کودکی‌هایی که در کار فنا می‌شود

کافی است لحظه‌ای نگاهت به نگاهش گیر کند، آنقدر دنبالت می‌آید تا آخر اسیر نگاه معصومانه‌اش می‌شوی و او برندۀ بازی. ….


کودک کار

روشنگری:
نمی‌دانی دلت به حال سن و سالش، هیکل نحیف و رنگ پریده‌اش، لباس‌های مندرسش بسوزد یا برای محرومیتش از دنیای بی برگشت شیرینش. تا می‌پرسی حالا چند؟ می‌گوید هر چه می‌خواهی بده… و این یعنی آنقدری بده تا هم تو راضی باشی و هم من. دختر و پسر ندارد، از هر دو جنس همیشه حاضرند؛ از کودکان پنج ساله گرفته تا نوجوانان ۱۴، ۱۵ ساله. تعدادشان هم اصلا کم نیست؛ محال است که روزی در خیابان پا بگذاری و حداقل یکی‌شان را نبینی. شغلشان را دستفروشی می‌گویند اما از دید انسانی “کار اجباری” است؛ کاری که کودک را از حق مسلم تحصیل و مهم‌تر از آن “بچگی کردن” محروم می‌کند. کودکانی که قرار است با گذاندن دوران شیرین و تکرار نشدنی بچگی، سرمایه انسانی کشور تلقی شوند.

به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، به تعبیر سازمان جهانی کار، کار اجباری کودکان، در درجه اول سلامت فیزیکی، ذهنی، اجتماعی و اخلاقی کودک را نشانه می‌رود. در ابعاد بزرگ‌تر نیز، این محرومیت از تحصیل است که زندگی کودک را به طور فزاینده‌ای در آینده فلج می‌کند. بر اساس گزارش یونیسف، تا به امروز ۲۴۵ میلیون کودک کار در سال ۲۰۰۰ میلادی، به ۱۶۸ میلیون (حدود یک سوم) کاهش یافته است که بیش از ۸۵ میلیون نفر آن‌ها در مشاغل خطرناک کار می‌کنند. در واقع؛ حدود یک کودک از هر چهار کودک ۵ تا ۱۴ ساله به انجام کار اجباری مجبور می‌شود. طبق آمار اعلام شده از سوی پایگاه اطلاع رسانی “worldAtlas”، اریتره، سومالی، کنگو، میانمار، سودان، افغانستان، پاکستان، زیمباوه، یمن، برونئی و نیجریه به ترتیب کشورهایی هستند که بیشترین تعداد کودکان مشغول به کار اجباری را در خود جای داده‌اند.

در کشور همسایه ما، افغانستان، کودکان بزرگترین نیروی کار کشور محسوب می‌شوند که اغلب در صنعت آجرپزی و حتی در امور مسلحانه شرکت داده می‌شوند. بر اساس برآورد سازمان کار آمریکا، تنها ۴۱٫۸ درصد از کودکان افغانی در مدرسه مشغول به تحصیل هستند. قاچاق کودکان اعم از دختر و پسر نیز در این کشور که کودکان در سطح ملی و فراملی برای کار اجباری و تجارت جنسی استفاده می‌شوند، بسیار شایع است.

در پاکستان نیز کار اجباری کودکان گریبانگیر دولت آن است. حدود دو میلیون و ۴۴۹ هزار و ۴۸۰ کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله تحت کار اجباری هستند. ۷۶ درصد از آن‌ها در بخش کشاورزی و ماهیگیری مشغول به کار و بقیه در رستوران‌ها، فرش بافی، معدن کاری و آشغال گردی مشغول هستند. از آنجا که ۱۷٫۲ درصد از کل جمعیت این کشور زیر خط فقر هستند، این خود خانواده‌ها هستند که مجبور به فرستادن کودکان به دنبال کار می‌شوند.

“کودکان کار” لقبی است که در ایران به کودکانی نسبت داده می‌شود که فارغ از دنیای کودکانه‌شان، مجبور به کارهایی نامتناسب با دنیای رنگی و شاد کودکی می‌شوند. هرچند هنوز آمار دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد اما به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران تنها در مراکز بهزیستی تهران ۳۸۰۰ کودک و در مراکز متعلق به شهرداری یک هزار کودک نگهداری می‌شوند! اگر آمار شهرهای دیگر را نیز حتی نصف تهران در نظر بگیریم، اوضاع کودکانی که قرار است آینده سازان ایران باشند بسیار نگران کننده خواهند بود. اغلب قریب به اتفاق کودکان کار در ایران از نظر تغذیه، بهداشت و مهم‌تر از آن‌ها وضعیت اجتماعی و اخلاقی در شرایط بسیار نامطلوبی به سر می‌برند. عدم بهره مندی از تحصیل و علم آموزی از نخستین ضربات سنگینی است که به طور ناعادلانه به این کودکان وارد می‌شود.

سوء استفاده از احساس پاک و نیروی پر نشاط این کودکان برای بهره کشی بی مزد اقتصادی و اجبار آن‌ها برای انجام اعمال مجرمانه نظیر جابه جایی مواد مخدر و سرقت نیز بزرگترین ظلمی است که می‌تواند آینده این کودکان را به فجیع‌ترین وضع ممکن رقم بزند. نداشتن وضعیت مالی، اجتماعی و خانوادگی مناسب نیز می‌تواند به راحتی این کودکان را در معرض آسیب‌های اجتماعی اسف‌بار نظیر اعتیاد و بزهکاری قرار دهد که اگر این رویه به طور چرخه ادامه پیدا کند می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان آن‌ها را از کودکانی پاک و بی آلایش به بزرگسالانی بی رحم و خشن تبدیل کند. جدای از صدمات روانی، کودکان کار تحت تاثیر شدید صدمات فیزیکی نیز هستند؛ بر اساس مطالعه سازمان جهانی کار در ۲۶ کشور، یک چهارم کودکان کار دچار صدمات فیزیکی ناشی از کار هستند.

تحقیقات نشان داده کودکان کار نسبت به سایر کودکان جثه کوچکتری دارند؛ چرا که از جست و خیزهای کودکی محروم می‌شوند. مسمومیت‌ها و بیماری‌های ریوی از دیگر مضراتی است که کودکان کارگر در کارخانه‌هایی که سر و کارشان با مواد شیمیایی است با آن مواجه می‌شوند. علاوه بر این، به علت عدم شکل گیری درست سیستم ایمنی در کودکی، قرار گرفتن در معرض هوای خیلی گرم یا سرد، به راحتی می‌تواند صدمات جبران ناپذیری را چه در کودکی و چه در بزرگسالی بر بدن آن‌ها تحمیل کند.
تا پیش از سال ۱۹۹۸، اغلب مطالعات بر آسیب‌های فیزیکی تحمیلی بر کودکان کار تمرکز داشت اما امروزه ثابت شده است که صدمات روانی تحمیل شده بر کودکان به مراتب بیشتر از صدمات فیزیکی است چرا که زخم‌های بدنی می‌توانند دیر یا زود ترمیم شوند اما زخم‌های روحی روانی نه تنها ممکن است درد خود را تا سال‌های دور بر بدن کودک باقی بگذارند و حتی موجبات آسیب‌های عمیق‌تری را به آسانی به وجود بیاورد.
اثرات روانی کار کودکان به علت فقر و سواد پایین بیشتر گریبانگیر کشورهای جهان سوم است تا کشورهای پیشرفته. افسردگی، نا امیدی؛ خجالت، احساس گناه، عدم اعتماد به نفس و اضطراب تنها بخشی آشکارا از آسیب‌های کار اجباری کودکان است که می‌تواند منجر به بروز رفتارهای هنجار شکن و مشکلات ذهنی شود.

بر اساس گزارش مقاله‌ای تحت عنوان “Child Labour and its Dismal Psychological Implications” که در مجله علوم پزشکی پیشگام منتشر شده است کودکان کار در واقع فرصتی برای پرورش مهارت‌های روانی_ اجتماعی خود ندارند و در حدود ۴۰ درصد از کودکان کار تحت تاثیر رشد روانی غیر طبیعی قرار می‌گیرند.
در مطالعه‌ای که در کشور اردن صورت گرفت، محققان متوجه شدند که در مقایسه با کودکان عادی، توسعه شخصیتی کودکان کار گویی متوقف و به نوعی اسیر کار شده است. علاوه بر این، سطوح پایین سلامتی، مهارت‌های تطبیقی و بروز رفتارهای ناهنجاری اجتماعیِ نا خواسته در آن‌ها بیشتر گزارش شد. در مطالعه‌ای دیگر که توسط “Dmour” در رابطه با تاثیراتی کار زودرس بر کودکان گفت، یافته‌های حاکی از آن بود که کودکان کار بیشتر از سایر کودکان از الفاظ رکیک استفاده می‌کنند، احساسات عمیقی را از خود بروز می‌دهند، خلاقیت پایینی دارد و از سیگار و الکل به طور افراطی استفاده می‌کنند.

نکته مهم اخلاقی در مورد کودکان کار این است که آن‌ها خیلی زود از محیط خانه و خانواده که اولین رکن اجتماع است دور می‌شوند و به ناگاه وارد دنیای پر تلاطم اجتماع بزرگسالی می‌شوند. حال کودکی که ذاتش بازی، شادی و شیطنت با هم سن و سالانش را می طلبد، یکباره با افرادی کاملا متفاوت با دنیای کودکی برخورد می‌کند. برای درک بهتر این حالت، بهترین کار این است که خود را به عنوان بزرگسال، در دنیای کودکان گم کنید! شاید زبان همدیگر را بفهمید و در وهله اول شیرین به نظر برسد اما این تفاوت موجود در قوانین دنیاها، قطعا پس از مدتی شما را از لحاظ روانی آزار می‌دهد.

قانون دنیای کودکی شادی، سرخوشی و ولع برای کسب تجربه است اما دنیای بزرگی بر پایه جدیت، نظام‌مندی و واقعیت است. حال اگر کودک به یکباره از دنیای کودکیش کنده شود، کوچک‌ترین ضربه‌ای که می‌خورد بیماری‌های ذهنی، بروز خشونت و رفتارهای ضد اجتماعی است که می‌تواند دور باطلی را به دنبال داشته باشد.

مبارزه با کار اجباری از طریق کمپین‌ها، قانون‌های دولتی، حمایت‌های اجتماعی از راه‌های عمومی در حال انجام است تا کودکان از کار اجباری نجات پیدا کنند، اما تمامی این راه‌ها تنها با ارتباط این‌ نهادها با یکدیگر و چرخه گونه کردن روند آن‌ها می‌تواند مثمر ثمر باشد. سازمان جهانی کار، سه راهکار را بهترین و کارآمدترین سلاح‌ها علیه مبارزه با “کار کودکان” عنوان کرده است؛ تحصیلات، تحصیلات و تحصیلات! در کنار حقایقی نظیر حمایت اقتصادی و اجتماعی، این تحصیلات است که کودک را از دنیای زود هنگام کار بیرون می‌کشد. تنها موضوع کسب علم و دانش نیست، بلکه حضور کودک در محیط مدرسه می‌تواند باورهای وی را در رابطه با زندگی تغییر دهد.

اجباری کردن تحصیلات و اعلام جرم در صورت عدم حضور کودک در مدرسه می‌تواند تاثیراتی کاملا برعکس با پیامدهای کار اجباری را به دنبال داشته باشد. زمانی که کودک در محیط گروهی قرار می‌گیرد، فرصت بیشتری را برای تعامل اجتماعی با همسالانش پیدا می‌کند. مرزها و محدودیت‌های زندگی نظیر مهارت‌های شناختی، تفکر نقادانه، گوش دادن، صبر، همیاری، انضباط و … که شاید در محیط خانواده قابل آموختن نباشند، در محیط مدرسه یاد گرفته می‌شود. با انجام بازی‌های گروهی نظیر “لی‌لی”، “دست رشته”، “وسطی” و یا جست و خیزهای زنگ تفریح، کودک علاوه بر بهره‌بردن از فواید حرکات بدن، قوانین اجتماعی و فردی را که به طور کامل در “کار اجباری کودکان” نادیده گرفته می‌شود، فرا می‌گیرد.

همین گام‌های به نظر کوچکی که کودک برای رشد شخصیتش طی تحطیلات می‌پیماید، تعیین کننده دورنما و کیفیت آینده زندگی کودک محسوب می‌شود. پس لازم است تا تمام نهادهای دخیل در امر “کار اجباری کودکان”، علاوه بر حمایت‌های روحی، روانی، اجتماعی و اقتصادی و … فرصت تکرار نشدنی تحصیل را در بهترین موقعیت که همان کودکی است، برای این دست کودکان فراهم کنند تا رفته رفته با افزایش آگاهی و شخصیت سازی بهینۀ کودکان، عنوان “کودکان کار” از فهرست تعابیر موجود در فرهنگ ایرانی محو شود.
—————————————————-

گزارش از: الهه سیف الدین، ایسنا- منطقه اصفهان

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.