بهرام رحمانی: مقاومت عفرین با تمام عظمت و شکوه ادامه دارد!
بدون شک مردم عفرین، شایسته بیشترین و بالاترین حمایتها هستند. چرا که آنان و کل رزمندگان قهرمان روژآوا و سوریه دمکراتیک، سختکوشترین پیکارگران برقراری آزادی، برابری، دموکراسی مستقیم و عدالت اجتماعی در جامعه خود و منطقه هستند؛ هفت سال است که آنها بر علیه جنگ، تروریسم دولتی و غیردولتی و گرایشات ارتجاعی ناسیونالیستی، مذهبی، فرقهگرایی و همچنین علیه تبعیض و استثمار و نابودی محیط زیست با سرافرازی بینظیری ایستادهاند و به همین دلیل نیز آوازه جهانی پیدا کردهاند؛ آنها نه تنها خواهان بهترینها برای خود، بلکه برای مردم منطقه و جهان نیز هستند ….
————————————————–
مقاومت عفرین با تمام عظمت و شکوه ادامه دارد!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
امروز ۱۶ مارس، ۵۶ روز از حمله وحشیانه ارتش ترکیه و گروههای تروریستی همراهش به کانتون عفرین میگذرد. تاکنون صدها تن از مردم عفرین و یگانها مدافع خلق، جان باختهاند و دهها هزار نفر آوارده شدهاند. اکنون صدها هزار نفر از مردم این منطقه، در خطر قتلعام قرار دارند. با این وجود، مقاومت عفرین با تمام عظمت و شکوه ادامه دارد! آنچه که در این میان، دردناک و وحشیانه است کشتار کودکان و شهروندان عادی عفرین توسط تروریسم دولتی ترکیه و تروریسم گروههای مذهبی اپوزیسیون سوریه است. اپوزیسیونی که پیاده نظام دولت و ارتش ترکیه در جنگ داخلی سوریه به حساب میآیند.
پیامآوران راه آزادی و برابری روژآوا، در هفت سالی که گذشت ایستاده مردهاند! آنها در میان مرگ و زندگی، زندگی آزاد را برگزیدهاند! آنها حاضر نیستند در زیر خفت و خواری سرمایهداری و دولتهای آن زندگی کنند بنابراین راه مستقل خود را پیش گرفتهاند. راهی که انسان را به یک زندگی شایسته و شاد و پربار رهنمون میسازد. آنها، عزم و اراده کردهاند تا تاریخ و سرنوشت خود را مستقیما به دست خویش رقم بزنند. همین سیاست و اراده پولادین آنهاست که بورژوازی جهانی را نگران ساخته است تا آگاهانه و عامدانه چشم خود را بروی این همه جنایت و جنگ، تروریسم و وحشیگری دولت و ارتش ترکیه علیه مردم عفرین ببندند.
***
سرانجام و پس از مدتها جنگ لفظی و تهدید به حمله نظامی، ترکیه نیروهای خود را به قصد اشغال عفرین، وارد خاک سوریه کرد و عملا نبرد علیه نیروهای «دموکراتیک سوریه» را که ستون فقراتشان یگانهای مدافع خلق هستند، آغاز کرد.
اردوغان رییس جمهوری ترکیه که جنون قدرت دارد و اکنون به عنوان رییس یک دولت تروریست و آدمکش در جهان معروف شده ادعا کرده است که کار عفرین تمام شده است. در واکنش به اظهارات او در مورد پایان کار عفرین، ریدور خلیل یکی از سخنگویان «یگانهای مدافع خلق» گفت: «گویا پرزیدنت اردوغان در حالت بیداری خواب دیده است.» ریدور خلیل افزود: «عفرین صدها هزار ساکن و مبارزانی دارد که به ارتش ترکیه و متحدان تروریستش اجازۀ نزدیک شدن نخواهند داد.» وی تاکید کرد که حمله بعدی ترکیه اگر صورت گیرد فاجعهبار و بسیار پرهزینه خواهد بود.
روز چهارشنبه ۱۴ مارس – ۲۳ اسفند، رجب طیب اردوغان گفته بود که عفرین «تا امشب سقوط خواهد کرد.» اما ساعتی بعد، دفتر ریاست جمهوری این حرف را تصحیح کرد و افزود که اردوغان گفته است «محاصره عفرین تا امشب کامل خواهد شد.»
ارتش ترکیه یک شب قبل اعلام کرده بود که محاصره عفرین را کامل کرده است. در مقابل، یگانهای خلق عفرین هم پاسخ دادند که برای یک نبرد طولانی آمادهاند.
اردوغان، همچنین چهارشنبه ۱۴ مارس گفت که امیدوار است «امشب» شهر عفرین در شمال سوریه، به طور کامل به کنترل نیروهای ترکیه و متحدانشان درآید.
به گزارش خبرگزاریها، اردوغان همچنین تاکید کرد که غیرنظامیان از راه گذرگاههای ویژه، در حال خارج شدن از عفرین هستند. این در حالی است که چهارشنبه در بمباران یک ایست بازرسی برپا شده در جادهای منتهی به عفرین توسط هواپیماهای نظامی ترکیه، دستکم ۱۰ تن از جنگ جویان حامی بشار اسد کشته شدند.
از سویی دفتر هماهنگ کننده امور بشر دوستانه سازمان ملل متحد اعلام کرد که از یک هفته پیش، آب در شهر عفرین قطع شده است.
بیانیه این دفتر افزوده است که نبرد در عفرین، هزاران تن را مجبور به فرار از خانههای خود به سمت مناطق تحت کنترل نیروهای دولتی کرده است.
در این میان رجب طیب اردوغان، برای نخستین بار در طول ۱۴ سال گذشته با به تن داشتن لباس نظامی به سرکشی از نیروهای کشورش در نقطه مرزی رفته و ادعا کرد هدف نابودی تروریسم و اسکان مجدد سه و نیم میلیون پناهنده سوری در منطقه حائل است که اداره آن را به «ارتش آزاد سوریه» واگذار میکند نه ارتش سوریه.
«ارتش آزاد سوریه» متشکل از فراریان ارتش سوریه، دهها گروه مسلح مذهبی و فاشیستی مخالف حکومت بشار اسد است و مستقیما از آنکارا دستور میگیرد و یک گروه تروریستی است. در واقع به جرات میتوان گفت که در جنگ داخلی سوریه، از حکومت مرکزی آن و حامیانش گرفته تا اپوزیسیون آن و حامیان آنها، همگی افکار و اهداف وحشیانه و ارتجاعی دارند و حامی تروریسم دولتی و غیردولتی هستند. بنابراین، بیدلیل نیست که تاکنون همه آنها دشمن روژآوا بودهاند. به عبارت دیگر، آنها دشمن صلح، آرامش، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی هستند.
دو هدف کلی و اصلی از سوی سران دولت ترکیه، برای عملیات «شاخه زیتون»، ادعا شده است. ابتدا بیرون راندن یگانهای مدافع خلق از منطقه و ایجاد یک منطقه حایل در عمق ۳۰ کیلومتری درون خاک سوریه و سپس فراهم آوردن امکان بازگشت سه و نیم میلیون آواره سوری از ترکیه به کشورشان.
ناگفته پیداست که اهداف ادعایی ترکیه که با رویهای از دلسوزی برای آوارگان سوری هم مزین شده به هیچ روی بیانگر نیت واقعی آنکارا نیست. از اینرو، به جرات میتوان گفت هدفی جز جلوگیری از قدرت گرفتن روژاوا و سوریه دمکراتیک و تسلط آنها بر نوار مرزی میان دو کشور ندارد. چرا که تثبیت خودمدیریتی دمکراتیک در عفرین، پیش درآمد اصلی بر تشکیل این سیستم در سراسر سوریه است.
به علاوه از دیگر اهداف پلید و مشمئزکننده اردوغان رییس جمهور فاشیست ترکیه، قلع و قمع اپوزیسیون و مخالفین خود در داخل ترکیه و تغییر قوانین در جهت بالا بردن قدرت خود و حزبش و برنده شدن در انتخابات ۲۰۱۹ است.
به این ترتیب، سال ۲۰۱۸، سال جنگهای بزرگ در خاک سوریه است که قطعا در آن نقشه ائتلافها متحول خواهد شد و احتمالا درگیریها از جنگهای نیابتی که کشورهای بزرگ از طریق سوریه، اعراب و کردها در آن وارد شدهاند به جنگهای مستقیم تبدیل شود و در هر حال ما هنوز در اولین ماه های میلادی سال جدید هستیم اما علائم و خطوط کلی تحولات کنونی نگران کننده و وحشتناک است.
بلال اردوغان پسر رحب طیب اردوغان با اعضای داعش
ترکیه با در دست داشتن چراغ سبز حکومت روسیه و حکومت اسلامی ایران و بیتفاوتی دول سرمایهداری جهانی و نهادهای بینالمللی چون شورای امنیت سازمان ملل، همزمان تلاش میکند با وسعت بخشیدن به مثلث «سپر فرات»(جرابلس – الباب – اعزاز) در شمال سوریه، دسترسی یگانهای مدافع خلق و نیروهای سوریه دمکراتیک در کانتون عفرین را با دیگر کانتونهای منطقه خودگردان روژاوا(کردستان غربی) قطع کند.
کانتون عفرین در شمال غرب کشور سوریه قرار دارد و بهعنوان سومین کانتون از منطقه خودمدیریتی دمکراتیک سوریه محسوب میشود.
این کانتون به دلیل دشواریهای ژئوپلیتیکی در چهار سال گذشته منفک از دو کانتون دیگر بوده و به نوعی همواره در محاصره نیروهای متخاصم و جنگطلب قرار داشته است. در مقطعی از سوی داعش و در مقاطع دیگر از سوی نیروهای مختلف حکومت مرکزی و ارتش ترکیه. در این میان، طی چهار سال گذشته، همواره کانتون عفرین در مرزهای شمالی خود که در همسایگی با ترکیه قرار دارد تحت سختترین نظارت و محاصره قرار داشته است.
در این تهاجم نظامی ترکیه، گروههای سوری تحت حمایت ترکیه به عنوان نیروهای اصلی، جریان حملات را برعهده دارند در عین حال نیروهای ارتش ترکیه نه بهعنوان پشتیبان آنها، بلکه مستقیما با بمباران هوایی و زمینی عفرین تلاش میکند راه را بر پیشروی آنها علیه روژآوا و حتی عروج مجدد داعش هموار سازد.
گرچه اردوغان گاهی علیه داعش نیز سخن میگوید اما در عمل انتقام شکست داعش را از یگانهای مدافع خلق روژآوا و مردم عفرین میگیرد. چرا که داعش همفکر و همکار خوبی برای اردوغان و حزبش هم در عرصه سیاسی و نظامی و هم اقتصادی در جنگ داخلی سوریه و هم سرکوب مخالفین خود در داخل ترکیه بود.
در چنین موقعیتی، همواره این پرسش مطرح است که اردوغان و دولتمردان ترک از حمله به کانتون عفرین چه اهدافی دارند؟
ترکیه از تجاوز نظامی به خاک سوریه و جنگ علیه مردم عفرین، مهمترین هدفش ایجاد حلقه ارتباطی میان نیروهای نظامی تحت امر خود در سوریه دانست. در حال حاضر نیروهای مخالف حکومت مرکزی سوریه در استان ادلب و بخشی از شمال استان حلب یعنی مناطق ما بین اعزاز تا جرابلس، مستقر هستند. این نیروها عملا هیچ راه ارتباطی مستقیمی ندارند. برای ایجاد این راه ارتباطی نیروهای تحت امر و حمایت ارتش ترکیه میبایست مناطق شرق و جنوب کانتون عفرین را در اختیار خود بگیرند، تا از این طریق بتواند دالان ارتباطیای را برای خود ایجاد کنند.
بدین ترتیب، ارتش ترکیه قصد دارد با بهرهگیری از مسیر شمال اعزاز به شرق، کانتون عفرین را اشغال کند. همچنین، در جبههای دیگر آنکارا قصد دارد با تهییج نیروهای مخالف حکومت مرکزی در استان ادلب که بیشتر شامل نیروهای تروریست جبههالنصره هستند در مرزهای جنوبی کانتون عفرین مستقر گردند.
در واقع، دولت ترکیه قصد دارد به واسطه نیروهای تحت نفوذ خود، سه منطقه را در جنوب و شرق عفرین اشغال و یا دستکم کنترل کند که از تل رفعت و فرودگاه «منغ» تا منطقه دیر جمال و روستای دار عزه امتداد دارد. در مجموع، این روند در صورت عملی شدن به معنای ملحق شدن مناطق تحت کنترل اپوزیسیون سوریه به یکدیگر بوده و ارتباط حکومت مرکزی سوریه با کانتون عفرین بهطور کامل قطع خواهد شد. اجرایی شدن این طرح موقعیت ویژهای را به ترکیه خواهد بخشید و عمق استراتژیک آنکارا در عرصه تحولات میدانی سوریه به شکل چشمگیری افزایش پیدا خواهد کرد. اما کسب موفقیت ترکیه در این جنگ تحمیلیاش، بسیار سخت و پر بها است.
همزمان کلانترین و اصلیترین هدف ترکیه از حمله به کانتون عفرین را میتوان در ارتباط با تضعیف مواضع روژآوا و عملی شدن تهدیدهای چند ساله اردوغان در حمله به کردهای سوریه مورد بحث و بررسی است. واقعیت آن است که از آغاز بحران در سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، اردوغان با تبلیغات وسیع هرگونه تسلط و کنترل نیروهای کرد بر مناطق شمالی سوریه را که همجوار با مرزهای ترکیه است، تهدیدی امنیتی معرفی کرده است. اردوغان بارها براین امر تاکید کرده که به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد که منطقه کنفدرالیسم دمکراتیک در شمال سوریه ایجاد شود.
از سویی، مهمترین ضعف استراتژیک کانتون عفرین منفک بودن آن از دیگر کانتونها و عدم وجود راه ارتباطی میان این منطقه با دیگر کانتونهای تحت کنترل نیروهای حزب اتحاد دموکراتیک است.
تصویر: تظاهرات گسترده کردها علیه ترکیه در شهر کولن آلمان
دولت اردوغان در داخل ترکیه نیز از یکسو مخالفان خود را شدیدا سرکوب میکند و از سوی دیگر، قوانین را به نفع خود و حزبش تغییر میدهد از جمله پارلمان ترکیه سهشنبه ۱۳ مارس – ۲۲ اسفند اصلاحاتی در قانون انتخابات این کشور وارد کرد. اپوزیسیون این اصلاحات را بحثبرانگیز میداند و میگوید این تغییرات راه را بر تقلب و غیرمنصفانه بودن انتخابات سال ۲۰۱۹ باز میکند.
بهگزارش رویترز، زمانی که عایشه نور باغچهکاپلی، معاون رییس پارلمان ترکیه نتایج رایگیری درباره اصلاحات قانون انتخابات را خواند، بین نمایندگان ناسیونالیست و اپوزیسیون اصلی در سالن پارلمان مشاجره و درگیری رخ داد.
این قانون بهطور رسمی اجازه تشکیل اتحادهای انتخاباتی را میدهد و راه را بر نزدیکی حزب حاکم «عدالت و توسعه» متعلق به رجب طیب اردوغان، و متحدان ناسیونالیستاش میگشاید. بدین ترتیب انتظار میرود که حزب «عدالت و توسعه» و ناسیونالیستهای راستگرای حزب «حرکت ملی» متحد شوند.
اما منتقدان دولت نسبت به این اصلاحات هشدار دادهاند. این قانون کمیته عالی انتخابات را مجاز به ادغام مناطق انتخاباتی و انتقال صندوقهای رای به مناطق دیگر میداند. برگههای رایگیری بدون مهر هیئت انتخابات محلی نیز قابل قبول خواهند بود، تصمیمی که در رفراندوم سال گذشته گرفته شد و اعتراض گسترده منتقدان دولت و نگرانی از نظارت بر انتخابات را برانگیخت. نظارت بر صندوقهای رایگیری نیز نه از سوی نمایندگان احزاب که از سوی مقامهای محلی صورت خواهد گرفت و این به معنای آن خواهد بود که در شرایط کنونی افراد حزب حاکم بر صندوقها نظارت خواهند کرد.
همچنین بر اساس قانون جدید، افراد نیروهای امنیتی مجاز خواهند بود حتی با درخواست یک رایدهنده به حوزههای رایگیری وارد شوند، اقدامی که بهگفته دولت «تهدیدات» حزب کارگران کردستان(پ.ک.ک) را که فعالیت آن در ترکیه ممنوع است، خنثی خواهد کرد.
نمایندگان احزاب اپوزیسیون، بهویژه حزب «جمهوریخواه خلق» که بهعنوان حزب اصلی مخالفان شناخته میشود اعلام کردهاند که حضور نیروهای امنیتی در حوزهای رایگیری میتواند در جهت شمارش غیرشفاف آرا مورد استفاده قرار گیرد.
حزب «دموکراتیک خلقها» که از حقوق مردم کرد، علویها، کارگران، زنان، جوانان و همجنسگراها پشتیبانی میکند، اعلام کرده است که این اقدامات میتواند موجب برچیدن حوزههای رایگیری در مناطقی شود که این حزب از حامیان بسیاری برخوردار است.
دولت ترکیه تغییرات در قانون انتخابات را «دموکراتیزاسیون» انتخابات نامیده است اما مخالفان آن را مرگ دموکراسیِ ترکیه میدانند.
این تغییرات به احتمال زیاد نظام سه حزبی در کشور ایجاد میکند که در آن از یک سو حزب «عدالت و توسعه» و متحدان آن و در سوی دیگر دو حزب «جمهوریخواه خلق» و «دموکراتیک خلقها» قرار میگیرند و هرگز فرصتی برای احزاب مختلف کوچک به وجود نخواهد آورد، مگر اینکه آنها نیز ائتلاف تشکیل دهند.
ائتلافهای حزبی هنگام شمارش آرا از مزیتی بهره خواهند برد. این ائتلافها به آراء کمتری برای ورود نمایندگانشان به پارلمان نیاز دارند تا احزابی که بهتنهایی وارد کارزار انتخاباتی شدهاند. در چارچوب یک ائتلاف، یک حزب در آینده برای ورود به پارلمان تنها به ۵/۰ درصد آرا نیاز خواهد داشت. اگر این حزب بهتنهایی وارد کارزار شود با مانع ۱۰ درصد آرا برخورد خواهد کرد. بدین ترتیب احزاب طرفدار مردم کرد، که بهطور معمول به تنهایی در انتخابات شرکت میکنند از شانس کمتری برخوردار خواهند بود.
بدین ترتیب، این تغییرات راه را برای پیروزی رجب طیب اردوغان در انتخابات سال ۲۰۱۹ فراهم میسازد و قدرت هر چه بیشتری به او میدهد.
اردوغان از هماکنون با دخالت نظامی در عفرین سوریه در واقع مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرده است. پس از حمله ارتش ترکیه به عفرین، شمار طرفداران اردوغان در نظرسنجیها افزایش یافته است. اقدام نظامی دولت ترکیه در شمال سوریه، گامی است در راه تقویت داخلی خود تا زمان برگزاری انتخابات.
او انتخابات قبلی را نیز با راهاداختن تروریسم علیه حزب دمکراتیک خلقها و سرکوب مردم کرد و جنگ علیه پ.ک.ک راه انداخته بود.
دو هفته پیش اردوغان پس از نشست با اعضای حزب «عدالت و توسعه» اعلام کرد که این حزب و حزب «حرکت ملی» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ با هم ائتلاف خواهند کرد.
بر اساس اصلاحیه قانون اساسی ترکیه، در انتخابات ۳ نوامبر ۲۰۱۹ – ۱۲ آبان ۱۳۹۸، رییس جمهوری با رای مستقیم مردم انتخاب شده و پست نخستوزیری حذف خواهد شد. همچنین با تغییر قانون اساسی، از قدرت پارلمان کاسته شده و به قدرت فردی رییس جمهوری افزوده خواهد شد.
حزب دموکراتیک خلقها که با شعار حمایت از حقوق کارگران، زنان، اقلیتها و سرکوبشدگان وارد کارزار انتخاباتی شد، در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۲ از سوی کنگره دموکراتیک خلقها و چپگرایان حامی حقوق کردهای ترکیه شکل گرفت. این حزب در ماه مارس ۲۰۱۴ در نخستین حضور سیاسی خود در انتخابات محلی و شورای شهر ترکیه در مارس ۲۰۱۴ شرکت کرد و در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۱۵ توانست با کسب ۱۳ درصد آرا وارد مجلس این کشور شود و خود را مطرح کند.
کاهش مجموعه رایهای حزب دمکراتیک خلقها نسبت به انتخابات دوره قبلی مجلس از نکات قابل توجه در این دوره از انتخابات بود. با برگزاری دوره اول انتخابات مجلس در روز ۷ ژوئن ۲۰۱۵ و کاهش آرا حزب عدالت و توسعه نسبت به دوره قبل به ویژه در کردستان ترکیه این حزب خیال تشکیل حکومت بهصورت تکحزبی را از سر بیرون کرده بود. پس از این شکست، حزب عدالت و توسعه با اعمال سیاست سرکوب، پیمان صلح خود و حزب کارگران کردستان را ملغی کرد و راه جنگ و سرکوب و اختناق را در پیش گرفت. کشتار و حمله نیروهای نظامی و امنیتی به مناطق کردنشین افزایش یافت و تانکها و هلیکوپترهای دولت ترکیه به شهرهای کردستان ترکیه حمله کردند.
همچنین تعداد زیادی از این شهرها از طرف نیروهای نظامی دولتی محاصره شدند. انتخابات اول نوامبر در چنین شرایطی برگزار شد که از چند روز پیش تعداد زیادی از مراکز حزب دمکراتیک خلقها مورد حمله قرار گرفته بودند و قبل از آن نیز مرکز این حزب در آنکارا آتش زده شده بود. دهها عضو و کادر این حزب دستگیر شدند. همچنین تعدادی از آنها در بمبگذاری دهم اکتبر در آنکارا جان خود را از دست دادند.
«حزب دموکراتیک خلق» (HDP)ترکیه به لحاظ سازمانی، یک حزب کاملا مستقل است و در پارلمان این کشور برای حقوق فرهنگی، زبانی و سیاسی از طریق تغییرات قانونی مبارزه میکند. این حزب حامی زنان، کارگران، اقلیتها به ویژه حامی حقوق مردم کرد و سومین حزب بزرگ در پارلمان ترکیه است. موفقیت سیاسی این حزب سبب شده است که مورد اتهام قرار بگیرد و از سوی حزب حاکم عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، به عنوان بازوی قانونی «حزب کارگران کردستان» خوانده شود.
از هنگام کودتای نافرجام تابستان ۲۰۱۶ در ترکیه، چندین عضو پارلمان از این حزب دستگیر شدهاند و بیش از ۸۰ شهردار متعلق به این حزب برکنار و جای آنها هواداران حکومت گمارده شدند. علاوه بر این، هزاران عضو حزب دموکراتیک خلق تاکنون دستگیر گردیده اند.
در تازهترین اقدام علیه حزب دمکراتیک خلقها، سهشنبه ۲۴ بهمن ماه، دادستانی کل آنکارا همزمان با آغاز تحقیقات قضایی از اعضای ارشد حزب دموکراتیک خلقها به اتهام تبلیغ «گروههای تروریستی» و «مخالفت با عملیات عفرین» در سومین کنگره این حزب، قرار بازداشت «سرپیل کمال بای» را صادر کرد که در پی آن ماموران پلیس ضد ترور آنکارا، عصر سهشنبه، سرپیل کمال بای رهبر سابق شاخه بانوان حزب دموکراتیک خلقها را در مسیر مراجعه به دادگاه دستگیر کردند.
سرپیل کمال بای، روز یکشنبه در جریان برگزاری سومین کنگره حزب دموکراتیک خلقها به ایراد سخنرانی پرداخت و عملیات عفرین را جنگی علیه مردم کرد توصیف کرد.
در جریان سومین کنگره حزب دموکراتیک خلقها، پروین بولدان و سزایی تملی بهعنوان روسای مشترک جدید این حزب انتخاب شدند. بلافاصله پس از این کنگره، تحقیقات قضایی در خصوص اظهارات سیرری ثریا اوندر نماینده شهر استانبول در مجلس ترکیه و پروین بولدان رهبر جدید شاخه زنان حزب دموکراتیک خلقها(ح.د.پ) در سومین کنگره این تشکیلات سیاسی علیه عملیات عفرین، از سوی دادستانی آنکارا آغاز شد.
ترکیه بعد از کودتای ۲۵ تیرماه سال گذشته، قانون مصونیت سیاسی نمایندگان مجلس را لغو کرد و پس از آن نمایندگان زیادی به مراجع قضایی احضار شدند ولی نمایندگان حزب دموکراتیک خلقها از حضور در مراجع قضایی سر باز زدند.
در پی این امر، صلاحالدین دمیرتاش و فیگن یوکسک داغ رهبران مشترک حزب دموکراتیک خلقهای ترکیه به همراه ۹ نفر از نمایندگان این حزب، همچنان از ۱۴ آبان ماه سال گذشته بازداشت شدند و هم اکنون نیز در زندان به سر میبرند.
دمیرتاش رهبر مشترک حزب دموکراتیک خلقها(ح.د.پ) و رییس سومین حزب مجلس ترکیه به ۱۴۲ سال زندان محکوم شده و در زندان ادیرنه در بازداشت است و فیگن یوکسک داغ رهبر شاخه زنان و نماینده شهر وان این حزب نیز از مجلس ملی ترکیه اخراج شده است و در زندان کوندرای کوجاالی در حبس به سر میبرد.
تعداد اعضای حزب دموکراتیک خلقهای ترکیه(ح.د.پ) بهعنوان سومین حزب بزرگ حاضر در مجلس این کشور در پی سلب عضویت هفت عضو آن به ۵۲ نفر کاهش یافته است.
در واقع دولت ترکیه از سال ۱۹۸۴ تاکنون، جنگی خونینی را به مردم کرد این کشور و «حزب کارگران کردستان» تحمیل کرده است که نتیجه آن آوارگی میلیونها انسان از خانه و کاشانه خود و ویران صدها روستا و برخی از شهرهای کردنشین شده و کشتار بیش از ۴۰ هزار انسان است. رفتار حکومتهای وقت ترکیه تاکنون با مردم کرد یک رفتار فاشیستی و غیرانسانی بوده است.
این بحران باعث ایجاد شکاف فزاینده بین مردم کرد و دولت ترکیه شده است. تاکنون، حدود نیمی از جمعیت ۲۰ تا ۲۵ میلیونی شهروندان کرد ترکیه، تحت فشارهای عدیدیه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار دارند.
حزب کارگران کردستان به رهبری عبدالله اوجالان، که زندانی است و طرفدارانش او را یک رهبر، فیلسوف و نظریهپرداز میبینند، فقط یک نیروی چریکی نیست؛ بلکه یک جنبش متغیر اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سوسیالیستی است که میلیونها نفر طرفدار و چندین سازمان و حزب پیشرو دارد.
حزب کارگران کردستان، چندین حزب جداگانه اما مرتبط، و همچنان بازوهای نظامی در چهار منطقه کردستان، و نیز حضور قوی در میان کردهای خارج از منطقه یا مهاجر دارد.
حزب کارگران کردستان، طی دهه گذشته، خواست خود برای ایجاد یک کشور کردی را کنار گذاشته و حالا به احقاق حقوق فرهنگی، زبانی و سیاسی تمرکز دارد. این حزب برای «حقوق زنان، حقوق بشر، محیط زیست، سیستم اشتراکی اجتماعی و خودمدیریتی دموکراتیک و سوسیالیسم» مبارزه جدی و بیوقفه میکند. خودمدیریتی دموکراتیک، نوعی از اداره جامعه است که به عنوان مدلی نوین و با تئوری و پراتیک زنده در خاورمیانه مورد توجه قرار گرفته است.
از دهه ۱۹۸۰ تا اواخر ۱۹۹۰، «حزب کارگران کردستان» در سوریه و لبنان مستقر بودند. سوریه در سال ۱۹۹۸، پس از آن که ترکیه این کشور را تهدید به اشغال کرد، «حزب کارگران کردستان» را بیرون کرد. این مسئله سبب شد تا روابط بین آنکارا و دمشق گرم شود تا این که در سال ۲۰۱۱ جنگ داخلی در سوریه آغاز شد.
با آغاز جنگ، ترکیه از چندین گروه مخالف حکومت سوریه حمایت کرد. ترکیه با این اقدام ابتدا خواستار برکناری بشار اسد بود و بعد کوشش کرد تا با این نیروها به مقابله با گروههای کرد سوریه بپردازد.
کردهای سوریه نیز محرومترین افراد در آن کشور محسوب میشوند. بهطور تاریخی، آنها شدیدا توسط حکومت مرکزی سوریه سرکوب شدهاند.
«حزب اتحاد دموکراتیک» (PYD)سوریه و شاخه نظامی آن، «واحد حفاظت مردمی»، کردهای سوریه نه در کنار بشار اسد قرار گرفتند نه در کنار شورشیان اسلامگرا. در اصل، آنها راه سوم مستقل خود را در پیش گرفتند.
کردهای سوریه تاکنون توانستهاند تا به پیشرفتهای قابلتوجهی در جنگ برسند و یک منطقه خودمختار را از سال ۲۰۱۲ تاکنون در نزدیکی مرز ترکیه ایجاد کنند. حکومت مرکزی سوریه در این سال بهطور استراتژیک از این منطقه بیرون شد.
ترکیه هراس دارد که دستاورد روژآوا، سبب تحرک کردهای ترکیه شود و به تقویت «حزب کارگران کردستان» بینجامد. تلفیق قدرت نظامی، سیاسی و کنترل منطقه، به کردهای سوریه این امکان را میدهد که در هر راهحل سیاسی دست بالا داشته باشند. ترکیه با جنگ و لشکرشی و قتلعام و پاکسازی مردم کرد از این منطقه، در حال اسکان دادن طرفداران ترکمن و عرب خود میخواهد تا در سرنوشت آینده سوریه، دست بالا داشته باشد.
در حالی که بسیار طبیعی است مردم کرد در هر چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه رابطه دوستانه و همبستگی زیادی با همدیگر داشته باشند. اکنون نه تنها اکثریت مردم کرد، بلکه بسیاری از شهروندان آزاده خاورمیانه و جهان نیز با آنچه در روژآوا و عفرین رخ میدهد، همنوایی و همدردی میکنند.
همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم ترکیه در تهاجم نظمی خود به عفرین، اهداف مختلفی را دنبال میکند. ترکیه هدف نخست خود را در عملیات عفرین تامین امنیت مرز خود با بیرون راندن ی.پ.گ. از عفرین و سرانجام، منبج در سوریه اعلام کرده است. دوم، آنکارا با نشان دادن قدرت خود قصد دارد تا آمریکا، متحد ناتوی خود را به حمایت از سیاستهای خود در سوریه جلب کند. سوم، ترکیه به دنبال این است که نقش خود را در مذاکرات مربوط به نظم آینده سوریه افزایش دهد؛ مذاکراتی که ترکیه در آن از ادامه دستورکار تغییر حکومت سوریه دست کشیده و در حال حاضر، بهطور عمده هدف آن محدود کردن اهداف روژآوا است. چهارم، ترکیه در سال ۲۰۱۶ نیز دست به یک عملیات میان مرزی با همراهی نیروهای مخالف سوری در جرابلس، شمال سوریه زد. این عملیات که تقریبا ۲۰۰۰ کیلومتر از مرز ترکیه را پاکسازی کرد، هدف دیگر آن نیز بازداشتن ی.پ.گ. از اتصال کانتونهای عفرین و کوبانی به یکدیگر بود.
کانتون کردی عفرین در شمال غربی سوریه، در حدود ۵۷ کیلومتری شمال شهر حلب و در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری مرز ترکیه قرار دارد. این منطقه در حدود ۱۸۰۰ کیلومتر مربع است و با ترکیه از سمت غرب و شمال هم مرز است. همچنین، عفرین که با هاتای و کیلیس ـ استانهای هم مرز ترکیه با سوریه ـ هم مرز است، دروازهای به رشته کوه آمانوس در استان هاتای ترکیه است. نیروهای پ.ی.د. بیشتر منطقه مرزی ترکیه ـ سوریه(۶۵ درصد منطقه هم مرز سوریه ـ ترکیه) را در کنترل خود دارند. همچنین، از نظر ترکیه، عفرین از این ظرفیت برخوردار است تا پ.ی.د. از طریق آن به عنوان معبری بتواند به دریای مدیترانه که مهمترین هدف آن است، برسد.
بیتردید حمله نظامی ترکیه به عفرین، پیامدهایی برای دولت ترکیه دارد که بسیار حائز اهمیت هستند. نخست، این حمله تاکنون هدف ترکیه برای جلب حمایت آمریکا نه تنها نتیجهای نداده است، بلکه روابط طرفین تیره هم شده است. در حال که هر دو هم عضو ناتو و هم از مخالفان دیرین حکومت سوریه هستند. آنکارا بر جلوگیری از تحکیم یک منطقه خودمدیریت در سوریه متمرکز است، در حالی که آمریکا فعلا بر اساس منافع و مصلحت خود، راهبرد جدید خود در مورد سوریه را به رویکرد ضد اسد و ضد داعش برای خود تعریف کرده است. اما در عین حال، این اقدام ترکیه نشان داد که آمریکا نمیتواند اهداف و منافع بازیگران منطقهای و یا متحدان خود به عنوان مثال، ترکیه را در صحنه سوریه و منطقه نادیده بگیرد. دوم، حمله ترکیه به عفرین اساسا به موقعیت بشار اسد لطمهای وارد نکرده و چه بسا موقعیت آن را تقویت میکند. چرا که این جنگ و تهاجم تروریستی به عفرین، یک نیروی مستقل و آزادیخواه سوریه را تضعیف میکند و در مقابل موقعیت گروههای تروریستی که هیچ منطق سیاسی و اجتماعی جز کشتن و کشته شدن ندارند را تقویت میکند. سوم، عملیات ترکیه موجب شده تا در حال حاضر، امنیت یک منطقه نسبتا امن و صلحآمیز در سوریه تا حدودی بیثبات شود؛ جایی که غیرنظامیان پناهی را برای خود پیدا کردهاند. چهارم، حمله ترکیه به عفرین میتواند جنگ داخلی هفت ساله سوریه را طولانیتر و پیچیدهتر و شدیدتر کند. پنجم، این عملیات در امتداد مرز ترکیه ـ سوریه میتواند گسترش پیدا کند و به نوعی کشمکشهای موجود در جامعه ترکیه را تشدید کند؛ چرا که هم اکنون در ترکیه، بیش از صد هزار نفر با موقعیتهای مختلف از کار برکنار شدهاند و حدود چهل هزار نفر زندانی هستند. حتی رهبران مشترک و اعضا و کادرهای حزب دمکراتیک خلقها که یک حزب قانونی و پارلمانی است را زندانی کردهاند. در نتیجه مردم کرد و غیرکرد و نیروهای چپ مخالف حزب حاکم به ریاست جمهوری اردوغان، دیر و یا زود صبر و تحملشان به پایان خواهند رسید و مانند دوره اعتراضات پارک گزی به خیابانها خواهند ریخت. ششم، با فرارسیدن بهار، احتمال دارد که پ.ک.ک نیز اجبارا جنگ چریکی خود علیه دولت ترکیه را آغاز کند.
اما تا آنجا که به جنگ ترکیه علیه مردم عفرین برمیگردد شاید حکومت روسیه و حکومت اسلامی ایران، بهعنوان حامیان اسد و مخالفان هژمونی آمریکا در منطقه، اینگونه استدلال میکنند که دست ترکیه را برای مقابله با استراتژی دولت ترامپ در سوریه آنهم با هزینه مردم روژآوا باز بگذارند.
بر اساس اعلام رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا برکنار شده، ایالات متحده قصد ماندن در سوریه دارد و مقابله با نفوذ ایران(همپیمان روسیه) فوریترین اولویت استراتژیک دولت ترامپ در سوریه پس از مقابله با داعش تلقی میشود. از اینرو، این مسئله برای ایران و به خصوص روسیه به دردسری قابل تامل و نیز دوراهی مهم به لحاظ راهبرد نظامی بدل شده است. این دوراهی نخستین بار آنجا نمایان شد که روسیه تا قبل از نشان دادن چراغ سبز به ترکیه نمیخواست با حمایت کامل از عملیات هوایی و زمینی گسترده علیه عفرین، عملا تنها کارت خود در بازی قدرت با آمریکا در سوریه را به خاطر خواستههای اردوغان به باد دهد. اما روسیه دستکم برای تضعیف نفوذ آمریکا و ضربه زدن به استراتژی جدید دولت ترامپ در سوریه، با جنگ ترکیه در عفرین همراه شد. در هر صورت با در نظر گرفتن شرایط فعلی به نظر میرسد همراهی و همسویی تاکتیکی فعلی روسیه با ترکیه دولت اردوغان را در تقابل جدی با آمریکا قرار داده است. حتی سفر از پیش اعلام شده نخست وزیر ترکیه به آمریکا، ۱۵ مارس لغو شد.
در عین حال ترکیه کارت چانهزنی مهم دیگری را در برابر روسیه دارد: خط لوله گازی «ترکیش استریم»؛ پروژهای که در سال ۲۰۱۵ شروع شد و چنانچه ساخت این خط لوله گازی بدون هیچ مانعی ادامه یابد، در سال ۲۰۱۹ میتواند تکمیل شود.
هفتم، این عملیات احتمال تقابل میان آمریکا و ترکیه را افزایش داده است. اردوغان تهدید به گسترش جنگ به سوی شرق، منبج، شهر تحت اداره کردها را کرده است؛ منبج که تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه است سربازان آمریکایی نیز حضور دارند میتواند به درگیری حتی موضعی و کوتاه بین سربازان آمرکایی و ترکیهای منجر گردد. هشتم، احتمال دارد که ترکیه و آمریکا در مورد سوریه به شدت دچار اختلاف شوند؛ موضوعی که به مسکو به عنوان یک قدرت میانجی قدرت نفوذ بیشتری را میدهد.
اردوغان رهبر حزب اسلامی عدالت و توسعه – البغدادی خلیفه داعش
نکته دیگر آنکه، برای آمریکا خوشایند نیست که از سوی ترکیه در سوریه تحت فشار قرار گیرد. از اینرو، آمریکا تاکنون سعی کرده موازنه حساسی را ایجاد کند. از یکسو، آمریکا در بیانیههای خود پس از این حمله، در عین عدم محکومیت آن، بر محدودیت این عملیات تاکید کرده و از ترکیه خواسته است که عملیات آن در شمال سوریه محدود باشد. از سویی دیگر، بهنظر میرسد که هر گونه پیشروی عملیات از عفرین به ویژه به سوی شهر منبج که در آنجا سربازان آمریکایی مستقر هستند، خط قرمز آمریکا است.
در این میان، جالبتر از همه، روسیه میخواهد از بحران سوریه به عنوان یک برنده بیرون آید. اما از سویی دیگر، به نظر میرسد که شکافهای موجود بین همه نیروهای درگیری در جنگ داخلی سوریه عمیقتر خواهد شد.
نیروهای بینالمللی و منطقهای نیز تاکنون، همچنان محتاطانه به اقدام نظامی ترکیه واکنش نشان دادهاند. از اینرو، در صورت حمله ترکیه به منبج امکان ایجاد تقابل میان این دو عضو ناتو وجود خواهد داشت.
نیروهای روژآوا گزینههای زیادی را در اختیار ندارند جز حمایت و پشتیبانی بینالمللی مردمی و جانفشانی و از خودگذشتگی نیروهایش! تاکنون هیچ دولتی از آنها حمایت نکرده است و انتظار حمایت نیز وجود ندارد مگر این که دولتها به قوانین خودشان پایبند باشند.
در مورد آینده عملیات ترکیه علیه عفرین نیز میتوان به طور نسبی و احتمالی اشاره کرد که از لحاظ نظامی، نخستین مرحله جاری جنگ عفرین را میتوان جنگ کوهستانی توصیف کرد. از این لحاظ، گرفتن ارتفاعات کوه بورسایا توسط نیروهای ترکیه و ارتش آزاد سوریه دارای اهمیت استراتژیک زیادی برای آنکارا بوده است؛ چرا که مشرف بر شهر کلیس ترکیه و شهر اعزاز سوریه است. احتمالا دومین مرحله جنگ که ترکیه بدین سمت در حال حرکت است، جنگ شهری خواهد بود. اما باید توجه داشت که چنانچه نیروهای زمینی ترکیه در عفرین پیش روند، بحران به طرز اجتنابناپذیری تشدید خواهد شد. از سویی دیگر، موقعیت جغرافیایی(کوهستانی) منطقه عفرین، مزیت بزرگی برای یگانهای مدافع خلق عفرین محسوب میشود و پیشروی سربازان ترکیه را بسیار کندتر و نیروهای را ضربهپذیرتر خواهد کرد؛ بهطوری که هنوز ارتش ترکیه پس از گذشت ۵۵ روز از تهاجمش به عفرین، بدین دلیل و نیز به علت مقاومت سنگین یگانهای خلق هنوز نتوانسته وارد عفرین شود. از اینرو، ارتش ترکیه با بمبارانهای وحشیانه هوایی و زمینی، تلفات سنگینی بر مردم عفرین به ویژه کودکان وارد کرده است. بنابراین بزرگترین چالش ارتش ترکیه در زمین، بیرون راندن ی.پ.گ. از مناطق شهری خواهد بود. همچنین مینهای زمینی، بمبهای کنار جادهای و سیستمهای دفاع هوایی قابل حمل، چالشهای اصلی پیش روی نیروهای ترکیه است.
نکته مهم دیگر آن است که، عفرین تقریبا ۸۰۰ هزار نفر غیرنظامی از جمله مردم آواره از سالهای نخستین جنگ سوریه را در خود جای داده است. از اینرو، حملات هوایی ترکیه بیش از این میتواند منجر به بحرانی انسانی در این منطقه منجر شود.
بدین ترتیب، روشن است که ترکیه نمیتواند به جنگی درازمدت علیه یگانهای مدافع خلق روژآوا ادامه دهد. ترکیه تلاش میکند تا در سایه این جنگ به مصالحی مشخص در قبال آمریکا و روسیه و ایران دست یابد ضمن آن که سیستم سیاسی روژآوا را تضعیف کند. دول سرمایهداری منطقهای و جهانی، نه تنها در تضعیف روژآوا هم نظرند، بلکه عملا دست دولت و ارتش ترکیه را باز گذاشتهاند تا این سیستم انساندوستانه را نابود سازد. اما در عین حال، آنها نگران عواقب این جنگ و چگونگی پیشبرد رقابتهای غیرانسانی خود هستند. بنابراین، شاید آمریکا در راستای منافع خود در سوریه، به وساطت بین نیروهای دموکراتیک کردهای سوریه با دولت ترکیه وارد شود و منجر به آن گردد که این نیروها تعهد دهند فاصلهای مشخص را حفظ کنند تا به درگیری مجدد منجر نگردد. از سوی دیگر، شاید یکسری تحولات غافلگیر کننده داخل ترکیه، دولت و ارتش آن را وادار به عقبنشینی نماید. همچنین از این احتمال هم وجود دارد که ممکن است برخی طرفهای ترکیهای با سیاست خارجی آمریکا بر سر محدود کردن حکومت اسلامی ایران در سوریه، همراه شوند و آنگاه این احتمال وجود دارد که نه تنها روابط ترکیه با روسیه دستخوش تغییر شود و از این طریق نیز دستکم جلو حملات هوایی ترکیه به عفرین از سوی روسیه گرفته شود.
اما تا آنجا که به مبارزه بر حق و عادلانه و مردمی روژاوا مربوط است رهبران و سخنگویان آن بر علیه این جنگ و سکوت دول جهانی، موضع روشنی دارند.
رییس مشترک فدراسیون کردستان سوریه در مصاحبه با خبرنگار حوزه جنگ خبرگزاری کردپرس با اشاره به تداوم حملات ترکیه به عفرین، گفته است: مردم ما در برابر تجاوزات ترکیه، از کرامت خاک سوریه دفاع میکنند… وی ادامه داد: همه میدانند که جنگ نابرابری بین ما و ترکیه در جریان است اما نیروهای ما اجازه پیشرویی به آنها را ندادهاند.
هدیه یوسف، با انتقاد از سازمان ملل و مجامع حقوقی جهانی در قبال حملات ترکیه به خاک سوریه، خاطرنشان کرد: جای تعجب است که مجامع جهانی از جمله سازمان ملل در قبال اقدامات ترکیه، سکوت اختیار کردهاند.
هدیه یوسف افزود: روزی ما را به جهت شکست تروریسم در سوریه تحسین میکردند و امروز در قبال کشتار شهروندان بیگناه ما بیتفاوتند.
وی با بیان این مطلب که قدرتهای جهانی و منطقهای در برابر اقدامات ترکیه، مسئول هستند، گفت: هم آمریکا و هم روسیه مسئول اقدامات توسعهطلبانه ترکیه هستند و هر چه زودتر باید اردوغان را از قتلعام و کشتار مردم بیگناه ما بازدارند.
هدیه یوسف تاکید کرد: از ابتدای جنگ سوریه گفتهایم و باز هم میگوییم،اراده و آینده خود را به هیچ قدرتی وابسته نمیکنیم و رمز مقاومت مردم ما هم در همین نکته است.
پیشتر نیز نسرین عبدالله، در رابطه با اقدامات ارتش ترکیه در خاک سوریه و حمله به عفرین، گفته بود: اردوغان، داعش، جبههالنصره، احرارالشام و کردهای مزدور همپیمان آنان به خلق و خاک ما حملهور شدهاند. این مجموعه همگی تروریست هستند. اگر ائتلاف ضدداعش در مبارزه خود علیه ترور صداقت دارد میبایست در مقابله با اقدامات تروریستی دولت ترکیه اتخاذ موضع کند.
وی به حمله حکومت ترکیه به عفرین و تاثیرات آن بر مبارزه با داعش در دیرالزور پرداخت و تاکید کرد: خلق مان در عفرین را تهدید به قتلعام میکنند. خلق عفرین برای دفاع از خویش هر آنچه لازم باشد انجام خواهد داد. ما هم همچون نیروهای دفاعی خلق هر آنچه از دستمان برآید برای دفاع از خلق انجام خواهیم داد. در هر صورت آغاز حمله به عفرین بر روند مبارزه با داعش در دیرالزور تاثیر خواهد گذاشت. ما مجبور به دفاع از خلق خویش در عفرین هستیم. این مهم هم رسالت ماست و هم وظیفه طبیعی ماست.
ائتلاف بینالمللی ضد داعش باید بداند که ترکیه با اسلحههای ناتو به ما حملهور شده و ترکیه از اعضای سازمان ناتو است. ما فکر میکنیم که ناتو حملات ترکیه به خلق ما را تایید میکند. ناتو و ائتلاف میتوانند ترکیه را متوقف کنند.
وی عدم اتخاذ موضع از سوی اتحادیه اروپا در مقابل اقدامات اشغالگرانه حکومت ترکیه را ریاکاری خواند و ادامه داد: اتحادیه اروپا خویش را مجموعه کشورهای دمکراتیک میبیند و برای چارهیابی مسائل خلقها و کشورها کنفرانس و نشستهای متعددی را برگزار میکند. اما در رابطه با حمله اردوغان علیه عفرین چشم و گوش خود را بستهاند. هنوز هم واکنشی از سوی آنان دیده نشده است. آنچه در جریان است «ریاکاری» محض آنان است.
نسرین عبدالله، سخنگوی یگانهای مدافع زنان در پایان، ضمن تاکید بر گسترش مقاومت علیه اشغالگران تنها وظیفه مبارزان را «پیروزی» در عفرین خواند و گفت: به خلق عفرین نوید پیروزی میدهیم و بر این مبنا با تاسی از روز تاریخی پیروزی مقاومت کوبانی پیمان میبندیم که در عفرین هم به پیروزی دست مییابیم. نسرین، تمام خلقهای سوریه را فراخواند تا در هر عرصهای علیه اشغالگران بهپا خیزند!
در جمعبندی صریح و محکم میتوان گفت بدون شک مردم عفرین، شایسته بیشترین و بالاترین حمایتها هستند. چرا که آنان و کل رزمندگان قهرمان روژآوا و سوریه دمکراتیک، سختکوشترین پیکارگران برقراری آزادی، برابری، دموکراسی مستقیم و عدالت اجتماعی در جامعه خود و منطقه هستند؛ هفت سال است که آنها بر علیه جنگ، تروریسم دولتی و غیردولتی و گرایشات ارتجاعی ناسیونالیستی، مذهبی، فرقهگرایی و همچنین علیه تبعیض و استثمار و نابودی محیط زیست با سرافرازی بینظیری ایستادهاند و به همین دلیل نیز آوازه جهانی پیدا کردهاند؛ آنها نه تنها خواهان بهترینها برای خود، بلکه برای مردم منطقه و جهان نیز هستند؛ آنها خواهان برابری زن و مرد، صلح و امنیت ماندگار، همبستگی و زندگی مسالمتآمیز خلقها، شادی و رشد و بالندگی کودکان، احترام به حقوق بازنشستگان، سالم نگه داشتن محیط زیست، دیپلماسی شفاف و دفاع عمومی هستند؛ نهایتا آنها در جهت برقراری جوامع آزاد و زندگی مسالمتآمیز انسانی و اجتماعی در سراسر سوریه و منطقه تلاش میکنند؛ آنها میخواهند این جهان وارونه را برگردانند و روی پای واقعیاش قرار دهند؛ بهعبارت دیگر، آنها بر خلاف سیاستها و عملکردهای حاکمیت بورژوازی، که همه چیز را از بالا به پایین به مردم دیکته میکنند و هر کس نیز آنها را نپذیرد مجرم است، خواهان آن سیاستها و اهدافی هستند که از پایین به بالاست؛ آنها نمیخواهند هیچ انسانی، انسان دیگر را سرکوب و استثمار کند؛ یعنی مردم در شوراها و مجامع و مجالس عمومیشان مقررات و مصوبات و قوانین دلخواه و مورد نیاز جامعهشان را وضع میکنند و خودشان نیز مجری آن میشوند. این سیاست از محله، شهر، استان تا سراسر جامعه به اجر درمیآید؛ نمایندگانی که از سوی مردم انتخاب میشوند اگر به وظایف خود عمل نکنند در این مجامع عزل میشوند و به جای آن، فرد مناسبی انتخاب میگردد. از اینرو، هیچ دولتی را نمیپذیرند که از بالای سر مردم و مافوق جامعه تصمیم بگیرد و قدرت و ثروتهای جامعه را در دست اقلیتی متمرکز سازد.
همه این مسایل از سوی حاکمیت بورژوازی جرم محسوب میشود و عدول و نافرمانی از قوانین کشوری و بینالمللی آن است. پس مردم عفرین و روژآوا به همین دلایل با تهاجم یکی از هارترین ارتشهای جهان که اتفاقا عضو ناتو و دومین ارتش آن پس از ارتش آمریکاست، قرار گرفته و در این ۵۶ روز گذشته، همه دولتهای سرمایهداری ریز و درشت مستبد و دمکرات و لیبرال جهانی، در مورد این جنگ و خونریزی و تروریسم دولتی سکوت بیشرمانهای کردهاند تا شاید دولت و ارتش فاشیست ترکیه به نیابت از دولتهای سرمایهداری جهانی، این مدل سیاسی ضدسرمایهداری و انساندوستانه را خفه کند.
اما یگانهای مدافع خلق عفرین و مردم این شهر تا اینجا نیز پیروز این جنگ تحمیلی بودهاند و دولت و ارتش ترکیه و حامیان آن را در سطح جهان رسوا کردهاند!
اما واقعا این پیروزی، آنهم در میان جنگ و کشتار نابرابر و شرمآور چه معنی دارد! واقعا نسرین عبدالله، از کدام پیروزی سخن میگوید؟ جواب این سئوال را ارنست همینگوی(نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل ادبیات، ۱۸۹۹ – ۱۹۶۱)، در کتاب «زنگها برای که به صدا در میآیند – صفحه ۱۷۴»، به زیبایی چنین داده است:
«پیروزی یعنی چه؟ مردن در حالی که انسان بر سر پا ایستاده
بهتر از زنده ماندن و روی دو زانو خزیدن است.
در جنگ برای آزادی مردن، بهتر از زنده ماندن و
در مقابل دشمن برده وار به زانو در آمدن است.»
بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۶ – شانزدهم مارس ۲۰۱۸
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.