وضعیت معیشتی منوط به اتحاد وهمبستگی طبقاتی کارگران است. در مقابل هر گونه تفرقه در میان صفوف کارگران به جز تامین منافع سرمایه داری هدف دیگری ندارد. شعارهای ناسیونال فاشیستی دریازده اردیبهشت، روز همبستگی جهانی کارگران از طرف خانه کارگر منجمله کارگر ایرانی، کالای ایرانی و اخراج کارگر خارجی از این  جنس است و می بایست متحدانه به مقابله با آن برخاست. منافع طبقه کارگر در ایران ایجاب میکند که در مقابل تفرقه پراکنی رژیم سرمایه داری ایران و تشکلهای وابسته مانند خانه کارگر متحدانه ایستاده، همبستگی و اتحاد طبقاتی میان تمامی کارگران در ایران و جهان را از وظایف پایه خود بداند.

پیش به سوی ایجاد تشکلات مستقل کارگری در ایران
زنده باد اتحاد وهمبستگی کارگران

جمعی از فعالین کارگری در خارج از ایران
مه ۲۰۱۸

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.