فرازهایی از جنبش کارگری ایران

اعتصاب کارگران ایران خودرو اسفند ۵۸ ….

روز شنبه چهارم اسفند، مدیریت ایران ناسیونال (ایران خودرو امروز) کل مقدار سود ویژه‌ى کارکنان را اعلام کرد: «هفتاد و پنج میلیون تومان براى یازده هزار و هشتصد نفر کارگر و کارمند، حداقل پرداختى پنج هزار و پانصد تومان و حداکثر نه هزار تومان مى‌باشد. این ضریب بر اساس‏ معیار حقوقى و با توجه به مالیات متعلق به سود ویژه و سهم شرکت تعاونى و یا در نظر گرفتن روزهاى غیبت کارگران در طول سال، کسر و پرداخت مى‌شود.» مدیریت اعلام کرد که: «ما براى پرداخت سود ویژه و اداره‌ى امور کارخانه ناچار شده‌ایم چهارصد و هفتاد میلیون تومان از وزارت نفت قرض‏ کنیم.»
در مقابل، زمزمه‌هاى مخالف و اعتراض‏ کارگران قسمت‌ها آغاز شد.

در شنبه یازدهم اسفند، با تمام اعتراضاتى که کارگران نسبت به پرداخت سود ویژه و دیگر مشکلات خود داشتند، مدیریت با عجله سود ویژه‌ى تعیین شده از طرف کارفرماى دولتى را به کارگران شیفت صبح پرداخت مى‌کند. کارگران شیفت صبح، پس‏ از گرفتن سود ویژه، در اکثر قسمت‌ها طومارى به عنوان اعتراض‏ جمع مى‌کنند و در آن مى‌گویند که: «چرا سیصد تومان بابت دفترچه‌ى شرکت تعاونى از ما کسر کرده‌اند؟ شرکت تعاونى تا به حال معلوم نیست چکار کرده و کجا هست. چرا تمام کارخانه‌هایى که امسال سود کم‌ترى از کارخانه‌ى ما داشته‌اند، کارگرانش‏ سود بیش‏ترى از ما گرفته‌اند؟ تازه آن‌ها یک ماه حقوق هم عیدى گرفته‌اند، که ما نگرفته‌ایم!» در این طومار، کارگران پیشنهاد مى‌کنند که: «اولا، سیصد تومان حق خوار و بار شرکت تعادنى هرچه زودتر به کارگران برگردانده شود. ثانیا، مثل کارخانه‌هاى بنز خاور و کفش‏ ملى یک ماه حقوق بابت عیدى به کارگران پرداخت شود و این مبلغ به طور مساوى، به همه نفرى پنج هزار تومان پرداخت شود.»

بعد از ظهر همان روز، وقتى کارگران شیفت عصر به کارخانه مى‌آیند و از موضوع گرفتن سود ویژه توسط کارگران صبح باخبر مى‌شوند، به کارگران شیفت صبح اعتراض‏ مى‌کنند که چرا این مقدار سود ویژه را قبول کرده‌اید؟ کارگران صبح کار مى‌گویند: «اگر این پول را نمى‌گرفتیم، همین مقدار را هم به ما نمى‌دادند. ما این پول را مى‌گیریم و به مبارزه‌ى خود ادامه مى‌دهیم.» به دنبال آن، شیفت بعد از ظهر کار در قسمت‌هاى سوارى سازى شمالى و جنوبى و سیصد و دو و سیصد و نه، به عنوان اعتراض‏ به مقدار سود ویژه و دیگر مشکلات کارگرى دست به اعتصاب مى‌زنند.
تولید به دلیل سیستم زنجیره‌اى در تمام قسمت‌هاى فوق مى‌خوابد و کارگران بقیه‌ى قسمت‌ها هم با قسمت‌هاى اعتصابى درباره‌ى موضوع اعتصاب به بحث و گفتگو مى‌پردازند.

در این میان، بخش‏هایى از کارگران ناآگاه و محافظه کار با اعتصاب مخالفت مى‌کنند و مى‌گویند: «اعتصاب کار کفار و شیاطین است.» ، «دولت انقلابى وضع خوبى ندارد، ما باید صبر انقلابى داشته باشیم و با امپریالیسم مبارزه کنیم.» کارگران در پاسخ گفتند که: «در گذشته هم همین حرف‌ها را مى‌زدند و ما گوش‏مان از این حرف‌ها پر است. به جاى شعار و درگیرى بیاییم با هم با منطق حرف بزنیم. ما نمى‌گوییم تمام درآمد کارخانه را به ما بدهند، ما مى‌خواهیم بدانیم کارخانه چقدر تولید داشته، چقدر سود کرده، این سود کجا رفته، مقدار سود ویژه‌ى ما چگونه و به دست چه کسانى تعیین شده و چرا این مقدار شده است؟» کارگران مى‌خواهند جلوى دزدى‌ها گرفته شود. این بحث تا شب بین کارگران موافق و مخالف ادامه پیدا مى‌کند.

صبح یک شنبه دوازدهم اسفند، اکثریت قسمت‌ها دست از کار مى‌کشند و مى‌خواهند مدیریت به سئوالات کارگران پاسخ دهد: «یک: با همه‌ى آن که در سال گذشته تولید بیش‏تر از چهار ماه تعطیل بوده و دزدهایى مثل خیامى هم سر کار بودند و تولید امسال بیش‏تر از سال پنجاه و هفت است و هزینه‌هاى زندگى امسال نسبت به پارسال بالا رفته، چرا باید نسبت به پارسال سود کم‌ترى بگیریم؟ این نشان مى‌دهد که دزدى‌هایى صورت گرفته است، که امسال کم‌تر از سابق سود ویژه مى‌دهند؛

دو: خیامى براى سرمایه گذارى روى ماشین سازى پژو، میلیون‌ها تومان پول در بانک‌ها سپرده بود و طلب‌هایش‏ را وصول نکرد و موقع فرار هم نتوانست این پول‌ها را با خودش‏ به خارج ببرد. چرا حساب‌ها را روشن نمى‌کنید؟ چطورى مى‌گویید چهارصد و هفتاد میلیون تومان از وزارت نفت قرض‏ گرفته‌ایم؟ ما مى‌خواهیم بدانیم کارخانه چقدر تولید کرده؟ چقدر درآمد داشته و چقدر سود کرده و این سودها کجا رفته؟ تا بدانیم که مقدار سود ویژه چطورى حساب شده و چرا این قدر کم است؟
هم چنین کارگران اعتراض‏ مى‌کردند که در دوران رژیم گذشته، چهارده میلیون تومان پول بابت حق عضویت سندیکاى آریامهرى از دست مزد ما کارگران برداشته‌اند، چرا این پول را به ما برنمى‌گردانید؟ در مقابل دلایل قبلى مدیریت که مى‌گوید پول در بانک‌ها نگه دارى مى‌شود و دست شوراى انقلاب است، کارگران مى‌گفتند: یا این چهارده میلیون تومان پول را به ما پس‏ بدهید، یا به صورت وام مسکن در اختیار کارگران بى مسکن قرار دهید و یا این که فیش‏ موجودى آن را به ما نشان بدهید. ما حاضریم رسما از طریق مطبوعات و تلویزیون اعلام کنیم، که کارگران این پول خودشان را _ که در بانک‌هاى دولتى است _ براى سازندگى روستاها و زحمت کشان جنوب شهر تقدیم مى‌نمایند.»

مدیریت به سئوالات کارگران پاسخ نمى‌دهد. سندیکایى‌هاى وابسته به کارفرما در مقابل مبارزه‌ى کارگران می‌گفتند: «ولش‏ کنید بابا، دو ساعت دیگر این کارگران خسته مى‌شوند و خودشان سر کار مى‌روند.» انجمن اسلامى کارخانه هم در مقابل کارگران موضع گرفت. آن‌ها مى‌گفتند: «وقتى که شما کارگران کار را مى‌خوابانید، از سود کارخانه بیش‏تر کم مى‌شود و این پول بیت‌المال است که شما دارید حرام مى‌کنید.» و به این ترتیب تلاش‏ مى‌کردند دودستگى بین کارگران را شدت دهند.
اعتراض‏ کارگران شدت گرفته و آنان به سوى کارخانه‌ى شمالى راه پیمایى می‌کنند. مدیریت حدود ده صبح به قسمت‌هاى اعتصابى رفته تا براى کارگران توضیح دهد. راه پیمایى متوقف مى‌شود. مدیریت مى‌گوید: «همه‌ى مشکلات مربوط به شوراى انقلاب است و به ما مربوط نیست. دستور شوراى انقلاب است که این میزان بدهیم و ما مامور و معذوریم. ما نمى‌توانیم مبلغى غیر از آن مقدار که تعیین شده بدهیم، کارگران از مدیریت سئوال مى‌کنند: «اگر این شوراى انقلاب است که درباره‌ى امورات کارخانه و سود ویژه و مسایل کارگرى تصمیم مى‌گیرد، پس‏ دیگر شوراى کارگرى و سندیکا چه صیغه‌اى است؟ گفتن این که اگر شوراى انقلاب دستور بدهد باز هم به شما خواهیم داد، ‏ نشان مى‌دهد که کارخانه پول دارد و نمى‌دهد و موضوع قرض‏ کارخانه دروغ است.» اما مدیریت پاسخی نمی‌دهد.

دوشنبه سیزدهم اسفند، اعتصاب ادامه مى‌یابد و کارگران در صدد راه پیمایى به سوى قسمت کارخانه‌ى شمالى هستند که ناگهان حدود ساعت نه و پنج دقیقه الى ده صبح، انبار اتاق رنگ به طور مشکوکى آتش‏ مى‌گیرد.
ماشین‌هاى آتش‏ نشانى زوزه کشان بسوى کارخانه مى‌آیند، هلیکوپترى بالاى کارخانه به پرواز درمى‌آید، ماموران مسلح سر مى‌رسند. به رغم آنکه کارگران اعلام کردند آتش‏ سوزى کار همان‌هایى است که دزدى کرده‌اند، تا روز ۱۴ اسفند حدود شصت نفر از کارگران اعتصابى بازداشت مى‌شوند… به این ترتیب با حاکم شدن فضای رعب و وحشت این اعتصاب ناموفق خاتمه می‌یابد.
—————————————–

منبع : «خبر کارگر»، شماره‌ى هفتم، اسفند ۱۳۵۸

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.