از گفتگوهای کارگری گزارشگران – جنبش کارگری در ایران: ضعف ها و قوت ها – گفتگو با صدیق جهانی بخش اول

نهایتا نیز قادر بە این نخواهند شد کە از سرنگونی رژیم جلوگیری نمایند زیرا عنصر اصلی تأثیر گذار و تعیین کننده در صحنه تحولات،کارگران و جوانان انقلابی می باشند. این واقعیت نشان می دهد کە همبستگی ماندگار در صفوف کارگران و جوانان انقلابی، روز بە روز گسترش میابد. برخلاف گرایشات پرو غرب، این جنبش کارگری و بە تبع آن جنبش دانشجویان و فارغ التحصیلان جویای کار و ارتش میلیونی بیکاران است که هم اکنون بسوی سرنگونی تمامیت این رژیم فاسد گام بر می دارد. با توجە بە سوخت و ساز درونی این جنبش های اجتماعی، هیچ قدرتی نمی تواند پتانسیل آنها را مهار نماید ….

دستگیری دوباره محمود صالحی فعال کارگری شناخته شده که سالیان دراز رنج و محرومیت و زندان و شکنجه را بر دوش کشید تا از حقوق محرومان و هم زنجیران خود دفاع کند, انگیزه این گفتگوهاست. روشنی افکندن بر نقاط کور و ضعف های جنبش میلیونی کارگران ایران برای دستیابی به  ابتدائی ترین حقوق انسانی خویش دلیل این تلاش اندک و نظرخواهی از فعالین کارگری و سیاسی از سوی گزارشگران است.
موج اعتراضات کارگری به بی عدالتی های موجود سالهاست بشکل فزاینده در جریان است. گاه همانند آتشفشان در مکانهای تولیدی و خدماتی غلیان میکند و فضای خبری و رسانه ای را بخود تعلق میدهد.زنجیر فقر و ستم نظام سرمایه داری برپایشان و بار گران تورم و هزینه های زندگی روزمر را بر گرده خویش میکشند.ظلم وتعدی و بی حرمتی به آنان از سوی مسئولین حاکم بدون مرز ادامه و جریان دارد. در این میان اما فعالان و نمایندگان کارگران بیش از همه در تیررس نابکاران و دشمنان کارگران و زحمتکشان قرار دارند. کارگران معترض به این بی عدالتی ها را می کشند. شلاق میزنند.به زندان می افکنند. شکنجه می کنند. اسیران زندانی را می کشند. محکوم به مرگ خاموش می کنند. آنان را بیکار و از حق زندگی شرافتمندانه محروم می کنند.صدای اعتراض و شکایات آنها در فضای خبری سرمایه زده داخل کشور بندرت بگوش کسی میرسد. همبستگی بین المللی کارگران خارج از کشور با کارگران ایران اگر چه قدرتمند است اما با بی اعتنایی مطلق دست اندرکاران حکومتی مواجه است. براستی برون رفت از این وضعیت چگونه میتواند باشد؟ هم از اینرو با فعالین کارگری و سیاسی گفتگو میکنیم

صدیق جهانی از فعالین کارگری و رسانه ای پر سابقه است که در حمایت از جنبش کارگری در ایران خدمات شایانی کرده است. با او گفتگو داریم

گزارشگران:
طی سالهای اخیر شاهد افزایش تصاعدی اعتراضات کارگری هستیم. شمارش آنها دیگر ممکن نیست. هر روزه بخشی از این وقایع در محیط های تولیدی و خدماتی انعکاس خبری مییابند و اینها تنها قسمتی از این اخبار هستند. ارزیابی شما از موقعیت جنبش کارگری در کشورمان چیست؟

صدیق جهانی:
درود بە شما و تشکر از زحمت های کە می کشید.
اخبار اعتصاب و اعتراض کارگران چندی است بیش از گذشته به چشم می‌خورد. مزدهای معوقە، بیمه‌های ردنشده، اخراج، تعدیل نیرو، تعطیلی مراکز تولیدی – خدماتی از اصلی‌ترین موضوعات اعتراضی کارگرانی بوده است که در ماه‌های اخیر دست به اعتراض و اعتصاب زده‌اند.همان طور کە تابحال ملاحظە کردەاید، نارضایتی کارگری در اشکال مختلف رونمایی می شود. برای نمونە، گروهی از کارگران معترض، در داخل کارخانه اعتصاب می‌کنند، عده‌ای مقابل فرمانداری یا استانداری تجمع می‌کنند، برخی بسوی مجلس راهپیمایی اعتراضی برگزار می‌کنند، گروهی دیگر نیز شکایت به دفتر امام جمعه می‌برند وتعدادی هم از طریق چانە زنی، در پی این هستند کە بە پارەای از مطالبات صنفی خود برسند.
رسانەهای رسمی و غیر رسمی رژیم، شرایط وخیم کارگران را نادیدە گرفتە و این طور می پندارند کە جامعە از حالت بستە درآمدە وگویا دموکراسی موج می زند! آیا افزایش اعتراض‌های کارگری، ناشی از باز شدن فضای اجتماعی و فراهم شدن زمینه‌های بروز و اعلام اعتراض است؟ آیا مسائل معیشتی کارگران پیش از این هم به این شدت یا بیشتر مطرح بوده،‌ اما زمینه برای بروز اعتراض فراهم نبوده است یا این کە در ماه‌های اخیر این مسائل تشدید شده‌اند؟ اساساً چه عواملی می‌تواند باعث اعتراض و اعتصاب کارگران شود؟ آیا علاوه بر مسائل اقتصادی، عوامل سیاسی و اجتماعی هم بر میزان و شیوه این اعتراض‌ها اثر داشتە و دارد؟ چرا اعتراض کارگران در ایران، در قیاس با اقصی نقاط دنیا، کمتر بە نتیجه می‌رسد؟چرا یک اعتصاب،بخش حمل و نقل در کشورهای اروپایی، بخش های زیادی از جامعە را بحالت فلج درمیاورد امااز زمان اعتصاب کارکنان شرکت نفت در سال ۵٧ بە این سو، چنین اتفاقی در نیافتادە است؟ بخاطر اهمیت این گونە سوال ها، در حد توان می کوشم جنبش کارگری را در متن شرایط سیاسی و اقتصادی کنونی جامعه،مورد بررسی قرار دهم.
اکنون نزاع گرمی حول مسائل سیاسی و اقتصادی، بین جناح های رژیم جریان دارد. برخلاف خیلی ها، این نزاع تنها کنایە صرف نیست بلکە بسیار جدی و هر کدام از جناح های رژیم، مدل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاصی را حمایت می کنند. علاوە بر جدال جناح ها، تحریم های غرب هم، روز بە روز بنیە اقتصادی جامعە را بە مرز فروپاشی نزدیکتر می کند. چند سال قبل، رژیم باطرح کذایی یارانەها، خواست از طرفی نارضایتی کارگران را بە حداقل برساند و از سوی دیگر ریاضت کشی اقتصادی نوینی را به جامعه تحمیل نمایند. اما این ترفند، نە تنها جواب نداد بلکە خود به یک موضوع داغ و دعوا ساز در درون حاکمیت مبدل گشت و هنوز هم تداوم دارد. تبعات عملی این سیاست، گرانی سرسام آور، دستمزدهای زیر خط فقر، بیکاری افسارگسیختە، معاش های معوقه، عدم تامین اجتماعی، معضل میلیونی دسترسی تهی دستان به دارو و دکتر و … می باشد.بقول شما، روزی نیست که ما شاهد حرکت و اعتراضی در مراکز کارگری مختلف نباشیم. از گسترش دامنە این نارضایتی، نتیجە می گیریم کە جامعه به مرز انفجار رسیده است. در بطن این شرایط، مهم شمارش تعداد نارضایتی صنفی کارگران نیست بلکە مهم بستر سازی دقیق برای ماندگاری دست آوردها و هم چنین ارتقاء مبارزات تدافعی بە جنبشی تعرضی و پابە پای آن، طرح خواستهای فرا صنفی می باشد. در غیر این صورت، طبقۀ کارگر خود را به مبارزۀ صرفاً اقتصادی محدود می کند و بدین خاطر نیز در معرض سلطۀ قدرت سیاسی و ایدئولوژیک در ساختار سرمایەداری، باقی می ماند.
طرح این موضوع،بەمعنایی کم اهمیت جلوە دادن فعالیت های صنفی نیست بلکە از این منظر حائز اهمیت است کە فعالین پیشرو طبقە کارگر، گامی استوارتر بر دارند و دائمآ بە هم سرنوشتان معترض خود بگویند کە تنها بامبارزات صنفی، فلسفە وجودی نظام سرمایەداری به چالش کشیدە نمی شود. فعال کارگری کە این قطب نما را در دست نداشتە باشد، هرگز نمی تواند بەعنوان پیشاهنگ، جنبش خود را از چالش های صنفی، عبور دهد. برداشتن گام های فرا صنفی،زمانی ممکن است کە طبقۀ کارگر به درجەای از آگاهی طبقاتی برسد. تجربە تا بە امروز، این حقیقت را نشان می دهد کە بە هر درجەای مبارزات صنفی، رنگ و بوی سیاسی و تحزب بخود بگیرد، بەهمان اندازە استانداردهای زندگی نیز بە نفع ساکنان جامعە متحول می شود. اصول مبارزۀ طبقاتی، اساسآ در مبارزۀ سیاسی است کە به مضمون واقعی خود دست می یابد. بدون این بستر، مبارزۀ کارگران هرگز به عرصۀ سیاسی و مخصوصآ بە ستیز با سیستم استثماری صعود پیدا نمی کند و نهایتآ در محدودۀ تصادمات و مطالبات جزئی باقی می ماند. بنابراین، فعالین پیشرو جنبش کارگری، ضمن تلاش برای ایجاد رفاە و تحمیل خواست های صنفی بیشتر،بلحاظ نظری نیز بەعلت پراکندگی بیاندیشند. با تدوین یک افق سیاسی مشترک، می شود بهینە سازی کرد، می شود مطالبات صنفی را بە کارفرماها و دولت حامیشان، تحمیل کرد. این مهم، تنها در صنفی محقق نمی شود بلکە بە چالش های سرتاسری و مهمتر از هر چیز، بە نهادینە شدن همبستگی کارگری گرە خوردە است.در غیر این صورت، وضع موجود تداوم پیدا می کند و روز بە روز نیز کارگران معترض در برابر تهدیدها، عدم پرداخت دستمزدها، بیکارسازی، زندان، احکام قرون وسطائی نظیر « شلاق » و « حبس »، روبەرو می شوند

گزارشگران:
از حکومت عدل علی گفته میشد و اینکه رهبران جمهوری اسلامی میخواستند دست پینه بسته کارگران را ببوسند و در گذر تاریخچه این حکومت دیدیم که چه بر سر کارگران و زحمتکشان رفت.هر جا اعتراضی هست نیروهای ضد شورش بسرعت در برابر شریف ترین انسانهای کشورمان صف میبندند و در اندیشه سرکوب وحشیانه آنها هستند و از هیچ جنایتی ابا ندارند.ریشه اینهمه خصومت وخشونت چیست؟

صدیق جهانی:
ریشه اصلی این خصومت، در این واقعیت تاریخی نهفته است که جمهوری اسلامی محصول انقلاب سال ۵٧ نبودبلکه جادە صاف کن غرب و شرکا و اساسآ برای سرکوب و بیراهە بردن آن سازماندهی شدند. آنهایی کە در انقلاب شرکت کردند، بیاد دارند کە اکثریت قیام کنندگان، در پی تحقق حداقل آزادیها، رفاه، امنیت شغلی و جانی و برقراری زندگی شایستە برای ساکنان جامعە بودند. اما آخوندها مخالف سر سخت این مطالبات بودند و بدین خاطر،آزادی خواهان را در لیست اعدام، زندان، تجاوز، سرکوب، تبعید و … قرار دادند و از آن تاریخ بە این سو، برخصومت و خشونت تکیە زدەاند تا بلکە از طغیان آتی محرومان جلوگیری نمایند.سرکوب های اخیر، تداوم این استراتژی است و قصد دارند با توسل بە خشونت، بدیهی ترین حقوق شهروندی و سندیکایی زحمتکشان را منتفی کنند، بە اعتراضات حق طلبانە کارگران پایان بخشند و مناسبات بردەدارانە و مطرود عصر حجر را جایگزین مناسبات امروزین کنند.دستگاە های سرکوب رژیم فاشیستی کە تا کنون قادر نشده اند با حملە بە اجتماعات کارگران، اخراج و زندانی کردن فعالین سندیکائی، مانع از ادامە و گسترش فزایندە اعتراضات کارگری شوند، حال برای مرعوب کردن کارگران علاوە بر صدور احکام زندان و جریمە نقدی، حکم بە شلاق زدن کارگران می دهند.

ناتوانی دولت در غلبه بر رکود اقتصادی سبب ساز تشدید بیکاری و عدم پرداخت بە موقع دستمزدها شدە است. طولانی تر شدن تاخیر در پرداخت دستمزدها، افزایش اخراج های دستە جمعی، دستمزدهای نازل، رواج قراردادهای موقت و سفید امضاء، فقدان امنیت شغلی و قضایی، ممنوعیت فعالیت سندیکاهای مستقل کارگری و دیگر سیاست های ضدکارگری حکومت باعث گسترش فزایندە نارضایتی و اعتراضات کارگری گردیدە است.حکومتگران به جای چارەاندیشی و یافتن راە کارهای مناسب برای برون رفت از رکود و رسیدگی بە مطالبات برحق کارگران معترض و رعایت حقوق سندیکایی و شهروندی آن ها، با افزایش سرکوب تجمعات و اعتصابات مسالمت آمیز کارگری، با بازداشت و زندانی کردن و شلاق زدن سازمان گران حرکت های اعتراضی، با جریمە کردن و اخراج فعالین کارگری، کوشش می کنند بە زعم خود صورت مسئلە را پاک کنند. اما آنها تا کنون به جهت مقاومت و مبارزات کارگران، ناکام ماندەاند.

اکنون موجی از اعتراضات کارگران و مزدبگیران سراسر کشور را فراگرفتە است. کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان در هر گوشە ای از کشور، از کارخانە و محل های کار و خیابان گرفتە تا درون زندان ها با استفادە از هر امکانی از تجمع و اعتصاب گرفتە تا اعتصاب غذا، مراجعە بە رسانەها، بردن شکایت بە اتحادیەهای جهانی و سازمان بین المللی کار، پیگیرانه علیە ستم، سرکوب و سیاست های عدالت ستیزانه حکومت بپا خواستە اند. هم اکنون محمود صالحی را بازداشت و در اوج مریضی بە تخت بیمارستان بستەاند تا دیگران را از تداوم مبارزە پشیمان و بترسانند.

گزارشگران:
فعالین کارگری همیشه خود و خانواده هایشان در خطر دستگیری و زندان و شکنجه، تهدید و آزار بوده اند. دفاع از حقوق هم قطاران تحت ستم در جمهور اسلامی یعنی هزینه سنگین دادن و در این شرایط برخی از آنها همانند شاهرخ زمانی و کورش بخشنده و محمد جراحی به اشکال متفاوت بقتل رسیدند. امروزه نیز رضا شهابی و محمود صالحی در خطر جدی هستند. علت زوم شدن مسئولان جمهوری اسلامی بر آنها چیست؟

صدیق جهانی:
زوم شدن نگاە ماموران رژیم روی رضا شهابی، محمود صالحی و … دلائل مختلی دارد. اگر توجە کردە باشید، این روزها داد و فریادهای سران ریز و درشت نظام فاشیستی جمهوری اسلامی، از فعالیت های افشاگرانهء جوانان انقلابی در فضای مجازی، هر روز بلند و بلندتر می شود. برای جلوگیری از فعالیت آنان، رژیم تصمیم گرفتە کە از انجام هر اقدام و ترفندی کوتاهی نکند. آخوندها فهمیدەاند کە جوانان از مذهب فاصلە گرفتە و در فضای مجازی و … در پی سامان دادن بە زندگی مدرن خود می باشند. برای همین، محدودیت های  فنی و تکنیکی در زمینهء استفاده از تکنولوژی را در پیش گرفتە و علاوە بر این، بە خط سرکوب تمام عیار و بی شکاف روآوردەاند. همان طور کە تا بە حال ملاحظە کردەاید، جوانان در عرصە فعالیت های مجازی، مطالب فراوانی را در دفاع از فعالین کارگری بە رشتە تحریر در آوردەاند. اینها فعالین کارگری را دوست دارند چون دریافتەاند کە آنها برای تحقق آرزوهای مشترکشان زیر منگنە دستگاە سرکوب قرار گرفتەاند. آنها فهمیدەاند کە فعالین کارگری، تنها سخن گوی صنف خود نیستند بلکە پرچم خواست ها و مطالبات واقعی عموم مردم را در دست دارند. بنابراین، وحشت ولی فقیه و دیگر سران رژیم از این نشات می گیرد کە فعالین کارگری، زمینه و بستر را برای سرنگونی رژیم آماده میکند.
اکنون آهنگ سرنگونی رژیم، بیش از هر زمانی بە گوش سران رژیم رسیدە و در شرایطی که بقول رفسنجانی، نظام در یکی از « سخت ترین گردنەهای »حیات خود قرار دارد، با انقباض و بستن جامعه، پروسە سرنگونی نظامش را به تأخیر بیاندازد. در حال حاضر، رژیم نگاهش را روی فعالین کارگری زوم کردە زیرا خطر عمدە را از زاویە آنها و جوانان انقلابی می داند. چرا که آنها، هموارە سکانداری اعتراضات اجتماعی را هموارە بعهدە دارند.
همان طور کە در طول بحث هم اشارە کردم، شرایط کنونی جامعه، مخصوصآ شدت نارضایتی های اجتماعی آنچنان بالاست که هر آن احتمال خیزش مردم در ابعادی گسترده وجود دارد. اینکه رژیم برای مقابله با اعتراضات کارگری مانور سرکوب ترتیب میدهد و یا برای مقابله با تهدید فضای مجازی ستاد بحران تشکیل میدهد و….؛ نشانه وحشت عمیقش از پتانسیل انفجاری ارتش میلیونی بیکاران و گرسنگان میباشد. بنابراین،همەی باندهای نظام، خطر سرنگونی بوسیله کارگران و جوانان را جدی گرفتە و هر کدام  بە شیوەای می خواهند با این موج ویرانگر اعتراضی مقابله کنند. چندی پیش، خامنەای دجال گفت « اگر پس از گذشت ٣٨ سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران؛ باز برخی آمارهای نگران کننده؛ از جملە سوء اجتماعی و فرهنگی بویژه بین جوانان بالاست، باید در روشها و عملکردهای تربیتی و آموزشی خود بازبینی کنیم و نباید با محدودیتهای غیر اسلامی؛ جوانان را به سوی انزوا و پرخاشگری سوق بدهیم».
بدین ترتیب نامبردە اعتراف میکند کە بعد از گذشت ٣٨ سال از عمر نظام ولایت فقیه؛ باز نتوانستەاند بر طغیان و سرکشی جوانان غلبه کنند. بەقول خودشون و مطابق آمار و اظهاراتی کە ارائە می دهند، هنوز جوانان زیر بار روشها و عملکردهای تربیتی و آموزشی نظام نرفته اند و نه تنها به نظام ولایت فقیه تن ندادەاند بلکه بسوی مصاف با رژیم گام بر می دارند. این وضعیت، چنان فشاری بە دستگاە حاکمە آوردە کە بعضآ “حسن روحانی”بە دهن کجی علیە ولی فقیه رومی آورد.برای مثال، اخیرآ در تقابل با “خامنەای” گفت«اینکه دانشجوئی آگاهانه و آزادانه بسمت انقلاب؛ مصالح کشور و اسلام و اخلاق میرود و راه را باور میکند؛ مهم است. باور را مگر میشود با اجبار بوجود آورد؟ باور باید با آگاهی و آزادی شکل بگیرد. مگر میشود با عینک امنیتی به دانشگاه و دانشجو نگاه کرد».نزاع “روحانی” با “خامنەای” نه بخاطر دفاع از آزادی دانشجویان و یا پیشرفت علمی دانشگاه بلکه در راستای جنگ قدرت باندهای درونی نظام میباشد. روشن است کە هیچ یک از باندهای نظام،از طریق سرکوب و انقباض نمی تواند مانع رشد بحرانهای فزاینده و لاعلاج درون نظام گردند و نهایتا نیز قادر بە این نخواهند شد کە از سرنگونی رژیم جلوگیری نمایند زیرا عنصر اصلی تأثیر گذار و تعیین کننده در صحنه تحولات،کارگران و جوانان انقلابی می باشند. این واقعیت نشان می دهد کە همبستگی ماندگار در صفوف کارگران و جوانان انقلابی، روز بە روز گسترش میابد. برخلاف گرایشات پرو غرب، این جنبش کارگری و بە تبع آن جنبش دانشجویان و فارغ التحصیلان جویای کار و ارتش میلیونی بیکاران است که هم اکنون بسوی سرنگونی تمامیت این رژیم فاسد گام بر می دارد. با توجە بە سوخت و ساز درونی این جنبش های اجتماعی، هیچ قدرتی نمی تواند پتانسیل آنها را مهار نماید.
این رژیم اگر چه هولناک و رعب آفرین است، اما سرنگون شدنی ست. ایستادگی و مقاومت در برابر قوای سرکوب، اهرم سرکوب را بلا اثر میکند. سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام نه می تواند تا ابد ادامه داشته باشد و سر انجام با اوج گیری جنبش اجتماعی و افزایش تنفر مردم از حاکمیت، در نقطەای بر قدرت سرکوب غلبه می یابد و روند سرنگونی به جریان می افتد.جامعه ملتهب ایران، منتظر فرصتی است تا امواج عمومی اعتراضی به حرکت درآید. قیام اجتماعی تنها مسیر ممکن و قابل وصول برای سرنگونی این رژیم است و این در افق جامعه ایران قرار دارد.

ادامه دارد ….

۲۲٫۱۱٫۲۰۱۷

گزارشگران
www.gozareshgar.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.