پرستو فروهر به شش سال حبس تعلیقی محکوم شد

پرستو فروهر فعال مدنی، نقاش و هنرمند و فرزند داریوش و پروانه فروهر به شش سال حبس تعلیقی محکوم شد. یکی از اتهامات او “توهین به مقدسات و سیدالشهدا” است. ….

دویچه وله:
“توهین به مقدسات و سیدالشهدا” و “تبلیغ علیه نظام” دو اتهامی است که پرستو فروهر به خاطر آنها به ۶ سال حبس تعلیقی محکوم شده است.

اتهام “توهین به مقدسات و سیدالشهدا” به پرستو فروهر به انتشار عکسی باز می‌گردد که شادی صدر وکیل و فعال حقوق بشر از خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد؛ در این عکس شادی صدر بدون حجاب بر صندلی‌ای نشسته که طراحی پرستو فروهر از نمادهای عاشورا بر آن نقش بسته است. هرچند طراحی این صندلی‌ها پیش از انتشار این عکس انجام شده بود و در چندین نمایشگاه هم به نمایش درآمده بود اما مسئولان قضایی جمهوری اسلامی انتشار عکس شادی صدر نشسته بر این صندلی را مصداقی برای توهین به مقدسات از سوی پرستو فروهر ارزیابی کردند.

خانم فروهر در نامه‌ی مفصلی که منتشر کرده به شرح جزئیات دادگاهش در تهران و نیز برخوردهایی که با او در اداره گذرنامه و دادگاه انقلاب صورت گرفته پرداخته است.

پرستو فروهر که در آلمان زندگی می‌کند، در نامه خود توضیح داده که چند روز پس از بازگشتش از ایران وکیلش با او تماس گرفته و خبر داده که دادگاه انقلاب حکم ۶ سال حبس تعلیقی برای او صادر کرده است؛ پنج سال به جرم توهین به مقدسات و سیدالشهدا و یک سال به جرم تبلیغ علیه نظام. ¨

او نوشته است: «حکم را زودتر از آنچه فکر می‌کردم صادر کرده بودند و سنگین‌تر از آن بود که انتظارش را داشتم. واژه‌ی تعلیقی در انتهای رأی البته عجالتاً به معنای نفس راحت بود.»

پرستو فروهر در بخش دیگری از نامه خود با اشاره به هم‌زمانی اعتراضات مردم با حضور او در ایران نوشته است: «یکی از شعارهایی که در جریان اعتراض‌ها در شهرهای گوناگون داده شد این بود: “اسلام رو پله کردن مردمو ذله کردن”. این جمله‌ی ساده برای من بیان تحلیلی و حسی واضحی از تجربه‌ی طولانی‌ام با دستگاه قضایی‌ست. دستگاهی که منطق استدلال را در چارچوب‌های تنگ شریعت محدود می‌کند و اینگونه فردی که به این چارچوب‌ها باور ندارد -چه در جایگاه شاکی و چه در جایگاه متهم- پیشاپیش یا محتوم به نفی خود می‌شود یا در طی دادرسی به کفه‌ی “جرم” خود خواهد افزود.»

پرستو فروهر که ساکن آلمان است هرسال در آستانه سالگرد کشته شدن پدر و مادرش در آذرماه به ایران می‌رود و مراسم سالگرد آنها را در خانه‌شان برگزار می‌کند. گذرنامه او تقریبا هرسال در زمان ورود به ایران ضبط می‌شود و پس از چند بار رفت و آمد به اداره گذرنامه دوباره در اختیارش قرار می‌گیرد.

خانم فروهر در بخش دیگری از نامه خود شرح این رفت‌وآمدها به اداره گذرنامه و بحث با “کارشناسان” آن اداره را بازگو کرده و نوشته است: «دادوبیداد که بالا گرفت خواستم از آقای رئیس‌جمهور و منشور حقوق شهروندی‌شان کمک معنوی بگیرم که کارشناس مربوطه آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت: شما اصلاً حق شهروندی ندارید و این قانون شامل‌تان نمی‌شود. من هم بروفروخته شدم و طبق عادت خودم اعتراض کردم و پرسیدم چه کسی تعیین می‌کند که من حق شهروندی دارم یا ندارم؟ گفت ما. البته “ما” واژه‌ی نامفهومی‌ست. اما حدس می‌زنم منظور او وزارتخانه‌ی متبوعش بوده است؛ همان وزارتخانه‌که ۱۹ سال پیش کارمندانش به خانه‌ی پدرومادرم ریختند و حق زندگی را از آن دو گرفتند.»

بر اساس روایت رسمی، کارمندان “خاطی و خودسر” وزارت اطلاعات مسئول قتل پروانه و داریوش فروهر در سال ۱۳۷۷ شناخته شدند.

پرستو فروهر در جای‌جای نامه‌اش شعارهای مردم در اعتراضات دی‌ماه گذشته را یادآور شده است.

او در بخش پایانی نامه به مراسم امسال سالگرد پدر و مادرش و حضور چهره‌هایی کاملا ناآشنا در منزل آنها اشاره کرده و نامه‌اش را با اشاره به شعار “نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم” اینگونه به پایان رسانده است: «یکی از میان آن جمع، جوانی نورسیده، جلو آمد و آرام و بی‌مقدمه گفت که در ماه آذر ۱۳۷۷ به دنیا آمده است. گفت وقتی که او چشم به این دنیا گشوده، پدرومادر من دیگر زنده نبوده‌اند. گفت آمده است تا سویه‌ی دیگر ماه سرنوشت خویش را از نزدیک ببیند؛ مکان آن دو قتل را ببیند. نگاهم را دوختم به او تا در حافظه‌ام قابش کنم تا بار بعد که گذارم به آن جغرافیای خوف افتاد به یادش بیاورم و نترسم.»

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.