داریوش ارجمندى: “از سیل تا سیل!”، نگاهى بر برخورد رسانه هاى آمریکایى به جاری شدن سیل در جنوب آسیا و آمریکا!

نگاه مختصرى بر روش برخورد رسانه هاى سرمایه دارى با پدیده سیل در آسیا و آمریکا، بار دیگر عمق دیدگاه تبعیض آمیز این رسانه ها را در برخورد به جان و ارزش انسان ها در «شمال و جنوب» به نمایش مى گذارد. نگاهى عمقى تر به این دلایل، نقش نظام سرمایه دارى را در پیدایش فاجعه زیست محیطى آشکار مى کند و ازاینرو بدیهى ست که نمى توان از این رسانه ها انتظار داشت که به طرح حقایق در این زمینه اقدام کنند. ….
—————————————————

فصل بارندگى در جنوب آسیا موسوم به فصل مونسون، باعث جارى شدن سیل هاى عظیمى در کشورهاى بنگلادش، نپال و هند در جنوب آسیا شده است. در روزهاى اخیر بیش از ١٢٠٠ نفر در اثر سیل در این منطقه جان خود را ازدست داده اند. ده ها هزار منزل مسکونى، بیمارستان و مدرسه نابود شده و نزدیک به چهل میلیون نفر از ساکنان سه کشور یادشده در معرض بزرگترین فاجعه انسانى معاصر قرار گرفته اند. سازمان هاى کمک رسانى ضمن اعلام این خبر هشدار میدهند که کمبود آذوقه و شیوع بیمارى هاى مرگ بار درنتیجه آب آلوده، جان میلیون ها انسان را با خطرات جدى روبرو ساخته است. با این حال رسانه هاى جهانى با پیروى از شبکه هاى بزرگ خبررسانى آمریکایى، تقریباً کلامى از این فاجعه نمى گویند و حجم عمده خبرهاى آنها به انعکاس اخبار توفان هاروى و سیل در ایالت هاى تگزاس و لویزیانا اختصاص دارد. مسئله اى که البته تازگى ندارد و همه روزه در برخورد این رسانه ها با عملیات تروریستى هم شاهد هستیم.
اما در جریان وقوع همزمان سیل در جنوب آسیا و آمریکا، این نگاه تبعیض آمیز با یک وجه دیگر از شیوه خبررسانى رسانه ها توأم مى شود که به راستى شگفت آور است و آن بى اعتنایى کامل این رسانه ها به دلیل وقوع توفان و سیل با این شدت و تناوب زمانى ست. آنچه در گزارش هاى شبانه روزى شبکه هاى خبرى بین المللى تقریباً ناگفته مى ماند، هشدارهاى دائمى دانشمندان پیرامون نقش تغییرات اقلیمى در تناوب و شدت دائماً فزاینده توفان هاست. اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان و کارشناسان زیست محیطى مدت هاست که تأکید کرده و مى کنند که در نتیجه تغییرات اقلیمى کره زمین، ما همواره شاهد آن خواهیم بود که فاصله بروز توفان هاى عظیم همچون سندى و هاروى در آمریکا یا موراکوت، اوساگى و هاتو در آسیا کمتر شده و درمقابل شدت و دامنهُ این توفان ها افزایش خواهند یافت. بیهوده نیست که وقوع هر توفانى با عباراتى همچون توفان بى نظیر، شدت بى نظیر باد و یا بارندگى بى نظیر همراه است. در جریان توفان “بى نظیر” هاروى در تگزاس، تا این لحظه میزان “بى نظیر” ١٨٠ سانتى متر باران آمده است که انتظار می رود در روزهاى آینده باز هم افزایش یابد. براساس گزارش سازمان هواشناسى تگزاس، حجم این بارندگى ها به رقم “بى سابقه” بین ٢٠ تا ٢۴ بیلیون (هزار میلیارد) لیتر بالغ مى شود.

همچنانکه گفته شد، در مونسون امسال در آسیاى جنوبى نیز بارندگى به شکل بى سابقه اى صورت گرفت، بطوریکه هم اکنون یک سوم خاک بنگلادش زیر آب قرار گرفته است!
اسد رحمان از مدافعین سرشناس جنبش جهانى دفاع از محیط زیست و دبیر اجرائى سازمان موسوم به (War on Want) در لندن، در توصیف ابعاد این فاجعه مى گوید: “درحقیقت هنوز ابعاد فاجعه ناروشن است. بعنوان نمونه بخش هاى وسیعى از نپال ارتباط شان کاملاً با جهان قطع شده و از میزان خسارات مالى و جانى در این مناطق خبرى در دست نداریم. میلیون ها نفر با خطر گرسنگى، بى آبى و شیوع بیمارى هاى ناشى از آلودگى آب روبرو هستند. شاید عجیب به نظر برسد که در جایى که سیل آمده از بى آبى صحبت مى کنیم، اما متأسفانه تمام منابع آب در جریان جارى شدن سیلاب آلوده مى شوند. و این در حالیست که نیمى از مردم کشورى مثل بنگلادش حتى پیش از سیل نیز، زیر خط فقر بسر مى بردند. در بنگلادش سطح درآمد سرانه مردم تنها ١۵٠٠ دلار در سال است، این را مقایسه کنید با آمریکا که درآمد سالانه شهروندان ۵۵هزار دلار است(هرچند نباید نابرابرى در آمریکا را فراموش کرد). منظور من این است که ما از برخى از فقیرترین کشورهاى جهان صحبت مى کنیم، و اکنون در اثر این سیل، همین مردم فقیر، تمام آن دارایى ناچیز خود را هم تماماً ازدست داده اند. باید به این وضعیت، موقعیت جغرافیایى بنگلادش، منجمله پائین بودن سطح آن را هم اضافه کنیم. در همین حال بارندگى هاى مونسون نیز هر سال با شدت و حدت بیشترى صورت مى گیرد که خود دو علت عمده دارد. نخست اینکه بدلیل گرم شدن روزافزون جو زمین، کوه هاى یخ با سرعت بیشترى آب مى شوند که از مسیر کوه هاى هیمالایا، نپال، هند و سپس بنگلادش به دریا مى ریزد. ازسوى دیگر با گرم تر شدن درجه حرارت آب اقیانوس ها، تبخیر نیز با سرعت بیشترى صورت مى گیرد که به نوبه خود باعث ریزش باران هاى شدیدترى مى شود. توفان ها دائما قدرتمندتر و با فاصله زمانى کمترى از یکدیگر، منطقه را زیر ضرب میگیرند. مسئله اى که سابقاً هر چند صد سال یکبار اتفاق مى افتاد، رفته رفته هر چند ده سال یکبار و اکنون به پدیده اى تبدیل شده که همه ساله شاهد وقوع آن هستیم.”

بى تفاوتى به موضوع تغییرات اقلیمى تنها به شبکه هاى دست راستى و منکر وجود آن همچون فاکس نیوز محدود نمى شود. حتى (سى ان ان) و (ام اس ان بى سى) که از تصمیم ترامپ براى خروج آمریکا از پیمان محیط زیست پاریس بشدت انتقاد مى کردند نیز به بایکوت خبرى پدیده تغییرات اقلیمى یا (Climate Change) مشغولند. در میان اخبار این رسانه از همه چیز، از رابطه نزدیکان ترامپ با روسیه و عفو یک کلانتر نژادپرست بدست او گرفته تا عملیات نجات قربانیان سیل، صحبت مى شود، اما کلامى از نقش شرکت هاى نفتى همچون اگزان موبایل در پیدایش این “فجایع طبیعى” سخنى نیست. کارشناسان شرکت نامبرده در دهه هفتاد به مدیران آن اطلاع داده بودند که درصورت ادامه استفاده از سوخت هاى فسیلى، با شرایطى که امروز درگیر آن هستیم روبرو مى شویم. اما مدیران اگزان موبایل ازجمله وزیر امور خارجه کنونى آمریکا آقاى رکس تیلرسون، نخست با خفه کردن صداى این کارشناسان و نابودى نتایج تحقیقات علمى شان، و سپس با صرف میلیاردها دلار، تلاش کردند که درست عکس این حقایق را به خورد افکار عمومى آمریکا و جهان بدهند. درنتیجه همان سرمایه گذارى ها(منجمله پرورش دانشمندان و سیاستمداران منکر تغییرات اقلیمى) امروزه در آمریکا علاوه بر اکثریت اعضاى کنگره، رئیس جمهور و کابینه اش هم اساساً منکر وجود پدیده اى بنام تغییرات اقلیمى و گرم شدن جو زمین و یا در بهترین حالت، منکر نقش انسان در پیدایش این پدیده هستند.
ناعدالتى درسیاست هاى هیئت حاکمه آمریکا، نتایج و تبعات دیگرى نیز دارد که باید به آن اشاره کرد. دکتر رابرت بولارد استاد دانشگاه تگزاس و معروف به پدر عدالت زیست محیطى یادآور مى شود که در نتیجه سیاست هاى ناعادلانه در زمینه شهرسازى و تقسیم مناطق شهرى در گذشته، ساکنان رنگین پوست و فقیر مناطق سیل زده، بزرگترین قربانیان طوفان هاروى و تبعات آن خواهند بود. ازجمله بدلیل وجود مؤسسات نفتى و شیمیایى در همسایگى مناطق فقیرنشین، این مناطق بیش از سایر نقاط از سیل آسیب دیده و ساکنان آن با مشکلات عدیده و جدى مانند بى خانمانى و بیکارى و آلودگى هاى ناشى از راه یافتن مواد شیمیایى به سیلاب، درگیر خواهند بود. به این گروه باید دهها هزار “انسان غیرقانونى”را نیز افزود که فاقد اجازه قانونى کار و یا سکونت هستند و ازاینرو وضعیت نامعلومى در انتظار آنهاست.

نگاه مختصرى بر روش برخورد رسانه هاى سرمایه دارى با پدیده سیل در آسیا و آمریکا، بار دیگر عمق دیدگاه تبعیض آمیز این رسانه ها را در برخورد به جان و ارزش انسان ها در «شمال و جنوب» به نمایش مى گذارد. نگاهى عمقى تر به این دلایل، نقش نظام سرمایه دارى را در پیدایش فاجعه زیست محیطى آشکار مى کند و ازاینرو بدیهى ست که نمى توان از این رسانه ها انتظار داشت که به طرح حقایق در این زمینه اقدام کنند.

چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۶ برابر با ۳۰ اگوست ۲۰۱۷

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.