نامه ۸هزار فعال دانشجویی به روحانی: دانشگاه را نجات دهید
۸۰۰۰ فعال دانشجویی در نامهای به روحانی نسبت به وضعیت بحرانی دانشگاهها هشدار دادهاند؛ کیفیت بد آموزشی و اجازه ندادن به صداهای انتقادی. آنها خواستار “ادامه مشی فرجیدانا” شدهاند. ….
دویچه وله:
نامه هزاران فعال دانشجویی به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران تصویری ناخوشایند از محیطهای آموزشی ایران را به نمایش میگذارد. دانشگاههایی که تنزل “روح پژوهشگری و پرسشگری و حقیقتجویی”، آنها را به مراکزی مبدل کرده که کارشان “صدور مدرک” است. این دانشجویان نوشتهاند که ادامه این روند «چیزی جز ویرانی ارزشها، کاهش تخصص و کندشدن راه پیشرفت را در پی ندارد.»
آنها به رشد بدون کیفیت دانشگاهها، ناروشن بودن معیارهای حاکم بر جذب اعضای هیات علمی و ارجحیت داشتن” روابط شخصی و البته جناحی بر رویههای سازمانی انتقاد کردهاند و نوشتهاند: «ادامه روندهای ناصواب رشد کمی دانشگاهها بدون تناسب با کیفیت آموزش به سطح علمی دانشگاهها لطمات جبرانناپذیری وارد کرده است.»
این دانشجویان معتقدند که “بحران مراکز آموزش عالی همچون بسیاری از حوزه های دیگر کشور به نقطه هشدار رسیده است” و نجات دانشگاه بدون “مدیریتی شجاع” چشماندازی ندارد. آنها از روحانی خواستهاند که “مشی فرجیدانا در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت دوازدهم ” ادامه پیدا کند. در نامه آنها آمده است: «ما جمعی از دانشجویان دغدغهمند ضمن تاکید بر ادامه مشی فرجی دانا بر این عقیدهایم که مشکلات و و نیازمند مشارکت تمامی اعضای خانواده دانشگاه در کنار مدیریت دقیق و حساب شده در جهت استقلال این نهاد تاثیرگذار است. مدیریتی شجاع که در مقابل فشارها ایستادگی کند و کیان دانشگاه را امری قابل معامله نپندارد.»
روح بازار حاکم بر دانشگاه
مشکلات آموزش عالی در ایران سالهاست که روندی رو به رشد دارد و در کوران مسائل دیگر از جمله، بیکاری، اعتیاد، وضع بد اقتصادی، اختصاص عمده بودجه به مسائل نظامی به جای برنامه توسعه و در کنار همه اینها کشمکشهای جناحی، کار زیادی برای حل آنها نمیشود. درگیری دو جناح حاکمیت بر سر دانشگاه آزاد و سطح ناچیز آموزش در این دانشگاه که محل درآمدهای سرشار برای مالکان آن است، آیینه تمام نمای وضعی است که این ۸۰۰۰ فعال دانشجو از آن در نامه خود شکایت کردهاند.
این دانشجویان به کالایی شدن مدارک دانشگاه و غلبه نگاه کمی به فعالیتهای علمی اشاره کردهاند که به گفته آنان، نشاتگرفته از آییننامههای ارتقا اعضای هیئت علمی است. آئیننامههایی که «راه سوءاستفاده اساتید از دانشجویان تحصیلات تکمیلی را برای ارتقاء درجه و ایجاد رزومه برای خود هموار کرده که این مهم به سطح علمی اساتید و کیفیت آموزش دانشگاهها ضربه زده است.»
آنها نوشتهاند: «متأسفانه سالهاست آموزش عالی سیر پولی شدن را طی کرده و محرومان جامعه را بیش از پیش از دانشگاهها حذف میکند. اکنون وقت آن فرارسیده که نسبت ظرفیت روزانه دانشگاههای مادر به دوره های پولی افزایش یابد تا ما شاهد دانشگاههای برابرتر باشیم.» بهجز بودجه آموزشی، بودجه فرهنگی هم در دانشگاههای ایران لنگ میزند. این بودجه نیز به گفته فعالان دانشجویی «به صورت نابرابر و غیرمتعارف به تشکلهای سفارشی تزریق میشود که عموماً فعالیت درخوری در جهت پویایی و نشاط دانشجویی ندارند.»
وزیر علوم، فرجیدانا؟
دانشجویان به حسن روحانی یادآوری کردهاند که هر دو بار با حمایت دانشجویانی که خواهان پویایی دانشگاهها هستند، انتخاب شده است و «این در حالی است که انجمنهای علمیدانشجویی، نشریات اعم از علمی، فرهنگی، سیاسی و … و نیز تشکلهای سیاسی منتقد مورد بیمهری قرار میگیرند. آییننامههایی که بازمانده دوران قبل است، همچنان مانع از هر گونه فعالیت فرهنگی و سیاسی و علمی خلاقانه در دانشگاههاست و در برخی موارد حتی همین آییننامهها هم به واسطه برخوردهای آمرانه مدیران فرهنگی کنار زده میشود تا هر گونه صدای متفاوتی شنیده نشود.»
به گفته نویسندگان این نامه، در برخی دانشگاهها اصولا به منتقدان مجوز نشریه داده نمیشود و در برخی دیگر نشریات، پیش از انتشار بازبینی میشوند. آنها شکایت کردهاند که «فعالیتهای دانشجویی تشکلها و انجمنها بسته به سلایق مدیران محدود میشود. در بسیاری از شوراها و هیئتهای تصمیمگیری در دانشگاه جایگاه شایستهای به نمایندگان منتخب دانشجویان داده نمیشود.»
خواست این دانشجویان آن است که این بار حسن روحانی روی «تصدی وزارت علوم توسط کسانی همچون دکتر فرجی دانا» بایستد تا بشود به «برخورد قاطع با روندهای ویرانگر دانشگاه نظیر بورسیههای غیرقانونی و جلوگیری از تکرار آن فجایع در محیط علمی دانشگاهها» امیدوار بود. آنها خواستهای قدیمی را تکرار کردهاند که جنبش دانشجویی نه در رژیم سابق به آن دست یافت، نه در چهار دهه حکومت اسلامی: استقلال دانشگاهها، انتخاب رئیس و مدیران و هیات امنا دانشگاه توسط دانشگاهیان، جلوگیری از مداخله نهادهایی که ریشه در دانشگاه ندارند، حاکمیت قانون در دانشگاه و فضای شفاف پاسخگویی.
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.