“برای محمد نظری” شعری از عباس سماکار

ما بی کسان تاریخ نیستیم عزیزم /  خم نشو  /  من عمر خود را در فراق سرکرده ام دیری ست  /  همچنان تمام قامت ایستاده باقی بمان  / ما بی کسان تاریخ نیستیم ….

1

برای محمد نظری

شعر: عباس سماکار


بی شماران
من مادر تو ام
تو به خوابِ شبم میمانی
نرم از رؤیاهایم سرمیزنی بیرون
تصویری میشوی که درهیچ قابی نمیگُنجد
مثل ستاره
در تاریکی که خیره شده ام در آن به چیزی که چیزی نیست
می درخشی

وقت است که بِرَهَم از این تصورِ تصویر
دیوارهای زندان هم آشنای من اند
ما
بی کسان تاریخ نیستیم عزیزم
خم نشو
من عمر خود را در فراق سرکرده ام دیری ست
همچنان تمام قامت ایستاده باقی بمان
ما بی کسان تاریخ نیستیم

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.