بهرام رحمانی: ارجگذاری بهمبارزات برابریطلبانه زنان روژاوا! (بهمناسبت هشت مارس ۲۰۱۷)
نزدیک به شش سال از جنبش روژاوا میگذرد. جنبشی که بهطور عملی ساختارهای مردسالارانه در هم شکسته؛ سلسلهمراتب فرادستی و فرودستی اجتماعی را بر هم زده، احترام به طبیعت و پیوند بخشیدن زندگی جمعی به حفاظت از محیط زیست را به ارمغان آورده است. از ویژگیهای تحسینبرانگیز این جنبش، مقاومت دلیرانه دوش به دوش زنان و مردان این منطقه در برابر توحش داعش، ارتش ترکیه، ارتش بشار اسد و حامیانش، همواره با تحسین همراه بوده است. ….
———————————————————-
ارجگذاری بهمبارزات برابریطلبانه زنان روژاوا!
(بهمناسبت هشت مارس ۲۰۱۷)
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
بیتردید، مهمترین وجه هر جنبش آزادیخوانه و انقلابی، تغییری است که در وضعیت اجتماعی زنان ایجاد میکند. یعنی یک معیار بسیار دموکراتیک بودن یک انقلاب، رشد آگاهی اجتماعی زنان و تغییر شرایط زیستی آنان بهسوی بهترشدن است.
اینکه زنان، بهطور عملی دوشادوش مردان در فرایند انقلابی شرکت کنند، در جای خود نمود رشد دموکراتیک آن جنبش را نشان میدهد.
بنابراین، یکی از ویژگیهای پیشرو جنبش روژاوا، آن دگرگونیهای اساسی و پایهای است که در موقعیت اجتماعی زنان این منطقه ایجاد کرده است. برخلاف دیگر جنبشهایی که پس از دستیابی به قدرت، جایگاه پیشین زنان مبارز را از آنان دریغ میکنند، در روژاوا، زنان در همه عرصههای قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بهطور واقعی سهیم شدهاند و نقش برجسته خود را دارند. بر مبنای قرارداد اجتماعی روژاوا، چندهمسری، خشونت خانگی و ازدواج اجباری و در سن پایین(اتفاقی که در این منطقه شایع بود) ممنوع و با مجازات قانونی همراه است. ارج نهادن و ارزشگذاری برای زنان را در برخی از شعارهای این جنبش میتوان مشاهده کرد. جنبش روژاوا را گاهی «انقلاب زنان» نامیدهاند.
اما تغییر در شرایط زنان، تنها به ایجاد شرایطی برای مبارزه مسلحانه توسط زنان ختم نمیشود. بخشی از آنچه که به عنوان کنفدرالیسم دموکراتیک خوانده میشود، ایجاد شرایطی برای قدرت گرفتن زنان در جامعه است. بر مبنای بند ۲۸ قرارداد اجتماعی زنان و مردان در جامعه برابرند. در بند ۴۷ و همچنین بند ۸۷ تصریح شده است که دستکم ۴۰ درصد از قدرت سیاسی باید برای زنان محفوظ بماند، به این معنا که چهل درصد از یک جنسیت و شصت درصد از جنسیتی دیگر.(زن یا مرد)
این تفکیک صریح قدرت، تنها به روژاوا محدود نیست. در شهرداریهای مناطق کردنشین ترکیه و نیز برخی احزاب کردی ترکیه نیز سیستم ریاستی مشترک امری متداول است. برای مثال، حزب دموکراتیک خلقها(ه.د.پ) از دو رهبر تشکیل شده، یکی زن و دیگری مرد. (اکنون رهبران این حزب به همراه تعدادی از نمایندگان پارلمان ترکیه از این حزب در زندان هستند) و در انتخابات شهرداریها و شهرهای کوچک فعال است نیز بهصورت ریاست مشترک(با دو مسئول، زن و مرد) عمل میکند. در تمامی دفاتر این حزب، دفتر ویژهای به زنان اختصاص دارد که فعالیتهایی در راستای آگاهیبخشی و سیاستگذاری در راستای ارتقای حقوق زنان انجام میدهند.
نزدیک به شش سال از جنبش روژاوا میگذرد. جنبشی که بهطور عملی ساختارهای مردسالارانه در هم شکسته؛ سلسلهمراتب فرادستی و فرودستی اجتماعی را بر هم زده، احترام به طبیعت و پیوند بخشیدن زندگی جمعی به حفاظت از محیط زیست را به ارمغان آورده است. از ویژگیهای تحسینبرانگیز این جنبش، مقاومت دلیرانه دوش به دوش زنان و مردان این منطقه در برابر توحش داعش، ارتش ترکیه، ارتش بشار اسد و حامیانش، همواره با تحسین همراه بوده است.
روژاوا، که از سه کانتون عفرین، کوبانی و جزیره تشکیل شده است در نوامبر سال ۲۰۱۳، خودمدیریتی دموکراتیک خود را، تاسیس کرد. انقلابی که مبتنی بر برابری جنسیتی، دموکراسی مستقیم شورایی، به رسمیت شناختن اقلیتهای ملی و مذهبی و ضد سرمایهداری است.
عبدالله اوجالان در پیام نوروزی سال ۲۰۰۵ خود، خواستار تشکیل ساختاری شده بود که بهگروه جوامع کردستان معروف شد. در واقع این یکی از نخستین اشارات رسمی اوجالان به «کنفدرالیسم دموکراتیک» است. دستور کار ک.ج.ک، اشاعه و تلاش برای بهاجرا گذاردن سیاستهای تازه اوجالان بود. با توجه به زندانی بودن اوجالان، هیئتی متشکل از چند نفر، رهبری تشکیلات را با عنوان کنگره خلق کردستان، برعهده گرفتهاند. این تغییر شکل از رهبری یک نفره به رهبری جمعی، خود سرآغاز پیریزی کنفدرالیسم دموکراتیک بهطور عملی بود. در شوراها یا منابع قدرت سیاسی، رهبری دو نفره الزامی شد که یکی از دو مسئول، الزاما باید زن باشد.
***
در سپتامبر ۲۰۱۴ نیروهای داعش، بهمنظور تصرف کانتون کوبانی و مهمترین شهر آن یعنی کوبانی، حملات خود به این منطقه را آغاز کردند. مرزهای روژاوا از سوی حکومت ترکیه و اقلیم خودمختار کردستان عراق بسته است. همین مساله امکان کمکرسانی به این منطقه را با مشکل مواجه کرد.
در جریان این حملات، بالغ بر سیصد هزار نفر از شهروندان کانتون کوبانی و روستاهای اطراف آن، تحت حمله داعش قرار داشتند، به ترکیه پناهنده شدند.
در این میان اما، موضعگیری حکومت ترکیه در قبال محاصره کوبانی، بستن مرزها و همزمان چشم بستن به روی عبور جنگطلبان تازه نفسی که از خارج از سوریه جذب داعش میشدند، بسیار بحثبرانگیز بود. حکومت ترکیه، به عنوان یک عضو ناتو، نه تنها سختگیری چندانی به داوطلبانی که از اروپا برای پیوستن به داعش میآمدند، انجام نمیداد، بلکه امکاناتی هم برای رفت و آمد آنها فراهم میکرد. و این فشارها، محاصره کوبانی را دو چندان کرده بود.
در همین زمان، به مرور مقاومت بینظیر و دلیرانه زنان و مردان کوبانی توجهات بسیاری را به خود جلب کرد، توجهاتی که اثراتی عینی بر صحنه نبرد گذارد. پرسش این بود که این چه ساختار اجتماعی نوپایی است که در برابر توحش داعش این چنین شجاعانه و بیباک در حال مقاومت است؟ و یا صوریترین بخش مقاومت کوبانی، حضور گریلاهای زن در جبهه جنگ بود. در مقابل ارتجاع فاشیستیای که زنان را به بردگی جنسی تنزل داده است، شکل دیگری از زندگی اجتماعی در حال مقاومت است.
زنان روژاوا، با تشکیل نهادهای تازه حضور خود را در عرصه سیاسی نشان دادند. تشکیل واحدهای «آسایش»(حافظ صلح)، شوراهای مردمی، سازمانها و جمعیت زنان، دادگاههای زنان، مراکز جوانان، مراکز مردمی، مراکز فرهنگی و هنری همگی از جمله اقدامات زنان در روژاوا هستند. ی.پ.ژ یا یگانهای مدافع خلق زنان، شاخه نظامی زنان روژاوا است که در آن تنها زنان به فعالیت مشغولاند.
یکی از این مبارزان، نسرین عبدی است. نسرین دانشجوی ۲۰ ساله کرد از طبقهای متوسط است که روزگاری در کنار خانوادهاش زندگی کرده ولی اکنون اینگونه مردن را به اسیر شدن در دست هیولاهای نفرتانگیز داعشی ترجیح میدهد.
در زادگاه او کوبانی، شهری در مرز ترکیه و سوریه لحظات خوش بسیار نادر است مگر آن لحظهای که او در کنار سایر مبارزان کرد تپه استراتژیک کوبانی را از دست داعشیها گرفتند. آن زمان او با چهرهای خندان در کنار سایر همرزمان خود عکس گرفت.
آنها پرچم سیاه رنگ داعش را پاره کردند و بهجایش پرچم خود را برافراشتند تا نقطه عطفی در نبرد مرگ و زندگی در این شهر محاصره شده را نشان دهند.
نسرین که دختر یک پزشک است بهگروه زنان نظامی کوبانی پیوسته و میدانست که هر روز میتواند برایش «آخرین» روز باشد. او گفت: همه میدانند اگر داعشیها شما را بگیرند چه اتفاقی میافتد. برای یک زن، ابتدا تجاوز است و بعد سربریدن. همه اینها را در تصاویر ویدیویی گروگانهای بریتانیایی و آمریکایی دیدهایم. با ما هم همانطور رفتار خواهند کرد.
من میتوانم کلاشنیکف حمل کنم ولی اگر با یک داعشی رو در رو شوم نمیدانم دقیقا چه خواهم کرد. شاید او را بکشم شاید هم خودم را.
نسرین عبدی راز اینکه نیروهای زن مدافع کوبانی، «ایجاد رعب و هراس در دل داعشیها» میکنند، گفته است: «برای داعشیها کشتن بهدست یک زن به معنای آن است که به بهشت نخواهند رفت. وقتی ما با آنها میجنگیم، خشن هستیم و به آنها میفهمانیم که میخواهیم به دست یک زن بمیرند.»
در میانه نبرد داغ کوبانی، زنان با صدای بلند سرودهای رزمی میخواندند تا حضورشان را به دشمنان سیاهپوش داعش اعلام کنند.
نسرین گفت: این خیلیخیلی مهم است که زنان با داعش میجنگند. در فرهنگ آنها زنان برده هستند. آنها با زنان جوری رفتار میکنند که انگار هیچ ارزشی ندارند.
در منطقه تحت اشغال داعش که پیشرویهایش در عراق و سوریه شگفتی دنیا را به همراه داشته، دختران و زنان همه حقوق خود را برای تحصیل و فعالیتهای دیگر از دست میدهند و برخی از آنها حتی به عنوان برده فروخته میشوند.
نسرین گفت: زنان کرد به سختی مبارزه کردهاند تا به حقوق برابر برسند. داعش نمادی از نبرد ما برای آزادی است.
هاتیس سویک، یکی از فعالان زنان گفت: همه زنانی که اکنون در یگانهای مدافع خلق هستند قبلا کار نظامی نمیکردند. برخی از آنها شاغل و یا دانشجو بودند و بعضی دیگر زنان خانهدار. زنان کوبانی برای آزادیشان میجنگند و مردان به آنها افتخار میکنند.
پدر نسرین وقتی که او جوانتر بود درگذشت و مادر او به ترکیه رفته است، هرچند که نگران سرنوشت دخترش است اما به او میبالد.
نسرین میگوید: نمیتوانم خیال مادرم را راحت کنم. به هر حال وظیفه دارم بجنگم. من اینجا بهدنیا آمدهام. پدر و مادرم اهل همین جا بودند. اجدادم در کوبانی دفن شدهاند. همه اینها انگیزه ما را بیشتر میکند. مرگ در راه آزادی از زندگی در جای دیگر بهتر است.
آن روزها، شبهای کوبانی بیرحم بود بهویژه آنکه هیچ تحرکی از چشمان داعشیها پنهان نیست. نسرین هر شب احساس ترس میکند ولی میگوید عادت کرده که تا بن استخوانهایش در اثر حملات هوایی بلرزد.
او گفت موسیقی روحیه آنها را بازسازی میکند. نسرین افزود: با وجود آنکه مرگ اطرافمان را گرفته ولی عشق به زندگی همچنان وجود دارد و همین هم به ما برای دفاع از زادگاهمان قوت قلب میدهد.
نسرین در پاسخ به این سئوال که اگر جنگ تمام شود دوست دارد چه کار کند، گفت: به دانشگاه برمیگردم و دکتر میشوم. البته من سال دوم دانشگاه بودم.
او میخواهد هرچه در اطرافش در صحنه نبرد میگذرد را به صورت مستند ثبت کند. در پشت جبهه، زنانی که دختران و پسران در خط مقدم در حال جنگ هستند، آذوقه و خوراک سربازان را فراهم میکنند. در این شهر پول ارزش چندانی ندارد، ولی غذا را میتوانید مجانی بگیرید.
در میان مردم کوبانی یک جوک طرفدار زیادی دارد. میگویند «وقتی که زنان در نبرد پیروز شدند مردان را وادار میکنند که همه جا را بشویند و تمیز کنند.»
یک اتفاق کلیدی و مهم در روند شکلگیری جنبش روژاوا، ژوییه ۲۰۱۲ روی داد. در یک بمبگذاری که توسط اپوزیسیون مسلح در دمشق صورت گرفت، چهار فرد مهم حکومت سوریه کشته شدند. این نخستین بار بود که پس از آغاز درگیریها در سوریه، جنگ به پایتخت کشیده میشد. دولت سوریه، پس از این اتفاق تصمیم به خارج ساختن نیروهای نظامی خود از مناطق کردنشین و متمرکز ساختن آنها در نواحی مرکزی و درگیر جنگ، گرفت.
در پی خروج ارتش سوریه از این مناطق، خلاء قدرت شکل گرفت، اما بهسرعت توسط حزب اتحاد دموکراتیک(پ.ی.د) قدرت نوبنیادی در این مناطق سازمان یافت. نیروهای ی.پ.گ، با برقرار کردن ایستهای بازرسی، کنترل نظامی مناطق آزاد شده و همچنین امنیت داخلی و خارجی شهرهای کردنشین را برعهده گرفت. این تجدید ساختار قدرت، سرآغاز یکی از تحسینبرانگیزترین جنبش روژاوا و منطقه شد.
کردستان سوریه، با برخورداری از ذخایر نفت و گاز، توانایی تولید محصولاتی چون پنبه یا زیتون، بالقوه از ثروت سرشاری برخوردار است.
در چنین شرایطی، گروههای اسلامی از جمله جبههالنصره و جبهه اسلامی ودهها گروه مسلح دیگر، بارها به مناطق تحت کنترل ی.پ.گ حمله کردهاند. در این میان میتوان ردپای حکومت ترکیه در برخی از این درگیریها را شناسایی کرد.
کوبانی که بدون اسلحههای سنگین و مدرن در حال رزم بود، یک جنبش بینالمللی همبستگی با کوبانی راه افتاد که در مرز ترکیه و سوریه نیز دست به فعالیت زد. در واقع این جنبش همبستگی جهانی، صدایی شد برای مقاومت کوبانی و آن را به مرکز توجهات رسانهای و افکار عمومی کشاند. در ترکیه تظاهراتهای مداومی سازماندهی و اجرا شد. این اعتراضات و توجهات، فشارها را بر حکومت ترکیه افزایش داد و از سویی مسئولیتی جهانی برای قدرتهای مدعی دشمنی با داعش ایجاد کرد.
در عین کوبانی در مرزهایش با ترکیه، یک مرکز استراتژیک و مهم داشت، مرکز فرهنگی آمارا در شهر سوروچ، در استان شانلی اورفا.
در بیست ژوئیه ۲۰۱۵، در حیاط مرکز فرهنگی آمارا، با انفجار بمبی در یک عملیات انتحاری و پرتاب بیش از ۳۰۰۰ ترکش از این انفجار، ۳۳ نفر از جوانان سوسیالیست و مدافع کوبانی(جنبش روژاوا) جان باختند و حدود ۳۰۰ نفر از اعضای فدراسیون اتحادیههای جوانان سوسیالیست (SGDF)، برای کمک به بازسازی شهر کوبانی از استانبول و دیگر شهرهای ترکیه خود را به شهر مرزی سوروچ رسانده بودند خواستشان این بود که از مرز بگذرند و وارد کانتون کوبانی شوند و برای «قابلزیست ساختن کوبانی» تلاش کنند. بخش بزرگی از این فعالان، از اعضای جنبش اعتراضات «پارک گزی» استانبول بودند. شعار آنان «ارزشهای کوبانی، همان ارزشهای مقاومت گزی است»، یادآور پیشینه مبارزاتی آنان بود.
شدت موج انفجار، ترانس برق فشار قوی را که در فاصله چهار متری از ضلع جنوب شرقی حیاط و در کناره خیابان قرار داشت، از میان به دو نیم تقسیم کرد. حتی شیشههای پنجرههای ساختمانهایی که در سمت دیگر خیابان بودند هم از این انفجار در امان نماندند. در میان شیارهای دیوار و پنجرههای مرکز فرهنگی آمارا، در شاخه چند درخت که در مجاورت بمبگذاری قرار گرفتهاند، تکههای گوشت و استخوان جانباختهگان با وجود گذشت چند ماه از انفجار، همچنان غیر قابل پاکسازی است و با اندکی دقت مشاهدهپذیر بود.
مرکز فرهنگی آمارا، در کناره خیابان اصلی شهر واقع شده است. در فاصله یک کیلومتری از سمت شمال ساختمان یک پاسگاه پلیس واقع شده است. در فاصلهای کمتر از ۶۰۰ متری جنوب این محوطه، یک پادگان ارتش ترکیه قرار گرفته است. با وجود این سطح بالای امنیت نظامی در این خیابان، با توجه به این فرض که ترکیه یکی از اعضای ناتو است، با توجه به حساسیت موضوع، و در نهایت با توجه به اینکه این عملیات، اصولا یک عملیات پیچیده و سطح بالای تروریستی بوده است، ابهامات در مورد رابطه حکومت و پلیس مخفی ترکیه(میت) و این بمبگذاری را بیشتر میکرد.
در مورد این عملیات باید گفت که عامل یا عوامل تروریستی، منتظر جمع شدن این جوانان سوسیالیست در آمارا مانده بودند تا در لحظهای که تلفات بیشتری را وارد سازند، منتظر بمانند.
اگر کمی مسئله امنیت وجود داشت، احتمالا با این سطح از آسیب به حامیان جنبش روژاوا مواجه نمیشدیم.
سوروچ، شهری است که در حدود ۱۰ کیلومتری کوبانی واقع شده است. مرکز فرهنگی آمارا در شهر سوروچ، بهطور رسمی محلی برای آموزش موسیقی و کلاسهای فرهنگی بود. در محوطه این مرکز فرهنگی، محلی برای همبستگیهای مردمی شکل گرفته بود. چرا که فضای آرام این محوطه، جایی برای استراحت و دوری از سیاست سرکوب در خیابانهای یک شهر کردنشین در ترکیه بود. با رشد و گسترش جنبش روژاوا، این محل به مرور به یک مرکز مقاومت جنبش تغییر تبدیل شده بود، که تاثیر مهم خود را در جریان محاصره کوبانی از خود نشان داد.
مرکز فرهنگی آمارا، بهخاطر اینترنت پرسرعتاش، مکانی عمومی بودن، امکان ارتباط گیری با شهروندان و یا فعالان سیاسی، نه تنها به یکی از نقاط جذاب برای خبرنگاران بینالمللی که به مکانی امن و قابل اطمینان برای جنبش بینالمللی همبستگی با روژاوا بود، بلکه اینجا همواره زیر نظر مامورین امنیتی ترکیه قرار داشت. در واقع میتوان گفت، مرکز فرهنگی آمارا، صرفا یک مرکز فرهنگی صرف نبود، بلکه مرکزی بود که پیکارگران بینالمللی برای پیوستن به نیروهای مدافع خلق، در آنجا قرارهای امن خود را بهاجرا میگذاشتند، محل اقامت خبرنگاران و رسانهها از سراسر جهان بود و مرکز مرزی ارتباط گیری فعالان جنبش همبستگی با کوبانی بود.
سالهاست که حکومت ارتجاعی ترکیه، موضع خصمانه خود علیه روژاوا را آشکار و علنی بیان کرده است. اما، مسئله حکومت ترکیه تنها به روژاوا ختم نمیشود و بیش از یک سال است که با حمله به مردم کردستان ترکیه و همه نیروهای سوسیالیست و آزادیخواه و حزب دموکراتیک خلقها و پ.ک.ک و جنبشهای اجتماعی، بارها اعلام کرده است که در صدد حذف همه نیروهای چپ و برابریطلب ترکیه است. فشاری که بهجامعه مدنی ترکیه وارد میشود نباید امری جدا از دشمنی با رژواوا دانست. این دقیقا بخشی از یک طرح بزرگ دولت ترکیه و حامیانش منطقهای و بینالمللیاش است که اکنون ابعادی فرامرزی یافته است.
به این ترتیب، مسئله را میتوان به این شکل صورتبندی کرد که از یکسو با نیروهای پیشرو و چپ و کمونیست مواجهایم که جنبش روژاوا روزنهای به سوی افق روشن در منطقه میدانند و بهنوعی تحولات سیاسی منطقه را در پیوند با این جنبش تعریف کردهاند، از سویِ دیگر با نئولیبرالیسم منحصر به فرد دولت ترکیه روبهرو هستیم که در تلاش است ارتجاع فاشیستی داعش و جبههالنصره و ارتش آزاد ترکیه و… را جایگزین روژاوا نماید.
در مورد همکاری میت(سازمان امنیت ترکیه) با گروههای اسلامی – فاشیستی فعال در سوریه، دیرگ اندک شک و تردید باقی نمانده است. بقای نیروهای پیشر و سوسیالیست در ترکیه، به مقاومتشان در برابر این فشارها بستگی دارد.
سیاستهای جنگطلبانه و خشونتبار و ارتجاعی دولت ترکیه علیه جنبش روژاوا و نیروهای مساواتطلب و آزادیخواه داخل ترکیه، که با حملات سنگین هوای و زمینی به شهرهای کردستان و پ.ک.ک و حزب دموکراتیک خلقها، به اوج رسیده است، بههیچ روی کمتر از جنگ و خشونت و ارتجاعی نیست که دولت اسراییل علیه مردم آزاده و جنبش حقطلب فلسطین به کار بسته است. از این جهت میتوان شباهتهای زیادی بین جنبش مردم کرد آزاده در منطقه و فلسطین، بهویژه روژاوا را مشاهده کرد.
سیاستی که دولت ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان رییس جمهوری این کشور و حزبش در پیش گرفته است ترکیه را بهسوی جنگ داخلی آن هم از نوع لبنان سوق داده است. جنگ خانمانسوز و دودمان برانداز و درازمدت!
ایدئولوژی نئوعثمانی در ترکیه که همان نئولیبرالیسم بورژوایی اسلامی است، بهشدت ناسیونالیسم ترکی و اسلامی در هم ادغام کرده و شکل و شمایل وحشتناک و هیولایی به خود گرفته است.
برای نمونه، در شهر شیرناک بهطور رسمی اعلام شد که از این پس قوانین کنفدرالیسم دموکراتیک را از طریق شهرداری به اجرا خواهند گذارد. این اقدام البته به محاصره شهر توسط ارتش ترکیه منتهی شد، اما نفس وجود چنین مقاومتهایی گویای پتانسیل بالقوه جامعه ترکیه برای فشار آوردن بر ارتجاع راستگرایانه حزب حاکم است.
سخنگوی رسمی ی.پ.ژ دستاورد یکساله این نیرو را تشریح کرده است.
نسرین عبدالله سخنگوی رسمی یگانهای مدافع زنان طی گفتگویی با خبرگزاری فرات از فعالیت یکساله نیروهای ی.پ.ژ و دستاوردهای بینالمللی آن گفت نسرین عبدالله سخنگوی رسمی یگانهای مدافع زنان اعلام کرد نیروهای ی.پ.ژ در سال ۲۰۱۶ در همە نواحی جنگی حضور داشته و در عملیات الین، جودی، منبج و خشم فرات به منظور آزادسازی رقا شرکت کردەاند.
وی همچنین از حضور نیروهای ی.پ.ژ در عملیات آزادسازی چند محله شرق حلب و کمک دفاعی و آموزشی به زنان مناطق شهبای سوریه در شکل یک گردان تحت چتر نیروهای ارتش انقلابیون» خبر داد.
نسرین عبدالله گفت که نیروهای ی.پ.ژ در سال ۲۰۱۶، فقط مشغول دفاع نبودند و با حمله به مناطق تحت اشغال داعش، نواحی وسیعی را تحت کنترل درآوردەاند.
سخنگوی یگانهای مدافع زنان با اعلام اینکه در صفوف ائتلاف نیروهای سوریه دمکراتیک هیچ گروهی به غیر از ی.پ.ژ متشکل از نیروی زنان نبود گفت ساکنین مناطق آزاد شده در سال ۲۰۱۶ که عمدتا از نواحی عربنشین بودند تحت تاثیر قدرت زنان در عرصه دفاعی قرار گرفتند و تعداد زیادی از زنان در این مناطق به مبارزان ملحق شدند.
طبق اعلام وی، دو دوره آموزشی برای زنان عضو ائتلاف نیروهای سوریه دمکراتیک برگزار شده و تا مدتی دیگر آکادمی زنان عرب و گردان مستقل آنها نیز تاسیس میشود.
نسرین عبدالله با بیان اینکه ی.پ.ژ موفق شده تحولی در منطق مردسالارانه اجتماعات شمال سوریه ایجاد کند و اعتماد و احترام را به زنان جامعه بازگرداند گفت: «ما فقط برای دفاع از خاک مبارزه نمیکنیم بلکه به پیکار با دیدگاهی سنتی رفتەایم که زنان را کوچک انگاشته و آنها را به حاشیه و کنج منازل رانده است. نقشآفرینی و پیشگامی زنان در امور اجتماعی و دفاعی بهدنبال انقلاب زنان در روژاوا روی داده و ی.پ.ژ نخستین سازمان نظامی مستقل زنان در سطح جهان است که از بطن جامعه برآمده و بخشی از یک ارتش کلاسیک که برایش تصمیم بگیرند نیست.»
سخنگوی ی.پ.ژ افزود: «در سفرها به کشورهای غربی و آفریقای جنوبی و دیدار با نویسندگان و روشنفکران مشاهده کردیم که نظر آنها نسبت به زنان خاورمیانه عوض شده و نحوه عمل ی.پ.ژ برای آنها الهامبخش بوده است.»
نسرین عبدالله تاکید کرد که ی.پ.ژ با گشایش دهها آکادمی در شمال سوریه و برگزاری دورەهای آموزشی در حوزەهای مختلف موفق شده آگاهی و سازمانیافتگی بیشتری میان زنان ایجاد کند و از جمله تشکیل شورای دفاعی زنان در منبج و باب با کمک فکری و لجستیک ی.پ.ژ بوده است.
وی پایان عملیات آزادسازی رقا را یکی از مهمترین اهداف ی.پ.ژ در سالجاری دانست و گفت رقا به عنوان مرکز سیاسی و ایدئولوژیک داعش هدف حمله ی.پ.ژ قرار گرفته و انتقام زنان قربانی داعش از این گروه گرفته خواهد شد.
نسرین عبدالله اعلام کرد علاوه بر ۶۰۱ زن ایزدی اسیر داعش، هزاران زن و کودک دیگر در عملیات ی.پ.ژ از مناطق تحت اشغال این گروه آزاد شدە و تحت حمایت روحی قرار گرفتەاند.
سخنگوی یگانهای مدافع زنان از سال ۲۰۱۷ به عنوان فینال نبرد سیاسی و نظامی نام برد و گفت: «همزمان با احتمال چارەیابی بحران سوریه، احتمال تشدید جنگ هم وجود دارد. ی.پ.ژ خواهان یک راهحل دمکراتیک و صلحآمیز برای مسائل است و با افزایش قوای دفاعی خود پروژه تدوین جامعه دمکراتیک را دنبال میکنند.»
یکی از دستاوردهای زنان روژاوا تصویب و اجرای قوانینی است که بهنفع زنان و برابریطلبانه است. در این قانون ممنوعکردن چندهمسری و اشاره به حقوق برابر زن و مرد در زمان شهادت در دادگاههاست که در اکثر جوامع مسلمان در قانون گنجانده نشده است. از دیگر موارد این قانون که در نوامبر ۲۰۱۴ تصویب شده تاکید بر لزوم مشارکت زنان در امر قانونگذاری است. در این قانون ذکر شده که هدف ایجاد برابری جنسیتی در تمام سطوح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میان زنان و مردان در روژاوا است تا ذهنیت مردسالار در عرصه عمومی و خصوصی از جمله مواردی چون ازدواجهای اجباری و زودرس، جنایتهای ناموسی و نابرابری در حق ارث را رفع کند. در آغاز سخن این قانون با تاثیرپذیری از گفته مارکس اشاره کرده که میزان پیشرفت هر جامعه به درجه فعالیت و مشارکت همهجانبه زنان در ساخت و توسعه جامعه بستگی دارد و اشاره شده که این قانون منجر به رهایی زنان کوبانی از ستم تاریخی ساختار مردسالارانه میشود.
با اینحال، انتقادهایی به این قوانین وارد است. برای مثال، در اصل ۱۴ قانون کانتونها اشاره شده که برای طلاق طرفین باید راضی باشند و رضایت یک طرف کافی نیست. در حالی که احتمال دارد هرگز هر دو طرف راضی به طلاق نباشد آنوقت مسئله طلاق به کجا منجر خواهد شد؟
مدارای سیاسی و اجتماعی در کانتونها در قبال یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و بیدینان و تمایلنداشتن آنان به وضع قوانین سختگیرانه اجتماعی در قبال زنان و پذیرش مناسبات سکولاریسم نمونه قابل توجه از ایجاد فضایی بهتر برای زیست زنان را ارائه کرده است. در این مدل با تاکید بر مشارکت مردمی رویکرد مساواتطلبانه در قبال جنسیت مشارکت زنان در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی و عمومی در پیش گرفته شده است. از همینروست که «نوال السعداوی» فمینیست شناختهشده عرب در بیان مقاومت زنان روژاوا نوشته است: «زنان کرد رهبری جنگ برای رسیدن دموکراسی و رهایی از ظلم و انقیاد را برعهده گرفتهاند و به تمام دنیا خواست برابری زنان و مردان را بیان کردند. آنان نماینده زنان تمام دنیا هستند.» در واقع، روژاوا شاهد ایجاد امید تازه برای تحولی واقعی در نقش جنسیتی برای زنان منطقه ایجاد کرده است.
در شوراهای روژاوا زنان ۴۰ درصد از سهم رهبری در تمامی سطوح را تشکیل میدهند. واحدهای حفاظت زنان جریان میلیشیای مستقل کردی است که در کنار واحدهای دفاع از خلق از دسامبر ۲۰۱۳ میجنگند و تمرکز آنان بر مبارزه علیه گرایشات مذهبی و ارتجاعی و تروریستی است و در ژانویه ۲۰۱۵ میلادی پس از شکست داعش در کوبانی، پیروزی بزرگی بهدست آوردند. شواهد نشان میدهند که مبارزه زنان علیه نابرابری و تجاوزگری گروههای تروریستی اسلامی در روژاوا، بزنگاههایی تاریخی هستند که زنان خاورمیانه میتوانند محدودیتهای اعمالشده از سوی محیط بر تن، میزان حضور و مشارکت، هویت جنسیتی و خواستههایشان را به چالش بکشند و درسها و تجارب زنان روژاوا را تجربه کنند.
***
روژاوا بیتردید تا این لحظه، با همه کمیها و کاستیها و کمبودهایش، نقش یک کانون مقاومت در برابر سرمایه را بازی کرده است، اما در روژاوا، شرایط عینی و اتفاقاتی که در هر لحظه ممکن است مسیر تاریخ را تغییر دهد، نه تنها محدود به رزمندگان این منطقه، بلکه مربوط به انقلابیون و کمونیستها و آزادیخواهان و برابریطلبان منطقه و جهان دارد. به عبرات دیگر، در خارج گود نشستن و فولهای نظری و سیاسی پیکارگران روژاوا را گرفتن، اقدامی منزهطلبانه است و رربطی به مبارزه طبقاتی علیه ظلم و ستم و تبعیض و استثمار سرمایهداری و دولتهای آن ندارد. چنین نظریههایی درد و غم و دغدغه مبارزه سخت را ندارند و صرفا به مناقشات روشنفکرانه و نظری علاقه دارند. حتی تا این لحظه، تلاش ستودنی و قهرمانانهای برای حفظ حداقلهای دموکراتیک این جنبش، با جانفشانی و پایداری زنان و مردان کوبانی و حامین بینالمللی آنها در مقابل توحش ارتش ترکیه، دولت اقلیم کردستان عراق، ارتش سوریه، گروههای مذهبی مانند داعش و غیره سر پا مانده است.
بدون شک،هر انقلاب آزادیخواه و برابریطلب و عدالتجو، مثبت و شکوهمند است. فرصتی برای تغییر مجدد تاریخ و شکوفایی ابتکارات نو بهوجود میآورد. راهی به چشمانداز روشن آزادی، اجتماعی و انسانی میگشاید؛ راهی که با افتخار و سرافراز زیستن و ایستادن و زندگی کردن را برای همه انسانها بدون توجه به جنسیت، ملیت و باورهای سیاسی و مذهبی به اولویتی انسانی بدل میکند. راهی که انسان بودن معنایی واقعی پیدا میکند. حتی اگر در این مسیر، دهها خطر و مرگ به انتظار انسان نشسته باشد!
تبعیت زن از مرد ناشی از هیچگونه نقص بیولوژیکی جنسی نبوده است، بلکه برآمده از تغییرات اقتصادی – اجتماعی است که پس از نابودی جامعه مادرسالار و ایجاد جامعه طبقاتی معاصر حاصل شده است. در نتیجه، این نوع ستم میراث سیستم اقتصادی و اجتماعی است.
جنبش روژاوا، صرفا یک جنبش سوسیالیستی یا مارکسیستی نیست، اما یک جنبش مترقی و پیشرو و برابریطلبانه است که از جمله رگههای قوی سوسیالیستی دارد. در روژاوا، شرایط عینی فشارهای زیادی را بر رهبری این جنبش تحمیل میکند که ناشی از وضعیت و تناقضات منطقه و جهان امروز ماست.
اما جنبشی که پتانسیل واقعی و قوی دموکراسی مستقیم شورایی و سوسیالیستی دارد. از سویی بنا به شرایطی که در جنگ داخلی سوریه و منطقه وجود دارد، ارتجاع و گرایشات راست، همواره در کمین این جنبش نشستهاند تا در فرصت مناسب به آن ضربه بزنند.
این وضعیت در خاورمیانه امروز در حال تغییر است. اگرچه زنان در تحولات اخیر خاورمیانه هدف بیشترین ستمها قرار گرفتهاند با این حال، جنبش روژاوا باعث فعالشدن زنان در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی است، زنانی که اکنون به این خودآگاهی عمومی رسیدهاند که رهایی زنان باید و میتواند در روند پیشبرد جنبش رهاییبخش از قید و بندهای ملی و مذهبی و مقاومت در برابر قدرت مسلط صورت پذیرد.
ارجاعدادن این موضوع به دوران پس از مقاومت و مبارزه علیه دشمن، همواره حربهای بوده که احزاب سنتی منطقه از آن برای جلوگیری از طرح مطالبات اساسی زنان بهره بردهاند.
بهنظرم در مجموع باید ویژهگیهای این جنبش را درک کرد. شرایط جنگیای در سوریه را در نظر گرفت که ائتلافی متشکل از چهل کشور جهان نیز، پس از شش سال، از پس آن برنیامدهاند! جنگی که صحنه زورآزمایی قدرتهای فرامنطقهای و همچنین قدرتهای ژئوپلتیک منطقهای و سلاحهای مخرب آنان است.
در هر صورت روشن است که بیهیچ تاملی و اما و اگری باید به مبارزات زنان روژاوا ارج نهاد و تحسین کرد و در عین حال درسها و تجارب ارزنده آنها را به کار بست!
هشت مارس، روز جهانی زن بر همه انسانهای آزاده و مساواتطلب خجسته باد!
چهارشنبه هیجدهم اسفند ۱۳۹۵-هشتم مارس ۲۰۱۷
*لینک فیلم مستند از پیکار زنان روژوا در برابر حملات نیروهای تبهکار و وحشی «دولت اسلامی»(داعش):
https://youtu.be/uqI0a4VgEs8
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.