مهدی ضمیری: جهان در سالی که گذشت

بلاخره سال ۲۰۱۶  با تمامی بحرانهایی که در جهان وجود داشت بپایان رسید  و ارثیه ای بسیار ناپایدار و  و متلاطم را در زمینه های اقتصادی، نظامی ،سیاسی  ، همکاری منطقه ای و  روابط بین المللی  بجای گذاشت  . آخرین ضربه ای که در این عرصه  اوضاع را پیچیده تر کرد تصمیم آمریکا تحت رهبری باراک اوباما و تیم او در مورد اخراج  دیپلملتهای روسیه بود. آنهم در زمان نزدیک شدن به سال نو و پایان دوران ریاست جمهوری وی  هدف متلاشی کردن روابط سیاسی  و بین المللی  بین دو ابر قدرت نظامی جهان  است تا زمینه  بحرانی تر کردن روابط بین المللی را فراهم کند. ….

چه این تصمیم با توجه به نفوذی که این دوکشور در سطح جهان دارند حل مسائل بحرانی را در سطح جهان بسیار مشکل کرده  و شاید هم پیچیده تر کند که حتما خواهد کرد .
تصمیم اوباما و تیم وی که متشکل از جناحهای محافظه کار و دمکراتهای افراطی  ، پنتاگون سازمان امنیت آمریکا  و گرایشات وسیعی از حزب دمکرات  ، وال استریت که نماینده  انحصارات نظامی و بانکهای  آمریکاست تمام کوشش و تلاش خودرا کرده بودند تا خانم هیلری کلینتون  را رئیس جمهور کنند از تصمیم تیم اوباما حمایت همه جانبه کردند  تا انتقال قدرت  به رونالد ترامپ    و سیاستهای اعلان شده داخلی و روابط خارجی اورا با مشکل  غیر قابل حل مواجه کنند . تا بدین ترتیب زمینه  به محاکمه کشیدن و خلع ید وی را در آینده نزدیک از صحنه هدایت و برنامه ریزی کشور  محروم کنند این دیدگاه  از پشتیبانی بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه نظامی  ناتو از جمله تمامی کشورهای اروپای شرقی ، آلمان ، فرانسه .، اسپانیا ، پرتقال و تعدادی از کشورهای جنوب شرقی آسیا از جمله ژاپن و کره جنوبی  بر خوردار است .
سیستم حکومتی آمریکا براساس سیستم امنیتی نظامی  متشکل از رهبران امنیتی (سازمان سیا) و رهبران نظامی استوار است که بعداز پایان جنگ جهانی دوم  بدون هیچ ملاحظه ای  در مورد اهداف استراتژیکی  آمریکا در تمامی انتخابات آمریکا نقش تعیین کنند ه ای بجز آخرین انتخابات  داشته اند .

بر طبق روال گذشته همواره شورای امنیت ملی آمریکا  متشکل از دو حزب در مورد کاندیداهای انتخابات تصمیم نهایی را اتخاذ میکرد و مجموعه سیاست ها و تبلیغات حول این سیاست دور میزد اکثر انتخابات گذشته  همواره کاندیدها مثل اوباما به تناوب دو دوره رئیس جمهور میشدند . از آنجا که وضعیت اقتصادی آمریکا بشدت آسیب پذیر شده و سران وال استریت ابتکار عمل در داخل و خارج از آمریکا را ازدست داده اند شورای امنیت آمریکا قادر نشد  اوضاع را بروال گذشته جمع و جور کند در واقع جناح بندیهای  دوحزب بر سر این انتخابات ابتکار عمل را از دست دادند  و در بین نیروهای اجرایی از جمله در ارتش ، سازمان امنیت  و حتی پلیس داخلی  اختلافات شدید ی بروز کرد که هنوز ادامه دارد .(FBI) و جناح بزرگی از ارتش نیز که با کمبود بودجه نظامی مواجه هستند خود برای دوحزب مشکل ساز شد ند  و از ترامپ پشتیبانی کردند  طبعا  از این بابت هردوحزب بسیار عصبانی   و تا حد زیادی نگرانند .

۱٫ بدون تردید ۴۵ دور انتخابات  آمریکا  نقطه عطفی بود برای آینده آمریکا و در مجموع جهان  این انتخابات  کاندیدای مورد نظر دوحزب را انتخاب نکرد بلکه بر خلاف سنت گذشته  کسی انتخاب شد که با برنامه هردو حزب به مخالفت بر خواست و دست هردو حزب را در حنا گذاشت.
اینبار مردم  تصمیم گرفتند  به سیاستهای دوحزب نه بگویند  و  پیروزی ترامپ ضربه مهلکی بود بر سیاستهای دو حزب که بعداز سالهای  ۱۹۹۰ عملا در همه زمینه ها از جمله  در جنگهای خارجی با هم همکاری میکردند و چندان تفاوتی با هم نداشتند و در متلاشی کردن اقتصاد آمریکا  سهیم بودند  که منجر به  سقوط اقتصاد آمریکا و بحران داخلی و خارجی این کشور شده است  و مناسبات این کشور با جهان خارج  تقریبا متلاشی شده است   تا جایی که سروسامان دادن  آن به این سادگی ها ممکن نیست .
آسیب های اقتصادی ، سیاسی و حتی نظامی آن چنان  زیاد است که  نمیشود آنرا به این زودی سروسامان داد. چیزی که مردم آمریکا و بخشی از تکنوکراتها و بوروکراتها متوجه خطر شده اند  و میدانند که اگر نتوانند  با کاهش بودجه نظامی  اوضاع اقتصادی و زیرساختها را سازمان بدهد  دور از انتظار نخواهد بود که آمریکا از درون بپاشد.

۲٫  روسیه  در سال گذشته  با وضعیتی که آمریکا و اتحادیه اروپا  دارند عملا ابتکار عمل را بدست گرفته است با ورود به جنگ در سوریه  پادگان نظامی اتمی ناتو در ترکیه را حنثی کرده و ترکیه و ناتو را بشدت در وضعیت نامطلوبی قرار داده است پادگان نظامی روسیه در طرطوس سوریه  در نزدیکی مرز ترکیه  قرار دارد و میتواند  مانور نظامی ناتو را در منطقه خاورمیانه محدود کند تا فشاری که ناتو از طریق شرق اروپا به این کشور وارد کرده است  تحت فشار دائمی قرار دهد پیروزی در جنگ سوریه و وادار کردن اعضاء ناتو  برای پذیرش صلح در سوریه  پیروزی بزرگ استراتژیکی روسیه است .
روسیه در شرایط فعلی بعنوان  یکی از بازی گران  نظامی ، سیاسی  در عرصه بین المللی تثبیت شده است و قدرت مانور بسیار زیادی در سطح جهان پیدا کرده است .

۳٫ اتحادیه اروپا  در سال گذشته با مشکلات بزرگی مواجه شده است  خروج انگلستان از این اتحادیه   ضربه اقتصادی ، نظامی و سیاسی  بزرگی بود که  میرود تا اتحاد عمل اتحادیه اروپا را زیر سئوال ببرد  این اتحادیه در سال گذشته بسیار شکننده شده است .
گرایش  برای استقلال ملی و دفاع از منافع ملی  در همه کشورهای اروپایی  در شرایط حاظر حرف اول را میزند  کشورهای یونان ، ایتالیا  ، اسپانیا ، پرتقال  و….  منتظر نتایج انتخابات آلمان ، فرانسه و هلند هستند . در هر سه کشور فوق  ملی گرایان  دست بالا را دارند در فرانسه و آلمان  با توجه به سابقه انتخاباتی  امکان پیروزی نیروهای ملی  ضعیف است ولی نیروهای ملی  میتوانند پا یا پای پیش روند این انتخابات هرنتیجه ای که داشته باشد در جهت تقویت اتحادیه اروپا نخواهد بود .

۴٫ مهاجرت پناه جویان  از مناطق جنگی به اروپا ساختار اجتماعی و اقتصادی در این کشورها را با مشکلات بزرگی مواجه کرده است که پیامد آن در سالهای آینده ادامه خواهد داشت  . آلمان با بیش از یک ملیون پناه جو  در صدر کشورهای اتحاد اروپا قرار دارد تندنس ضد خارجی در آلمان بالاست و حتما در انتخابات  سال  ۲۰۱۷ تا ثیر خودرا خواهد گذاشت.
در این کشور بسیاری از کارشناسان معتقدند که سیاستمداران این کشور  بی گدار به آب زده و با آوردن این تعداد پناه جو شرایط را نا مساعد کرده اند  . از طرف دیگر کشورهای اروپای غربی منهای انگلستان  معتقدند باید برای حفظ رابطه خوب با ترکیه  که عضو پیمان ناتو هم هست  به این کشور کمک کرد تا هزینه کمتری را تحمل کند بیشترین پناه جویان  جنگی در مناطق مرزی ترکیه مستقر هستند  و بدون کمک کشورهای اروپای غربی  امکان  اداره امور آنها میسر نیست .

۵٫ اروپای شرقی در سال گذشته همچنان  بدون تعادل سیاسی اقتصادی  به وضعیت نا مشخص خود ادامه میدهد  ولی گرایش بزرگی بسمت  روسیه دیده میشود  انتظارات این کشورها  با خواسته هایی که دارند از طرف اتحادیه اروپا بر آورده نشده است و آمریکا هم در شرایطی نیست که  از نظر اقتصادی  بتواند وضعیت این کشورها را سامان بدهد  و تنها میتواند از نظر نظامی آنهم  متزلزل  حمایت مشروط خورا اعلام کند .
کشورهای  اروپای شرقی که عضو اتحادیه اروپا هستند بشدت ضد مهاجران  پناه جو هستند و هنوز حاظر نشده اند  آنها را بپذیرند که این مسئله تضاد بین این کشورها و با اروپای غربی را بشدت افزایش داده و هردوطرف در حال تجدید نظر در مورد همکاری دوجانبه هستند  بسیاری از این کشورها بسمت چین روی آورده اند و در خواست سرمایه گزاری گسترده ای دارند  تا به  زیر ساختهای اقتصادی و صنعتی خود  سازمان بدهند .

۶٫ خروج انگلستان در سال گذشته از اتحادیه اروپا  عملا  اتحادیه اروپا را بی پدر کرد انگلستان  بعنوان عضو اصلی تروئیکای  اروپا  پای اصلی نظامی این اتحادیه بود  . اتحادیه اروپا بر اساس  طرح آلمان بعنوان قدرت اقتصادی ، فرانسه بعنوان قدرت اتمی و انگلستان بعنوان قدرت نظامی  تشکیل شد  . انگستان تا خروج از این اتحادیه   ارز رایج کشور خودرا تغییر نداد و به ضوابط این اتحادیه پایبند نبودو ضربه مهلکی به این اتحادیه وارد کرد .
خروج این کشور بی دلیل نبود آمریکا مدتها بود که الویتهای استراتژیکی خودرا تغییر داده بود و فکر میکرد  روسیه را از طریق  فشار اقتصادی نظامی  به اندازه کافی ضعیف کرده است که  اتحادیه اروپا از پس آن بر آید  . پیمان ناتو در انتظار بلبشوی داخلی در روسیه بود و ارزیابی این بود که روسیه در محاصره کامل اقتصادی  و نظامی قرار دارد و مجبور است شرایط اتحادیه اروپا را  بپذیرد  تلاش این بود تا روسیه  با اتحادیه اروپا یکی شوند.

آمریکا تازه چند سال قبل متوجه شده بود که از نظر اقتصادی و نظامی قادر نیست  هم از اروپا دفاع کند و هم از کشورهای هم پیمان جنوب شرقی آسیا  با قدرت گیری اقتصادی و نظامی چین  و نفوذ گسترده این کشور در جنوب شرقی آسیا  در نتیجه  تصمیم قطعی گرفته شد که تمرکز نیروی نظامی از اروپا به آسیا  و مهار چین منتقل شود .
اولین اقدام آمریکا یک کاسه کردن کشورهای انگلو ساکسن متشکل از آمریکا ، انگلستان ، ایرلند، کانادا ، استرالیا و نیوزیلند بود . در همه این کشورها آمریکا نیروی نظامی و  سلاح اتمی و دفاع موشکی  راه اندازی کرده است .

۷٫ تشکیل اتحادیه نظامی منطقه جنوب شرقی آسیا  با شرکت آمریکا ، ژاپن ، کره جنوبی ، استرالیا  ، نیوزیلند و فلیپین  فلیپین بتازه گی از این پیمان بیرون آمده ولی هنوز آمریکا حاضر نشده است  سلاحهای خودرا از این کشور بیرون ببرد  در این منطقه آمریکا بیش از ۴۴۰ پادگان نظامی  مستقر کرده است در واقع دوسوم نیروی نظامی آمریکا در این منطقه بر عیله چین  فعال هستند .

۸٫ ترکیه طی سال گذشته تحولات  خطرناکی را تجربه کرده است این کشور که همواره در کنار پیمان ناتو قرار داشت  و هر اقدامی که ناتو اراده میکرد در آن شرکت میکرد با مشاهده ضعف آمریکا و عدم پذیرش این کشور در اتحادیه اروپا  سعی کرد مانورهای نسنجیده ای را دنبال کند که یکی از آنها دخالت مستقیم در جنگ سوریه بود  و اسرار در ایجاد منطقه  پرواز ممنوع  درخاک سوریه برا داشت  که با منافع غرب و آمریکا در ارتباط با روسیه در  تضاد بود ترکیه  تاکید میکرد که باید مناطق کرد نشین سوریه تحت اشغال  این کشور قرار گیرد  ولی موافقت اعضاء ناتو را جلب نکرد . فشار بیش از اندازه  این کشور به پیمان ناتو تا آنجا پیش رفت  که مقاومت گسترده ای بر علیه این کشور و شخص اردوغان از طرف پیمان ناتو  صورت گرفت  و  حتی تدارک کودتای نظامی  نیز دیده شد که روسیه بداد این کشور رسید و  به مقامات ترکیه این موضوع را اطلاع داد و اردوغان موفق شد کودتا را سرکوب کند  واز این لحظه  ترکیه به دوست نزدیک روسیه تبدیل شد تا جایی که در سوریه  همکاری همه جانبه ای را شروع کرده اند . ترکیه در سال گذشته  بحران های متعددی را پشت سر گذاشت  ولی  ثبات و امنیت این کشور همچنان زیر سئوال است.

۹٫ در گذشت فیدل کاسترو رهبر  انقلاب کوبا  یکی از خبر ساز ترین  واقعه سال گذشته بود که اکثریت رهبران کشور های جهان سوم  در مراسم  یادبود این رهبر بزرگ  شرکت کردند تمامی خبر گزاریهای جهان بدون استثناء  گزارش فعالیتهای  این شخصیت برجسته  چپ و مراسم  خاک سپاری  اورا پوشش دادند  . فیدل وصیت کرده بود که برایش مقبره درست نکنند و هیچ تندیسی از او بجا نگزارند  و جسدش را بسوزانند  و در محل زادگاهش  دفن کنند . این اولین بار در تاریخ بشریت بود که برای مراسم  خاک سپاری و احترام به یک رهبر اکثریت رهبران جهان سوم در آن شرکت داشتند.

۱۰٫ چین در سال گذشته  در نقطه مرکزی وقایع جهان قرار داشت  . در انتخابات آمریکا  هردو کاندیدا تمرکز خود را بر روی چین و آینده روابط خود با این کشور تنظیم کرده بودند  هیلری کلینتون قصد داشت پس از پیروزی  اول کشورهای جنوب شرقی آسیا و سپس اعضاء ناتو و تمامی کشورهای آسیایی را  بر علیه چین  بسیج کند و محاصره نظامی این کشور را تنگ تر کند و تعداد پادگاهای نظامی در اطراف این کشوررا به بیش از ۵۵۰  برساند . اوباما در آخرین سخنرانی خود در دو کنگره این کشور که سه ماه پیش صورت گرفت  رسما مدعی شده بود که آنها اجازه نخواهند داد هیچ کشوری در جهان  رهبری آمریکا بر دنیا را زیر سئوال ببرد و آمریکا همچنان قصد دارد بعنون یک کشورکه استثناء هست قوانین این کشور را بر جهان حاکم کند.
رونالد ترامپ محور مبارزات انتخاباتی خودرا برروی محدود کردن روابط تجاری و تکنولوژی با چین قرار داد و ادعا کرد که پس از شروع کار در روابط تجاری آمریکا  با چین  تجدید نظر خواهد کرد . کسری موازنه  سالیانه تجاری بین چین با آمریکا  ۳۵۰ میلیارد دلار بنفع  چین در سال است . البته بخشی از این تجارت توسط کمپانیهای آمریکایی  مستقر در چین  تولید و به آمریکا فرستاده میشود . چین  بیش از چهار هزار میلیارددلار اوراق بهاء دار دولتی  آمریکا را در اختیار دارد  این مبلغ وامی است که چین به دولت آمریکا  داده است .
در مورد موضع گیریهای این دو کاندیدا  در انتخابات آمریکا چین هنوز موضع خاصی نگرفته است و در انتظار انتقال قدرت  از اوباما  به رونالد ترامپ  هست تا  زمینه مذاکرات بین طرفین قانونی فراهم شود . مطبوعات چین  تلاش دارند تا  سیاستهای آینده  و روابط  بین دوکشور را از زبان مقامات این کشور بیشتر روشن کنند . آنچه از این نقطه نظرات برداشت میشود آمادگی همه جانبه اقتصادی چین مخصوصا در زمینه تکنولوژی و زیر ساختهای آمریکاست که بشدت آمریکا به آنها نیاز دارد.

۱۱٫ در سال گذشته نقش ایران و تاثیر آن بر منطقه بشدت کاهش پیدا کرده است ولی همچنان ایران تلاش دارد تا آنجاکه ممکن هست خودرا در متن ماجرا نشان دهد  نقش ایران در منطقه خاورمیانه  مخصوصا در عراق ، سوریه ، یمن و لبنان  بعلت مشکلات اقتصادی داخلی و هزینه های غیر ضروری  و درآمد کم از منابع نفت و گاز  صادراتی هر روز کمتر میشود .
در توافقی که در مورد آتـش بس در سوریه  بین روسیه و ترکیه حاصل شد  ایران در آن نقش نداشت و عملا کنار گذاشته شد  در این توافق که اجرایی هم شده و بتصویب شورای امنیت سازمان ملل  به اتفاق آرا هم رسیده همه نیروهای خارجی از جمله حزب الهه لبنان و نیروهای ایران باید سوریه را ترک کنند که این ضربه شدیدی به  سیاستهای منطقه ای ایران وارد کرده است .
دو کشور ترکیه و روسیه کشورهایی هستند که پشتگاه مستحکمی دارند  روسیه یک قدرت نظامی و اقتصادی است و ترکیه هم علیرغم مشکلات داخلی عضو پیمان ناتو ست و منافع هر دو کشور  ضرورتا  اتحاد با اکثریت کشورهای منطقه یعنی اعراب است که  از همکاری روسیه با ترکیه و آتش بس در سوریه حمایت کرده اند .

روسیه با شرکت در جنگ در سوریه نه تنها پادگان نظامی خودرا در این کشور حفظ کرده بلکه پیمان نظامی ناتو را در جنوب تحت فشار دایمی قرار داده است و زمینه مذاکرات امنیتی با اتحادیه اروپا و پیمان نظامی ناتو را  برای آینده فراهم کرده است .
ایران و سیاست گزاران آن هنوز درک نکرده اند که علت بلبشو در خاورمیانه و سوء استفاده قدرتهای بزرگ  عدم وجود امنیت جمعی در خاورمیانه است که بتواند منافع مشترک آنها را تضمین کند  ایران یکی از عوامل اصلی بی ثباتی در منطقه خاورمیانه است و نشان داده است که چگونه با این سیاستهای نادرست همه کشورهای منطقه و حتی قدرتهای بزرگ را بر علیه منافع ملی ما با هم متحد کرده است .

مهدی ضمیری (۰۱٫۰۱٫۲۰۱۷)

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.