تقی روزبه: نگاهی به چهار دلیل تهدید ایران توسط ترامپ

به نظرمی رسد تهدید ایران نه متضمن شروع جنگ جدید در منطقه که در برابراهداف اصلی و نقشه راه ترامپ خواهد بود بلکه به عنوان مکملی در خدمت چانه زنی و تقویت موقعیت آمریکا بکار گرفته می شود، از یکسو در برابر روسیه و از سوی دیگر جلب دولت های نفتی منطقه و دوشیدن آنها است. ….————————————————————

درک معنا و هدف تهدیدات شدید ایران توسط ترامپ و دیگر دولتمردان آمریکا اکنون به یک مساله مهم تبدیل شده است مبنبی بر این که منظور از آن چیست و تا چه حد باید جدی گرفته شود؟ در میان تحلیل گران هم نوعی سر درگمی و نظرات متفاوت وجود دارد. بهرحال معاون او بار دیگر به دولت ایران هشدار داد که تهدیدات ترامپ را جدی بگیرد و بفکر آزمون دولت جدید نیفتد..

سوال مهمی که مطرح است این است که منظور و هدف واقعی ترامپ از این تهدیدها و میزان جدی بودن آنها چیست؟ رابطه این تهدیدات و پی آمدهای گسترده آن در صورت وقوع، در مغایرات با وعده های داده شده و دیگر هدف های اصلی و چه بسا راهبردی ترامپ یعنی جنگ تجاری با چین و مکزیک و دیگر قدرت های اقتصادی است که بازار آمریکا را تصاحب کرده اند. اما در مورد روسیه با توجه به آن که رقیب اقتصادی نیست و ضمنا یک ابرقدرت نظامی است سازش- ولو موقت- برای کنترل بحران های جهانی، منطقه و مهاجرت و .. در دستور کار است. بگذریم از شعارهائی که در دوره انتخابات در مخالفت با ورود به جنگ های احمقانه عراق و…. و سیاست سرنگونی دولت ها می داد و از آن ها بشدت انتقاد می کرد.
با توجه به اهداف کلان و در چهارچوب اولویت آنها می توان معنا و اهداف این تهدیدها را به شرح زیر مورد بررسی قرار دارد:

۱- سیاست مهار ایران
قبل ازهر چیز باید در نظرگرفت که مهار ایران در منطقه بخشی از سیاست استراتژیک دولت آمریکا و کنگره در دولت جدید خواهد بود. بخصوص با پیروزهائی دمشق و جنگ حلب و ائتلاف روسیه و ترکیه و بلندپروازی های ایران که خود را قدرت برتر منطقه عنوان می کند و به تقویت نظامی و موشک هوا کردن می پردازد (و کلا بالانس کردن توازن منطقه که بسود ایران .. ). این تهدیدات که همراه با تحریم های تازه ای همراه شده است می خواهد با دادن هشدار این کشور را در لاک دفاعی فرو برد. البته گشودن راه دائمی کردن محدودیت های برجام به محددودیت های دائمی هدف دیگراین فشارهاست.

۲- دوشیدن کشورهای نفتی منطقه
دولت ترامپ چه به لحاظ برنامه و شعارهایش و چه کابینه اش که یک دولت نفتی-نظامی است ( و در کمتر دولت آمریکا نمایندگان نفتی و ژنرالها .. تا این حد حضور مستقیم و بی واسطه در قدرت داشته اند) و خیمه زدن بر روی دولت های نفتی منطقه (و اساسا کشورهای عرب و حاشیه خلیج فارس) چه برای سرمایه گذاری در راستای وعده و برنامه ترامپ در تجدید ساختارهای داخلی آمریکا و چه به لحاظ تحمیل هزینه حضور نظامی در منطقه و بمباران داعش و یا برقراری مناطق امن برای پناهندگان سوری (که یکی از موضوعات مورد بحث با روسیه خواهد بود) … . پیشبرد این هدف ها مستلزم افزایش فشار به ایران است.

۳- بخشی از تدارک قدرت چانه زنی با روسیه
نکته سوم و مهمی هم در توضیح این فشارهای غیرمترقبه و غافلگیرانه به ایران وجود دارد: در واقع مهار ایران و این فشارها و تهدیدها، بخشی از تدارک و زمینه سازی مذاکرات برای تقویت قدرت چانه زنی خود و تضعیف قدرت چانه زنی حریف با روسیه در پیش دارد. تهدید سنگین ایران در واقع این پیام را به جهان و مشخصا به روسیه می دهد که کمتر روی ایران سرمایه گذاری و حساب بکنند. بهرحال این تهدیدات نوعی کشتن گربه دم حجله توسط ترامپ است که بگوید با کسی شوخی ندارد. حتی با دوستان (مثل استرالیا و… ) چه برسد که با دشمنان….

۴- قدرت نمائی جهانی
البته تهدید ایران هدف های کلی دیگری را نیز تعقیب می کند. یک دولت بحران که ترامپ نمونه اعلای آن است، بدون بحران افرینی و دشمن تراشی و ایجاد قطب بندی مصنوعی حول آن و منجمد کردن مقاومت و … نیز تعقیب می کند و بالاخره آن که دولت جدید آمریکا با داشتن ویزگی های یک دولت اقتدارگرا نیازمندنشان دادن عضله است.

نتیجه آن که سرجمع به نظرمی رسد تهدید ایران نه متضمن شروع جنگ جدید در منطقه که در برابراهداف اصلی و نقشه راه ترامپ خواهد بود بلکه به عنوان مکملی در خدمت چانه زنی و تقویت موقعیت آمریکا بکار گرفته می شود، از یکسو در برابر روسیه و از سوی دیگر جلب دولت های نفتی منطقه و دوشیدن آنها است.
با این همه باید گفت در شرایط بحرانی و کاراکتر غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ و برنامه های متناقضش هیچ رویکردی تضمین شده نیست و به نوعی رقص در کنار آتش است. چه بسا واکنش های دیگر بازیگران این صحنه و یا واکنش های رژیم ایران مانند مبادرت به حرکات تحریک آمیز قایق های سپاه و…. ( که البته تا کنون رژیم در مجموع برخورد محتاطانه را در پیش گرفته است) ممکن است بوقوع به پیوندد و منازعات را از کنترل خارج کرده و کل نقشه راه بهم بخورد. نمونه فرمان  ممنوعیت ورود شهروندان ۷ کشور دارای ویزا و اسناد اقامت در آمریکا  و چالش های بزرگی که با آن مواجه شد نشان داد که تصمیمات دولت جدید تا چه حد سنجیده شده است.

————————————————–
منبع:
http://taghi-roozbeh.blogspot.se

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.